بخشی از مقاله

چکیده

برخی شرایط اقتصاد ایران در سالهای گذشته از قبیل رکود تورمی، نامناسب بودن فضای کسب و کار، کاهش سرمایه گذاری خارجی و عدم اتصال فناوری و دانش فنی برتر به تولید داخلی، موجب خلق گفتمان اقتصاد مقاومتی گردید. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که برای یک ملت، حتی در شرایط فشار و تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می کند. برای نیل به اقتصاد مقاومتی باید وابستگی های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد.

بازار سهام بدون شک برترین بستر برای حمایت از تولید داخلی و کاهش نقدینگی است و با افزایش تولید داخلی، وابستگی کشور نسبت به برخی کالاهای خارجی کاهش یافته و به تحقق اقتصاد مقاومتی نیز کمک میکند. اگر سرمایه در تولید استفاده شود تعداد کارخانههای بیشتری احداث و موجب افزایش تولید، کاهش بیکاری و افزایش درآمد ملی میشود. درحالحاظر چنین آثاری در اقتصاد کشور دیده نمیشود چراکه اقتصاد ایران هماکنون بانکمحور است و بورس محور نیست.

در این پژوهش به تأثیر افزایش گردش معاملات بازار بورس بر بازارمحورشدن اقتصاد ایران - که نتیجه آن نزدیک شدن به اقتصاد مقاومتی است - پرداخته خواهد شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی است که دادههای آن به روش کتابخانهای جمع آوری شدهاست و برای نمونه - نمونه آماری - از آمار بانک جهانی و صندوق بین المللی در سال های 2006 و 2009 استفاده شده است.

دلیل انتخاب این 2 سال، بررسی اثر تغییرات در بازار سرمایه - تغییر قانون بازار سرمایه و واگذاری شرکتهای دولتی در بورس در راستای سیاستهای خصوصیسازی - بوده است.در این مطالعه با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت افزایش گردش معاملات بازار بورس ایران توانسته نقش بخش خصوصی را در اقتصاد کشور گسترش داده و با افزایش تولید داخلی، زمینه ساز تحقق اقتصاد مقاومتی شود.

مقدمه

نحوه عبور از بحران رکود تورمی چند ده ساله اقتصاد ایران، مواجهه اقتصاد ملی با تحریمهای اقتصادی، عبور از اقتصاد رانتی ر و نفتی، مقابله با فساد اقتصادی و ... چنانچه اقتصاد ایران را به پاسخ مقبول رسانند یک مدل خوب و نسخه قابل تأمل از تصمیم سازی و سیاستگذاری در دنیا خواهد شد. این نگاه نوین در تصیمگیری اقتصادی و اتخاذ سیاستهای برونرفت از شرایط اسفناک اقتصاد بیمار ایران، بهبود و در نهایت توانمندسازی آن در بسته و مدلی با نام اقتصاد مقاومتی تجمیع یافته است.

[1] اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه و تولید داخلی استوار است و بازار سهام بدون شک برترین بستر برای حمایت از تولید داخلی و کاهش نقدینگی است و با افزایش تولید داخلی، وابستگی کشور نسبت به برخی کالاهای خارجی کاهش یافته و به تحقق اقتصاد مقاومتی نیز کمک میکند. یکی از سیاست هایی که میتواند تولید داخلی را افزایش و نقدینگی و تورم را کاهش دهد و در نت یجه آن تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را در پی داشته باشد، رونق گرفتن و رشد بازار بورس در کشور است.

بورس در اقتصاد کشور دارای تأثیر کوتاه مدت و بلند مدت است. در کوتاه مدت تولید افزایش مییابد و در واقع به بخش تولید کمک میشود و در بلند مدت نی ز با رشد تول ید تورم کنترل شده، بیکاری کاهش مییابد و از ورود پول به بازارهای موازی که در اقتصاد تاثیر مثبتی ندارد - مانند ارز، سکه، مسکن و... - جلوگیری میشود. بازارهای موازی مولد نیستند اما گر سرمایه در تولید استفاده شود تعداد کارخانههای بیشتری احداث و موجب افزایش تولید، کاهش بیکاری و افزایش درآمد ملی می شود.

اما درحالحاظر چنین آثاری در اقتصاد کشور دیده نمیشود چراکه اقتصاد ایران هماکنون بانکمحور است و بورس محور نیست. در اقتصاد بانک محور، بانک در برابر دریافت پول از مردم به آنها کارمزد داده و سپس این پول را به بخش تولید وام میدهد و از آنها نیز سود بیشتر برای بانک میگیرد. اما اگر بانک از این می ان حذف شود، سپرده گذار مستقیم با تولید کننده شریک میشود و در واقع یک واسطه از بین میرود؛ در نتیجه پول ارزان به دست تول ید کننده و در نهایت کالای ارزان به دست مردم خواهد رس ید. این در حالتی است که از بانک محوری به بورس محوری انتقال پیدا کنیم.

بعضی از تحلیل گران اقتصادی معتقدند که بازار سهام و بورس اوراق بهادار کشورهای در حال توسعه چندان اثر مثبتی در رشد اقتصادی ندارد ، اما شواهد و مطالعاتی که اخیراً صورت گرفته است نشان می دهد که بازار اوراق بهادار می تواند تأثیری عمیق در رشد و توسعه اقتصادی بگذارد. این بازارها میتوانند با جمعآوری نقدینگی جامعه، در ضمن تأمین سرمایه کوتاه مدت برای واحدهای نیازمند، سرمایه بلند مدت نیز برای سرمایه گذاری های سود آور تأمین کنند. در کنار بازار بورس اوراق بهادار، بانک ها نیز منبع عمده تأم ین مالی به شمار می روند. در کشورهای درحال توسعه، به دلیل عدم آگاهی مدیران شرکت ها از ابزار کارآمدی مانند بورس، حجم عمده سرمایه مورد نی از از طریق سیستم بانکی تأم ین می شود.

چون استقراض از سیستم بانکی بازتابهای تورمی شدیدی دارد. [2] در این پژوهش به تأثیر افزایش گردش معاملات بازار بورس بر بازارمحورشدن اقتصاد ایران - که نتیجه آن نزدیک شدن به اقتصاد مقاومتی است - پرداخته خواهد شد. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت افزایش گردش معاملات بازار بورس ایران توانسته نقش بخش خصوصی را در اقتصاد کشور گسترش داده و با افزایش تولید داخلی، زمینه ساز تحقق اقتصاد مقاومتی شود.

مبانی نظری پژوهش و مروری بر پیشینه اقتصاد مقاومتی

اقتصاد ملی ایران در شرایط فعلی با وقایعی و شرایطی روبروست که چه در حوزه عمل و چه در حوزه نظر، خود می-تواند آغازگر شکلگیری یک نگاه بدیع اقتصادی در علم اقتصاد و سیاستگذاری آن باشد. نحوه عبور از بحران رکود تورمی چند ده ساله اقتصاد ایران، مواجهه اقتصاد ملی با تحریمهای اقتصادی، عبور از اقتصاد رانتیر و نفتی، مقابله با فساد اقتصادی و ... چنانچه اقتصاد ایران را به پاسخ مقبول رسانند یک مدل خوب و نسخه قابل تأمل از تصم یم سازی و سیاست-گذاری در دنیا خواهد شد.

این نگاه نوین در تص یمگیری اقتصادی و اتخاذ سیاستهای برونرفت از شرایط اسفناک اقتصاد بیمار ایران، بهبود و در نهایت توانمندسازی آن در بسته و مدلی با نام اقتصاد مقاومتی تجمیع یافته است. [1] اقتصاد مقاومتی عبارت است از ی ک اقتصاد پویا و متشکل از روشهایی برای مقابله با تحریم ها عل یه یک منطقه یا کشور تحریم شده، به ویژه در شرایطی که صادرات و واردات برا ی آن کشور مجاز نمی باشد و یا به واسطه اعمال محدودیت های مختلف اقتصادی در شرایط فشار و تنگنا قرار گرفته است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که برای یک ملت، حتی در شرایط فشار و تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می کند. برای نیل به اقتصاد مقاومتی باید وابستگی های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد. [3]

اقتصاد مقاومتی فعال و پویا نیازمند برنامه ریزی استراتژیک و راهبردی، مبتنی بر مردمی کردن اقتصاد از طریق میدان دادن بیشتر به فعالان بخش خصوصی و رفع موانع و مشکلات این بخش میباشد. بخش خصوصی به عنوان موتور و محرک اصلی رشد اقتصادی و صنعتی است که با بکارگیری سرمایه خود و جذب و مشارکت سرمایههای غیردولتی، استفاده بهینه از منابع انسانی و اعمال مدیریت کارآمد، ضمن ایفاء نقش خود در رشد اقتصادی و صنعتی کشور، میتواند اهداف توسعه ای دولت را محقق نماید. اقتصاد مقاومتی بر پایه و اساس سرمایه معنو ی افراد و جامعه استوار است و بخش خصوصی بدون شک برترین بستر، برای همراهی مردم به عنوان اصلی ترین ارکان مقاومت درجامعه، برای ضد ضربه کردن اقتصاد در برابر تحریم هاست.

بورس اوراق بهادار

»بورس اوراق بهادار« به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن سهام شرکت ها یا اوراق قرضه دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی مورد معامله قرار میگیرد. مشخصه مهم بورس اوراق بهادار، حمایت قانون از صاحبان پساندازها و سرمایههای راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است. از آنجا که شرکتهای بخش خصوصی و بنگاههای تول یدی نقش بسزایی در شکوفایی اقتصادی هر کشوری دارند؛ لذا شناخت فاکتورها و عواملی که باعث رشد و توسعه آنها می شود، اهمیت زیادی دارد؛ رشد و توسعه شرکتها و واحدهای تجاری در گرو سرمایه گذاری بیشتر است و واحد های تجاری برای رسیدن به این امر نیاز به تأمین مالی دارند.

بازار سهام و بورس اوراق بهادار وظیفه تأمین مالی و تسهیل تشکیل سرمایه را عهده دار است. بعضی از تحلیل گران اقتصادی معتقدند که بازار سهام و بورس اوراق بهادار کشورهای در حال توسعه چندان اثر مثبتی در رشد اقتصادی ندارد ، اما شواهد و مطالعاتی که اخیراً صورت گرفته است نشان می دهد که بازار اوراق بهادار می تواند تأثیری عمیق در رشد و توسعه اقتصادی بگذارد. این بازارها میتوانند با جمعآوری نقدینگی جامعه، در ضمن تأمین سرمایه کوتاه مدت برای واحدهای نیازمند، سرمایه بلند مدت نیز برای سرمایه گذاری های سود آور تأمین کنند.

در کنار بازار بورس اوراق بهادار، بانک ها نیز منبع عمده تأمین مالی به شمار می روند. در کشورهای درحالتوسعه، به دلیل عدم آگاهی مدیران شرکتها از ابزار کارآمدی مانند بورس، حجم عمده سرمایه مورد نیاز از طریق سیستم بانکی تأمین می شود. چون استقراض از سیستم بانکی بازتابهای تورمی شدیدی دارد. [2] اجرای سیاستهای خصوصیسازی در چارچوب اجرای اصل 44 قانون اساسی و واگذاری شرکتهای دولتی در این راستا در بورس - که از سال 1386 آغاز شد - موجب رونق در بازار سرمایه شد، همچنین تصویب قانون جدید برای سازمان بورس اوراق بهادار در سال 1384 و تجدید ساختار در سازمان بورس آثار مثبتی بر بازار سرمایه داشت، از این رو سیاست ها ی حمایتی و اجرای سیاستهای خصوصیسازی موجب گردید در چند سال اجرای این سیاستها - 1385- 1388 - بازار سرمایه و تأمین مالی نیز از این طریق رونق گیرد.

فرضیه پژوهش

این مطالعه به بررسی نقش بورس در تحقق اقتصاد مقاومتی میپردازد. به همین دلیل فرضیهی مورد بررسی در این مطالعه به این شرح می باشد که با رونق گرفتن بازار بورس، میتوان به تحقق اقتصاد مقاومتی امیدوار بود چراکه گسترش بورس هم تأثیر کوتاهمدت و هم بلندمدت بر اقتصاد کشور دارد. در کوتاهمدت تولید افزایش مییابد و در واقع به بخش تولید کمک میشود و در بلندمدت نیز با رشد تولید، تورم کنترلشده، بیکاری کاهش مییابد.

به بیان دیگر فرضیه در این تحقیق عبارت است از اینکه اقتصاد مقاومتی بدون تولید معنا پیدا نمیکند؛ رشد تولید وابسطه به رشد بازار سرمایه است و برای تحقق رشد بازار سرمایه باید اقتصاد بانک محور ایران، تبدیل به اقتصادی بورس محور شود. در این پژوهش به تأث یر افزایش گردش معاملات بازار بورس بر بازار محور شدن اقتصاد ایران - که نتیجه آن نزدیک شدن به اقتصاد مقاومتی است - پرداخته خواهد شد.

روش شناسی پژوهش نمونه آماری

پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی است که داده های آن به روش کتابخانهای جمع آوری می شود. در این مطالعه برای بررسی فرضیه مورد مطالعه برای نمونه - نمونه آماری - از آمار بانک جهانی و صندوق بین المللی در سال های 2006 و 2009 استفاده شده است. دلیل انتخاب این 2 سال، بررسی اثر تغییرات در بازار سرمایه - تغیی ر قانون بازار سرمایه و واگذاری شرکتهای دولتی در بورس در راستای سیاستهای خصوصیسازی - بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید