بخشی از مقاله

چکیده:

بیانیه رسالت یکی از اقدامات مهمی است که سازمان های هزاره سوم تدوین آن را با تأکید فراوان مورد اهتمام قرار می دهند. از آنجائیکه بیانیه رسالت در یک کلام کلی گویای "فلسفه وجودی" یک سازمان است، در محتوای آن خاستگاه سازمان، کسب و کار فعلی آن، وظیفه و رسالت اجتماعی آن و در مجموع تصویری مختصر از چیستی سازمان ارائه می گردد. تمامی ارکان محتوائی بیانیه رسالت، حقایقی برگرفته از واقعیات بیرونی آن بوده و به تبع همین واقعیت از منظر اندیشمندان علم مدیریت و سازمان، بایسته است هر از چند گاهی با مشاهده تغییرات قابل توجه در هر کدام از ارکان بیانیه رسالت، نوعی بروز رسانی اصلاحی و تکمیلی در آن صورت پذیرد.

در این مقاله به حکم آنکه بیانیه رسالت مبنا و معیاری برای تخصیص منابع سازمانی دانسته می شود و نیز بنا به حفظ ویژگی های یک بیانیه رسالت راهگشا در هر زمان از چرخه عمر سازمان، مقدمتاً الزامات بازنگری در بیانیه رسالت دانشگاه فرهنگیان فهرست شده، و در این بین بویژه تغییر در انتظارات ذی نفعان این سازمان، خاصه اوامر حکیمانه رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گرفته شده است.در پایان، بیانیه رسالت نوینی برای این دانشگاه معرفی شده است که مورد تأئید تعدادی از خبرگان و اندیشمندان و دانشمندان قرار گرفته شده است.

کلید واژگان: رسالت ، دانشگاه فرهنگیان ، آینده ی دانشگاه فرهنگیان

مقدمه:

پس از سال ها پریشانی از " فقدان استراتژی کلان علمی"که خود مانع بزرگی سر راه بسیاری از تدابیر کلانِ بخشی محسوب می شد، هم اکنون چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران مبنای ارزشمندی است که بر اساس آن بتوان برای تعیین تکلیف بسیاری از تصمیمات و امور بر زمین مانده چاره اندیشی کرد .در ابتدای این چشم انداز آمده است : " ایران کشوری است با جایگاه اول علمی ، اقتصادی، "...مشاهده می شود که کسب جایگاه نخست در حوزه های علم و دانش، آرمان مقدم کشورمان می باشد. این حقیقت، ضرورت هدایت دغدغه خاطرها و اراده ها و توانمندی ها به سوی کسب چنین جایگاهی را روشن می سازد .

جهت دستیابی به این چشم انداز، برنامه ریزی ها، تصمیم گیری ها، تدارک ساز وکارهای متناسب و اولویت بندی آن ها، تعاملات و تقسیم کارها و ... جزء اصول و مبانی پیشرفت و توسعه تلقی می شوند. بر این اساس و به ضرورت تحقق چشم انداز 20 ساله فوق الذکر و در پی تدوین راهبرد کلان علمی کشور که در بر گیرنده سهم و نقش هر کدام از ارکان علمی ما نیز می باشد، بازنمائی هویت و رسالت دانشگا ها گام نخست طراحی سهم و نقش آن ها در راهبرد کلان علمی و نیز چشم انداز 20 ساله کشور تلقی می شود .

در ایران، نخستین مرکز تربیت معلم در سال 1298 خورشیدی به نام دارالمعلمین مرکزی به ریاست ابوالحسن فروغی تأسیس شد. در سال 1390 دانشگاه فرهنگیان تاسیس شد و از سال 1391 شروع به کار کرد. دانشگاه فرهنگیان وظیفه تأمین، تربیت و بهسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش را در ایران بر عهده دارد. این دانشگاه در سال 1390 با تجمیع کلیه مراکز تربیت معلم سراسر ایران تأسیس شد و دارای حدود 98 واحد دانشگاهی - در قالب 64 پردیس و 34 مرکز وابسته به پردیس - و حدود 65 هزار دانشجو میباشد. دانشگاه فرهنگیان از بزرگترین و گستردهترین دانشگاههای ایران است و محمود مهرمحمدی سرپرستی آن را بر عهده دارد.

واژه شناسی:

"رسالت" در زبان فارسی به معنای"پیامبری، پیغامبری، قبول نمایندگی کسی برای ابلاغ پیام او به مخاطب مشخص" به کار می رود. در فرهنگ دینی نیز رسالت به معنی "برانگیختن انسانی از سوی خداوند برای ابلاغ پیام حق به مردم است". ولی یکی از معانی مصطلح آن به ویژه در ادبیات شفاهی مردم، "وظیفه" است. در دانش مدیریت، این واژه یکی از برابرهای کلمه انگلیسی "Mission "می باشد که بیشتر در ادبیات مربوط به مدیریت استراتژیک به کار می رود. صاحب نظران علم مدیریت، در برابر این واژه انگلیسی، واژه های دیگری مانند آرمان، وظیفه و مأموریت را هم به کار برده اند.

گرچه می توان ارتباطی مفهومی و منطقی بین معادل های چهارگانه "Mission" در زبان فارسی برقرار کرد، ولی این کار فایده چندانی در بر ندارد و ما در اینجا کلمه "رسالت" را که گویاتر از دیگر واژه هاست بر میگزینیم. این واژه در دل خویش مفهوم مأموریت و آرمان را نیز نهفته دارد. طبیعی است "Mission" به معنی وظیفه، بیشتر ناظر به وضعیت کنونی یک سازمان است، ولی رسالت نگاه به آینده را هم دربر می گیرد. وظیفه و مأموریت یک سازمان می تواند به صورت مرتب مورد تجدید نظر قرار گیرد ولی رسالت کمتر مورد تغییر قرار می گیرد. مأموریت، از فلسفه وجودی یک سازمان نشأت می گیرد ولی رسالت از فلسفه ایجادی؛ یعنی سؤال از مأموریت پس از شکل گیری و وجود یافتن یک سازمان و مؤخر از آن است، ولی سؤال از رسالت مقدم بر شکل گیری سازمان است. مأموریت از آن چه هست خبر می دهد ولی رسالت از آن چه باید باشد.

تعریف اصطلاحی:

تعاریف متعددی در کتاب های مربوط به برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک درباره رسالت ارائه شده است. در نگاهی کلی و با پرهیز از ذکر تعاریف مختلف و بررسی و نقد یکایک آن ها، از برآیند این تعاریف می توان چنین تعریفی را برای رسالت گزید: "رسالت یک سازمان فصل ممیز سازمان از دیگر سازمان ها و محوری ترین نقطه توجیه کننده هستی و چیستی سازمان از یک سوء و کلیه برنامه ها، تصمیم گیری ها، فعالیت ها و هزینه های سازمان از سوی دیگر است" . بنابراین رسالت یک چراغ راهنما برای فعالیت های آینده سازمان و تبیین کننده فلسفه وجودی و ماهیت و دامنه و قلمروی فعالیت سازمان است که سازمان براساس آن روابط درونی و بیرونی خود را تنظیم می نماید. رسالت در درون سازمان بر فرایند تصمیم گیری، روابط درون سازمانی، چگونگی ساختار، ویژگی های نیروهای انسانی، پست های سازمانی، شرح وظایف، اولویت های بودجه ریزی، معیارهای سنجش و ارزیابی تأثیر می گذارد و به مشابه جوهر همگرایی - - Convergence ، مانند نخ تسبیح کلیه اجزای سازمان را حول یک محور مشترک سامان می دهد. و در بیرون نیز، رسالت نقش آفرینی سازمان و نحوه تعامل آن با محیط اطراف و جامعه، و چگونگی برخورد سازمان با تهدیدها و فرصت های پیرامونی را تعیین می کند.

رسالت سازمان معرف سازمان و یک اعتقاد جمعی است که به سازمان استحکام می بخشد و سازمان را آماده مواجهه با چالش های محیط می کند. رسالت یک سازمان معمولاً با یک شعار - Motto - اعلام و با بک بیانیه - Statemen - تبیین می شود. این شعار جمله یا عبارتی کوتاه و هنرمندانه است که ضمن بیان رسالت اصلی سازمان، در درون سازمان انگیزه و روحیه تلاش بیشتر برای خدمت و در بیرون سازمان یک جاذبه نسبت به سازمان ایجاد نماید. رسالت گزاره ای است که مقصود سازمان می باشد. جمله یا عبارتی است که به این وسیله مقصود یک سازمان از مقصود سازمان مشابه متمایز می گردد و آن بیان کننده » علت وجودی سازمان« است. در بیانیه رسالت سازمان مقصود، مشتریان، محصولات یا خدمات، فلسفه و فنآوری اصلی مشخص میشوند. بیانیه رسالت که معمولاً از چند پاراگراف تشکیل می شود بسط دهنده و تبیین کننده شعار و مجموعه اعتقادات و باورها و مقصود و اصول سازمان است. بیانیه رسالت از اجزای خاصی تشکیل شده و باید به پرسش های مشخصی پاسخ دهد که به آن خواهیم پرداخت.

پیشینه تحقیق :

پیشینه خارجی: تدوین رسالت از مباحث برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک است. اصولاً خاستگاه مباحث استراتژیک محیط های نظامی بوده که به دلیل نداشتن اطلاعات کافی از توان و برنامه ها و تصمیم های دشمن به چاره اندیشی برای پیشبرد اهداف خود در محیطی که اطلاعات کافی درباره آن ندارند پرداختند؛ ولی به تدریج این مطالعات کلان و آینده نگری و برنامه ریزی بلند مدت برای آینده، در دانشگاه های مدیریت و به ویژه مدیریت بازرگانی جای خاصی را به خود اختصاص داد. عمر اندیشه ضرورت تدوین رسالت برای یک سازمان از عمر مطالعات استراتژیک کوتاه تر است و ظاهراً نخستین بار در دهه 70 میلادی، پیتر دراکر دانشمند پرآوازه مدیریت آن را مطرح ساخت.

امروزه احساس ضرورت برای داشتن بیانیه رسالت و تنظیم کلیه فعالیتها بر اساس آن از محیط های تجاری هم فراتر رفته و به کلیه سازمان های سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی و علمی تسری یافته است. یعنی غیر از پیشینه نظری و پژوهشی در این زمینه، پیشینه اقدامی آن نیز قابل توجه است. در جستجوهای به عمل آمده در شبکه جهانی اطلاع رسانی می بینیم در کنار مؤسسات تجاری، نهادهایی مانند کلیسای لوتری، و انجمن زنان فلان کشور و تعدادی قابل توجه از دانشگاه ها نیز دارای بیانیه رسالت هستند. به عنوان نمونه می توان به دو دانشگاه ذیل اشاره نمود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید