بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای هویت با هوش معنوی دانشآموزان میباشد. این پژوهش، در زمره تحقیقات توصیفی-همبستگی است. حجم نمونه 525 نفر دانش آموزان پسر مدارس خاص متوسطه دوم شهر سراوان میباشد که با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای نمونهای برابر با 222 نفر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات در این پژوهش برای متغیر سبکهای هویت - پرسشنامه سبکهای هویت - ISIG-، برای متغیر هوش معنوی - پرسشنامه بدیع و همکاران، - 1389 انتخاب شدند. و اطلاعات با نرم افزار SPSS16 با استفاده از روش آمار توصیفی و آزمون آماری استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون - تجزیه و تحلیل شدند.

نتایج تحقیق نشان میدهد که بین سبکهای هویت با هوش معنوی دانشآموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین مولفههای - سبک اطلاعاتی و سبک هنجاری - با هوش معنوی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و بین مولفه - سردرگم - با هوش معنوی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین مولفههای سبکهای هویت 16 درصد از تغییرات هوش معنوی را پپشبینی میکنند. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که رابطه مثبت معنادار بین سبکهای هویت با هوش معنوی دانشاموزان وجود دارد که این امر نیازمند توجه جدی نظام آموزش و پرورش به موضوع سبکهای هویت و متغیرهای هوش معنوی دانشآموزان میباشد.

مقدمه

یکی از تکالیف مربوط به رشد در نوجوانی کسب احساس هویت است. هویت به صورت دارا بودن یک احساس پایدار و منسجم از این که من که هستم و که باید باشم تعریف شده است. اریکسون1 هویت را به صورت یک احساس نسبتا پایدار از یگانگی خود تعریف می کند. یعنی علیرغم تغییر رفتارها، افکار و احساسات، برداشت یک فرد از خود همواره مشابه است. او میگوید این احساس که »ماچه کسی هستیم « باید با نگرشی که دیگران نسبت به ما دارند نسبتا همخوان باشد - بیابانگرد، . - 1384 طبق نظر مارسیا - 2002 - 2 هویت خود را می توان در سه سطح در نظر گرفت. نخست، احساس هویت به توانایی فرد، دوم، احساس هویت به فرد این توانایی را می دهد تا خودش را به صورت یک موجود در حال پیشرفت ادراک کند. سوم، احساس هویت در رفتارهای اجتماعی خاصی، برای مردان در شغل و اعتقادات ایدئولوژیکی و برای زنان در روابط اجتماعی تجلی می یابد - مارسیا،. - 2002

براساس نظریه اریکسون - 1968 - ، هویت - سبک پردازش هویت - احساسی عینی از تمامیت درونی فراهم میآورد و به عنوان بافت تفسیرگری عمل می کند که در آن به پرسشهایی درباره »مقصود« و »معنی« زندگی پاسخ داده می شود. و هنگامی که شکلگیری هویت نوجوان به خوبی پیش برود، صمیمیت شکل میگیرد در این حالت فرد، توانایی ایجاد روابط صمیمی و پایدار، معنویت، لذت از زندگی، خوش بینی و ... استوار است، به دست میآورد.

از طرفی یکی از ضرورتها در عرصه انسان شناسی، توجه به بعد معنوی و هوش معنوی انسان است. »هوش معنوی« جزو عرصههایی است که تحقیقات چندان منسجم و نظاممندی در جهت شناخت و تبیین ویژگیها و مؤلفه-های آن در حد و اندازه سایر انواع هوش صورت نپذیرفته است و همین امر موجب میگردد که با توجه به اهمیت فراوان هوش معنوی، این مقوله نیازمند تحقیق و پژوهش باشد. - غباری بناب و همکاران،. - 1386

به نظر میرسد که هویت هر فرد شاخص خوبی برای معنی زندگی و استفاده از هوش معنوی باشد. از طرفی هویت هر شخص معمولا در دوره نوحوانی شکل میگیرد. دوران نوجوانی به سبب تغییرات شدید جسمانی و روانی و از طرف دیگر انتظاراتی که خانواده و جامعه از نوجوان دارد و سایر عواملی که در روند رشد و تکامل نوجوان تاثیرمی گذارد بر حساسیت این دوره میافزاید. براین اساس مسئله پذیرش نوجوان، حمایت، راهنمایی و مساعدت به نوجوان درکسب هویتی مستقل و ارزشمند از اهمیت فراوانی برخورداراست.

نوجوان در این دوره نیازمند دریافت رهنمودهای اساسی جهت دستیابی به یک زندگی هدفمند و رضایتبخش است. انسانها به معنویت، حفظ یکتایی وحدت و مرکزیت خود توجه دارند اما علاقمند به بیرون آمدن ازخود و ارتباط با موجودات دیگر و طبیعت هستند. انسانها برای کشف وجود خود علاقمند و مایلند هویت شخصی خود را پیدا کنند یا خلق کنند وآغاز این علاقمندی به دوران نوجوانی برمیگردد. دراین راستا ، هویت نوجوان یا ارزش گذاشتن به ویژگیهای خودکه یکی از موضوعات مهم و قابل بحث درباره رشد خود محسوب میشود می تواند به شکل گیری میزان رضایت فرد از زندگی و پرورش معنویت و هوش معنوی بیانجامد.

هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت های منابع معنوی می باشد که کاربست آنها در زندگی روزانه میتواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود. در تعریف از هوش معنوی، به ویژه بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره می توان تأکید کرد - کینگ3، . - 2008 هوش معنوی موجب می شود که انسان با ملایمت و عطوفت بیشتری به مشکلات نگاه کند، تلاش بیشتری برای یافتن راه حل داشته باشد، سختی های زندگی را بهتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت دهد - الکینز4، . - 2004 کینگ معتقد است که هوش معنوی ظرفیت و توانایی منحصر به فردی را در شخص ایجاد می کند تا معنا را در زندگی درک کرده و از زندگی خویش رضایت داشته و لذت ببرد و به موقعیت های معنوی بالاتر راه یابد و هوش معنوی و رضایت از زندگی افراد دارای هویت های مختلف متفاوت می باشد.

با توجه به تاثیر بسیار زیاد هوش معنوی در انعطافپذیری انسان و احتمال تاثیرگذار بودن سبک هویت هر شخصی بر و هوش معنوی پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه بین سبک های هویت با هوش معنوی دانش آموزان می باشد. تا از نتایج آن بتوان برای یک زندگی بهتر و ایدهآلتر برای آینده بهتر دانشآموزان و جامعه برنامهریزی و تصمیمگیری نمود. بنابراین در پژوهش حاضر سوال اساسی زیر مطرح است: چه رابطهای بین سبکهای هویتی با هوش معنوی دانشآموزان وجود دارد؟

در بررسی های انجام شده در دو دهه گذشته، سازههای روانشناختی، هوش معنوی و هویت در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به این که هوش معنوی به عنوان یکی از مؤلفههای تاثیرگذار در بهزیستی ذهنی و خودآگاهی و انعطاف پذیری است، میتواند متاثر از متغیر روانشناختی مهم سبکهای هویت باشند. لذا ضرورت دارد محققان بیش از گذشته نسبت به شناسایی پیش بینی کننده های هوش معنوی که میتوانند در بهره مندی فرزندان یک کشور از نشاط و سلامت مؤثر باشند، اقدام نموده و و زمینه پرورش آنها را فراهم سازند.

همچنین توجه به این اهمیت و پژوهش این متغیرها در برنامه های آموزشی، این امکان را فراهم خواهد کرد که مسئولین امر در انتخاب دبیران شایسته و خلاق و کارآمد ، دقت نظر بیشتری به عمل آورند. لذا با توجه به آن چه در مورد اهمیت متغیرهای سبکهای هویت، هوش معنوی و رضایت از زندگی ذکر شد جای دارد در پژوهشی تاثیر این متغیرها با هم مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته و در برنامهریزیهای آتی نتایج آنها مورد استفاده قرار گیرد لذا پژوهش حاضر درصدد بررسی رابطه بین سبکهای هویت با هوش هوش معنوی دانشآموزان است.

-1  فرضیههای تحقیق

1.    بین سبک های هویت با هوش معنوی رابطه وجود دارد.

2.    بین مولفه های سبک هویت با هوش معنوی رابطه وجود دارد.

3.    مولفه های سبک هویت قادر به پیش بینی هوش معنوی هستند.

مبانی نظری تحقیق

شهرآرای - - 1384، درکتابی تحت عنوان روانشناسی رشد نوجوان درایران به این نتیجه رسیده است مطالعاتی که در زمینه رشد هویت وجود دارد ، تفاوت های فردی مهمی را در رفتار و ویژگی های فردیتی بین دانشآموزان دبیرستانی آشکار ساخته است. این یافته ها نشان می دهند دانش آموزانی که در اندازه گیری هویت نمره بالای میانگین میآورند موفقتر، قابل اعتمادتر، خودکارآمدتر و از لحاظ فردیت منسجم تر - بهداشت روانی بالاتر - ، شادی و رضایت بیشتر از دانش آموزانی دارند که نمرات هویت آنها پایین تر از حد متوسط است. "بررسی رابطهی هوش معنوی با میزان شادکامی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان" پژوهشی بود که یعقوبی - - 1387 انجام داد. این پژوهش که در آن نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس بررسی شد نشان داد که بین میانگین گروههای مختلف دانشجویان، تفاوتی معنادار وجود دارد. بدین معنی که با افزایش نمرهی هوش معنوی، میزان نمرهی شادکامی نیز افزایش نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید