بخشی از مقاله
چکیده:
وجود هر یک از ما سیستمی است که از اجزایی مرتبط با یکدیگر تشکیل شده و برای دست یافتن به هدفی، مسیری را می پیماید. تولیدکنندگان برای تامین تقاضاها، حفظ و گسترش سهم بازار باید از لایه های ادراکی، تعقلی و رفتاری خریداران بالقوه آگاهی داشته تا متناسب با سازه ها و سازوکارهای تصمیم گیریشان به تولید فرآورده ها، توزیع و ترویج آن ها بپردازند. مبتکران و طراحان فرآورده ها صرفا با شناخت شناسی الگوهای رفتاری مصرف کنندگان می توانند بر زوایای انتظارات و رضایتمندی افراد آگاه شوند و بهره گیری از آن ها را با مدلسازی هموارتر کنند. لذادراین مقاله که برگرفته از مطالعات تئوریک در باب رویکرد سیستمی برای تحلیل رفتارمصرف کننده می باشد، تلاش گردیده تا یکی از ابزارهای نوین تحلیل رفتاری که بر نگرش سیستمی و سازوکارهای رویکرد سیستمی مبتنی است برای مدلسازی تحلیل رفتاری مصرف کننده ارائه شود.
کلیدواژه: سیستم، رویکرد سیستمی، تحلیل رفتاری، رفتار مصرف کننده
مقدمه:
ضعف روش های سنتی به دلیل ساده انگاری در کل نگری از یک طرف، و تجزیه ی تصنعی مسائلی که ماهیت پیچیده و غیر قابل تجزیه دارند به اجزای ساده از طرف دیگر، صاحبنظران و متفکرین جدید را به سوی نگرش های ترکیبی و نظام گرا سوق داد که به پیدایش نظریه ی عمومی سیستم ها1 و رویکرد سیستمی2 منتهی شد.[8]مشکلات جوامع انسانی و سازمان ها روز به روز پیچیده تر و حل آن نیازمند تفکر بهتر است. رویکرد سیستمی، مدعی ارائه روش برای برخورد اصولی تر با پیچیدگی های دنیای کنونی است و رویکرد مناسبی است که برای درک و توصیف پدیده ها در علوم اجتماعی و علوم طبیعی ایجاد شد. امروزه تلاش برای توصیف، تشریح و پیش بینی رفتار سازمانی به طور کلی به نظریه سیستم ها بستگی دارد.
به کارگیری نظریه سیستم ها، ما را در درک صحیح پدیده ها یاری می دهد و در مقابل از این گرایش قوی که پدیده ها را به عاملی منحصر به فرد نسبت دهیم، باز می دارد.[12]یکی از راه های شناخت بهتر مصرف کننده استفاده از رویکرد سیستمی برای تبیین رفتار افراد و سازمان هاست. مصرف کننده، سیستمی پیچیده از انگیزه ها، گرایش ها، رفتارها و عملکرد با گسترده ای از پاسخ ها و واکنش هاست. مصرف کننده تحت تاثیر پیوند و ارتباط با سیستم های بزرگتر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. در این مقاله، تفکر و رویکرد سیستمی برای بررسی و تحلیل رفتار مصرف کنندگان حقیقی و حقوقی فعالیت های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد.
هدف این مقاله ارائه مطالبی در زمینه رویکرد سیستمی برای تحلیل رفتارمصرف کننده است. رویکرد سیستمی شیوه ای برای مطالعه هدف های مصرفی خریداران است و تجزیه و تحلیل اجزای به هم وابسته سیستم های رفتاری، خرده سیستم ها و سازمان ها را با محیط بیرونی دربر می گیرد. در این رویکرد و نگرش مصرف کننده و دیگر پدیده ها به منزله یک کل غیرقابل تقسیم درنظر گرفته می شوند. لذا کل براساس اجزای تشکیل دهنده آن تشریح می شود. از این رو، تفکر سیستمی به جای اندیشیدن صرف به اجزا، اندیشیدن به هدف های مصرف کنندگان را در اولویت قرار می دهد. در طرز فکر سیستمی اندیشیدن به سیستم های رفتاری مصرف کنندگان و اجزای تشکیل دهنده آن ها مدنظر است که در راه نیل به هدف کسب مطلوبیت از خرید کالاها و خدمات گام برمی دارد.
-1 تعریف سیستم :
برای درک تفکر سیستمی در نظریه ی سازمان، درک مفهوم یک سیستم ضروری است. [9]سیستم چیزی است مرکب از بخش های مرتبط به هم که سیستم های فرعی نامیده می شود..[9] سیستم مجموعه ای است از اجزای وابسته به هم که به علت وابستگی حاکم بر اجزای خود، کلیت جدیدی را احراز کرده و از نظم و سازمان خاصی پیروی می نماید و در جهت تحقق هدف معینی که دلیل وجودی آن است، فعالیت می کند. آنچه در تعریف فوق واجد اهمیت است، اولا: مفهوم کلیت ثانیا: روابط متقابل بین اجزا ثالثا: وجود هدف است. یعنی سه خصلت اساسی که با گرد هم آمدن آن ها، اطلاق واژه سیستم به هر موجودیتی امکان پذیر می شود.[3]
راسل ایکاف در تعریف سیستم می گوید، سیستم مجموعه ای از دو یا چند عنصر1 است که سه شرط زیر را داشته باشد:
➢هر عنصر سیستم بر رفتار و یا ویژگی های کل سیستم، موثر است.
➢بین عناصر سیستم از نظر رفتاری و نوع تاثیر بر کل سیستم، وابستگی متقابل وجود دارد. یعنی نحوه رفتار هر عنصر و نیز نحوه تاثیر هر عنصر بر کل سیستم، بستگی به چگونگی رفتار حداقل یک عنصر دیگر از سیستم دارد.
➢هر زیر مجموعه ای از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کل سیستم موثر است و این تاثیر بستگی به حداقل یک زیر مجموعه دیگر از سیستم دارد. به عبارت دیگر اجزای یک سیستم چنان به هم مرتبط اند که هیچ زیر گروه مستقلی از آن ها نمی توان تشکیل داد.تعریف فوق، یکی از تعاریف عمیق و دقیق سیستم است که درک آن نیاز به تعمق دارد. نتایجی که از تعریف فوق در مورد سیستم می توان گرفت:
➢هر سیستم، یک کل است که نمی توان آن را به اجزاء مستقل تقسیم نمود.
➢هر جزء سیستم، ویژگی هایی دارد که اگر از سیستم جدا شود، آن ها را از دست می دهد.
➢هر سیستم، ویژگی هایی دارد که در هیچ یک از اجزاء، بطور مستقل وجود ندارد.
➢وقتی سیستم به اجزاء مستقلی تقسیم شود، برخی از ویژگی های ضروری خود را از دست می دهد.
➢اگر اجزاء یک موجودیت2 با یکدیگر تعامل نداشته باشند، تشکیل یک مجموعه می دهند نه یک سیستم. به عبارت دیگر، مشخصه مهم یک سیستم، تعامل و ارتباط است و ویژگی های اصلی سیستم از تعامل اجزاء بدست می آید نه از رفتار مستقل اجزاء. [1]