بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبکهای فرزند پروری،اهمالکاری با مؤلفههای سلامت روان دردانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان شادگان که درسال تحصیلی 95-94مشغول به تحصیل بودهاند.نمونه این پژوهش شامل 150نفربودندکه بهصورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند،نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده،برای گردآوری داده هاازپرسشنامه سبک فرزند پروری با مریند،مقیاس اهمالکاری تاکمن و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد که همگی از اعتباروپایایی قابل قبولی برخوردارند.بهمنظور تجزیهوتحلیل داده هادراین تحقیق از روشهای آماری توصیفی،ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون استفاده شد.

نتایج نشان دادکه بین مؤلفههای سبک فرزند پروری - سهیل گیرواقتدارمنطقی - باسلامت روان دانش آموزان رابطه مستقیم معنیدار مشاهده شد،همچنین بین مؤلفههای سلامت روان - علائم جسمانی وکارکرداجتماعی - باسبک فرزند پروری رابطه مستقیم معنی دارمشاهده گردید - p <05/0 - .از سوی دیگر نتایج نشان دادکه مؤلفههای سبک فرزند پروری - سهل گیرومقتدر - توان پیشبینی سلامت روان دانش آموزان دختررادارندو17/0واریانس سلامت روان راتبین میکنند.

همچنین مؤلفههای سلامت روان - علائم جسمانی وکارکرداجتماعی - توان پیشبینی سبک فرزند پروری دانش آموزان دختررادارندو10/0واریانس سبک فرزند پروری راتبین میکند.بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد،باافزایش سبکهای فرزندپروری با مؤلفههای سهل گیرومقتدرمی توان سلامت روان دانش آموزان دخترراکاهش دادودرزمینه علائم جسمای و اختلال کارکرد اجتماعی میتوان سبکهای فرزند پروری آن هاراافزایش داد.همچنین اهمالکاری تحصیلی،مؤلفههای سبک فرزندپروری - استبدادی - در پیشبینی سلامت روان و مؤلفههای - اضطراب وخواب،افسردگی - درپیش بینی سبک فرزند پروری دانش آموزان دختر معنیدار نبود.

مقدمه

نوجوانی دوره گذرازکودکی به بزرگسالی است وسرشارازتغییرات گسترده وناگهانی درتمامی ابعادجسمانی ،روان شناختی واجتماعی است،سرعت وابعاداین تغییرات آنقدرزیاداست که نه تنهاخودنوجوان بلکه والدین واطرافیان اورادچارآشفتگی وگرفتاری می کند.یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف، بهداشت روان آن جامعه است بی شک سلامت روان، نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند،ازآنجایی که دانش آموزان قشرفعال وآینده سازهرجامعه محسوب می شوند،درنتیجه سلامتی آنهاازمهمترین فاکتورهای سلامتی هرجامعه خواهدبود. فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماعی که تحت تأثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل می گیرد، تاثیرات عمده ای بر سلامت روان - Mental - Healthانسان دارد، پژوهشگران به دنبال یافتن عواملی هستند که می تواند بر روی سلامت روان تأثیر گزار باشد.

از سویی دیگر در پهنه ی تحول و رشد انسان دوره نوجوانی به عنوان یکی از حساس ترین دوران رشد که شاهد تغییرات سریع در ابعاد جسمانی، عاطفی، شناختی، عاطفی و اجتماعی است تعریف شده است - سانتراک1،. - 2008 یکی ازمتغیرهایی که باسلامت روان افرادسروکارداردسبک فرزندپروری است،پرات - نقل از امینی، - 1379 معتقد است که خانواده واحدی است که سلامت روان افراد در آن شکل می گیرد و همچنین در تأمین بهداشت روان، مراقبت و حمایت از سلامت افراد خود،نقش بسیار تعیین کننده ای دارد. در این بین روابط و تعاملات والد – فرزندی و شیوه های فرزندپروری به عنوان یکی از مهمترین عوامل خانوادگی مؤثر بر سلامت روانی افراد مورد تأییدقرار گرفته است - کازین2 وهمکارن،. - 2005خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد فرزندان بویژه رشد روانی آنها، چگونگی روشهای تربیتی والدین در چارچوب خانواده است.

روابط مطلوب میان والدین و فرزندان در سلامت روان فرزندان تأثیر فراوان دارد،ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم وتربیت رابه خودجلب کرده است فرزند پروری به روشها و رفتارهای ویژه گفته می شود که جداگانه یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارد. در واقع پایه واساس شیوه فرزند پروری مبین تلاشهای والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است - بامریند3، - 1991 باتوجه به دوبعدپذیرش وکنترل چهارشیوه فرزندپروری رامعرفی می کندکه عبارتندازقدرت طلبی4، اقتدارطلب5، آسانگیر6و بی توجه7، در شیوه قدرت طلبانه پذیرش فرزندان کم ولی کنترل زیادی است، درشیوه اقتداری پذیرش وکنترل هردوبالاست در شیوه آسان گیرپذیرش بالاولی کنترل کم است.

کروک8 و همکاران - - 1981طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که افراد مبتلا به افسردگی والدین خود را متخصام و طرد کننده ارزیابی کرده اند. مک کربی    و مارتین - 1983 - 9طی تحقیقی به این نتیجه رسیدند که کودکان خانواده هایی که پشتیبان    قوی    باطنی    برای آنان    به    حساب م    یآیند    و مقتدر و منطقی هستند نسبت به کودکانی که از خانواده های    سهل    گیر    یا استبدادی    بیرون می    آیند،    رشد اجتماعی ، عزت نفس و بهداشت روانی بالاترکسب می کند، لفکو ویتز و تیسینی - 1984 - 10 نیز در یک مطالعه طولی به این نتیجه رسیدند که کسانی که در کودکی توسط والدین خود مورد بی توجهی قرار گرفته اند نسبت به آنهایی که والدینشان کم محبت نبوده اند افسردگی نشان می دهند.

نتایج تحقیق دورن باخ - 1990 - 12 بیانگر این است که شیوه های فرزندپروری اقتدار طلب روی کودکان تاثیر مثبت و شیو ههای سهل گیرانه و استبدادی روی آنها اثر منفی دارد. - مژگانیان، - 1380 یکی دیگرازمتغیرهای موردمطالعه که می تواندبرسلامت روان تأثیرگذار باشد اهمالکاری است،از مسائل مهم درحوزه برنامه ریزی، آموزش و پیشرفت تحصیلی، توجه به ابعاد روان شناختی است. یکی از این ابعاد - اهمال کاری - است، که رفتاری متداول در محیط های آموزشی می باشد.

اهمال کاری از جمله مشکلات رفتاری است که شیوع بسیار زیادی دارد. و در بین عموم افراد پدیده رایج می باشد. - هال و واتسون - 2007 1اهمال کاری را فرمی شایع و نقصی در خودتنظیمی می دانند که به طور کامل درک نشده است و آن را به عنوان ناتوانی بر اعمال نظارت بر افکار، هیجانات، تکانه ها و انجام تکلیف با توجه به معیارهایی که فرد برگزیده است، تعریف نموده اند. به عبارتی، اهمال کاری عبارت است از طفره رفتن، طول دادن و به عقب انداختن انجام تکالیف است - روساریو و همکاران2، . - 2009 راثبلوم سولومون و موراکامی - 19863 اهمال کاری تحصیلی را تمایل همیشگی فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیت های تحصیلی تعریف نموده اند که تقریباًهمیشه بااضطراب همراه است،نمونه بارزآن به تعویق انداختن درس تا شب امتحان و شتاب و اضطراب ناشی از آن است که گریبان گیر دانش آموزان و دانشجویان می شود.

فلت وهمکاران - 1995 - 4رابطه میان اهمالکاری تحصیلی راباسطوح بالای استرس،عزت نفس پایین،خوداثربخشی پایین،انکارخود،سطوح پایین ابتکار،خودناتوان سازی وافسردگی تآییدکردند. هایکوک ومک کارتی - 1998 - 5دومتغییرخوداثربخشی پایین واضطراب بالا راپیش بینی های مؤثری برای اهمالکاری روزانه قلمدادمی کنند. استیل - 2007 - 6درفراتحلیلی که به منظوردرک وفهم ماهیت اهمالکاری انجام داد،به این نتیجه رسیدکه روان رنجور،نافرمانی واحساسی بودن ازجمله عوامل پش بین ضعیف اهمالکاری هستند، اما درعوض، تنفرازتکلیف،به تعویق انداختن تکلیف،خوداثربخشی وتکانشوری،وجدانی بودن،خودکنترلی،حواس پرتی،سازمان دهی وانگیزش تحصیلی قوی ترین پیش بین اهمالکاری به شمارمی روند.

ازآنجایی که یکی ازشاخصهای گذرموفقیت آمیز نوجوانی داشتن سلامت روان،شیوه ی مثبت فرزندپروری ،داشتن نظم وترتیب درانجام به موقع تکالیف ودوری ازعادتهای بدتأخیردرکارهاوبه تعویق انداختن وظایف است،درپژوهش حاضربه دنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که آیابین سبک فرزندپروری - دموکراتیک استبدادی وآسان گیر - اهمالکاری تحصیلی و سلامت روانی - علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی، افسردگی - دردانش آموزان دخترمتوسطه اول پایه نهم شهرستان شادگان و نیز تعیین قدرت پیش بینی کنندگی هر کدام از شیو ه های فرزندپروری والدین ،اهمالکاری تحصیلی فرزندان بر مؤلفه سلامت روانی است.

دراین تحقیق سه فرضیه مطرح است.

فرضیه اول:بین سبک فرزندپروری - سهل گیر،استبدادی ومقتدر - واهمالکاری تحصیلی باسلامت روان رابطه وجوددارد.

فرضیه دوم:بین مؤلفه های سلامت روان - علائم جسمانی،لضطراب واختلال خواب،اختلال درعملکرداجتماعی ولفسردگی - باسبک فرزندپروری رابطه وجوددارد.

روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دخترپایه نهم شهرستان شادگان که درسال تحصیلی -94 95دردبیرستان های شهرستان شادگان مشغول به تحصیل بودند،نمونه این تحقیق شامل150نفربه روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند، برای تعیین حجم نمونه ازجدول مورگان استفاده شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید