بخشی از مقاله

چکیده
منظر، پدیده ای است که در دهه های اخیر به طور جدی وارد فضای علمی و حرفه ای شده و به دلیل همین نوپا بودن، چالش ها و سوالات بسیاری در حوزه تعریف آن به وجود آمده است؛ سوالاتی کلیدی همچون این مسئله که در واقع تعریف معماری منظر چیست و عناصر اصلی و روش های طراحی منظر به چه صورت می باشد؟ تخریب ها و آسیب های طبیعی پیکره مناظر نواحی طبیعی و شهری، جنگل ها، دشت ها، کوه ها، رودخانه ها و دریاها و سایر ذخیره گاه های اکولوژیک را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.در این شرایط نیاز به منابع، روشها، رویکردها و چارچوب های تحلیلی برای شناخت منظر بسیار ضروری می نماید. در این مقاله با توجه به دیدگاه سایمون بل عناصر طراحی منظر و روش های آن مورد بررسی قرار می گیرد.

واژه های کلیدی:معماری منظر، سایمون بل، اصول و روش طراحی، اکولوژیک، زیبایی شناسی

مقدمه
محیط پیرامون ما متشکل از پدیده های طبیعی مانند دشت ها، کوه ها، جنگل ها، رودخانه ها و دریاها، و توسعه های شهری و روستایی و نواحی صنعتی و کشاورزی می باشد. این پدیده ها به نوعی منظر قابل رویت در پیرامون ما را قالب منظر طبیعی و منظر انسان ساخت تعریف می کنند. انسان در رابطه نزدیک و بی واسطه ای با محیط منظر و پیرامون خویش قرار گرفته و باورها و شناخت خود را بر اساس ادراکش از این مناظر استوار می نماید. گفته شده است که انسان تنها جانداری است که آگاهانه و به عمد محیط ریست خود را تغییر می دهد تنها با صرف اینکه به اذت زیباشناختی برسد.[1]

انسان به دنبال معنادار کردن جهان پیرامون خود، برخی از فعالیت های ذهنی خویش را معطوف به منظر نموده و از طریق الگوهای آن به دنبال عمق بخشیدن به لذت زیباشناختی و سازمان دهی بصری دنیای عینی خویش می باشد. حفظ الگوها یا تبدیل آن ها به چیزی بهتر با هدف مشخص زیبایی شناختی و طراحی پایدار محیطی بایستی مدنظر طراحان منظر باشد، ضرورت شناخت الگوهای منظر و ریخت شناسی آن در بستر فرهنگی و طبیعی به منظور تدوین اصول و عناصر طراحی بصری روشن می گردد. زیرا اطلاعاتی را فراهم می کند که می توان با آن ها در خصوص حفاظت، مرمت، مدیریت و توسعه و طراحی منظر تصمیم گیری نمود.اهداف منظر بر سه زمینه زیبایی شناسی، کارکردی و خواناسازی محیط بر اساس فرهنگ و هویت افراد و جامعه شناخته می شود .[2]

- 1 واژه شناسی منظر
تعریف واژه منظر آن چنان که در کتاب های لغت آمده تصویری از طبیعت است که از دوردست در مقابل چشمان ما قرار گرفته است. واژه منظر نیز از ریشه نظر است که در فرهنگ دهخدا به معنای نگریستن در چیزی به تامل، بینش، فکر و رای آمده است.[3]این واژه که ریشه ای عربی دارد هم به معنای مورد نظر –اسم مفعول- و هم نظرگاه- اسم فاعل- فهم می شود که بیشتر به جنبه های عینی و قابل دیدن اشاره دارد.[4]

- 2 تعاریف منظر
تعاریفی در حوزه علمی در تعریف منظر وجود دارد که همه آن ها از اصول مشترکی پیروی می کنند؛ در این تعاریف، اصول یکسان بوده و در جزئیات و حوزه های نفوذ، تفاوت هایی مطرح می باشد به نحوی که در واقع مکمل یکدیگرند. سایمون بل پژوهشگر حوزه شهری در کتاب - منظر، الگو، ادراک و فرآیند - معتقد است : منظر بخشی از محیط است که می توان در یک زمان خاص به آن توجه کرد و با بسترش در محیط ارتباط داد؛ به عبارت دیگر، منظر آن قسمت از محیط است که ما در آن ساکن بوده و به واسطه ادراکاتمان درک می کنیم.[5]دکتر جهانشاه پاکزاد، منظر را آن بخش از محیط می داند که بر روی کنش و واکنش شخص و نتایج اعمال او تاثیر می گذارد. در این بخش اطلاعات بالقوه محیط به کیفیتی مستقیما محسوس تبدیل می شوند.[6]

- 3 تعامل زیبایی شناسی و اکولوژی در ادراک منظر

با توجه به رابطه نزدیک و پیچیده زیبایی شناسی و اکولوژی، شناخت ماهیت این رابطه، نقش مهمی در ادراک اکولوژی منظر دارد.دلایل زیر مشخص می سازد؛ چرا ملاحظات زیبایی شناسی به پیش بینی تغییرات منظر و دلالت های محیطی آن کمک می کند :

-اول؛ زیبایی شناسی منظر پیوندی ناگسستنی بین انسان و فرآیندهای اکولوژیکی فراهم می سازد.

-دوم؛ تجارب زیبایی شناسانه می تواند به تغییرات منظر منجر شود. تمایل به دیدن، زندگی، مشاهده مکان های زیبا و همچنین تمایل به زیباسازی مکان هایی که اساسا زشت تلقی می کنیم، بر تغییر منظر اثر می گذارد و در مقابل، این تمایلات در مدیریت و سیاسیت گزاری منظر نیز منعکس می شود.

-سوم؛ توجه به کیفیت اکولوژیکی می تواند متاثر از درک ارزش زیبایی شناختی منظر باشد. مدلول زیبایی شناسی انسان و اکولوژیکی بر یکدیگر منطبق نیست، زیرا ممکن است چیزی به نظر زیبا برسد در حالی که به لحاظ اکولوژیک ناسالم باشد.[7]

- 4 الگوها در منظر
زمینه فرهنگی، دیدگاه و ارزشی که ما برای مناظر خاص قایل ایم، هرچه باشد، ما در نهایت ساختار پایه ای آن ها را به عنوان الگو درک می کنیم. در اولین برخورد حواس با محیط، واکنش ها و پاسخ های زیباشناختی رسمی ما درگیر می شوند و به عنوان بخشی از این پاسخ به دنبال معنادار کردن ساختار ترکیب بندی آن می گردیم. بنابراین ما به دنبال الگوهای معناداری در جهان اطراف خود هستیم و می خواهیم تا اندازه لذت زیبایی شناختی را در نمونه های هماهنگ بیابیم. به جای اینکه این الگوها را به صورت تصاویر ناب، زیبا یا نازیبا ببینیم، باید منشا آن ها را بشناسیم، به ویژه اگر ما طراحی هستیم که قصد داریم آن ها را به چیز بهتری تبدیل کنیم.بنابراین اگر بتوانیم ریخت شناسی منظر را تشخیص دهیم و مفهوم زمینه فرهنگی را نیز دخالت دهیم و روندهایی را که موجب این شکل دهی شده درک کنیم، می توانیم از این اطلاعات در تصمیم گیری درباره ی آینده، حفاظت، مدیریت و توسعه منظر استفاده کنیم.[1]

پویای در منظر
شاخصه دیگر در تعریف منظر - - پویایی - - است.پویا بودن منظر نیز مبین این مطلب است که عوامل منظرین از یک سو به دلیل تغییر تصورات ذهنی مخاطب در طول زمان تغییر می کنند و از سوی دیگر به دلیل درگیری عوامل و عناصر طراحی منظر با طبیعت، رشد و نمو اجتناب ناپذیر این عناصر، موجب تحرک و پویایی منظر می شود. در توضیح این مطلب نیز می توان دیدگاه اسپیرن را مطرح کرد؛ به عقیده او " منظر پدیده ای پویا که با کمک آن می توان از گذشته و سابقه محل اطلاع یافت. در عین حال می توان با خواندن منظر آینده را پیشگویی کرد. عناصر منظر، شاخص هایی پویا و قابل تغییرند نه عناصری ثابت و مجرد. این فرآیندهایند که منظر را شکل می دهند؛ فرآیند دارای سرعت، مدت و ریتم است و منظر نیز برای موجودات قابل فهم، درک و خواندن است. منظر یک کل است و خود جزئی است از یک کل بزرگتر، زیرا منظرها درهم قرار دارند .[8]"

- 5 فرایند طراحی
طراحی همیشه با روش حل مسئله به صورت خطی انجام می گیرد، یعنی تحقیق، تجزیه و تحلیل، طراحی، با پیدایش نتیجه در مسیری منطقی و هدفدار. اولین مرحله ی فرآیند طراحی، باید با هدف مشخص کردن الگوهای یافته شده در منظرها انجام گیرد. سپس با تجزیه و تحلیل منشا الگو و فرآیندهای دیگر، شکل دهی آن ها دنبال شود. در ادامه عوامل عملکردی در زمینه ی کلیت سایت را می توان اضافه کرد. استفاده از الهام برای جهت گیری طرح از الگوهای موجود، لگام فرآیندها و کار با آن ها را در دست طراح قرار می دهد. البته طراحی، چیزی بیشتر از آرایش بصری مطلوب عناصر در کنار یکدیگر است. طراحی همچنین تعادل بین عملکرد، هزینه و زیبایی شناختی است.[9]

- 6 عناصر اساسی

الگوهایی که ما می بینیم، از ترکیب بندی ها و آرایش های عناصر متشکله متفاوتی شکل گرفته، پرواضح است که نقطه ی شروع، توصیف و طبقه بندی این عناصر متشکله است.هر جزء یا شئ از عناصر متشکله، می تواند به عنوان " قطعه ساختاری پایه " تلقی شود. بسته به اینکه ما چگونه این اشیا را مشاهده می کنیم، برای مثال براساس فاصله ی ما از آن ها، می توانیم آن ها را به عنوان یکی از چهار " عنصر پایه " قلمداد کنیم : نقطه، خط، صفحه یا حجم - بدون جهت، تنها به عنوان موقعیتی در فضا، یک بعدی، دو بعدی و در نهایت سه بعدی - . این تعریف بر مبنای ابعادی است که در هندسه ی اقلیدسی یافت می شود.

- 6 – 1 نقطه
یک نقطه به معنی واقعی کلمه، دارای بعد نیست، اما موقعیتی را در فضا مشخص می کند. بنابراین به طور مشخص می تواند با معانی ثانوی مانند تقاطع با خطوط همگرا یا لکه ای نقطه ای از نور مشخص شود. در منظر، اشیای کوچک یا دور می توانند به عنوان نقطه فرض شوند. درخت، ساختمانی کوچک و دور و .... مثال های خوبی هستند - شکل . - 1

•نقطه، جایی را در فضا مشخص می کند.

•اشیای کوچک می توانند نطه ای دیده شوند.

•ویژگی نقطه ممکن است با بیان قدرت و مالکیت همبستگی داشته باشد.

- 6 – 2 خط
در حالی که یک نقطه به صورت مشخص بدون بعد است، یک خط از گسترش یک نقطه در یک بعد به وجود می آید. برای اینکه خط از نظر بصری قابل رویت باشد، به ضخامت نیاز دارد، یا اینکه از نظر ترسیم دارای کیفیت با ویژگی خاص باشد. ه طور مثال تمیز، مبهم، نامنظم یا منقطع و ناپیوسته. بعضی از پژوهشگران بر این باورند که سلول های خاصی در مغز وجود دارند که کارشان تشخیص خطوط است. بنابراین ما قادریم با اطلاعات اندکی خطوط و حضورشان را دریابیم و وقتی خطی را می بینیم، بسیار دشوار است که دیدن آن خط را متوقف کنیم. در منظر خطوط بی شمار و حائز اهمیت اند. خطوط طبیعی را می توان در خطوط الگوی نهرها، تنه های درختان، لبه های الگوهای پوشش گیاهی، لایه های زمین شناسی و ...مشاهده نمود. خطوط می توانند ارزش های نمادین زیادی داشته باشند. شاید به دلیل اینکه مرزهای خطی مشخص کننده مالکیت، کاربری زمین یا قلمروهاست که خطوط در طول زمان بیشترین معنا را داشته اند - شکل . - 2

•گسترش نقطه در یک جهت خط را به وجود می آورد.
•خطوط می توانند صفات خاص خودشان را داشته باشند.
•خطوط طبیعی در منظر رایج و مهم اند.

- 6 – 3 سطح
شکلی که دارای دو بعد - طول و عرض - باشد سطح نامیده می شود. همچنین روی چیزها را سطح می گویند؛ در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع و حالت های مختلفی وجود دارند.[10]به طور معمول سطوح احجام سه بعدی به صورت صفحه ی دوبعدی درک می شوند. در دنیای واقعی، تعداد محدودی از سطوح " کامل " وجود دارد. سطوح کریستالی متقارن و منظم بسیار کمیاب اند. سطح آرام و ساکن یک ح.ضچه یا دریاچه، نزدیک به سطح کامل است. این ویژگی به همراه کیفیت بازتابش موجود در سطح آب ساکن، به طور هوشیارانه ای در طراحی استفاده می شود.[1]سطح می تواند بر حسب درستی خودش نیز استفاده شود - شکل . - 3

•یک خط تک بعدی اگر گسترده شود، یک صفحه دوبعدی ایجاد می کند.

•سطوح می تواند پیچ خورده یا منحنی باشند.

•سطوح می توانند به عنوان ابزاری برای بیان منظورهای دیگر به کار روند.

– 6 – 4 حجم

ما از دوبعد به سمت بعد سوم حرکت می کنیم و در نتیجه حجم به دست می آوریم. دو نوع حجم وجود دارد :

-حجم توپر - بسته - ، جایی که عنصر سه بعدی یک حجم یا توده را در فضا شکل می دهد.
- حجم باز، جایی که یک حجم از فضا توسط عناصر دیگری مانند سطوح، محصور می شود.
احجام توپر می توانند هندسی باشند. احجام اقلیدسی مانند مکعب، چند وجهی، کره و مخروط نمونه های کلاسیک احجام توپرند. احجام توپر نامنظم بسیار رایج اند. برخی ممکن است گرد و نرم باشند، درحالی که برخی دیگر زاویه دار و خشک اند. ساختمان های تکی یا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید