بخشی از مقاله
چکیده
سازمانهای کنونی در صورتی موفق خواهند بود که به طورکامل به ابعاد زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی کارکنان توجه کنند. معنویت درکار با افزایش خلاقیت، صداقت و تعهد در محیط کاری و همچنین با بالا رفتن احساس تکامل شخصی وبالندگی کارکنان پیوندخورده است. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش معنوی با روحیه کاری و عملکرد شغلی دبیران دوره متوسطه شهر بیرجند پرداخته شده است.
روش پژوهش ازنوع همبستگی است که از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون رابطه بین هوش معنوی با روحیه کاری و عملکرد شغلی دبیران دوره متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 1393-94 بررسی شده است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه مدیریت آموزش و پرورش شهرستان بیرجند تشکیل داده اند، که از تعداد یاد شده تعداد 307 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند که با توجه به تفکیک جنسیت 127 نفر مرد و 180 نفر زن نمونه این پژوهش را تشکیل داده اند.
برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش معنوی عبداالله زاده و همچنین پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسونو روحیه شغلی میرکمالی - 1377 - استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بین نمره کلی هوش معنوی و مولفه های آن - درک و ارتباط با سرچشمه هستی و زندگی معنوی - با روحیه کاری و عملکرد شغلی رابطه مثبت وجود دارد و این روابط در سطح آلفای 0/01 معنیدار است.
سازمانهای آموزشی برای حفظ حیات و کارکردخود نیازمندکارکنان و معلمانی با هوش عمیقتر و جدیدتر میباشند تا بوسیله آن بتوانند به نحو اثربخشتری به وظایف خود عمل کنند. ورود مفاهیمی همچون اخلاق، درستکاری، وجدان، بخشش، مهربانی، معناجویی در کار، نوع دوستی در محیط کاری و افزایش پژوهشهای نوین با چنین مفاهیم، همه حکایت ازظهور پارادایم جدیدی به نام هوش معنوی دارند.
واژگان کلیدی: هوش معنوی، روحیهکاری، عملکرد شغلی
مقدمه
سازمانها برای حفظ بقا و پیشرفت به بهبود مستمر عملکرد خود نیاز دارند و منابع انسانی، سرمایه های بنیادی سازمانها و منشأ هرگونه تحول و نوآوری در آنها تلقی میشوند. در این رابطه، نظام آموزشی هر کشوری از نظر نیروی انسانی و مشاغل ایجاد شده در آن، بالاترین نسبت را در میان سازمانها و دستگاه های دولتی دارا میباشد که ارزیابی عملکرد و فراهم کردن شرایط رضایت، روحیه و خشنودی روحی و روانی وظیفه ای ضروری در مسیر نیل به اهداف و مأموریتهای سازمانی است - قمریزارع و همکاران، .1392 -
منابع انسانی با ارزشترین منبع برای سازمانها هستند آنها هستند که به تصمیمات سازمانها شکل داده و راه حل هایی ارائه میکنند ونهایتاً مسائل و مشکلات سازمانها را حل میکنند و بهره وری را عینیت میبخشند و کارایی و اثربخشی را معنا میدهند - علوی، .1374 - در این رابطه، عملکرد شغلی و روحیه کاری کارشناسان و آموزشگران از جمله دبیران از متغیرهای مهم در بهره وری این سازمانها محسوب شده و از اساسیترین عوامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهای آموزشی است.
عملکرد شغلی یعنی اندازهگیری نتایج و اینکه آیا کار را خوب انجام دادهایم یا نه. عملکرد عبارت است از مجموع رفتارهای مرتبط با شغل که افراد از خود نشان میدهند. عملکرد واژهای است که هم مفهوم فعالیت برای انجام کار و هم نتیجه کار را یکجا در بر دارد. براساس تعریف آخر، عملکرد هم مفهوم رفتار کاری و هم مفهوم رسیدن به اهداف را در بر میگیرد - کریمی، .1388 -
در مورد عملکرد شغلی دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. عملکرد شغلی در واقع به مجموع رفتارهایی که افراد، در ارتباط با شغل از خود بروز میدهند یا به عبارتی میزان محصول، پیامد و یا بازدهای است که به موجب اشتغال فرد در شغل خود، حاصل میشود، تعریف میشود - رشیدپور، .1379 - عملکرد شغلی همان بازده افراد طبق وظایف قانونی مقرر میباشد و عبارت است از پیامد فعالیتهای نیروی انسانی در خصوص انجام وظایفی که به او واگذار میشود و میزان تلاش و حدود موفقیت کارمند در اجرای وظایف شغلی و تکالیف رفتاری مورد انتظار را بیان میکند - رضوانفر و رضایی، .1386 -
- 2002 Rothmann؛ نقل در معمارباشی و همکاران، 1391 - عملکرد شغلی را به عنوان یک سازه چندبعدی که نشان دهنده چگونگی عملکرد کارکنان در شغل، میزان ابتکار عمل و تدابیر حل مسئله آنها و روشهای استفاده از منابع موجود خود و همچنین استفاده از وقت و انرژی در انجام وظایف شغلی میباشد، تعریف میکند. به عبارتی، عملکرد شغلی مجموعه ای از الگوهای رفتاری و عملکردی شامل دانش، مهارت ها شایستگی مدیریت، وجدان و توانایی های ادراکی در محیط شغلی است.
براساس شاخصهای ارزیابی عملکرد معلمان، در مدرسه ی کمبریج 2006 - نقل در مؤذن و همکاران، 1390 - شاخصهای عملکرد شغلی معلمان در قالب برنامه ریزی آموزشی، آموزش، ایجاد محیط یادگیری مناسب، تعامل با والدین، همکاری با سایر کارکنان، رشد حرفه ای و بازخورد به فراگیران طبقه بندی شده است.
برخی محققان در تحقیقات خود در ارتباط با مسئولیت های شغل معلمی به فعالیت های قبل از تدریس و طراحی درس، تدریس، توسعه و رهبری آموزشی، استفاده از استراتژی های تدریس متنوع و مناسب، تدریس عملی، توجه به انگیزه فراگیران، طراحی فهرستی از حقوق فراگیران و معلم، ارتباط با خانواده، جامعه و محیط آموزشی، استفاده از ارزیابی رسمی و غیررسمی و بازخورد آموزشی و توسعه قوانین کلاسی اشاره نموده اند.
- 1999 - Marchant دو عامل توانایی و انگیزش را در عملکرد شغلی مؤثر میداند. وی بیان میکند که جهت توانمند کردن افراد میبایستی آنها را آموزش داد و برای برانگیختن آنها باید از عوامل انگیزشی استفاده کرد، در واقع دو عامل انگیزشی و آموزشی در عملکرد شغلی افراد از دید وی نقش تعیین کننده دارند.
1996 - Usha & Laxmi Devi؛ نقل در رضایی و روضوانفر، - 1386 در یک تحقیق با عنوان تعیین کننده های عملکرد شغلی مدیران در هند به نتایج زیر دست یافتند: آموزش رسمی، محیط سازمانی، راهنمایی و نظارت، تمایل به کار، رضایت شغلی، استعداد و پشتکار، انگیزش شغلی، دانش و نگرش و پایگاه اجتماعی مربوط به شغل رابطه مثبتی با عملکرد شغلی دارند ولی سن و شرایط اقتصادی رابطه منفی با عملکرد شغلی نشان دادند.
1995 - Wright & Patrick ؛ نقل در رضایی و روضوانفر، - 1386 در یک تحقیق به بررسی ارتباط میان عملکرد شغلی و شخصیت پرداختند، آنها به این نتیجه رسیدند که توانایی های شناختی، به عنوان یک متغیر تعدیل کننده مابین این ها عمل میکند به طوری که افراد با توانایی بالا و انگیزش بالا عملکرد شغلی بالاتری دارند، ولی افراد با توانایی پایین و انگیزش پایین عملکرد پایینی دارند.
در این تحقیق شخصیت منعکس کننده انگیزش فرد در جهت انجام کار و استعداد افراد، بیانگر توانایی افراد میباشد. یافته های پژوهش گلپرور و خاکسار - 1389 - تحت عنوان رابطه بین هوش هیجانی با عملکرد شغلی کارکنان کارخانجات صنعتی شهر اصفهان نشان داد بین تمامی مؤلفه های هوش هیجانی و عملکرد شغلی عمومی، عملکرد شغلی فنی و عملکرد شغلی بین فردی بر مبنای خودارزیابی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
در زمینه عوامل مؤثر بر عملکرد شغلی، تحقیقات محققان نشان داد که بین عملکرد شغلی و رضایت شغلی افراد رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. نتایج تحقیق برخی محققان مشخص نمود که بین عملکرد شغلی، رضایت شغلی، انگیزش شغلی و توانایی شغلی ارتباط معناداری وجود دارد و موفقیت شغلی تا حد زیادی به تلاش، انگیزش، رضایت شغلی و روحیات کارکنان وابسته است - مؤذن و همکاران، 1390 -