بخشی از مقاله
چکیده
هوش معنوی به عنوان زیر بنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینههای گوناگون زندگی انسان به ویژه تأمین و ارتقای سلامت روانی دارد. از طرفی نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، و مشارکت اجتماعی کارآمد، بسیار مهم شمرده می شود. هدف این پژوهش، تعیین رابطهی بین هوش معنوی با میزان شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه است. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ اجرا جزء پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی است.
جامعه آماری این پژوهش از کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه تشکیل شده که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشهای تعداد 212 نفر انتخاب شده اند و پرسشنامهی هوش معنوی کینگ - - 2008 و شادکامی آکسفورد را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخصه های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمون آماری همبستگی پیرسون انجام شده است. یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و شادکامی دانش آموزان رابطه معنادار و مثبتی وجود داشت. به این صورت که هر چه میزان هوش معنوی در دانشآموزان افزایش داشته باشد میزان شادکامی بیشتر خواهد بود.
مقدمه:
پیشرفتهای سریع فناوری و اطلاع رسانی، با وجود مزایای فراوان، خلائی را برای انسان معاصر بوجودآورده است. موج فزایندهی بدبینی و افسردگی، یاس و ناامیدی، پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری و بسیاری از مشکلات روانی-اجتماعی دیگر، واقعیت های انکار ناپذیری هستند که نشان میدهند شادی از جوامع بشری رخت بر بسته است - میشل،. - 1382 در طی سال های اخیر، بررسی تجربه شادکامی نیز توسط روا نشناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است و روان شناسان علاقمند به حیطه روان شناسی مثبت نگر، توجه خود را بر منافع بالقوه احساسهای مثبت، نظیر احساس شادکامی معطوف کرده اند - علی پور، - 1386؛ چرا که می توان به آن، به عنوان یکی از مؤلفه های سلامت روان نگاه کرد - پاییزی و همکاران،. - 1386 شادکامی عبارت است از مقدار ارزش مثبتی که یک فرد برای خود قائل است.
این سازه دو جنبه دارد، یکی عوامل عاطفی که نمایان گر تجربه هیجانی شادی، سرخوشی، خشنودی و سایر هیجان های مثبت هستند؛ دیگری ارزیابی شناختی رضایت از قلمروهای مختلف زندگی که بیانگر شادکامی و بهزیستی روانی است. بررسیهای طولی نشان می دهند که شادکامی بر طول عمر مؤثر است - علی پور و همکاران، . - 1386 از نظر تئوری عقیده بر این است که افراد قادرند شادکامی و خوشبختی شان را با کنترل افکارشان افزایش دهند. برای مثال عقیده به این که یک نیرو و هدف ماورایی در جهان وجود دارد، می تواند منجر به شادکامی افراد شود. بر این اساس نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که بین هوش معنوی و شادکامی رابطه مثبت مشاهده شده است - باقری، اکبری زاده و حاتمی، - 1390 فعالیتهایی که همراه با معنویت هستند از قبیل کمک به دیگران و همدردی، میتوانند موجب شادکامی افراد شوند.
هوش معنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی می گردد - غباری، . - 2007 از نظر ایمونزَ - 2000 - پایه های زیست شناختی هوش معنوی در سه سطح قابل بررسی است : زیست شناسی تکاملی ، ژنتیک رفتاری ، سیستم های عصبی. کریک پاتریکُ - - 1999 باور دارد که در طول تاریخ تکامل انسان دین توانسته است ساز و کارها و راهبرد های روانشناختی ای به وجود آورد که بسیاری از مشکلات اجداد را حل و فصل نماید که این نشان دهنده کارکرد تکاملی دین و معنویت است.
برخی از این ساز و کارها که زیر بنای باورهای دینی هم بوده است مانند دلبستگی ، وحدت و پیوستگی ، تبادل اجتماعی و نوع دوستی قومی به شمار می رود و بر این اساس می توان نتیجه گرفت که وجود دین و معنویت از نظر تکاملی به حل مسائل و مشکلات و بقاء انسان کمک کرده است. پژوهش های اخیر نشان داده زیر بنای زیستی برای توانایی همدلی کردن با دیگران یک مولفه ای است که در هوش معنوی وجود دارد - امرام و دریرِ، - 2007 سانتوس ّ - - 2006 معتقد است هوش معنوی در مورد ارتباط با آفریننده جهان است.
وی این هوش را توانایی شناخت اصول زندگی - قوانین طبیعی و معنوی - و بنا نهادن زندگی براساس این قوانین تعریف کرده است. هوش معنوی نوعی هوش غایی است که مسائل معنایی و ارزشی را به ما نشان داده و مسائل مرتبط با آن را برای ما حل می کنند. هوشی است که اعمال و رفتار ما را در گستره های وسیع از نظر بافت معنایی جای می دهد - زوار و مارشالْ،. - 2000 نوسلَ - - 2004 معتقد است مؤلفه های هشت گانه ای که نشان دهنده هوش معنوی رشد یافته هستند.
عبارتند از: درستی و صراحت، تمامیت، تواضع، مهربانی، سخاوت، تحمل، مقاومت و پایداری و تمایل به برطرف کردن نیازهای دیگران. این مفهوم در فرهنگ های مختلف به عنوان عشق، خردمندی و خدمت مطرح است - واگهامُ،. - 2003 افراد دارای هوش معنوی دارای احساسی چون کنترل از طرف قادر متعال، احساس رهایی از حالت مالیخولیایی و حالت هایی چون از دست دادن نگرانی و به دست آوردن احساس هماهنگی با جهان ، ادراک حقایق و این که جهان اغلب در معرض تغییرهای عینی است، یعنی احساس پاکی و تازگی یا طراوات و زیبایی، و بالاخره احساس لذت و شادمانی عمیق است.
پژوهش ها نشان داده اند که بین معنویت و هدف زندگی، رضایت از زندگی، سلامت و شادکامی همبستگی وجود دارد - خدابخشی و همکاران،1393؛ رئیسی و همکاران، 1392؛ عبداالله زاده و همکاران، 1387؛یداالله پور و همکاران،. - 1392 المر و همکارانش در بررسی تحقیقات انجام گرفته در مور اثرات معنویت بر سلامت فرد، دریافتند که معنویت با بیماری کمتر و طول عمر بیشتر همراه است. افراد دارای جهت گیری معنوی ، هنگام مواجه با جراحت به درمان بهتر پاسخ می دهند و به شکل مناسب تری با آسیب دیدگی کنار می آیند. همچنین؛ شواهد نشان می دهد که تمرین های معنوی افزایش دهنده آگاهی و بینش نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری هستند و بر عملکرد افراد تأثیر مثبتی دارند.
در این دنیای لجام گسیخته کنونی که مادیات، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است، راهیابی به ژرفنای ماهیت انسان ، یکی از مهمترین دغدغه ها و نیازهای اساسی انسان عصر حاضر است. انسان تا نداند کیست و مقصود از آفرینش او چیست، نمی تواند جایگاه بلند خود را در دستگاه عظیم آفرینش بازیابد. این عدم شناخت موجب می شود تا انسان جهان را مجموعه ای از سردرگمی و پوچی ببیند.در دنیایی که جنگ و خونریزی، فساد و تباهی رو به افزایش است، چیزی جز پشتوانه معنوی، مثبت اندیشی و تغییر و تحولی درونی نمی تواند بشر امروز را از نابسامانی برهاند.
پژوهش کشوری - 1388 - با عنوان »بررسی رابطه هوش معنوی ، مثبت اندیشی و سلامت روانی کارکنان اداره آموزش و پرورش« نشان داد که بین هوش معنوی و مثبت اندیشی رابطه معنا داری وجود دارد و بین هوش معنوی ، مثبت اندیشی و سلامت روان همبستگی مثبت است در بررسی تفاوت متغیرها در زنان و مردان تفاوتی در مثبت اندیشی و سلامت روان بدست نیامد اما هوش معنوی زنان و مردان متفاوت بوده است. همچنین در بررسی تفاوت هوش معنوی ،مثبت اندیشی و سلامت روان بر حسب سوابق کاری مختلف تفاوت معناداری در مثبت اندیشی کارمندان بدست آمد اما هوش معنوی و سلامت روان متفاوت نبودند.