بخشی از مقاله
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی و راهبردهای مقابله با استرس در زنان خانه دار عضو دارالقرآن شهر قم بوده است.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع مطالعات غیر آزمایشی یا توصیفی است که به روش همبستگی انجام شده است که بدین منظور 300 نفر از زنان خانه دار عضو دارو القرآن استان قم مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و بوسیله پرسشنامه سازگاری زناشویی 32 سؤالی اسپاینر و - 1976 - ، و پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور - 1987 - ، و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس لازاروس و فولکمن - 1985 - ، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با سازگاری زناشویی رابطه ی مثبت و معنا دار دارد و سازگاری زناشویی را پیش بینی می کند همچنین سبک دو سو گرا با سازگاری زناشویی رابطه ی معنا دار و منفی دارد و دلبستگی اجتنابی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد. راهبردهای مقابله با استرس با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد.
مقدمه
یکی از زمینه های سازگاری در زندگی انسان سازگاری زناشویی است تا آنجا که ازدواج موفق و رضایتمندانه مستلزم سطح پایداری از سازگاری زوجین است در تداوم زندگی زناشویی عوامل متعددی دخیل هستند و شرط اساسی در این امر مهم سازگاری در برابر آثار محرک های تنش زا است. سازگاری با موقعیتهای متنوع در دورانی که عصر تنیدگی و تغییرات سریع اجتماعی است کار آسانی نیست. - رایوس1، . - 2010
سازگاری زناشویی مسأله مهمی در زندگی زن و مرد می باشد. الیس معتقد است سازگاری زناشویی احساسات عینی خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده از سوی همسر با در نظر گرفتن همه جنبه های زندگی زناشویی است. - صادقی، . - 2006 سازگاری زناشویی عبارت است از هماهنگی و همدلی در وصول اهداف مشترک زندگی بین زن و شوهر که با احساس رضایت از زندگی با یکدیگر منجر می شود.
به نظر می رسد از جمله متغیرهای تأثیر گذار در سازگاری زناشویی سبکهای دلبستگی می باشد نظریه دلبستگی یکی از نظریه های با نفوذ در خصوص روابط زناشویی می باشد جان بالبی - 1969 - 2، معتقد است که ماهیت رابطه صمیمی اول - مادر-نوزاد - ماهیت روابط صمیمی یک فرد را در سرتاسر زندگی تعیین می کند به طور کلی دلبستگی را می توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک با مراقبش تعریف کرد این که کودک مراقب خود را که معمولاً مادر اوست می جوید و به او می چسبد مؤید وجود دلبستگی میان آنهاست نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی پیوندی جهان شمول است و در تمام انسانها وجود دارد بدین معنی که انسانها تحت تأثیر پیوندهای دلبستگی شان هستند بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد و احساس امنیت در کودک پایه ای برای سلامت روانی وی می باشد.
به نظر بالبی رابطه نا ایمن، موجب بی اعتمادی، مشکل در هماهنگی و احساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه می شود. اهمیت سبک های دلبستگی و تأثیر آن در دوران بزرگسالی در تعاملات بین فردی امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین و گسترده ترین موضوعات پژوهش تبدیل گشته است به شکلی که مطالعات دلبستگی یکی از وسیع ترین، عمیق ترین، خلاقانه ترین خطوط پژوهشی در روان شناسی قرن بیستم تلقی می شود.
- سریواستاوا4 و شبیر5، - 2009 از نظر اینزورث - 1976 - 6، دلبستگی پیوندی عاطفی بین کودک در حال رشد و مادر است که از ابتدای تولد ایجاد می شود اما تأثیر آن فقط محدود به دوران کودکی نیست بلکه همه دوره های زندگی حتی دوره سالمندی را در بر می گیرد. سه سبک دلبستگی، ایمن، اجتنابی و دو سوگرا. مشخص شده است طرفداران این نظریه معتقدند به احتمال زیاد سبک دلبستگی کودک بر اساس الگوهای عملی درونی از خود و چهره دلبستگی تا بزرگسالی ادامه دارد و در روابط بزرگسالی فرد منعکس می گردد.
