بخشی از مقاله
چکیده
با وجود اینکه ذخایر نفت در حال کاهش می باشد و به عبارتی به قله نفت نزدیک می شویم چه ذخایر جهانی و چه ذخایر کشورهای اوپک، تا چند سال آینده به اتمام می رسد و وارد عصر پسا نفت می شویم؛ نفت دیگر آن جایگاه پیشین را نخواهد داشت. بنابراین در این پژوهش به این امر پرداخته شد، که کشورهای عضو اوپک که به درآمد نفت متکی هستند اکنون باید در زمان رسیدن به قله نفت چه کاری انجام دهند.
به خصوص کشور ایران که در زمان اعمال تحریم های نفتی اتکای خویش به نفت را به خوبی درک کرده و با نزدیک شدن به قله نفت و حتی کاهش قیمت ها در نتیجه ی کاهش مصرف نفت بسیاری از واردکنندگان نفت که اکثراً کشورهای صنعتی بودند و اکنون خود آن ها تولید کننده نفت هستند؛ چگونه باید کسری درآمد حاصل از نفت را جبران نمایند. پس در این پژوهش راهکارهایی برای خروج وابستگی ایران و رسیدن به پیشرفت ارائه شد.
.1 مقدمه
با توجه به اینکه ایران منابع نفتی فراوانی داشته و عمده ترین درآمدش حاصل از فروش نفت خام می باشد و طبق آمار و ارقامی که موجود می باشد این منابع نفت تا ابد باقی نمی ماند و به زودی به پایان میرسد لذا کشورمان بایستی در مسیر دستیابی به پیشرفت از وابستگی خود به درآمد حاصل از فروش نفت خام بکاهد. بنابراین سوأل پژوهش پیش رو از این قرار است که با توجه به روند اتمام منابع نفتی دنیا و نزدیک شدن قله نفت، کشورهای وابسته به درآمد نفت و ایران باید چه چاره ای بیندیشند؟
فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح کرده ایم از این قرار است که کشورهای وابسته به درآمد نفت به خصوص ایران بایستی راهکارهای موجود در اقتصاد سیاسی بین الملل را برای کاهش خام فروشی نفت به کار برند و ایران با به کارگیری الگوی پیشرفت اسلامی به توسعه خود بپردازد. بنابراین برای اثبات فرضیه حاضر به دو بحث مربوط به روند اتمام منابع نفت و ارائه راهکارها و در نهایت نتیجه گیری می پردازیم.
.2 روند اتمام منابع نفت/ پایان عصر نفت:
با بررسی آمار و ارقام مربوط به ذخایر نفتی جهان و به طور خاص، منطقه ی خاورمیانه ملاحظه می شود که ذخایر نفت رو به اتمام است و تا چند سال دیگر نفت به پایان خود نزدیک می رسد. پیش بینی اتمام منابع نفت از سال های پیش رخ داده است. لذا از همان زمان نیز نگرانی ها در مورد اتمام منابع نفت خود را نشان داد. تاکنون بیش از 50 درصد از ذخایر شناخته شده جهان مورد بهره برداری قرار گرفته است، در سال های اخیر میزان اکتشافات سالانه نفت در سطح جهان کاهش یافت - حسنتاش، . - 11 :1387 از آنجایی که ذخایر نفتی اثبات شده در جهان نیز رو به افول می باشد و طی سال های آتی نفت به شدت کاهش خواهد یافت لذا نیاز به چاره اندیشی هایی در این زمینه می باشد.
شکل 1 به میزان ذخایر نفتی کشورهای مهم جهان اشاره می کند. در این شکل ونزوئلا با تقریبا 300 بیلیون بشکه در صدر دارندگان ذخایر نفتی جهان قرار دارد و بعد از آن عربستان سعودی - حدود 260 بیلیون بشکه - ، کانادا 160 - بیلیون بشکه - ، ایران 150 - بیلیون بشکه - و... قرار دارند. با توجه به این حجم از ذخایر باید گفت که در آینده ای نه چندان دور نفت تمام خواهد شد و در این میان کشورهایی متضرر خواهند شد که به درآمد حاصل از فروش نفت وابسته می باشند.
از جمله کشورهای خاورمیانه که دولت های رانتی محسوب می شوند بیش ترین خطر متوجه آن ها می باشد. پیش بینی ها حاکی از این است که تولید نفت جهان در سال 2030 پایین تر از امروز خواهد بود و تولید نفت جهانی تا سال 2030 کاهش می یابد و جهان به اوج عصر نفت - قله نفت - می رسد . - $OHNOHWW,2008:1412 - بنابراین، همانطور که ذکر شد، این احتمال وجود دارد که عصر نفت فراوان به پایان می رسد. به طور حتم باید دو دسته از کشورها نگران این وضع باشند: .1 مصرف کنندگان نفت، .2 تولیدکنندگان آن. در خصوص مورد اول باید گفت، که با توجه به اینکه برای کشورهای مصرف کننده که عمدتاً کشورهای توسعه یافته می باشند دیگر نفت آن اهمیت گذشته را ندارد.
این دسته از کشورها با گرایش به سمت منابع غیر متعارف نفت و همچنین میزان رشد موفقیت آن ها در بهره برداری از منابع انرژی تجدید پذیر و سایر انرژی های جایگزین مانند گاز، زغال سنگ و همچنین استفاده از انرژی هسته ای دیگر نگران کاهش عرضه نفت یا حتی اتمام منابع نفتی نمی باشند. زیرا مصرف نفت خود را با دستکاری های و برنامه ریزی هایی که دولت در این کشورها با کمک آژانس بین المللی انرژی انجام داده است، به میزان قابل توجهی کاهش داده اند. بنابراین از این لحاظ نمی توان گفت که رسیدن به پایان عصر نفت برای عمده کشورهای صنعتی مصرف کننده نگران کننده می باشد و ایجاد بحران می کند.
اما در خصوص مورد دوم که مربوط به کشورهای تولیدکننده نفت است باز هم به دو دسته تولید کننده تقسیم می شوند: .1 تولیدکنندگان عضو اوپک، .2 تولید کنندگان خارج از اوپک. تولیدکنندگان عضو اوپک که همگی دولت های رانتی بوده و اقتصاد آن ها متکی به درآمد نفت می باشد لذا این کشورها که در سال های اخیر نیز میزان تولید نفت خود را بالا برده اند و برای تأمین بودجه ی مورد نیاز خود به درآمد نفت وابسته می باشند در صورت نزدیک شدن به پایان عصر نفت دچار نگرانی و زیان خواهند شد.
بنابراین نزدیک شدن به وضعیت قله نفت منجر به تغییر تعادل قدرت در روابط دولت های تولیدکننده انرژی و مصرف کننده آن می شود - 3DUYL]L,2012:9 - ؛ زیرا دیگر بسیاری از مصرف کنندگان نفت به نفت این کشورها وابسته نبوده و خود از منابع جایگزین نفت متعارف بهره برداری نموده اند. قابل ذکر است که نزدیک شدن به قله ی نفت نیز بر خلاف بسیاری از ادعاها مبنی بر گران شدن قیمت نفت هم زمان با نزدیک شدن به پایان عصر نفت باید گفت، قیمت ها افزایش چشم گیری پیدا نخواهند کرد.
در مجموع، با پیش بینی های نزدیک شدن به قله نفت و اتمام ذخایر نفت متعارف و اتفاقات دیگری که ذکر شد، کشورهای مصرف کننده شروع به اتخاذ سیاست هایی برای کاهش وابستگی به نفت نمودند. بنابراین اکنون که احتمال پایان عصر نفت در سال های آتی هست بر خلاف انتظارات شاهد ثبات بازار جهانی نفت به نفع مصرف کنندگان می باشیم. به عبارتی دیگر، همراه با بی ثباتی های سیاسی در بسیاری از کشورهای تولیدکننده و همچنین امکان نزدیک شدن به قله نفت هم وجود دارد لذا مصرف کنندگان سعی در تغییر ترکیب انرژی با کاهش رشد آینده در تقاضا، افزایش بهره وری انرژی، ترویج سوخت های پاک جایگزین، افزایش تولید داخلی و تنوع واردات و... کرده اند.