بخشی از مقاله

یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده از اصطلاحاتی هستند که که بیش از دو دهه از طرح آن توسط گریس آرجریس نظریه پرداز بزرگ عرصه مدیریت وپدر یادگیری سازمانی می گذرد. یادگیری سازمانی، توانایی سازمان ، به عنوان یک کل برای کشف خطاها و اصلاح آن ها وسازمان یادگیرنده حلقه مکمل انواع یادگیری فردی،گروهی، میان گروهی و سازمانی است .هدف این مقاله توصیف سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در مدیریت آموزشی می باشد.روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به روش توصیفی به موضوع پرداخته شده است .

نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که سازمان ها در طول زمان می آموزند، تغییر می کند و عملکردهایش متحول می شوند . موفّقیتشان ، بستگی به توان یادگیرندگانی دارد که درگیر فرآیند یادگیری دائمی هستند. همچنین سازمان ها برای اینکه بتوانند خود را در محیط متغییر امروزی حفظ نمایند، نیاز دارند از ساختارهای ساکن و غیر پویا خارج شده و به سمت سازمان های یادگیرنده پیش روند با دگرگونی ها و تحولات هماهنگ شوند و به یادگیری به عنوان پدیده ای ارزشمند بنگرند.

-1مقدمه

با توجه به تغییرات سریع و رقابت شدید،جهانیسازی،گسترش تکنولوژیهای جدید،انفجاردانش،تغییرات جمعیتشناختی،افزایش تنوع جنسیتی و نژادی،و افزایش فاصله بین ثروتمندان و فقرا - لیکی1، - 2005همچنین در جهت بقا و احیای مجدد سازمانها - برندز و لامرس2 ، - 2010و موفقیت در محیط کسبوکار سازمانها بایدهمیشه آماده تطبیق خود با محیط باشند و واکنش مطلوب و بهموقع به تغییرات نشان دهند.

یکی از این ابزار در مواجه با تغییرات یادگیری سازمانی است . یادگیری سازمانی فرآیندی است که به رشد و توسعه دانش سازمانی - محمودی، - 1390و افزایش سرعت سازمانها در دنیای پیشبینی ناپذیر امروزی منجر شده است - هی چانگ3 ،. - 2010هدف از یادگیری نه تنها افزایش دانش و مهارت کارکنان است بلکه باعث توسعه و رشد سازمان و ایجاد سازمان یادگیرنده پویا و انعطاف پذیر است - سادات وسادات4،. - 2016

سازمانها برای موفقیت و بقای خود نیازمند ایجاد موقعیت، سیستم و ساختاری هستند که هم از ظرفیت و تعهد نیروی انسانی خود برای یادگیری مستمر در تمام سطوح سازمان بهره ببرد و هم منجر به اکتساب مستمر و کاربرد مؤثر دانش جدید شود. برهمین مبنا سازمان یادگیرنده به عنوان مفهوم و استراتژی جدیدیاست که وارد مدیریت شد ه است - علیپور وهمکاران ، - - 2011مارسیک و واتیک5، - - 2003دمرس 6،. - 2009 سنگه - - 1990 سازمان یادگیرنده را اینگونه تعریف می کند :سازمانی که در آن لازم نیست یادگیری را فرا بگیرید، بدین علت که یادگیری خود به خود به بافت سازمان تزریق می شود . سازمان یادگیرنده گروهی از افراد هستند که بطورمداوم ظرفیت خود را برای آنچه که می خواهندخلق کنند افزایش می دهند.

با توجه به نقش استراتژیک یادگیری سازمانی درایجاد سازمانی یادگیرنده وترویج اهداف اصلی سازمان مقاله حاضر به بررسی ادبیات مربوط به یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده و فرایند یادگیری سازمانی و سطوح مختلف یادگیری سازمانی و ویژگهای سازمان یادگیرنده و موانع و پیامدهای نادیده گرفتن یادگیری سازمانی پرداخته و در نهایت با ارایه راهکارهایی در خصوص نحوه غلبه برموانع یادگیری سازمانی چشم انداز جدیدی را برای مدیران سازمانها در جهت افزایش بهروری ترسیم می نماید .

-2 یافته ها

یادگیری سازمانی یکی از روش هایی است که کمتر از دو دهه است در سازمان ها به آن توجه شده است. اما برخی بر این باورند که توجه محافل دانشگاهی به چگونگی یادگیری سازمانها به دهه 1950 باز می گردد . صرف نظر از تاریخ دقیق شروع بحث یادگیری سازمانی، این موضوع تا اواخر دهه1970 توجه چندانی را به به خود جلب نکرد. در این هنگام بود که تعدادی از نظریه پردازان، فعالیّت های خود را بر یادگیری سازمانی متمرکز کردند - آرجریس1997 7؛ آرجریس و شون1، - 1978اگرچه. فعالیّت های تحقیقاتی در دهه 1980 نیز روی این موضوع ادامه داشت، در دهه 1990 موضوع یادگیری سازمانی تنها یکی از موضوعات مطرح در گرایش های مختلف رشته مدیریت مثل استراتژی و مدیریت تولید بود و از آن تاریخ به بعد بحث یادگیری سازمانی تحت الشعاع مباحث جدید مدیریتی از جمله موضوع سازمان های یادگیرنده قرار گرفت.

تعاریف یادگیری سازمانی

یادگیری سازمانی از یک سو یکی از ابزارهای سازمان یادگیرنده برای مقابله با چالشهای روبه رو به منظور آمادگی برای تغییروایجاد توانایی و پاسخگویی و تعریف مشکلات تجاری آینده و کسب مزیت رقابتی است - کولیلانگا وهمکاران2، 2010 - .آرمسترانگ3 ، - - 2008یکی از فعالیتهای کلیدی منابع انسانی را یادگیری و توسعه نیروی انسانی عنوان کرده است .یادگیری سازمانی مجموعهای از اقدام های سازمانی مانند کسب دانش، توزیع اطلاعات، تفسیر اطلاعات و حافظه که به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه بر تحول مثبت سازمانی اثر می گذارد، می باشد - تمپلتون وهمکاران4،. - 2002 یادگیری سازمانی یکی از ابزارهای کسب مزیت رقابتی برای سازمان های کنونی در مدیریت استراتژیک به شمار می آید، همه سازمان ها یاد می گیرند و به این معنا با دنیای متغیر اطراف خود کنار می آیند.

اما برخی از سازمان ها سریع تر و اثربخش تر از همتایان خود می آموزند - علامه و مقدمی، . - 1389 در یادگیری سازمانی, اعضای سازمان در حالت جمعی و با حالتی همکاری جویانه از تجربیات یکدیگر بهره می گیرند و به طور جمعی داده ها, اطلاعات و دانش را بین خود توزیع می کنند. - میرکمالی,. - 1389طبرسا، ابدالی و حاتمی - - 1390 معتقدند که یادگیری سازمانی، سازمان را در راستای خلق دانش سودمند، به منظور دستیابی به اهداف بهره وری و نوآوری از راه تسهیم تجربیات هدایت می کند.

فرایند یادگیری سازمانی مطابق با مدل هابر - 1999 -  

-1کسب دانش: یادگیری زمانی اتفاق می افتد که سازمانی دانش لازم را کسب کندکسب دانش و اطلاعات از طریق محیط ، استفاده از سیستم های اطلاعاتی برای ذخیره کردن اطلاعات و بازیافت اطلاعات وانجام تحقیقات و اجرا صورت می گیرد. یادگیری تنهادر نتیجه استفاده اطلاعات خارج از سازمان رخ نمی دهد بلکه در نتیجه تنظیم دوباره اطلاعات موجود، اصلاح ساختارهای اطلاعاتی ، و اصلاح وساخت تئوری ها رخ می دهد . برای استفاده از دانش همچنین می توان از سیستم های بررسی محیط اطلاع رسانی و فیلترهای هوش استفاده نمود.

-2توزیع اطلاعات: در این فرآیند اطلاعات سازمان در بین واحد ها و افراد سهیم می شود. توزیع و انتشار اطلاعات اشاره به فرآیندی دارد که یک سازمان، اطلاعات را بین واحدها و اعضا ء تقسیم می کند و به این وسیله آموزش را توسعه می دهد و دانش یا درک جدیدی ر ا ایجاد می کند. دانش به شکل اطلاعات، نامه ها ، یادداشت ها، مکالمه های غیر رسمی و گزارشات جمع آوری شده و توزیع می گردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید