بخشی از مقاله
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اصیل با فرسودگی شغلی و سلامت روان انجام شده است. جامعه آماری کلیه کارکنان یک شرکت دولتی تابعه وزارت نیرو استان خوزستان است که نمونه ای بر اساس روش تصادفی طبقه ای متناسب تعداد 330 نفر انتخاب شد. ابزارهای پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری اصیل والومبا و همکاران - 2008 - ، فرسودگی شغلی مسلش و جکسون - 1993 - و سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز - 1979 - می باشد که روایی آنان توسط صاحبنظران مدیریت مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 0/86، 0/88 و 0/88 محاسبه شد. نتایج نشان می دهد بین رهبری اصیل با سلامت روان رابطه معنادار مثبتی وجود دارد اما بین رهبری اصیل و فرسودگی همبستگی منفی وجود دارد.
کلیدواژگان: رهبری اصیل؛ فرسودگی شغلی؛ سلامت روان.
مقدمه:
در محیط کسب و کار امروزی، توانمندسازی شرکت های دولتی با پاسخگویی به نیازهای سریع اربابب رجوع و همچنین کیفیت بالای خدمات ارائه شده سنجیده می شود. آنچه باید در کانون توجه قرار گیرد، افزایش اعتماد کارکنان به رهبران است که نحوه درست ارضای نیازها و خواسته های آنان برای جلوگیری از رفتارهای مخرب و نقض قرارداد روانشناختی آنهاست. نقض قرارداد روانشناختی نه تنها به سازمان آسیب می رساند بلکه مورد بی توجهی آن ها در رسیدگی به امور ارباب رجوع می شود. در این میان، نقش رهبر و رفتار او در ایجاد سلامت روانشناختی و کاهش نقض قرارداد از آنجا ناشی می شود که رهبران اصیل با ایجاد فضای معنوی و اخلاقی، زمینه توجه به نیازهای تمام کارکنان را فراهم می آورد و واضح است که افراد در این فضا امیدواری و فداکاری بیشتری از خود نشان می دهند و بدین طریق سلامت روانشناختی بیشتری را تجربه می کنند و به دست می آورند - اکبری و همکاران، . - 1395
گنتری و همکاران - 2014 - معتقدند که رهبری یک عامل مهم برای موفقیت است که برای تمام شرکت های جهان حائز اهمیت است به خصوص رهبری اصیل که با ظرفیت و سلامت روان کارکنان سروکار دارد چرا که آنان، رهبران اصیل امیدوار، خوش بین و منعطفند، شخصیت اخلاقی بسیار خوبی دارند و مهمتر از آن این که منابع روانشناختی کارکنان را افزایش می دهند و به آن ها کمک می کنند هنگام مواجه با مشکلات، کمبودها و شکست ها، دوباره احیا شوند - گاردنر و همکاران، . - 2011رهبری اصیل با برقراری ارتباط مثبت و باز، ارزش ها، تصمیم گیری ها و حتی ضعف ها و اشتباههای خود را در معرض دید همگان قرار می دهد و پیامدهای مثبتی همچون ایجاد حس اعتماد متقابل، آزادی بیان در ارائه ایده های جدید و حتی غیرمتعارف و اثربخشی سازمانی را به دنبال دارد - نورمن، آولیو و لوتانز، . - 2011
اعتماد و به طور خاص اعتماد به رهبری، مولفه ای ضروری و ماندگار در موفقیت سازمان است و رهبر اصیل، کسی است که قابل اعتماد و راستین باشد، رهبر اصیل با ایجاد اعتماد در کارکنان می تواند به نتایج مطلوبی در سطح سازمان دست پیدا کند - حسن و احمد، . - 2011بنابراین می توان گفت سبک رهبری مدیران تاثیرات زیادی بر رضایت، فعالیت ها، مهارت، انگیزش، مشارکت فعال، خلاقیت و سلامت کارکنان دارد - دانایی فرد و همکاران، - 18 :1389 چرا که رهبری مانند رهبر اصیل با فراهم آوردن محیط کار سالم و با اعتماد متقابل، بازخورردی سازنده میزان سلامت روان کارکنان و میزان فرسودگی شغلی آنان را کاهش می دهد.
رهبر اصیل با دادن استقلال و مشارکت دادن کارکنانش در تصمیم گیری های سازمان هم آنان را روحیه مشارکت می دهد و هم از استرس و تنش های کاری آنان می کاهد بنابراین می تواند سلامت روان کارکنان را تامین و فرسودگی آنان را می تواندکاهش دهد به همین دلیل رهبری یکی از موضوعات بسیار مهم در مدیریت است که حلقه اتصال میان اهداف فردی و سازمانی می باشد. در این رهبری است که مسائل اخلاقی و عملکردی شرایط که سلامت روانشناختی کارکنان را در نظر می گیرد و این امر منجر به اهمیت مطالعه این موضوع در تصمیم گیری مدیریت و سازمان شده است. پژوهش های مشابهی در این باره انجام شده است که در ادامه به آن ها اشاره می شود؛ قنبری و پاکیزه - 1395 - در پژوهش خود بیان داشتند که بین رهبری اصیل و درگیری شغلی رابطه معناداری وجود دارد و از طریق به کارگیری این سبک رهبری می توان تعهد و دلبستگی کارکنان را به کار افزایش داد.
لی - 2012 - نشان داد، رهبری اصیل پیش بینی کننده روانشناختی، دلبستگی شغلی، سلامت کارکنان و میزان تسهیم دانش در سازمان می باشد و یک رابطه بین رهبری اصیل با دلبستگی شغلی و عملکرد شغلی وجود دارد. پترسون و همکاران - 2012 - نشان دادند بین رهبری اصیل و هیجانات مثبت و سرمایه روانشناختی و درنتیجه عملکرد کارکنان دست پیدا کردند. اری و همکاران - 2009 - نیز در پژوهش خود نشان داد بین رهبری اصیل و سلامت روانشناختی رابطه معناداری مثبتی وجود دارد. اکبری و همکارانش در سال - 1395 - نیز در نتایج پژوهش خود را این گونه بیان داشتند که بین رهبری اصیل و سرمایه روانشناختی و اعتماد رابطه مثبت وجود دارد اما بین رهبری اصیل و نقض قرارداد روانشناختی رابطه منفی وجود دارد.
عباسی و همکاران - 2015 - در مطالعات خود نشان دادند اگر در سازمانی سطح بالایی از اعتماد وجود داشته باشد، رهبری اصیل پررنگ تر می شود و برعکس. بنابراین آنها به این نتیجه رسیدند که اعتماد و رهبری با هم رابطه معناداری برقرار می کنند.رهبران اصیل با ایجاد انگیزه مثبت و حفظ عملکرد پایدار و نقش آن در برانگیخته کردن افراد برای عملکرد بهتر بر توانایی آن نفوذ کرده و افراد از توانایی و سطح بالایی از تلاش و عملکردشان را نشان می دهند، باعث گسترش روابط میان فردی مثبت بین رهبران و کارکنان و بین کارکنان می شود که این روابط می تواند منبعی برای عواطف مثبت باشد و بر میزان ترویج روابط و پیوندهای اجتماعی در میان کارکنان نیز اثر مثبت بگذارد، به همین دلیل اهمیت این سبک رهبری در روانشناسی مثبت گرا خود را به نحو احسن جای داده است و اهمیت خود را در مطالعات بیشتر ساخته است - قنبری و پاکیزه، . - 9 :1395
از طرف دیگر همان طور که اشاره شد رهبری اصیل علا.ه بر این که سلامت روانشناختی کارکنان را تامین می کند با الگوهای مناسب رفتاری که باعث به وجود آوردن روحیه و انگیزه قوی در کارکنان می شودمیزان رضایت شغلی آنان را افزایش می دهد و در سازمان منابع انسانی نیز با ارزش ترین عمل تولید و مهم ترین سرمایه هر سازمان محسوب می شود، که حفظ رضایت آن ها میزان فرسودگی شغلی آنان را می تواند کاهش دهد و از آن اجتناب کند همان طور که قنبری و پاکیزه - 1395 - نیز در پژوهش خود به آن اشاره داشتند رهبری اصیل با ایجاد رضایت شغلی بر عملکرد کارکنان اثر مثبتی داشته است و آنان را دبسته به کار و متعهدتر می سازد و در نتیجه آنان را از فشارها و استرس های شغلی حفظ می کند.
به زعم لادکین و تیلور - 2010 - نظریه رهبری اصیل برای اولین بار در سال 1990 مطرح شد که در مطالعات رهبری مورد توجه قرار گرفت و تمایز آن با دیگر سبک های رهبری در کلی تر بودن آن و تمرکز آن بر سازه ریشه ای است. منظور از سازه ریشه ای، پایه ای است که رهبری مثبت را شکل می دهد که بر خودکنترلی و خود آگاهی رهبر و پیروان، سرمایه روانشناختی و نقش تعدیلگر مثبت سازمانی تمرکز دارد که در دهه های اخیر در مباحث اخلاقی و اتخاذ رویکرد اخلاقی در حوزه ی سازمان و مدیریت رایج شده است. حال می توان اهمیت کاربرد آن را در سازمان های امروزی از این امر دانست که با فاصله گرفتن سازمان های امروزی از مسائل اخلاقی و توجه نداشتن آنان به سلامت روان کارکنانشان آسیب هایی نظیر فرسودگی و استرس شغلی، آسیب های روانشناختی و معضلات اخلاقی زیادی را متحمل شده اند که همه ی این آسیب ها در ضرورت وجود یک رهبر که بتواند این مسائل را حل و فصل کند، اثرگذار باشد.
بنابراین با توجه به مسائلی که گفته شد و با خلاء های مطالعاتی این متغیرهای حیاتی در سازمان به خصوص ئر شرکت های دولتی و تابعه، ما را بر آن داشت که به مطالعه نقش رهبری اصیل در کاهش فرسودگی شغلی و افزایش سلامت روان بپردازیم. بر این اساس در این پژوهش درصدد بررسی رابطه بین رهبری اصیل با فرسودگی شغلی و سلامت روان در یکی از شرکت های تابعه دولتی می باشد که بر اساس مدل های رهبری اصیل والومبا و همکاران - 2008 - ، فرسودگی شغلی مسلش و جکسون - 1993 - و سلامت عمومی گلدبرگ و ویلیامز - 1979 - مدل مفهومی زیر را برای تسهیل مطالعه طراحی و ترسیم نموده است.