بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطهی سبکهای دلبستگی به خدا با بخشایشگری و همدلی دانش آموزان دختر شهرستان قم بود. به همین منظور تعداد 250 نفر از دانش آموزان شهرستان قم به روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه سبک های دلبستگی به خدا کیرک پاتریک و رووات ، همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین و سیاهه بخشایشگری انرایت استفاده شد.
داده های به دست آمده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسون استفاده شده است نتایج ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای پژوهش نشان داد که سبک ایمن دلبستگی به خدا با بخشایشگری و همدلی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین سبک اجتنابی دلبستگی به خدا و سبک دوسوگرا دلبستگی به خدا با بخشایشگری و همدلی رابطه منفی و معناداری دارد همچنین ضرایب استاندارد هر سه متغیر پیش بین - دلبستگی ایمن، دوسو گرا و اجتنابی به خدا - در سطح - p=0/05 - معنادار می باشد. رزیابی و شناخت سبک های دلبستگی به خدا دانش آموزان و رابطه آن با بخشایشگری و همدلی می تواند رهنمودهای ارزشمندی را در زمینه تامین بهداشت روانی دانش آموزان به همراه داشته باشد.
کلمات کلیدی: دلبستگی به خدا، بخشایشگری، همدلی
مقدمه
دلبستگی به اعتقاد بالبی یک پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاص در زندگی برقرار می شود، بطوری که فرد هنگام تعامل با این افراد خاص احساس نشاط و امنیت کرده و هنگام استرس از اینکه آنها در کنار او هستند احساس آرامش میکند. براساس نظریه بالبی این رابطه ی قلبی از همان ابتدای تولد بین نوزاد و فردی که از او مراقبت می نماید شکل میگیرد که این رابطه هم جنبه ی عاطفی و هم جنبه ی جسمی دارد. اینثورث 2، 1987 به نقل از کلولاو3، 2001 با ابداع موقعیت نا آشنا و بر پایه مشاهدات رابطه والد کودک سه الگوی دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی را توصیف کرده است.
بزرگسالان ایمن با دیگران احساس صمیمیت و نزدیکی می کنند و این توانایی را دارند که به دیگران اعتماد کنند و خودشان را نیز دوست داشتنی و با ارزش بدانند برعکس بزرگسالان اضطرابی رفتارها و هیجان های متغیری نسبت به دلبستگی دارند و بیش از حد وابسته هستند و اغلب نگران ترک شدن هستند و بیش از دیگران در عشق شکست میخورند و بزرگسال اجتنابی نیز نسبت به دیگران تعهد کمتری احساس می کند و اطرافیان را غیر قابل اعتماد می داند ولی خود را در برابر دیگران خوب می پندارد.
تحقیقات نشان داده است سبک دلبستگی ایمن با کیفیت روابط افزایش عواطف مثبت و شیوه های کنار آمدن انطباقی و کاهش عواطف منفی و صمیمیت با افراد ارتباط داردو سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با مصرف مشروبات الکی و سوء مصرف مواد و افسردگی ارتباط دارد. مفهوم دلبستگی گستردگی زیادی دارد که یکی از این محدوده ها مربوط به قلمروی دینی و اعتقادی است.
معتقد است شرایط دلبستگی که بالبی در روابط مادر کودک مطرح کرده است در رابطه فرد و خدا نیز مشاهده میشود که دال بر وجود رابطه دلبستگی با خداست. به نقل از کیرک پاتریکسه نوع شرایطی که سیستم دلبستگی را فعال می کند و باعث می شود کودک به سمت چهره دلبستگی برود ذکر کرده است حوادث اضطراب آور محیطی بیماری های روانی یا فیزیکی جدایی یا فقدان چهره دلبستگی. مطالعه کیرک پاتریک و شیور نیز فاکتورهای اساسی که انسان در آن شرایط به سوی خدا باز می گردد را نام برده است.
حوادث استرس زا و دردناک زندگی از دست دادن عزیز بیماری یا ناراحتی های فیزیکی روانی. همانطور که مشاهده می شود بین فاکتورهایی که بنا به گفته بالبی رفتارهای دلبستگی کودک به مادر را فعال می کند و فاکتورهای کیرک پاتریک که فعال کننده رفتارهای دلبستگی به خدا است شباهت زیادی وجود دارد بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت خدا یک چهره دلبستگی است. بک اعتقاد دارد افرادی که دلبستگی بیشتری به خدا دارند و این دلبستگی از نوع ایمن است کمتر دچار تنش و افسردگی می شوند و احساس رضایت و صمیمیت بیشتری دارند.
نیز در پژوهشی که مت برادزهاو و همکاران روی اعضای کلیسا انجام داده اند نشان داده شد که دلبستگی ایمن به خدا با ناراحتی ارتباط معکوس دارد و دلبستگی اضطرابی به خدا بطور مثبت با ناراحتی ارتباط دارد. همچنین دلبستگی ایمن به خدا با سازگاری هیجانی بهتر ارتباط دارد. تحقیقات نشان داده اند که بین تصور مثبت فرد از خدا و داشتن روابط بین فردی خوب همبستگی و ارتباط بالایی مشاهده شده است.
یکی از مکانیزم هایی که می تواند در اصلاح روابط بین فردی مفید باشد بخشش است که تعاریف گوناگونی دارد، با این حال این توافق وجود دارد که بخشش دربردارنده حرکت از سمت افکار، رفتار و شناخت منفی در جهت مثبت است. درک بخشش به اندازه ی کاربرد آن مهم است، زیرا اعمالی وجود داد که شبیه بخشش است ولی بخشش نیست. مواردی چون چشم پوشی، توجیه کردن، انکار صدمه صورت گرفته و فراموش کردن یا ادعای فراموشی رخداد آسیب زا است. این موارد اگرچه به نام بخشش برچسب می خورند اما هیچ کدام از آن ها دارای مزایا و فواید بخشش واقعی نیستند.
در موقعیت های تهدید کننده، فرآیند بخشش به وسیله سبک دلبستگی ایمن تسهیل می شود روی 200 زوج انجام دادند نتایج نشان داد که زوج هایی که سبک دلبستگی هر دوی آن ها ایمن بود میزان بخشش بیشتری نسبت به زوج هایی که سبک دلبستگی هر دوی آن ها نا ایمن و یا سبک دلبستگی یکی از آنها ایمن و دیگری نا ایمن است داشتند. همچنین لالر رو10 و همکاران نقش سبک دلبستگی و بخشش خطاکار را در یک رابطه تنگاتنگ بررسی کردند که نتایج نشان داد که بزرگسالان جوان با سبک دلبستگی ایمن بخشش بیشتری را نسبت به بزرگسالان جوان با سبک دلبسته نا ایمن داشته اند. همچنین میکلونسر11 و همکاران در پژوهشی که روی 140 اسرائیلی انجام دادند نتایج نشان داد که دلبستگی اضطرابی و اجتنابی هر دو باعث کاهش یا تحریف بخشش می شوند.
یکی از اجزاء بخشایشگری نیز همدلی می باشد به نقل از مهرابیان و اپستین همدلی را پدیدهای شناختی دانسته و فرد همدلی کننده را کسی میداند که میتواند به صورت تجسمی نقش فرد دیگری را بپذیرد و افکار و احساسات و اعمال او را بفهمد و به درستی پیش بینی کند. همدلی شناختی به عنوان تئوری ذهن14 یا دیدگاه گیری15 نیز مطرح شده است. کودکان و نوجوانانی که همدلی بیشتری دارند، نسبت به دیگران مهربانی و رفتارهای مراقبتی بیشتری انجام میدهند، حساساند و نگران آسیب دیدن دیگراناند، هیجان مثبتی نسبت به دیگران نشان میدهند، با دیگران تعامل بدنی مثبتی دارند، تعاملهای کلامی مثبت برقرار میکنند و نسبت به تعاملهای غیرکلامی نیز حساس اند.
همدلی به فرد امکان میدهد خود را با آنچه دیگران درباره وی احساس یا فکر میکنند، هماهنگ سازد.با پیرامون خود ارتباط برقرار کند و از وارد کردن آسیب به افراد دیگر خودداری نماید در پژوهشی که خدا بخش بر روی پرستاران انجام داد نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با همدلی همبستگی مثبت معنادار دارد و سبک دلبستگی نا ایمن با همدلی همبستگی منفی معنادار دارد.
همچنین در پژوهشی که وایمنتروی افراد دادغدیده انجام داده است نتایج نشان داده اند که افرادی که نمرات پایین تری در دلبستگی اجتنابی به دست آورده بودند - یعنی افراد ایمن تر - همدلی بیشتری را داشتند و نیز هیچ گونه ارتباطی بین دلبستگی اضطرابی و همدلی یافت نشد. باتوجه به اهمیت همدلی و تاثیر آن در زندگی آتی نوجوانان، متأسفانه توجه به آن مورد غفلت پژوهشگران و مسئولین واقع شده و توجه اندکی به این زمینه و رشد رفتارهای همدلانه در نوجوانان شده است بنابراین این مطالعه به بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با بخشایشگری و همدلی خواهد پرداخت.
روش بررسی
این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی است و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر هنرستان های شهرستان قم بود که در سال تحصیلی 92 - 93 مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه مورد بررسی در این پژوهش 250 دانش آموز بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابتدا هنرستان های مورد نمونه گیری به صورت تصادفی انتخاب، سپس در داخل مدارس مورد نمونه گیری و به صورت تصادفی کلاس های دانش آموزان برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند.
پس از تشریح اهداف پژوهش و گرفتن رضایت آگاهانه، پرسشنامه ها به منظور پاسخگویی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. پر کردن پرسشنامه ها به صورت کاملا آزادانه بود و چنانچه فردی تمایل به همکاری در تحقیق را نداشت می توانست پرسشنامه را پر نکند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از روشهای توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه سبک های دلبستگی به خدا کیرک پاتریک و رووات، همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین و سیاهه بخشایشگری انرایت بود.
آزمون سبک دلبستگی به خدا
کیرک پاتریک و رووات، مقیاس جدید چند بعدی دلبستگی به خدا مشتمل بر 9 گزاره تهیه کردهاند. در این آزمون هر 3 گزاره یکی از سبکهای دلبستگی به خدا را توصیف می کنند و از پاسخ دهندگان خواسته میشود، درجه مطابقت ارتباط خود با خدا را در دامنه ایاز 1 - کاملا مخالف - تا - 7 کاملا موافق - تعیین کنند. آلفای کرونباخ گزارش شده توسط رووات و کیرک پاتریک در مورد زیر مقیاس اجتنابی 92 و در مورد زیر مقیاس اضطرابی 80 است. همخوانی درونی دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا در مطالعه سپاه منصور و همکاران به ترتیب 85 ، 69 ، 74 به دست آمده است.
مقیاس همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین
برای اندازه گیری همدلی عاطفی از پرسشنامه همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین استفاده خواهد شد. این پرسشنامه برای ارزیابی همدلی هیجانی بزرگسالان تدوین شده و دارای 33 گویه است که در یک مقیاس لیکرت 5 درجه ای به آنان پاسخ داده می شود. به پاسخ بسیار موافق نمره 5 و به پاسخ بسیار مخالف نمره 1 تعلق می گیرد. مهرابیان و اپستین روایی سازه این پرسشنامه را از طریق همبستگی آن با میزان پرخاشگری و رفتارهای کمک کردن افراد بررسی کرده اند که مطابق با فرضیه ها با پرخاشگری همبستگی منفی و با رفتارهای کمک کردن همبستگی مثبت داشت و روایی سازه آن تایید شده است. آنها پایایی پرسشنامه را به روش دو نیمه سازی محاسبه و میزان آلفای 84٪ را گزارش کردند.نسخه لاتین این پرسشنامه توسط بشارت و حبیب نژاد ترجمه شده است.
سیاهه بخشایشگری انرایت
به منظور سنجش میزان عفو و گذشت، از سیاهه بخشایشگری انرایت و گروه مطالعات تکامل انسانی که توسط غباری و همکاران ترجمه و هنجاریابی شده است استفاده خواهد شد. ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه به قرار زیر است: نتایج نشان داده که پرسشنامه 66 سوالی، از همسانی درونی بالا - 98 ٪ - و روایی مناسب - همبستگی با سوال ملاک در حدود 62٪ - برخوردار بوده است.