بخشی از مقاله
چکیده:
الگوها و روشهای آموزشی از مباحث ساختاری در سیستم آموزشی محسوب میشوند. آموزش تاریخ در ایران از بی روشی یا بد روشی به شدت رنج میبرد. رکود علمی دانشجویان و دانش آموزان، نارضایتی، بی علاقگی، سرخوردگی و گاهی بیزاری آنان از این درس و رشته، با روشها و الگوهای غیرفعال و سنتی آموزش تاریخ، رابطه معناداری دارد. این امری بدیهی است که بهترین و مناسبترین متن آموزشی تاریخ ممکن است با تدریس ناصحیح، غیرفعال و غیر کارآمد کمترین کارآیی را داشته باشد. به همین علت است که تقسیم بندی های کلان متعددی از انواع روشهای تدریس به وجود آمده است که خود حکایت از سهم و جایگاه روشهای تدریس در فرآیند آموزشی دارد.
لذا در پژوهش حاضر سعی شده است متداولترین و کارآمدترین انواع الگوها و روشهای نوین و در عین حال کاربردی آموزش تاریخ در جهان، همچون روش ایفای نقش، الگوی جیگ ساو، روش بارش مغزی، و... را مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار دهیم و با ارائه راهکارهای عملی برای مدرسان تاریخ دانشگاهها و مدارس، موجب ارتقاء یک فیت سطح آموزش شده و علاوه بر این به ایجاد انگیزه بیشتر در فراگیران و نیز در کاستن از آسیبهای سنتی و غیرکارآمد آموزش تاریخ کمک نمایند.
مقدمه:
واقعیتهای زندگی امروز ما را، میراث گذشته تشیکل میدهد و مورخان با استناد به منابع مکتوب و غیر مکتوب تلاش می-کنند به درک روشنی از گذشته دست یابند تا بتوانند از تاریخ تصویری مبتنی بر حقیقت ارایه دهند. آنان، همانند کارآگاهان، با استفاده از منابع متنوع سعی در بازسازی گذشته دارند و با طرح سؤالاتی فرضیهای را مطرح کرده و با آزمون صحت و سقم آن را با توجه به دادههای منابع تاریخی میسنجیدند. البته قبل از ورود به پژوهش، منابع را نقد و بررسی میکنند تا بتوانند به شواهد کافی برای اثبات نتایج پژوهش خود دست یابند. تاریخ در شمار پیچیدهترین رشتههای علومانسانی است که امروزه ایجاد تحوّل در آنهامدّ نظر قرار دارد - عسگرانی،1389، . - 19
در سالهای اخیر تلاشها و اقدامات مثبتی در مسیر نقد و بررسی روشهای موثر در فرآیند آموزشی تاریخ، به گونه جداگانه و مجزا برای هر یک از آنها و با تمرکز بیشتر بر تدوین کتابهای درسی، صورت گرفته و بهبود نسبی نیز در برخی از موارد بدست آمده است. نقد و بررسی و بازنگری جداگانه و مجزای این عوامل، بدون در نظر گرفتن وابستگی و تاثیرپذیری آنها از یکدیگر، هماهنگی و هم سویی لازم بین آنها، امکانات متقابل نرمافزاری و سختافزاری مورد نیاز برای انجام اصلاحات در مورد هر یک از عوامل و نیز بررسی نتایج بازنگری آن ها به طور مستقل از یکدیگر، نمی تواند از اثر بخشی مناسب برخوردار باشد - موفق،1390، . - 21 الگوها و روشهای آموزشی از مباحث ساختاری و کلیدی در سیستم آموزشی محسوب میشوند در این میان با توجه به افزایش حجم اطلاعات و دانش بشری، نظامهای آموزشی در عرصه جدید ناچارند خود را از حالت سنتی و غیر کارآمد به نظامی خلاق، فعال و پویا تبدیل نمایند.
بدون تردید این امر مستلزم به کارگیری الگوها و روشهای فعال در آموزش تاریخ است که البته خود جایگاه مهمی در فرآیند آموزشی دارد. آموزش تاریخ در ایران، چه دانشگاهی و چه در سطح آموزش عمومی، از بی روشی یا بدروشی به شدت رنج می برد. شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که در برخی از دانشگاهها و مدارس روشهای تدریس به گونهای تنظیم میشود که ممکن است همه فراگیران تاریخ را به استثنای با هوشترین، شایستهترین و فعالترین آنان دلسرد کند وواقعاً نارضایتیشان را موجب گردد. استفاده از سنتیترین و بدترین روش و تأکید بر آن که با کمال تأسف»سخنرانی« آموزش در تاریخ یعنی در سطح دانشگاهها و مدارس ما بسیار متداول است، گواهی بر این مدعاست.
بنابراین میتوان بین رکود علمی دانشجویان و دانش آموزان و از همه مهمتر بیعلاقگی، سرخوردگی و گاهبیزاری آنان از درس تاریخ، با روشها و الگوهای غیرفعال آموزش تاریخ رابطه معناداری پیدا کرد. آسیبشناسی دقیق و علمی از این نکته میتواند ما را به چنین نتیجه ای رهنمون کند. این واقعیتی بدیهی است که بهترین و مناسبترین متن آموزشی ممکن است با تدریس ناصحیح، غیرفعال و غیرکارآمد کمترین کارآیی را داشته باشد. شاید به همین علت است که تقسیم بندیهای کلان روشهای فعال و متعددی از انواع روشهای تدریس به صورت »روشهای فعال و دوسویه یا رو شهای محوری« و »روشهای غیر فعال و یک سویه یا روشهای غیر محوری« ارائه گردیده است.
همچنین دسته بندی های جدید از اساتید و معلمان به صورت » اساتید غیرحرفهای - حافظه گرا و استادمدار« و » اساتید حرفهای - عمل گرا و شاگردمدار - بوجود آمده است. است - سجادی، شعبانی،1393، . - 45 این تقسیم بندیها همگی حکایت از نقش و جایگاه روشهای تدریس در فرآیند آموزشی در سطح دانشگاهها و مدارس دارد. نگارندگان در نوشتار حاضر بر آن هستند تا چهار روش تدریس ایفای نقش، مبتنی بر IT، الگوی جیگ ساو و الگوی بارش مغزی که از روش های فعال تدریس و آموزش تاریخ در جهان می باشد را بررسی نماید.
روش شناسی پژوهش
هر چند الگوی رایج آموزش تاریخ را به اشکال مختلف میتوان تعریف و شناسایی کرد، در این پژوهش، منظور از الگوی رایج، همان وجه غالب محتوای درس تاریخ است دادههاینشانگرِ این وجه غالب را از راه های مختلف می توان گرد آورد: می توان از یکایک مدرسان این دروس پرسید که چه مباحث و موضوعهایی را و چگونه تدریس میکنند. میتوان سرفصلهای مصوب دروس مربوط را مورد بررسی قرار داد، میتوان سرفصلها و جزوات تدریس شده را مبنای گردآوری دادهها گرفت، می توان منابع معرفی شده برای دروس مربوط به تاریخ را مبنا قرار داد.
همچنین می توان سؤالات طرح شده برای سنجش دانش تاریخی دانشآموزان را نشانگر الگوی رایج آموزش تاریخ دانست و بررسی کرد. البته اگر همهی دادههای نامبرده، مبنای بررسی قرار گیرد، نتیجه، بسیار معتبرتر خواهد بود. در این مقاله برای مطالعه راهبردهای تدریس موثر درس تاریخ، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و اسنادی استفاده شد بر همین اساس با رجوع به کتابخانهها و استفاده از منابع معتبر کتب روشهای تدریس و همچنین با مراجعه به سایتهای معتبر و مجلات الکترونیکی و فیش برداری موجب آگاهی بیشتر از نظریهها و دیدگاههای اندیشمندان تعلیم و تربیت در خصوص موضوع و استفاده علمی از آنها شد.
تأثیر مهارت معلمان در به کارگیری الگوهای تدریس
امروزه، از آموزش به مثابه یک فرآیند منظم یاد میشود که به موجب آن، اطلاعات، مهارتها و نگرشهای دانشآموزان تقویت میگردد و گسترش مییابد. در این فرآیند، انباشت اطلاعات مورد نظر نیست بلکه به تولید و گسترش اطلاعات و مهارت ها توجه می شود. به علاوه، هنر تدریس، یکی از مهارتهای مهم فنی و حرفه ای معلمان است که لازمهی آن، شناخت فراگیرندگان، توجه به تفاوتهای فردی و شناخت روشهای یاددهی - یادگیری کارآمد است - معتمدی تلاوکی و احمدی، 1386، . - 15
بسیاری از شیوههای آموزشی مورد قبول، متأثر از روشهای تدریس گذشته و مبتنی بر دیدگاههای سنتی رفتارگرایانه هستند کهاساساً تدریس را عمل بیان و عرضهی واقعیتها و اطلاعات به دانشآموزان قلمداد میکنند. با این که روشهای مزبور در ایجاد تبحر در مهارتهای سطح پایین که در بسیاری از آزمونها سنجیده میشوند موفق عمل کرده اند، اماعموماً در پرورش دانش و تواناییهایی که دانشآموزان برای زندگی روزانه خود نیاز دارند ناموفق بودهاند - آقازاده، . - 1385 مجموعهی مهارتهایمعلّمان در تلاشی خلاصه میشود که تدریس نام دارد.
تدریس یکی از اساسیترین مهارتهای معلمان به شمار می آید و میتواند نقش تعیین کنندهای در یادگیری دانشآموزان داشته باشد. تدریس تلاشی دو جانبه است که از یک سو یاد دهنده به یادگیرنده کمک میکند تا بیشتر، بهتر و زودتر بیاموزد و از سوی دیگر، یادگیرنده یاد میگیرد که چگونه خودش میتواند یاد بگیرد و چگونه خودش باید یاد بگیرد. این خود یادگیری را »یادگیری یادگیری« می نامند. یادگیریِ یادگیری یکی از پیامدهای آموزش بر اساس رویکردهای فراشناختی است و کاربرد »روشهای فعال تدریس« میتوانند به طور مؤثری در ایجاد آن دخیل باشند. روشهای فعال تدریس به گونهای هستند که ذهن انسان در آن فعال است و معلم شرایط یادگیری را فراهم و مهارتهای ذهنی و قابلیتهای تفکر را تقویت مینماید.
روابط میان گروهی و همکاری تقویت شده، حس اعتماد به نفس فردی، روحیه کاوشگری، مفهوم سازی، توضیح و تحلیل مسئله رشد کرده، شاگرد به ردیابی موضوع و تحمل ابهام رهنمون میشود و روح خلاقیت و استقلال فرد، تقویت میشود. ماهیت الگوهای تدریس به گونهای است که کلاس را به منزله ادامهی تفکر، مرکز تفکر و رهبری تربیتی جریان تفکر بر میشمارد - سلیمانپور، 1384، . - 121 یادگیری و جریان آن، یکی از ارکان اصلی برنامهی تربیتی است. یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل میدهد.
از طریق یادگیری، فرد با محیط خود آشنا میشود، در گذشته، تدریس از دیدگاه عده ای از متخصصان تعلیم و تربیت به معنی انتقال معلومات بود. حال آن که صاحب نظران جدید تعلیم و تربیت بر این باورند کهمعلّم باید راه و روش دانستن را به دانش آموزان بیاموزد و به انتقال فرمول ها و معلومات اکتفا نکند. امروزه نمیتوان گفت روشی را که روز نخست معلم انتخاب می کند باید همواره ثابت بماند زیرا گذشت زمان ایجاد تغییراتی را در این روش الزام آور می سازد.
صرف مطالعه کتبی برای معلم خوب شدن کافی است، زیرا تجربه همچنین نمی توان گفت:» بزرگترین آموزگار و پشتیبان انسان است اما در هر صورت چون هدف معلم ارایه هرچه بهتر و بیشتر مطلب به شاگردان است لذاتقریباً همه معلمان تلاش میکنند فضایی در کلاس ایجاد کنند که برای تمام اعضای آن دوستانه و آموزنده باشد« - سرمد، 1373، - 67 البته باید خاطر نشان کرد که هیچ یک از روشهای تدریس به خودی خود خوب یا بد نیستند، بلکه نحوه و شرایط استفاده از آنها موجب قوت یا ضعفشان میشود. بروس جویس - 2004 - در این باره میگوید: » دانشآموزان بخش مهمی از محیط یادگیری را شامل می شوند و واکنشهای متفاوت نسبت به مدلهای گوناگون از خود نشان میدهند.