بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی مدارس و توانمندسازي روانشناختی معلّمان تربیتبدنی دبیرستانهاي استان ایلام بود. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماري مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کلیه معلّمان تربیتبدنی مدارس مقطع متوسطه استان ایلام اعم از پیمانی، قراردادي و رسمی به تعداد 320 نفر بود. نمونه آماري، بهوسیلهي روش نمونهگیري خوشهاي چندمرحلهاي و جدول کرجسی و مورگان، 175 نفر بدست آمد.
براي جمعآوري اطلاعات در این تحقیق، از 2 پرسشنامه، فرهنگ سازمانی دنیسون - 2000 - و پرسشنامه توانمندسازي روان شناختی وتن و کمرون - 1998 - استفاده شد . روایی پرسشنامهها به تأیید 5 تن از متخصصان مدیریت رسیده و پایایی آنها به وسیله ي آلفاي کرونباخ به ترتیب؛ 0/880 و 0/758 بدست آمد. براي تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی - میانگین، انحراف معیار، نمودارها و جداول - و آمار استنباطی - آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره - با کمک نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج تحقیق نشان داد، که بین فرهنگ سازمانی مدارس و توانمندسازي روان شناختی معلّمان تربیتبدنی دبیرستانهاي استان ایلام رابطهي مثبت و معناداري وجود دارد. همچنین دیگر نتایج نشان داد که ابعاد فرهنگ سازمانی، قادر به پیشبینی معنادار توانمندسازي روان شناختی معلّمان تربیتبدنی دبیرستانهاي استان ایلام هستند. لذا؛ با توجه به نتایج به نطر میرسد که شناخت فرهنگ سازمانی مدارس و برنامهریزي در جهت تقویت آن، میتواند به توانمندسازي معلّمان کمک شایان توجهی نماید.
.1 مقدمه
امروزه نیروي انسانی بعنوان اصلیترین دارایی سازمانها و به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح است و جزء با ارزشترین منابع و سرمایههاي یک سازمان محسوب میشود، به طوريکه، بسیاري از صاحبنظران معتقدند که مدیران باید با اقدامات شایسته و صحیح، این نیروي بالقوه را به نیروي بالفعل تبدیل نموده و آن را در جهت اهداف سازمان هدایت کنند، لذا اهمیت جذب، حفظ و توانمندسازي این سرمایهها همواره مدنظر اندیشمندان قرار گرفته است.
از مهمترین نیازهاي کارکنان احساس شایستگی، مالکیت، پیشرفت و اعتماد به نفس میباشد. یکی از راههاي ایجاد شایستگی، انگیزه و اعتماد به نفس در کارکنان توانمندسازي میباشد. توانمندسازي، کلیدي است براي بهرهبرداري از تمامی ظرفیت منابع انسانی یک سازمان و در عین حال یکی از پرچالشترین برنامههایی است که در یک سازمان میتواند پیاده شود. تحقق "توانمندسازي" مستلزم داشتن برنامه، تلاش و شکیبایی است . - 2 -
در حالی که بلانچارد، کارلوس و راندولف - 2001 - 1 تعریف متخصصان سازمان و مدیریت از توانمندسازي نیروي انسانی را تا دهه 1990 مبتنی بر تفویض اختیار و قدرت تصمیمگیري به ردههاي پایینتر سازمان و سهیمکردن آنان در اطلاعات و دسترسی در منابع سازمانی دانستهاند؛ ایرنهها و سوچو - 2006 - 2، توانمندسازي را به عنوان استفاده هر فرد از سلیقه و قضاوت خویش در انجام کارها و وظایف معنی نمودهاند.
توانمندسازي روان شناختی کارکنان به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی، به معنی آزادکردن نیروها و قدرت درونی افراد و همچنین فراهمکردن بسترها و بهوجود آوردن فرصتها براي شکوفایی استعدادها، تواناییها و شایستگیهاي کارکنان میباشد و در واقع شامل ادراکات فرد نسبت به نقش خویش در شغل و سازمان میشود. توانمندسازي روان شناختی شامل پنج بعد: احساس شایستگی، احساس اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس خود مختاري و احساس معنیدار بودن شغل میشود . - 3 -
یکی از عوامل مهمی که که بر اجراي توانمندسازي موثر میباشد، فرهنگ سازمانی است. اجراي توانمندسازي در سازمانها نیازمند فرهنگ سازمانی مناسب و سازگار میباشد. در سازمانهایی که کارکنان فاقد قدرت اختیار هستند و بیش از اندازه دیوانسالار هستند، توانمندسازي شبیه یک انقلاب است. اما، امروزه همگان بر این موضوع توافق دارند که سازمان چیزي بیش از دوایر، سلسه مراتب و اختیارات است. هر سازمان -مانند یک فرد- داراي یک شخصیت است، شخصیتی که داراي ویژگی هاي انعطاف، خلاقیت و ... میباشد.
هر سازمان، داراي حیات و زندگی است که متفاوت از زندگی اجزاي خود میباشد. در این سازمانها، کارکنان نسبت به یک الگوي خاصِ رفتاري توافق پیدا میکنند که این همان فرهنگ سازمانی است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمان، فرهنگ سازمانی می باشد؛ زیرا، به عنوان نمونه، ممکن است اعمال یک استراتژي به دلیل مخالفت فرهنگ سازمانی که مجموعه اعتقادات اعضاي سازمان است، به تأخیر افتاده یا رد شود. با توجه به تأثیرپذیري توانمندسازي از فرهنگ سازمانی، شایسته است که شناخت کامل و دقیقی از فرهنگ سازمانی صورت گیرد - به نقل از . - 2
فرهنگ سازمانی برچسبی اجتماعی است که از راه ارزشهاي مشترك، تدبیرهاي نمادین و آرمانهاي اجتماعی، اعضاي سازمانها را به هم میپیوندد . - 4 - اگر قرار باشد در یک سازمان معین دگرگونیهاي دلپسند و پایدار پدید آید، فرهنگ آن سازمان باید دستخوش دگرگونی شود و با دگرگونیهاي سراسري سازمان سازگار آید؛ به عبارت دیگر کامیابی یا شکست سازمانها را باید در فرهنگ آنها جستجو کرد . - 5 - دنیسون - 2000 - 3، معتقد است که فرهنگ سازمانی همان ارزشهاي اساسی، باورها و اصول اخلاقی میباشد که نقش پایهاي را براي یک سیستم مدیریت سازمانی بازي میکند. وي به کمک تحقیقاتی که در زمینه فرهنگ سازمانی و اثربخشی سازمان انجام داد؛ در مدل خود ویژگیهاي فرهنگی را اینگونه برشمرد:
.1 درگیر شدن در کار4،
.2 سازگاري5،
.3 انطباق پذیري6،
.4 مأموریت یا رسالت. - 8 -
از جمله موانع اجراي عوامل توانمندسازي در سازمانها، میتوان به موارد زیر اشاره نمود: حاکمبودن ساختار رسمی و سلسلهمراتبی، پایینبودن اعتماد اعضاي سازمان به یکدیگر، نگرش نامناسب مدیران به کارکنان و سبکهاي مدیریت و رهبري نامناسب، فقدان مهارت هاي لازم در کارکنان، تفاوت زیاد بین افراد در سازمان، وجود نظام پرسنلی غیرهماهنگ، و تشنج و استرس در محیط کاري. همچنین، مرور تحقیقات انجام شده نشان میدهد که عوامل فرهنگی و فرهنگ سازمانی تأثیر بسیاري بر توانمندي معلّمان دارد که از جمله این تحقیقات میتوان به این موارد اشاره نمود: شناخت فرهنگ درسازمان ؛ وجود یا امکان بهوجود آمدن انگیزه در معلّمان به ایجاد بهبود مستمر - مقیمی و دیگران، - 1387؛ فرهنگ سازمانی بهعنوان الگویی از اندیشه ها و باورهاي مشترك - شاین، 1985؛ چتمن وکالول 3، - 1991 و نیز فرهنگ سازمانی به عنوان الگوي عمومی رفتار و برنامه فکر - آوي و دیگران4، . - 6 - - 2008 یکی از بزرگترین سازمان هاي اجتماعی که هم به لحاظ منبع وسیع و عظیم انسانی و هم به لحاظ دارا بودن تجهیزات و امکانات آموزشی نسبت به سایر سازمانها تفاوتی چشمگی ر دارد، سازمان هاي آموزشی، اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور می باشد.
معلّمان، به عنوان اعضاي مهم این سازمانها، اگر از لحاظ توانمندي روان شناختی در وضعیت مناسبی بهسر ببرند، موجبات دستیابی به اهداف و در نهایت رشد و شکوفایی کشور را فراهم خواهند آورد. از آنجا که فرهنگ سازمانی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر توانمندسازي در تحقیقات پیشین در دیگر سازمان ها مورد توجه قرار گرفته است، لذا؛ آگاهی از اثر آن بر توانمندسازي روان شناختی در معلّمان تربیت بدنی مهم بهنظر می رسد. بنابراین، سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که فرهنگ سازمانی مدارس چه رابطه اي با توانمندسازي روان شناختی معلّمان تربیتبدنی دبیرستانهاي استان ایلام دارد؟
.2 روششناسی تحقیق
روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماري مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کلیه معلّمان تربیت بدنی مدارس مقطع متوسطه استان ایلام اعم از پیمانی، قراردادي و رسمی به تعداد 320 نفر بود. نمونه آماري، به وسیلهي روش نمونه گیري خوشهاي چندمرحله اي و جدول کرجسی و مورگان، 175 نفر بدست آمد. براي جمع آوري اطلاعات در این تحقیق، از 2 پرسشنامه، فرهنگ سازمانی دنیسون - 2000 - و پرسشنامه توانمندسازي روان شناختی وتن و کمرون - 1998 - 5 استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تأیید 5 تن از متخصصان مدیریت رسیده و پایایی آن ها به وسیله ي آلفاي کرونباخ به ترتیب؛ 0/880 و 0/758 بدست آمد. براي تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی - میانگین، انحراف معیار، نمودارها و جداول - و آمار استنباطی - آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره - با کمک نرمافزار SPSS استفاده شد.