بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهي بین سبکهاي دلبستگی با سازگاري زناشویی است. بدین منظور از میان دانشجویان متأهلدانشگاه آزاد اسلامی واحد ساري 150 نفر به صورت تصادفی و با روش نمونهگیري خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب شده و پرسشنامههاي دلبستگی کولینزورید - RAAS - و سازگاري زناشویی اسپانیر - DAS - را تکمیل نمودهاند. داده ها با استفاده ازروشهاي آمار توصیفی - فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار - و آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیري، آزمون توکی و t گروههاي مستقل - مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و سازگاري زناشویی رابطه معناداري وجود دارد، اما بین سبکهاي دلبستگی ناایمن و دوسوگرا رابطه معناداري وجود ندارد.همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که بین جنسیت و دلبستگی، بین جنسیت و سازگاري زناشویی تفاوت معناداري وجود ندارد. با توجه به یافتههاي تحقیق، زوجهایی که از ناسازگاري زناشویی رنج میبرند، داراي سبکهاي دلبستگی ناایمن و دوسوگرا هستند.لذا پیشنهاد میشود براي بهبود ناسازگاريهاي زناشویی خود و دستیابی به سازگاري زناشویی، سبک ایمن را جایگزین سبکهاي مخرب ناایمن و دوسوگرا نمایند.
کلید واژهها: سبکهاي دلبستگی - ایمن، ناایمن، دوسوگرا - ، سازگاري زناشویی
مقدمه
برقراري و حفظ روابط صمیمانه با همسر، جنبهاي از سازگاري است که نقش عمدهاي در زندگی زناشویی دارد. سازگاري زناشویی به عنوان یکی از مهمترین مولفه هاي ثبات عاطفی زوجین به حساب میآید - فیشر و مکنالتی، . - 2008 مطالعات نشان میدهد که عوامل متعدد و متنوعی میتواند رابطه زوج را به سازگاري و ناسازگاري بکشاند. این عوامل عبارت است از: موضوعات شخصیتی، مسایل جنسی، امور مالی، ارتباط با خانواده همسر و دوستان، مسایل ارتباطی، وظایف والدینی، فعالیت هاي اوقات فراغت، حل تعارض و جهتگیري مذهبی. بسیاري از پژوهشها نشان میدهد که ویژگیهاي شخصیتی زوجین در سازگاري زناشویی، نقش کلیدي ایفا میکند - گاتیس و همکاران، 2004؛ لو و کلونن،. - 2005
واقعیت آن است که هر یک از همسران، تجارب و انتظاراتی را به رابطه زناشویی میآورند که ممکن است بازمانده ي تجارب قبلی باشد - هازان و شیور، . - 1987 بدیهی است که این تجارب بر الگوهاي رفتاري روزمره، شناخت، کیفیت مواجهه با مشکلات و تعارضها و نوع جهتگیريهاي عاطفی، تاثیر میگذارد. پژوهشهایی هم وجود دارد که نشان میدهد سبکهاي دلبستگی نیز جزء عوامل شخصیتی است که در سازگاري زناشویی نقش مهمی دارد. سبک دلبستگی، یکی از مهمترین عوامل موثر در تعاملات بین فردي است که در دوران کودکی شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است، در سنین بعدي ادامه مییابد - بالبی، 1988، 1973 و . - 1960 شیوههاي مختلف تعامل بین والدین و کودك باعث شکل گیري سه سبک دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی- دوسوگرا میشود - بالبی، . - 1969
افراد با دلبستگی ایمن نسبت به دنیا و دیگران اعتماد دارند و تمایل به ایجاد ارتباط صمیمانه و مثبت با دیگران دارند - انگلز و همکاران، . - 2001افراد ناایمن اجتنابی به دلیل ترس از طرد شدن از سوي دیگران از ایجاد روابط صمیمانه با دیگران اجتناب میکنند - سیچانوسکی و همکاران، - 2003، و افراد ناایمن اجتنابی- دوسوگرا، در روابط عاطفی؛ دیگران انحصار طلب و وابستهاند، دائم نگران طرد شدن و رها شدن از سوي دیگرانند و توسط وابستگی شدید به دیگران سعی در کاهش اضطراب جدایی خود دارند - بشارت، . - 1380 نتایج پژوهشهاي - فینی، 1999؛انگلز و همکاران، 2003، سیچانوسکی و همکاران، - 2003 نشان میدهد که افراد دلبسته ناایمن - آرامش کمتر، عدم ارتباط نزدیک و صمیمانه، افزایش اضطراب - در مقایسه با افراد ایمن در روابط خود با دیگران بیشتر گرایش به کنترل عواطف و احساسات مثبت خود هستند.
همچنین مطالعات کسب و همکاران - 2001 - نشان داد که درك مثبت از همسران که از ویژگیهاي افراد، سبک دلبستگی ایمن است رفتارهاي حمایتی و رضایتمندي زناشویی در زوجین را پیشبینی میکند. فینی - - 1999 در تحقیقات خود دریافت، زوجهایی که دلبستگی ناایمن دارند، داراي کنترل شدید عاطفی هستند و هیجانات شان بیشتر از نوع منفی است که پیش بینی کنندهي خوبی براي ناسازگاري زناشویی است. وي همچنین در تحقیق خواب این نتیجه رسید که بین سبک دلبستگی ایمن و سازگاري زوجین و نیز بین سبکهاي دلبستگی و روشهاي حل تعارض و رضایت زناشویی رابطهي معناداري وجود دارد.
به نظر می رسد، سازگاري زناشویی بیش از هر چیز، از ویژگیهاي شخصیتی زوجین متاثر میشود. یافتههاي کاچادورین و همکاران - 2004 - نشان داد که تمایل به گذشت در روابط زناشویی، با دلبستگی ایمن و سازگاري و رضایتمندي بین زوجین مرتبط است. همچنین یافتهها نیز - 2004 - والیورا و کاسنا - - 2000 نشان داد که دلبستگی ایمن با افزایش رضایتمندي زناشویی و دلبستگی ناایمن با کاهش رضایتمندي زناشویی ارتباط دارد. براین اساس، بررسی ارتباط سبکهاي دلبستگی در سازگاري زناشویی می تواند گام مهمی در جهت درك روباط زناشویی رضایت بخش داشته باشد در این پژوهش فرضیههاي زیر مورد بررسی قرار میگیرد.
فرضیههاي پژوهش:
-1 بین سبکهاي دلبستگی و سازگاري زناشویی رابطهي معناداري وجود دارد؟
-2 بین جنسیت و نوع سبک دلبستگی تفاوت معناداري وجود دارد.
-3 بین جنسیت و میزان سازگاري زناشویی تفاوت معناداري وجود دارد.
روش
طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه و نمونه مورد مطالعه: جامعه آماري این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساري بود. حجم نمونه پژوهش شامل 150 نفر است که به روش نمونهگیري خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب شدند.
ابزار: ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت است از: .1 پرسشنامه بازنگري شده مقیاس دلبستگی کولینز و رید - : - 1990 این پرسشنامه شامل خود ارزیابی اثر مهارتهاي ایجاد روابط و خود توصیفی شیوه شکلدهی به دلبستگیهاي نزدیک است و مشتمل بر 18 ماده است که از طریق علامتگذاري روي مقیاس 5 درجهاي لیکرت نمرهگذاري میشود. مطالعات مربوط به پایایی و اعتبار این مقیاس همواره مثبت بوده و کولینز و رید در سال 1990 بیش از %80 گزارش شده است. در ایران نیز میزان اعتبار و پایایی این پرسشنامه با روش بازآزمایی %76 محاسبه شده است. - حمیدي، .2 . - 1382 مقایس سازگاري زناشویی : - DAS - این مقیاس یک ابزار 32 سوالی براي ارزیابی کیفیت رابطه ي زناشویی از نظر زن و شوهر یا هر دو نفري است که با هم زندگی می کنند. مطالعات مربوط به پایایی و اعتبار این مقیاس همواره مثبت بوده و اسپانیر ضریب همسانی درونی 0/96 گزارش می کند - شنایی، ذاکرف . - 1379
یافته ها
در این پژوهش براي تحلیل دادهها، از روشهاي آمار توصیفی و آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیري و آزمونT براي گروههاي مستقل استفاده شده است، تحلیل آماري دادهها با فرضیههاي تحقیق، نتایج زیر بدست آمد:
فرضیه اول: بین سبکهاي دلبستگی و سازگاري زناشویی رابطهي معناداري وجود دارد.همانطور که جدول فوق نشان میدهد بین سبک دلبستگی ایمن و سازگاري زناشویی رابطه ي مثبت و معناداري وجود دارد. لذا فرضیه تحقیقتایید میگردد.
فرضیه دوم: بین جنسیت و سبکهاي دلبستگی تفاوت معناداري وجود دارد.همانطور که جدول فوق نشان می دهد، نتایج تحلیل دادهها مربوط به مقیاس بین دو گروه زنان و مردان از نظر سبکهاي دلبستگی ایمن و اجتنابی معنادار نیست. ولی در گروه دوسوگرا بین زن و مرد از نظر آماري تفاوت معناداري وجود دارد.
فرضیه سوم: بین جنسیت و میزان سازگاري زناشویی تفاوت معناداري وجود دارد.
همانطور که جدول فوق نشان میدهد نتایج حاصل از تحلیل t در گروههاي مستقل مربوط به میزان سازگاري زناشویی بین زنان و مردان تفاوت معناداري وجود ندارد.
بحث
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطهي بین سبکهاي دلبستگی و سازگاري زناشویی رابطهي معناداري وجود دارد. بدین معنا که بین سبک دلبستگی ایمن با سازگاري زناشویی رابطهي مثبت وجود دارد. این یافته با نتایج پژوهشهاي قبلی از جمله - گانیس و همکاران، 2004؛لودکلوین، 2005؛ فینی، 1999؛ سیچانوسکی و همکاران، 2003 ؛ کسب و همکاران، 2001 ؛ کاچادورین، 2004؛ بنز، 2004؛آ الیورا و کاسنا،2000؛ مولر و همکاران ، 2006؛ بشارت، 1380؛ حمیدي، 1382؛ مظاهري، - 1379 همخوانی دارد. یکی از سوالات دیگر این پژوهش این بود که آیا سبکهاي دلبستگی افراد متاثر از جنس آنهاست؟ نتایج نشان داد که تفاوت میانگینهاي سبک دلبستگی در دو جنس معنادار نیست.یعنی سبکهاي دلبستگی افراد جامعه مورد نظر احتمالاً از جنس آنها اثر نمیپذیرد. این یافته با نتایج تحقیقات داچرم و همکاران - 2002 - ،باربارا و همکاران - - 2004 فینی و نولر - - 1990، همخوانی دارد. لذا بین سبکهاي دلبستگی و در زن و مرد تفاوت معناداري وجود ندارد. از نتایج دیگر این پژوهش، این است که بین جنیست و سازگاري زناشویی تفاوت معناداري وجود ندارد. بررسیهاي قبلی نشان میدهد که وضعیت جنس افراد، پیش کنندهي سازگاري زناشویی نمیباشد.
منابع
-بشارت، محمدعلی - . - 1380 بررسی رابطه سبکهاي دلبستگی با مشکلات زناشویی در زوجین نابارور، فصلنامه تازههاي روان درمانی، سال پنجم،شماره 19 و 20
-حمیدي، فریده .1382 - بررسی ساخت خانواده و سبک دلبستگی در دختران فراري و اثربخشی خانواده درمانی و درمانگري حمایتی در تغییر آنها رساله دکتري، دانشگاه تربیت مدرس
-رضازاده، محمدرضا - . - 1381 مهارتهاي ارتباطی و همسازي زناشویی. پایان نامه دکتراي روان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس