بخشی از مقاله

چکیده

بافت فرسوده و مساله فرسوده شدن بافت ها از جمله چا لش پیش روی شهرهای امروزی است که به دلیل مهاجرت بی رویه و سرازیر شدن جمعیت از روستا به شهر این مشکل دوچندان شده. بافت های تاریخی به دلیل ناتوانی در به روز کردن خود در برآورد کردن نیاز های جدید ساکنان خود و با ورود اتومبیل به شهرها وگسترش خیابان ها که توسعه به سمت بیرن را تشویق میکنند، باعث این شده که توجه به بافت های تاریخی کمتر وکمرنگ تر گردد. در این پژوهش ابه بررسی ویژگی های ابافت های فرسود نوع دسترسی و زیر ساخت های آن انواع و دلایل شکل گیری این بافت پرداخته شده و سعی بر این بوده تا با ارایه راهکارهای یک تلنگر هر چند کوچک یاد آوری گردد که کشور عزیز و پهناور ما با تاریخ و تمدن چند هزار ساله دارای بافت های غنی است؛ و ما میتوانیم با به کار گیری روش های باز زنده سازی متناسب با هر بافت حیات دوباره را به آن برگردانیم که هم از لحاظ مادی - جذب گردش گری - و هم از لحاظ معنوی - شناختن فرهنگ و آداب ورسوم غنی مردم سرزمین خود - برای ما دارای ارزش زیادی است.

واژگان کلیدی: بافت فرسوده، ویژگی های عمومی بافت فرسوده، علل فرسودگی

مقدمه

بسیاری از شهرهای کشور ما با پدیدهی فرسایش محلههای شهری مواجهاند. نمود عینی این فرسایشاُفت زندگی اجتماعی در این بافتهاست. عوارض فرسایش بهصورت نیمه متروک و متروک شدن بناها، مسکنهای نامناسب و نابهنجار و نزول کیفیتهای اقتصادی - اجتماعی پدیدار میشود. وسعت بالای بافتهای فرسوده با معضلات فراوان و نبود استراتژیهای روشن در خصوص برنامهریزی و مدیریت طرح و اجرا در نوسازی و بهسازی اینگونه بافتها، سبب شده است تا زمینههای تحقق قوانین و مصوبات - هرچند اندک - موجود نیز فراهم نشود و بافتهای فرسوده شهری با روندی افزایشی به یکی از مهمترین چالشهای شهرها تبدیل شوند. قسمت عمدهی این فضاها که گذشته تاریخی زندگی اجتماعی گروههایی را بر خود حمل میکنند، باگذشت زمان بالندگی خود را ازدستداده و دستخوش فرسودگی شدهاند و این فرایند شهرها را از درون میپوساند.

به هر صورت درپیِ تحول در شیوهی زندگی و سکونتگاههای کنونی، بهخصوص درپیِ تغییر نیاز به خدمات گوناگون و نیازهای حاصل از تحولات در طی زمان ازجمله نیاز به زیرساختهای حملونقل، دسترسی به تأسیسات و تسهیلات و نظایر اینها برای زندگی - محلههای کهن و قدیمی شهری به دلیل وفق نیافتن با شرایط جدید، دچار چنین روندی میشوند .انقطاع ارتباطی بین مهمترین ویژگیهای بافت قدیم و بافتهای جدید و نوساز شهر، باعث زوال کالبد قدیمی شهر، ازخودبیگانگی و از دست رفتن هویت شهر میشود. در چنین شرایطی لازم است با استفاده از سیاستهای مناسب به احیاء این بافتها پرداخته شود. احیاء، به مفهوم بازگرداندن زندگی در محلات قدیمی، بیش از هر چیز مستلزم رفع موانع قانونی فعلی از یکسو و توانمندسازی مردم محله به معنای واگذاری اختیارات لازم برای تصمیمگیری و ایجاد تشکلهای اجرایی، فراهم آوردن خدمات مشاورهای برنامهریزی و طراحی و نیز اقدام شهرداری منطقه در رفع معضلات کالبدی -اجتماعی محله و ایجاد تسهیلات لازم از سوی دیگر میباشد.

روش پژوهش

روش بکار رفته شده در این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، هم بر اساس مطالعات کتابخانه ای یا اسنادی . در روش کتابخانه ای، بوسیله فیش برداری از منابع و اسناد و جستجو در بین نشر یات محلی و سایت ها ، اطلاعات لازم جمع آوری شد .

تعاریف و مفاهیم

بافت فرسوده

بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدودهی قانونی شهرها اطلاق میشودکه به دلیل فرسودگی کالبدی، عدم برخورداریِ مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات، خدمات و زیرساختهای شهری آسیبپذیر بوده و از ارزش مکانی، محیطی اقتصادی نازلی برخوردارند. این بافتها به دلیل فقر ساکنین و مالکین آنها امکان نوسازی خود به خودی را نداشته و نیز سرمایهگذاران انگیزههای جهت سرمایهگذاری در آن را ندارند.

نوسازی

یعنی بازگرداندن حیات مجدد به بنا یا فضا و احیا، با تأکید بر تغییر شکل فضا یا مجموعه شهری است [1] نوسازی زمانی انجام میشود که فضای شهری، مجموعه و یا بنا ازنظر عملکردی فعال هستند، ولی فرسودگی کالبدی سبب کاهش بازدهی و کارایی آن شده باشد .[2]

به سازی

به سلسله اقداماتی گفته میشود که بهمنظور ابقاء و بهبود کالبد و فضای شهر در کوتاهمدت صورت میگیرد [3] درواقع بهسازی زمانی صورت میگیرد که فرسودگی نسبی فضا ازلحاظ عملکردی حاد شده باشد. [4]

ویژگی عمومی بافتهای فرسوده

-1 عمر ابنیه:

ساختمانهای موجود در اینگونه بافتها عمدتاً قدیمی میباشد و فقدان رعایت استانداردهای ایمنی از ظاهر ساختمان قابلتشخیص است. ابنیه این بافتها عمدتاً تحمل مقاومت در مقابل زلزلههای با شدت متوسط را ندارد.

-2 دانهبندی و تعداد طبقات:

ابنیه مسکونی واقع در اینگونه بافتها عمدتاً ریزدانه بوده و اکثر آنها یک یا دوطبقه هستند.

-3 نوع مصالح:

مصالح بهکاررفته در اینگونه بافتها عمدتاً از انواع خشتی، آجر و چوب و یا آجر و آهن بدون رعایت اتصالات افقی و عمودی میباشند.

-4 وضعیت دسترسیها

بافتهایفرسوده که عمدتاً بدون طرح قبلی ایجادشدهاندعمدتاً از ساختاری نامنظم برخوردارند و دسترسیهای موجود در آنها عمدتاً پیاده میباشد به گونههای که اکثر معابر آن بنبست یا با عرض کمتر از 6 متر بوده و ضریب نفوذناپذیری در آنها کمتر از 30 درصد است. مساحت عرصه ابنیه واقعشده در این بافتها عمدتاً کمتر از 200 مترمربع میباشد.

-5 وضعیت خدمات و زیرساختهای شهری

بافتهای فرسوده به لحاظ برخورداری از خدمات، زیرساختها، فضاهای باز، سبز و عمومی دچار کمبودهای جدی هستند.
 
-6 شاخصهای کیفی

مسئله جمعیتپذیری بافتها، حریم گسلها، مسیر قناتها، رود درهها، بافتهای روستایی درونشهری و … از دیگر مسائلی هستند که در تعیین بافتهای فرسوده مؤثر میباشند. شاخصهای شناسایی بافتهای فرسوده و آسیبپذیر بافتهای فرسوده بر اساس بلوک آسیبپذیر تعریفشدهاند و بلوک آسیبپذیر بلوکی است که حداقل یکی از شرایط سهگانه ذیل را داشته باشد: الف- بلوکی که دارای حداقل 50 درصد بناهای فرسوده نامناسب به لحاظ زیستی و سکونتی یا آسیبپذیر باشد، بناهای فرسوده حداقل یکی از شرایط دوگانه زیر را باید داشته باشد:

-1 بنایی که فاقد سیستم سازهای باشد - سازه بتونی، فولادی یا شناژهای تحتانی، قائم و فوقانی - به تشخیص کارشناس رسمی ساختمان -2 بنایی که در اجرای آن مفاد آییننامه 2800 رعایت نشده باشد یا قابلیت انطباق با آیین نامه مذکور را نداشته باشد. ب- بلوکی که حداقل 50 درصد املاک آن مساحتی کمتر از دویست مترمربع را داشته باشد. ج- بلوکی که حداقل 30 درصد عرض معابر آن - قبل از اصلاحی - بنبست، یا با عرض کمتر از 6 متر باشد و یا ضریب نفوذناپذیری آن کمتر از 30 درصد باشد.

بافت فرسوده و علل پیدایش تعریف کلی بافت فرسوده

بافت فرسوده تظاهر نوعی بیماری در ساختار مجموعههای زیستی و عموماً مناطق شهری محسوب میگردند و عوامل چندی در بروز و شکلگیری آنها دخیلاند که از میان میتوان به عوامل کالبدی، عملکردی، زیستمحیطی، اقتصادی -اجتماعی، فرهنگی اشاره کرد . تأثیر مخرب هر یک از عوامل فوق سبب کاهش ارزشهای کمی و کیفی محیطزیست، در محدودههایی از شهر میشود و با نزول ارزشهای سکونتی -عملکردی در این قبیل محدودهها امر نوسازی، بازسازی و بهسازی در آنها متوقف میگردند و میل به عدمتغییر و تحول در آنها فزونی مییابد و حالت فرسودگی و ناکارآمدی در آنها مستولی میشود و بدین ترتیب بافت فرسودهی شهری بهعنوان بازتابی از تأثیر عوامل مخرب شکل میگیرد و بهصورت فضایی که بهتدریج متعلق به همهکس و غیرقابلسکونت برای هر کس باشد به حیات خود ادامه میدهد .

ویژگیهای بیانشده، مرز بین بافت فرسوده و قدیمی و اقدامات ضروری بهمنظور بازسازی و نوسازی آنها را تبیین میکند .بنا به تعریف بافت فرسوده و ناکارآمد به بافتی اطلاق میگردند که در آن کاهش ارزشهای کمی و کیفی محیطزیست انسانی بروز کرده باشد درحالیکه در یک بافت قدیم ولی کارآمد، به دلیل ساختار آن، نهتنها هیچیک از عوامل مخرب در آن نقشی ندارد، بلکه هماهنگی و هارمونی بین عناصر متشکله بافت، ارزش تاریخی را نیز به آن میبخشند .ازاینرو قدمت بافت نمیتواند ملاک فرسودگی و ناکارآمدی آن قلمداد گردد و چه بسیارند بافتهایی که در بدو شروع شکلگیری در زمره بافتهای ناکارآمد شهری محسوب میگردند و ازاینرو میتوان فرسودگی و ناکارآمدی را در آنها معادل یکدیگر در نظر گرفت .[5]

بافتهای فرسوده به دلیل معضلاتی همچون پایین بودن کیفیت زندگی،کاهشِ امنیت، مشکلات ترافیکی، فضاهای بیدفاع، ترس، بالا بودن جرم و بزه نیازمند استراتژیهای بنیادین جهت تغییرات اساسی در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی و ... هستند .تغییراتی که اغلب در بلندمدت و با صرف هزینههای گزاف جهت رفع مشکلات فوق از سوی نهادهای عمومی با تأکید بر " سه "eشامل آموزش، اجرا و مهندسی و در نظر گرفتن نیازهای خاص ساکنان بهمنظور تعیین اهداف و ارزیابی تغییرات صورت میگیرد.[6] بهسازی و نوسازی بافتهای فرسودهی شهری از جنبههای متفاوت، موضوعی بسیار پیچیده میباشد .ساکنان آنعمدتاً از اقشار پایین جامعه بوده و از فرصتهای شغلی اندکی برخوردارند و بهناچار تن به مشاغل دونپایه میسپارند؛ از طرفی خدمات شهری ناچیزی به آنان ارائه میشود .به دلیل فرسودگی بالا، تنوع کاربریها - تجاری، تفریحی، فضای سبز، درمانی، آموزشی و... - بهندرت دیده میشود .

فنشتاین و گری بر این باورند که دولت بهعنوان نهادمؤثرِ اصلی باید در این بافتها مداخله نماید و نیازهای اولیه و اساسی همچونمسکنِ مناسب، مراکز آموزشی، فرصتهای اشتغال از طریق مشاغلخُرد و تأمین نیازهای روزمره ساکنان را فراهم نماید .پرتر - - 1997 نقش سازمانهای اجتماعی را همراه با بخش خصوصی در بهسازی محلات فرسوده بسیار ضروری دانسته است.[7] سازمانهای اجتماعی بر اساس مشارکت توسعهی اجتماعمحور - CDCs - باهدف بهسازی محلات، فعالیتهایی همچون حمایتهای مالی از اقشار کمدرآمد مانند مسکن قابل استطاعت، تأمین خدمات موردنیاز ساکنان را با مشارکت ساکنان، سازمانهای محلی و دولت انجام میدهند . [8] در این راستا توجه صرف به ساختارهای اقتصادی و اقدامات پراکنده و جزئی از سوی متولیان در خصوصنوسازیِ بافتهای فرسودهنمیتواند مثمر ثمر باشد. [9]

برنامههای بازسازی ونوسازیِ موفقیتآمیز، منوط به در نظر گرفتن سرمایهها یا ظرفیتهای انسانی میباشد که بندرت در ساختارهای موجود به آن توجه میشود . ظرفیتهای انسانی میتواند منجر به شکوفایی اقتصاد محلی و نوسازی با در نظر گرفتن شرایط مردمی که در آنجا زیست میکنند، باشد .[10] عموماً تصوری که از بافت فرسودهی شهری میشود، بافت قدیمی شهر است که به دلایلی نوسازی نشده است و رفتهرفته ساختمانها کهنه و پوسیدهشدهاند .این تصور از بافت فرسوده - که بیشتر موضوع کهنگی را در ذهن تداعی میکند - ، تصور جامعی از انواع بافتهای شهری را به دلیل مسائل و مشکلاتی که گریبان گیر آنهاست و نوسازی در آن تهدید میشود و رو به فرسودگی یا میراندگی نهادهاند در برنمیگیرد، ازاینرو اگر هدف، مسئله یابی و شناخت مشکل برای یافتن راهحل بهمنظور تغییر و ارتقاء کیفیت بافت شهری است .[11]

علل و شکلگیری بافتهای فرسوده

همانگونه که اشاره شد عوامل چندی بهتنهایی و یا در هماهنگی با یکدیگر باعث شکلگیری و به وجود آمدن بافتهای فرسوده و ناکارآمد میشوند .این عوامل میتوانند در شروع ایجاد بافت و یا براثر مداخلات ناسنجیدهی بعدی در هر یک از عوامل ساختاری بافت وارد عمل شده و پهنهای را از انتفاع خارج و کیفیت محیط انسانی را در آن کاهش دهند .پارامترهای تأثیرگذار و نقش آنها بهعنوان عوامل مخرب محیطی در علل شکلگیری بافت فرسوده را میتوان به شرح ذیل مورد تحلیل قرار گرفت:

الف- عدم پیروی از یک برنامهریزی منسجم

در اختیار نبودن برنامهای مدون و همهجانبه نگر در مسائل توسعهی شهری، میتواند مناطق شهری و یا محدودههایی از آنها را در بدو شکلگیری به یکی از دو عارضهی ناکارآمدی و یا بیهویتی مبتلا کند .نمود بارز این دو پدیده را در بافتهای شهری تهران، میتواند بهصورت عینی و ملموس در بخشهای شمالی و جنوبی آن مورد شناسایی قرارداد .علاوه بر این، مداخلات بدون برنامه از پیش تعیینشده نیز، قادر است بافت کارآمدی را به پهنهای فاقد کارایی لازم مبدل نماید.

ب- عوامل کالبدی

شکل پیوند و ارتباط یک پهنه با کل منطقه، نفوذپذیری، شبکه دسترسی درونی و بیرونی و نیز نحوهی پیوند یا انطباق بافت با مورفولوژی و عوارض زمین قادر است بافتی را از حالت کارایی مطلوب خارج و در زمرهی بافتهای ناکارآمد قرار دهد .علاوه بر این، عدم تعادل بین تراکم بافت، نسبت توده و فضا، تفکیک اراضی و دانهبندی آنها در یک پهنه، درجه آسیب-پذیری آن را در مواجهه با سوانح طبیعی غیرمترقبه بالابرده و کاهش ارزش کمی و کیفی آن را نسبت به سایر نقاط پیرامونی آن پدید میآورد.

ج- معضلات عملکردی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید