بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبکهای تفکر و رضایت شغلی با عملکرد شغلی مدیران بانکهای شهر تهران صورت گرفت. روش مورد استفاده در این پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیهی مدیران بانکهای شهر تهران که تعداد آنان تقریبا برابر با 3500 نفر بود که از بین آنان با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تعداد 246 نفر از مدیران به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. به منظور گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ - - 1992، رضایت شغلی مینهسوتا برافیلد و روث - - 1951 و عملکرد شغلی پاترسون - - 1970 استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار این ضریب برای هر یک از پرسشنامهها بالای 0,7 به دست آمد؛
همچنین به منظور سنجش روایی از روایی صوری استفاده شد که برای این منظور پرسشنامهها به تایید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی - آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون - انجام پذیرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که بین سبکهای تفکر و عملکرد شغلی مدیران بانکهای شهر تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ بین رضایت شغلی و عملکرد شغلی مدیران بانکهای شهر تهران رابطه منفی و غیرمعناداری وجود دارد. سبکهای تفکر - قانونگذار، اجرایی، محافظهکار - در بین مدیران زن و مرد از تفاوت معناداری برخوردارند، بهطوری که در مدیران مرد این تفاوت در سبکهای تفکر قانونگذار و اجرایی بیشتر از مدیران زن قابل مشاهده است. همچنین یافتهها نشان داد که رضایت شغلی و عملکرد مدیران زن بیشتر و بالاتر از مدیران مرد در بانکهای شهر تهران میباشد.
کلیدواژهها: سبکهای تفکر، اجرایی، رضایت شغلی، عملکرد شغلی، مدیران
مقدمه
بانکها یکی از موسسات خدماتی هستند که با نبض حیاتی اجتماع، یعنی اقتصاد سروکار دارند و اغلب افراد جامعه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با خدمات بانکها در ارتباط هستند. بانکها قادرند با تصمیمات و سیاستهای اعتباری خود موجبات توسعه و رشد اقتصادی و یا توقف و رکود اقتصادی را فراهم نمایند - زنگیآبادی و حسینی، . - 1389 صنعت بانکداری بیش از دو دهه گذشته به صنعت جهانی تبدیل شده است. نیروهای محرک این دگرگونی نوآوری در فنآوری، مقرراتزدایی ساختاری، مقررات احتیاطی، بینالمللی و تغییر در رفتار شرکتهای بزرگ بوده است - فو و همکاران1، . - 2014 یکی از نتایج این تحولات، پیادهسازی، سیاستهای تنوع در بانکداری است که برای مدیران بانکها، سهامداران و اقتصاددانان مالی اهمیت زیادی دارد - ساوادا2، . - 2013 در همین راستا برگر و همکاران - 2010 - 3، طی پژوهشی با عنوان »آیا تنوع، ریسک و عملکرد بانکها را افزایش یا کاهش میدهد؟« دریافتند که عملکرد بانکها به استراتژی تنوع آنها مربوط میشود، اثرات حاشیهای بر روی شاخص تمرکز - عدم تنوع - بر روی عملکرد یک رابطه غیرخطی با سطح ریسک و مالکیت خارجی دارد. استراتژی تمرکز تا یک آستانه خاصی سود را افزایش و ریسک را کاهش میدهد و زمانی که مالکیت خارجی بسیار بالا با بسیار پایین باشد بانکها به سود بیشتر از تنوع گرایش دارند.
از طرفی، سازمانها به خصوص بانکها برای حفظ بقا و پیشرفت به بهبود مستمر عملکرد خود نیاز دارند و منابع انسانی، سرمایههای بنیادی سازمانها و منشأ هرگونه تحول و نوآوری در آنها تلقی میشوند - مؤذن و همکاران، . - 1390 عملکرد شغلی4 به-عنوان ارزش مورد انتظار سازمانها از رویدادهای رفتاری مجزا که افراد طی یک دوره زمانی مشخص انجام میدهند، تعریف شده است. عملکرد شغلی یکی از مهمترین متغیرهای ملاک در روانشناسی صنعتی و سازمانی است و اهمیت آن هم برای افراد و هم برای سازمانها کاملاً روشن است. بهعبارتی تمام فعالیتهای عمده در روانشناسی صنعتی و سازمانی بر بهبود عملکرد شغلی متمرکز است - اصلانپور جوکندان، شهبازی و ملکی، . - 1390 همچنین، عملکرد شغلی به عنوان یکی از نگرشهای مهمی است که در مطالعات رفتار سازمانی از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بوده است. مقصود از عملکرد شغلی عبارت است از کارایی و اثربخشی در وظایف محوله به علاوه بعضی از دادههای شخصی نظیر حادثهآفرینی، تغییر و کندی در کار - جلیلی، . - 1390 عوامل متعددی بر میزان عملکرد شغلی افراد تاثیر دارد؛ از جمله این عوامل میتوان به متغیرهای سبکهای تفکر5 و رضایت شغلی6 اشاره نمود.
سبکهای تفکر به این مسئله اشاره دارند که همانگونه که راههای متفاوتی برای مدیریت جامعه وجود دارد، افراد نیز از شیوههای متفاوتی جهت بهره بردن از تواناییهای خود استفاده میکنند - حسنپور و همکاران، . - 1393 باید توجه داشت که ممکن است افراد دارای تواناییهای مشابه اما سبکهای متفاوت باشند. بنابراین افرادی که سبک تفکرشان در موقعیتهای خاص متناسب با انتظارات جامعه باشد، به عنوان کسانی قلمداد میشوند که دارای سطوح بالای توانایی هستند - حجازی، . - 1390 مدیران، دارای سبکهای تفکر متفاوت هستند و تنها از یک سبک تفکر خاص استفاده نمیکنند. تطابق بین نیازهای فردی، محیط و تواناییهای فردی با سبک تفکر متضمن موفقیت فردی میباشد. زمانی بین سبکها، تواناییها و تقاضاهای محیط ارتباط صحیحی برقرار میشود که افراد بتوانند وظایف خود را به گونهای انجام دهند که از سبک ترجیحی خود استفاده کنند یا سبک ترجیحی خود را تغییر دهند.
به عبارت دیگر در موقعیتهای خاص، جهت افزایش کارایی، فرد میتواند سبک ترجیحی خود را تغییر دهد. استرنبرگ شیوههای متفاوت افراد در پردازش اطلاعات را به عنوان سبکهای تفکر نامگذاری کرده است. وی در نظریه خود حکومتی ذهنی استرنبرگ سیزده سبک تفکر را در قالب پنج بعد کارکردها، فرمها، سطوح، حیطهها و گرایشها مطرح میکند - ژانگ و استرنبرگ1، . - 2006 کارکردهای مربوط به ترجیحهای فرد در تعیین خلق و ایدهها و قوانین موجود شامل سه سبک قضاوتی، اجرایی و قانونگذاری میباشد. فرم، شامل مدیریت خود و برقراری هدف است، که دارای چهار سبک تک محوری، مرتبه محوری، مقوله محوری و بیمحوری است. سطوح، اشاره به ترجیحات فرد در مواجهه به مشکلات به صورت جزئی یا کلی دارد و دارای دو سبک موضعی و کلی میباشد. حیطه نیز به ترجیح دادن تنهایی یا عضو گروه بودن مربوط میشود و دارای سبکهای درونی و بیرونی است. گرایشها به ترجیحات فرد در نیازمندی به اصالت و قوانین موجود اشاره میکند که شامل سبکهای آزادمنشانه و محافظهکارانه است - ژانگ و استرنبرگ، . - 2005
در این خصوص حسینزاده و محمدی - - 1394، طی پژوهشی با عنوان »رابطه بین سبک تفکر مدیران و بهره وری آنها« دریافتند که کلیه سبکهای تفکر بر بهرهوری مدیران سازمان ثبت احوال تأثیر مثبت دارند؛ ضمن این که بیشترین تأثیر را در بین سبکهای تفکر، سبک تفکر اجرایی بر بهرهوری مدیران سازمان ثبت احوال دارد، یعنی هر چه سبک تفکر مدیران به سمت سبک تفکر اجرایی متمایل شود، بهرهوری آنان نیز بیشتر است. ژانگ و استرنبرگ - - 2006، بر اساس نظریه خود حکومتی ذهنی، سیزده سبک تفکر را در قالب سه نوع سبک تفکر تقسیمبندی کردند: نوع اول، مثبت و انطباقی است و شامل سبکهای قانونگذاری، قضاوتی، مرتبه محوری، کلی و آزادمنشانه میباشد. نوع دوم منفی و کمتر انطباقی و مشتمل بر سبکهای تفکر اجرایی، موضعی، تک محوری و محافظهکارانه است. نوع سوم، دارای بار ارزشی متغیری است.
بار ارزشی بر اساس نیاز به وظایف یا موقعیت تغییر میکند، نه مثبت است و نه منفی و شامل سبکهای درونی، بیرونی، بی محوری و مقوله محوری میشود - استرنبرگ2، . - 1999 افراد داری سبک تفکر قانونگذار خلاق و از نظر شناختی در سطح بالای پیچیدگی هستند، قضاوتی بوده و مسایل را ارزیابی میکنند، وظایف را بر اساس اهمیت اولویتبندی میکنند - مرتبه محوری - ، بر روی کل موضوع تمرکز دارند و به صورت آزادمنشانه از رویکردهای جدید استفاده مینمایند. افراد دارای سبک تفکر نوع دوم برخلاف افراد داری سبک تفکر نوع اول از نظر شناختی در سطح پائینی از پیچیدگی هستند. این افراد به صورت اجرایی از دستورات موجود پیروی میکنند، موضعی بوده و بر جزئیات امر تمرکز دارند. همچنین در یک زمان تنها یک فعالیت را انجام میدهند - تکمحوری - و در انجام وظایف از رویکردهای سنتی و قدیمی استفاده میکنند و محافظه کارهستند.
نوع سوم سبک تفکر به طور کل دارای ویژگی های نوع اول و نوع دوم سبک تفکر است و با توجه به موقعیت یا تکلیف مورد نظر، ویژگیهای نوع اول یا نوع دوم سبک تفکر را میپذیرد، برای مثال اگر فردی با سبک بیمحوری تمام جنبههای یک مسأله را مدنظر قرار دهد و به تمام پاسخهای ممکن برای حل آن مسأله توجه داشته باشد، سبک تفکر بیمحوری وی در نوع اول سبک تفکر قرار میگیرد. اما در صورتی که برای حل یک مسأله از سادهترین راهحل ممکن استفاده کند، این سبک نوع دوم میباشد - ژانگ و استرنبرگ، . - 2006 در این راستا فان - 2016 - 3، طی پژوهشی تحت عنوان »رابطه سبکهای تفکر با سبکهای تصمیمگیری و خودکارآمدی در زندگی دانشجویان دانشگاههای کشور آلمان« دریافت که خلاقیت مولد که یکی از انواع سبکهای تفکر است نقش مثبتی در زندگی حرفهای تصمیمگیری و خودکارآمدی دانشجویان دارد. علاوه بر این رابطه معنیداری بین هنجار منطبق نوع دیگر از سبک تفکر، با تصمیمگیری و خودکارآمدی در دانشجویان وجود داشت.