بخشی از مقاله

چکیده:

مقوله منظر شهری به عنوان یک مبحث بین رشته ای که تحت تأثیر رشته های معماری، طراحی شهری، برنامه ریزی شهری، معماری منظر، طراحی محیط، روانشناسی محیط و تعدادی دیگر از رشته های وابسته مطرح می باشد، جایگاه خاصی در عرصه شهرسازی پیدا نموده است. مستقیماً محسوس تبدیل می شوند؛ یعنی منظر شهر عنیت قابل ادراک و فضای مورد ادراک از واقعیت موجود شهر پیرامونمان است. منظر شهر واسطه ای میان انسان و پدیده شهر و تبلور بصری و معنایی اجزای تشیکل دهنده فضا است که یکی از اجزای آن خیابانها هستند. خیابان، مهمترین عنصر کیفی و کمی در تشکیل سازمان فضایی شهر محسوب می شود.

بحث منظر شهرها به ویژه امروزه با مطرح شدن نگرش های جدیدخصوصاً رویکردهای تعاملی و توجه به تأثیرات متقابل محیط برانسان و انسان بر محیط اهمیت بیشتری یافته است و این در حالی است که مشخص شده، منظر شهری که بتواند تصویر واضحی از خود به جا بگذارد، می تواند نقشی اجتماعی نیز داشته باشد؛ چرا که به مردم کمک می کند بدانند در کجا هستند و در نتیجه محیط را خوانده، به نحو مطلوب تری فعالیتشان را تنظیم کنند و حتی می تواند خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی را افزایش دهد.

مقدمه

در دهه های اخیر، از سوی بسیاری از صاحب نظران، انتقادات جدی و اساسی زیادی در مورد شهرسازی معاصر جهان که عمدتا بر اساس تفکرات شهرسازی مدرن شکل گرفته، مطرح شده است. لبه تیز این انتقادات بیشتر متوجه کیفیات کالبدی فضایی نامطلوب حاصل از این نظام شهرسازی است که از یک طرف به ایجاد ناهنجاری های روانی رفتاری و کاهش فعالیت های اجتماعی و از طرف دیگر به کاهش کیفیت محیط شهری و افول ارزش های اجتماعی، فرهنگی و بصری در فضاهای شهری منجر شده است.

شهر مجموعه ای فرهنگی کالبدی است که براساس نیازها،فعالیت ها و رفتارهای ساکنین آن شکل گرفته وانسان ها بسته به نیازهای فردی یا گروهی خود فعالیت کرده و الگوهای رفتاری خاص خود را عرضه می کنند وشهر و فضاهای مختلف آن بستر یا ظرفی هستند برای اینگونه اتفاقات بالتبع فضاها و خصوصیات آنها وابستگی شدیدی به نحوه فعالیت والگوهای رفتاری استفاده کنندگان آنها دارند و نیز فضاها بر فعالیت ها و رفتارهای ساکنین تاثیر می گذارند.کیفیت محیط شهری جزو مفاهیم محوری دانش شهرسازی و بخصوص طراحی شهری است که متاسفانه در حال حاضر در کشور ما مورد بی توجهی قرار گرفته و شهرهای ما از بحران کیفیت رنج می برند.طبق نظر لینچ هدف نهایی دانش طراحی شهری،ارتقای محیط کالبدی و از آن طریق ارتقا بخشیدن کیفیت زندگی شهروندان می باشد.

- گلکار، - 43 :1378 شهر کهک مرکز بخش نوفل لوشاتو در شهرستان قم از استان قم قرار دارد و پیشینه ای ارزشمند دارد و از 4 محله به نام های محله پایین، شهرک، عمران آباد و چاله حمام تشکیل شده است که یکی از محله های قدیمی، چاله حمام است که دارای بافتی ارگانیک و متراکم بوده و منزل ملاصدرا ،فیلسوف معروف در این محله قرار دارد. متاسفانه امروزه به دلیل بی توجهی به بافت و هویت شهر ،مشکلات عدیده ای در سیما و منظر شهر مذکور ایجاد شده است و بحران کیفیت های فضایی بافت این شهر از معضلاتی است که مستلزم تامل عمیق و چاره جویی می باشد. در این راستا معبر تاریخی ملاصدرا از شهر کهک انتخاب شده و طرح ساماندهی منظر و هویت و محیط بافت آن تهیه شده است.

1.    روش تحقیق

پژوهش ارائه شده تحقیقی کاربردی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای ومیدانی بوده و در مورد خیابان ملاصدرا که از طریق مشاهده و تحقیق میدانی برداشت اطلاعات شده است.

2.    منظر شهری

با قبول شهر به عنوان موجودی زنده، دیگر نمی توان تنها به ابعاد ظاهری آن نگریست . پدیدهای در شهر حضور دارد که شاخص ونماد درجه کیفیت تمدن و روحیات جمعی اقوام و ملت ها و حاصل تصمیمات و تصورات مردم آن شهر است. این پدیده کیفی،محصول اتفاقی و یا خارج از قوانین و قواعد انسان فهم، محصول عمل شاعرانه و یا توهمات نیست بلکه حاصل عمل ارادی ساکنین شهر است و به عنوان عنصری"حامل معنا"برای زندگی بخشیدن به شهر لازم است.

شهر علاوه بر عناصر کالبدی، شامل نمادها، سمبلها، معانی و رموزی است که مردم براساس نقشها و انگیزه ها و ذهنیات و دیگر عوامل درونی، آن را درک می کنند. از نگاه شولتز، احساس فضا و درک محیط با خاطرات عجین شده است، وی بخشی از معانی مکان را در تجربه ها و حالات روحی انسان جستجو می نماید. برای او مکان، همان فضای زنده است. زنده بودن هم به معنای خاص و هم به معنای عام ]شولتز. [73:1382 هنگامی که در مقابل بناهای شهر می ایستیم، کالبد موجود از طریق تجربه های متنوعی که در فضا روی آن صورت می گیرد، در قالب ماهیتی غیرقطبی - عینی - ذهنی - توجیهی را دال بر چگونگی فرایند تحولات در شهر ارائه می دهد.

پس کالبد شهر نمادی انتزاعی یا نمایشی نیست، بلکه همواره با حضور در زندگی روزمره با ذهن ساکنین پیوند می خورد و موجودی واقعی می شود که قابل درک است . "تانکیس" به نقل از "ادوارد کیسی" در بازدید از زادگاهش می نویسد : "فهمیدن این مکان به صورت کم و بیش مطمئنی خاطراتی را برای من نگاه میدارد. این خاطرات همان قدر به مکان وابسته اند که به ذهن وجسم من تعلق دارند و در حضور من انتشار می یابند.

]تانکیس به نقل از کیسی، .[190:1388 با این دید، خاطره یک عمل مجسم شده است که به حضور در مکان وابسته است. شهرها چه به عنوان محصولی اجتماعی و چه به عنوان محصولی فیزیکی، دارای"عینیتی" هستند که وجود دارند و آثار آن ورای ادراک فردی آنها، واقعی و به معنای کامل کلمه مشخص است. با این وجود، تجربه بودن در شهر می تواند مرز عینیت و ذهنیت را در لذتبخش ترین یا هراس انگیزترین طرق، مبهم و تار باشد ]همان : .[ 202 در این دیدگاه، کالبد شهر خطوط اندیشه را دنبال میک ند، ذخایر معانی در شهر پنهان است، سکون به خاک سپرده می شود و خاطرات شکل می گیرند. "سک" از نظریه پردازان حوزه شهر، - 1980 در تحقیقاتش درباره مفاهیم فضا، هر دوجنبه مطلق و رابطه ای فضا را معانی عینی فضا میداند که از رویکردهای ذهنی به آن متمایز است.

او به دو مجموعه از تمایزات اتکا می کند تا چارچوبی کلی را پدیدآورد: تمایز میان عین و ذهن و تمایز میان ماده و فضا. در مقابل، "لفور"، برای از بین بردن دوگانگی سنتی میان فضای واقعی و ذهنی،مفهوم فضای اجتماعی را مطرح می کند. وی بر این عقیده است که ابعاد ذهنی، فیزیکی و اجتماعی فضا را نباید منفک از یکدیگر نگه داشت و بدین ترتیب شروع به ارائه نظریه "یکتاگرایانه" فضا می کند. لفور فضای اجتماعی را محصول اجتماعی میداند.

او می نویسد : "هر جامعه و شیوه تولیدی، تولیدکننده فضای خاص خودش است. تنها با چنین درکی است که میتوان با دوگانگی میان فضای ذهنی و واقعی برخورد کرد" ]مدنی پور، .[ 1387 رابطه تعاملی شهر با تاریخ، بستری به نام فرهنگ شهر را به وجود میآورد که زندگی شهروندان در آن جاری است واساساً کیفیت موجود در شهر برخاسته از همین بستر است. احساساتی که مردم نسبت به شهرهایشان دارند در اثر گذشت تاریخ و تجربه است که پررنگ می شود وگرنه کالبد بدون تجربه تاریخ تنها و تنها می تواند فرم زیبا داشته باشد. اراده انسان در شهر است که ماهیتی کیفی را در بستر زمان و مکان جاری می کند.

3.    هویت و چیستی آن

1.    واژه شناسی هویت

در فلسفه، هویت به حقیقت جزئیه تعریف شده است . یعنی هرگاه ماهیت با تشخیص لحاظ و معتبر شود، هویت گویند؛ هویت به معنی وجود خارجی است و مراد تشخیص است. هویت گاه بالذات و گاه بالعرض است ]معین، .[ 5288:1371 بهزادفر در کتابِ هویت شهر، می نویسد : "در لغتنامه دهخدا نیز در بیان ریشه و اصل کلمه هویت، لفظ "هو" آورده شده است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید