بخشی از مقاله
چکیده
ازآنجاکه انسان سازنده همه تحولات عرصههای اجتماعی است و پرورش انسان مقدمه ایجاد هر تغییری در جوامع است، در گفتمان پیشرفت اسلامی، نگاه به تعلیموتربیت بهگونهای است که با طراحی و استقرار نظام آموزشی جامعی، یادگیری را به فرآیندی مستمر از تولد تا مرگ تبدیل مینماید و نقش هر نهادی را در این فرآیند مشخص میکند . خانواده، مدرسه، دانشگاه، حوزه علمیه، صدا و سیما و رسانهها، اماکن مذهبی و مساجد، بازار، جامعه و… با درک وظیفه خود در این سیستم یکپارچه به ایفای نقش میپردازند.
در این سیستم، الگویی تلفیقی مشتمل بر آموزش، تربیت، پژوهش و مهارت بهصورت همزمان در همه ردههای تحصیلی حاکم است و درنتیجه، الگوی آموزشی حافظهمدار فعلی با الگوی مبتنی بر یادگیری دانش به همراه تربیت انسانها و پرورش مهارتها و پژوهش جایگزین میشود. غایت نظام تربیتی اسلام، تعالی انسانها، تربیت دینی، تربیت شایستگان و نخبگان و تعلیم کاربردها و نیازهای واقعی زندگی اجتماعی به افراد است. در این راه لازم است فرآیند تعلیموتربیت به تمام ساحتها از جمله تعلیموتربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیموتربیت علمی و فناورانه، تعلیموتربیت اقتصادی و حرفهای، تعلیموتربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیموتربیت زیستی و بدنی و تعلیموتربیت زیباشناختی و هنری تسری یابد.
در همین رابطه در عصر حاضر، همانند اعصار گذشته، به نقش و جایگاه معلم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید زیادی میشود. در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت های آنها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان و یا دانشجویان مؤثر است اما در این میان، نقش معلمان و اساتید و دانشگاهها از دیگر افراد بسیار برجستهتر می نماید چنانکه بخش مهمی از اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه زیر نظر آنها سپری می کنند و عوامل دیگر هم فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّمها و اساتید میباشد از این رو بسیاری از دانش آموختگان نظام آموزشی سنتی و جدید شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می دانند.
در همین راستا، ویژگیهایی گوناگونی را نیز برای معلم برشمردهاند که از میان آنها داشتن روحیهی علمی از مهمترین ویژگیها ذکر میشود . هدف مقاله این است که با ذکر ویژگیهای روحیهی علمی، به ذکر آثار این روحیه در عرصهی تعلیم و تربیت و کاستی آن پرداخته و با ارائهی مفهومی تحت عنوان روحیه معلمی به نسبتهای ممکن مواجههی این مفهوم با مفهوم روحیهی علمی، بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی است و روش آن توصیفی-تحلیلی است. یافتهها نشان میدهد که توجه به پرورش روحیهی معلمی در تربیت معلم اعم بر پرورش روحیهی علمی است. در پایان، با ارائهی رویکردی مناسب برای تربیت معلم، پرورش روحیهی معلمی یا مربیگری با استعلای روحیه علمی نتیجهگیری و پیشنهاد شده است.
-1 مقدمه:
تعلیم و تربیت یکی از اساسیترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند، نسل اول میکوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همهی زمینهها پرورش داده و آنها را برای مواجهه با مسائل گوناگون آماده سازد. افزون بر این، تعلیم و تربیت اصیل به مثابهی جریانی است که طی آن ارزشها ،نگرشها و بینشهای فرد، تعالی یافته و او را در جهت کمال سوق می دهد. اهمیت تعلیم و تربیت تا بدانجا است که در جای جای قرآن مجید سخن از آن آمده است و متعالیترین تربیت که همان تربیت الهی است بارها مورد تأکید قرار گرفته استدر. رابطه با نقش و وِیژگیهای معلم در عرصه تربیت از منظر قرآن میتوان به ترسیم سیمای انسان که هدایت و تعلیم و تربیت برای او انجام میگیرد دقت نمود تا معیار لازم برای فهم نقش و جایگاه معلم و متعلم را بتوان استنباط نمود.
از دیدگاه قرآن، انسان شگفتانگیزترین موجودات عالم خلقت است. انسان خود عالمی است با امکانات بیشمار و دارای شایستگی مقام خلیفه اللهی در روی زمین و مسجود فرشتگان. قرآن انسان را از سویی موجود دارای بعد مادی و خاکی و از دیگر سو، دارای بعد روحانی معرفی میکند. وی را برخوردار از ویژگیهای فطرت - 1 - و کرامت - - 2 دانسته به ابعاد عقلانی، عاطفی، داشتن اختیار، تفاوتهای فردی - 3 - انسان اشاره میکند.
قرآن انسان را به صورت واحدی غیرقابل تجزیه و برخوردار از پیوندی حقیقی با نظام آفرینش در نظر دارد و در عین حال به تکتک قوا و استعدادها و نیازهای جسمی و روحی وی توجهی خاص مبذول مینماید. قران کریم به صورتی موزون، قوا و استعدادهای انسان را به سوی رشد و بالندگی سوق میدهد و همواره بر آن است که بین جسم و روح، عاطفه و عقل، دین و دنیا، فکر و عمل، کار و عبادت و در نهایت، بین انسان و خدا ارتباطی منسجم و پیوندی ناگسستنی و پایدار ایجاد کند - فرهادیان، . - 1385 همچنین در توصیف انسان در قرآن علاوه بر جنبهی فردی وی، به رابطهی او با جمع و امتی که در آن زندگی میکند، به منزله وجهی اساسی از هویت انسان اشاره شده است.
- - 4 - باقری، نگاهی دوباره به تعلیم و تربیت اسلامی، . - 1387 با این توصیف قرآن از انسان، در هدایت وی بر معلم و مربی لازم است که علاوه بر لحاظ ویژگیهای علمی و دانشی فرایند یاددهی و یادگیری، باید به سایر جنبههایی که تأمیینکنندهی ویژگیهای ذکر شده در قرآن به عنوان کتاب هدایت بشر، توجه نمود. معلم تنها با داشتن فهمی عمیق و همهجانبه از ویژگیهای متربی خود به عنوان یک انسان، قادر خواهد بود در مسیر کمال و تعالی وی به او کمک نماید و رسالت خویش را به انجام رساند.
در طول تاریخ، تغییر و تحولات بسیاری در نحوهی تعلیم و تربیت در جوامع متمدن صورت گرفته و تحت شرایط مختلف روشهای متفاوتی اتخاذ شده است. با سیر تکاملی تمدنها و تغییرات آرام فرهنگها، بسته به شرایط خاص جامعه، روشهای تعلیم و تربیت نیز تغییر یافته است. این تغییر روشها در پی تغییر نگاهها و رویکردها به تعلیم و تربیت و ایجاد مکاتب فلسفی و اجتماعی و فرهنگی بوده که هرکدام استلزامات تربیتی خاص خود را در حوزهی تعلیم تربیت وارد نمودهاند. برای مثال در نقش و جایگاه معلم و شاگرد و یا رابطهی بین این دو به عنوان عناصر و عوامل اصلی تربیت، از ایجاد رابطهای خشک و یکسویه از طرف یک معلم مقتدر به رابطهای از نوع همیارانه و دوسویه و قراردادن شاگرد به عنوان محور و مرکز یاددهی و یادگیری تغییر رویکرد وجود داشته است.
به عبارتی دیگر، از داشتن تصوری از معلم به عنوان الگوی محض و کاملاً علمی در یک سوی مدرج به الگوی معلم به عنوان تسهیلکننده، راهنما و همیار و مشارکت کننده در فعالیت یاددهی و یادگیری در سوی دیگر مدرج و در نظر داشتن حالتهای مختلف بین این دو، در طول تاریخ نوسان وجود داشته استاخیراً. بیشتر مکاتب و نظریهپردازان اعلام کردهاند که یادگیری یک فرایند منفعل، مصرف کردن دانش و کنترلشده نیست، بلکه یک فرایند فعال، سازنده و خود رهبر است که در آن فراگیران دانشی را در خود شکل میدهند که تعبیر و تفسیرهای تجارب یادگیری است.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته این مسئله که فراگیران در فعالیتهای آموزشی درگیر شوند و همان گونه که معلم از آنها انتظار دارد به صورت موفقیت آمیز فعالیتها را تکمیل نماید بستگی به درک آنان از کیفیت رفتارهای کنترلی معلم دارد - بروک و دیگران، . - 426 : 2004 بنابراین اساسیترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهای آموزشی، معلم است. اوست که میتواند حتی نقص کتابهای درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند، یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایی در ایجاد ارتباط عاطفی مطلوب به محیطی غیر فعال و غیر جذاب تبدیل کند.
در فرایند تدریس، تنها تجارب و دیدگاههای علمی معلم نیست که موثر واقع میشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول شاگرد تاثیر میگذارد - حداد عادل، . - 85 دیدگاه معلم و فلسفهای که به آن اعتقاد دارد، در چگونگی کار او تاثیر شدیدی میگذارد، بطوری که او را از حالت شخصیتی که فقط در تدریس مهارت دارد خارج میکند و به صورت انسان اندیشمندی در میآورد که مسئولیت تربیت انسانها را بر عهده دارد. بر شمردن ویژگیهای معلم کار چندان آسانی نیست، زیرا جوامع مختلف با فلسفهها و نگرشهای مختلف، انتظارات متفاوتی از معلم دارند.