بخشی از مقاله


سبک هاي تصمیم گیري مدیران و رابطه آن با عملکرد شغلی آنها در مدارس متوسطه شهربیرجند


چکیده

یکی از چالشهاي مدیران در طول زمان، تصمیمگیري میباشد. تصمیمگیري بهعنوان کارکردي مدیریتی و سازمانی میتواند میزان اثربخشی سازمان را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سبکهاي تصمیمگیري مدیران و رابطه آن با عملکرد شغلی در مدارس متوسطه شهر بیرجند انجام شده است. این پژوهش از نظر نحوه گردآوري دادهها توصیفی-همبستگی و برحسب هدف، کاربردي محسوب میشود. جامعه آماري آن مدیران و معاونان مدارس متوسطه دخترانه شهر بیرجند بوده و با استفاده از نمونهگیري تصادفی ساده براساس جدول کرجسی و مورگان،97 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد که سبک غالب تصمیمگیري، »شهودي« میباشد و مدیران از نظر عملکرد شغلی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. در روابط بین سبکهاي تصمیمگیري، بین سبک آنی با سبکهاي اجتنابی و شهودي رابطه معناداري وجود دارد. همچنین نتایج نشاندهنده عدم همبستگی بین سبکهاي تصمیمگیري و عملکرد شغلی میباشد و بین سبک عقلانی باسابقه مدیریتی و اجرایی مدیران رابطه معناداري وجود دارد.

کلمات کلیدي: سبکهاي تصمیمگیري، عملکرد شغلی، مدیران مدارس.


1. بیان مسئله

فعالیت در همه سازمانها از جمله در سازمانهاي آموزشی نیازمند اتخاذ تدابیر و راهحلهاي گوناگون و مستمر است بر این اساس میتوان گفت که یکی از نیازهاي اساسی در سازمانها همواره پرداختن به مقوله تصمیمگیري میباشد. تصمیمگیري را میتوان اینگونه تعریف کرد: تصمیمگیري فرایند انتخاب بهترین گزینه براي رسیدن به هدف است .[1] بارنارد معتقد است که تصمیمگیري در سازمانها، یکی از خصوصیات بارز رفتار و اعمال انسانی است و میتوان با روشن ساختن آن کارهاي سازمانی را بهتر درك کرد .[2] مرور نوشتههاي صاحبنظران مدیریت چون سایمون مبین این واقعیت است که تصمیمگیري با مقوله مدیریت بسیار نزدیک و در بعضی جاها برابر با آن است .[3]

یکی از جنبههاي مهم مدیریت تصمیمگیري است که در تعیین خطمشیهاي سازمان، در تدوین هدفها، طراحی سازمان، انتخاب، ارزیابی و در تمامی افعال و اعمال مدیریت نقش برجستهایی دارد .[4] دراکر نیز بیان میدارد: تأکید مدیریت آینده بر فراگرد تصمیمگیري و درك این فراگرد است. همه مدیران با فراگرد تصمیمگیري سروکار دارند، زیرا حرفه آنها چنین اقتضا میکند .[5] مدیران همواره بنابر ضرورت شغلی در انجام تمامی وظایف خود با شرایطی مواجهه میشوند که لزوم اتخاذ تصمیم از جانب آنان ضروري است. البته مدیران تصمیمات خود را به سبکهاي مختلف اتخاذ میکنند که سبک تصمیمگیري آنها بیانگر الگوي عادتی است که آنها در هنگام تصمیمگیري مورد استفاده قرار میدهند .[6]

محققان سبکهاي تصمیمگیري متفاوتی را ارائه نمودهاند. از جمله این محققان، اسکات و بروس (1995) هستند که پنج سبک تصمیمگیري مدیران را که شامل تصمیمگیري عقلایی، شهودي، اجتنابی، آنی و وابستگی است، را مطرح نمودهاند .[6]

تصمیمگیري عقلانی: در تصمیمگیري عقلانی هدف یافتن بهترین راه از میان طرق ممکن است. براساس این شیوه، تصمیمگیرنده قادر است کلیه طرق ممکن را احصا کند و بهترین راه را از میان آنها برگزیند. شیوه عقلانی تصمیمگیري، بر این مفروضات استوار است که هدفها و مشکلات همواره بهطور روشن و واضح قابل بیاناند، ذهن انسان میتواند بهطور منطقی و عقلانی بر تمامی راهحلها احاطه یابد و بهترین را انتخاب کند، اطلاعات مورد نیاز، قابل جمعآوري و در دسترس تصمیمگیرندهاند و در نهایت عوامل مؤثر بر تصمیمها و نتایج آنها را میتوانیم به نحوي قابل سنجش سازیم و در اغلب اوقات به صور کمی نشان دهیم .[4] تصمیمگیري شهودي: تصمیمگیري شهودي، فرایند ناخودآگاهی است که از درون تجربهي تلخیص شده پدیدار میشود .[7] در این شیوهي تصمیمگیري فرد تصمیمگیرنده منطق روشنی در رابطه با درست بودن تصمیم خود ندارد، بلکه با تکیه بر بینش و فراست درونی خود آن چیزي را که فکر میکند درست است انجام میدهد. تصمیمگیري آنی: این سبک بیانگر احساس اضطرار تصمیمگیرنده و تمایل وي به اخذ تصمیم نهایی در کوتاهترین و سریعترین زمان ممکن است. به عبارت دیگر مدیرانی که از سبک تصمیمگیري آنی برخوردارند در هنگام مواجه شدن با موقعیت تصمیمگیري بلافاصله و بیدرنگ تصمیم اصلی خود را اتخاذ میکنند .[6] به عبارت دیگر تصمیمات آنی تصمیمات ناگهانی و ضربه هستند .[8] تصمیمگیري اجتنابی: به تعویق انداختن، در حال حرکت به عقب و نفی در تصمیمگیري را تصمیمگیري اجتنابی میگویند .[8] افرادي که از سبک تصمیمگیري اجتنابی برخوردارند در هنگام مواجه با مسئله (مشکل یا فرصت) تا آنجا که امکانپذیر باشد تصمیمگیري را به تعویق انداخته و از هرگونه واکنش نسبت به مسئله رخ داده طفره میروند. بنابراین سبک تصمیمگیري اجتنابی را میتوان تلاش و تمایل فرد تصمیمگیرنده به اجتناب از اتخاذ هرگونه تصمیم و تا حد امکان دوري از موقعیتهاي تصمیمگیري تعریف نمود .[6] سبک تصمیمگیري وابستگی: این سبک بیانگر عدم استقلال فکري و عملی تصمیمگیرنده و تکیه بر حمایتها و راهنماییهاي دیگران در هنگام اتخاذ تصمیم است .[6] فرد در سبک تصمیمگیري وابسته به دلیل نقص در آگاهی و عدم دریافت اطلاعات، در هنگام تصمیم از مشکل برخوردار است و به کمک و نظارت نیازمند است .[9]

در رابطه با سبکهاي تصمیمگیري مدیران پژوهشهایی صورت گرفته است که برخی از آنها رابطه بین این سبکها را سنجیده و برخی دیگر عوامل مرتبط با این امر را مورد توجه قرار دادهاند. دو پژوهش، رابطه بین سبکهاي تصمیمگیري مدیران را سنجیده است آن دو عبارتند از: رابطه بین سبکهاي تصمیمگیري مدیران در سازمانهاي دولتی [10]، بررسی سبکهاي تصمیمگیري مدیران دانشگاه [11] و در پژوهشهاي دیگر این سبکهاي تصمیمگیري را با متغیرهایی مانند هوش فرهنگی [12]، بهداشت روانی کارکنان [13] سنجیدهاند. از نتایج پژوهشها میتوان اینگونه برداشت کرد که هر یک از افراد از سبکهاي متفاوتی پیروي میکنند، با توجه به این تفاوت در سبکهاي تصمیمگیري، میزان موفقیت مدیران و عملکرد شغلی آنها در سازمانها نیز متفاوت خواهد شد.

اسپکتور بیان میکند که مردم زمانی میتوانند در مشاغل خود به خوبی عمل کنند که از توانایی و انگیزش لازم براي داشتن عملکرد مناسب بهرهمند باشند .[14] عملکرد شغلی بهعنوان ارزشهاي کلی مورد انتظار سازمان، تکههاي مجزاي رفتاري تعریف شده است که یک فرد در طول یک دوره مشخص از زمان انجام میدهد. عملکرد شغلی مجموعهاي از الگوهاي رفتاري و عملکردي شامل دانش، مهارتها، شایستگی مدیریت، وجدان و تواناییهاي ادراکی در محیط شغلی است .[15] بهطورکلی عملکرد شغلی، بهصورت بازده افراد طبق وظایف قانونی مقرر تعریف شده است و میزان و حدود موفقیت یک کارمند را در اجراي وظایف شغلی و تکالیف رفتاري مورد انتظار بیان میکند .[16] ارتقا عملکرد شغلی یکی از مهمترین اهدافی است که مدیران سازمانها در پی آن هستند چرا که ارتقا بهرهوري را در جامعه فراهم میسازد .[17]

مدیریت ایجادکننده رابطه حیاتی میان پیشرفت اقتصادي، ثمربخشی سازمانی و عملکرد نیروي انسانی است. زیرا عملکرد مدیران و سبک رهبري و مدیریت آنها بر عملکرد و کیفیت عملکرد نیروي انسانی تأثیر میگذارد و کیفیت عملکرد نیروي انسانی موجود در هر سازمان مهمترین عامل تعیینکننده ثمربخشی فعالیتهاي آن سازمان است .[18] بهطورکلی میتوان گفت عملکرد خوب، بهرهوري سازمان را بالا میبرد که در نهایت به افزایش اقتصاد ملی منجر میشود. از جمله پژوهشهایی که در زمینه عملکرد شغلی انجام شده است عملکرد شغلی را با متغیرهایی مانند تأثیر منفی استرس 19]؛[20، حمایت اجتماعی و سلامت روان [21]، احساس انسجام و عزتنفس [22]، ابتکار شخصی، جهتگیري مذهبی و سرمایه اجتماعی سازمان [23]، وجدان کاري [24]، کیفیت زندگی کاري [25] و هوش سازمانی [26] سنجیدهاند. بهطورکلی مدیران بنا به ضرورت حرفهاي، تصمیم-

گیرنده هستند .[27] تصمیمگیري بهعنوان کارکردي مدیریتی و سازمانی میتوانند میزان اثربخشی سازمان را تحت تأثیر قرار دهد. سبکهاي مختلفی براي تصمیمگیري وجود دارد و هر مدیر بر مبناي آن، به سبک ویژهاي تصمیمگیري میکند. انتخاب سبک تصمیمگیري مناسب و همچنین عملکرد شغلی مناسب در هر موقعیت، عامل بسیار مهمی براي موفقیت مدیر و اثربخشی سازمان است. بنابراین بررسی سبکهاي تصمیمگیري مدیران و عملکرد شغلی آنها در میان مدیران توجیه مییابد.

لازم به ذکر است که انجام چنین پژوهشهایی میتواند همگان از جمله مدیران مدارس را متوجه اهمیت سبکهاي مختلف تصمیمگیري نماید. بدیهی است که این کار نتایج سودمندي را براي مدارس به ارمغان میآورد زیرا میتواند در بهبود کیفیت تصمیمات مدیران مدارس نقش داشته و در پیشبرد برنامههاي اجتماعی، فرهنگی، علمی نهایتاًو موفقیت مدارس تأثیر به سزایی داشته باشدمضافاً. انجام اینگونه پژوهشها میتواند به غناي پژوهشی در این زمینه بیفزاید.
2. روششناسی
این پژوهش از نظر نحوه گردآوري دادهها و روش، از نوع توصیفی- همبستگی و برحسب نوع، یک پژوهش کاربردي میباشد. جامعه آماري مورد نظر، شامل کلیه مدیران و معاونان مدارس متوسطه دخترانه که در سال تحصیلی 92-93 در این مقطع مشغول به خدمت هستند میباشد که تعداد آنان 130 نفر میباشد و با استفاده از روش نمونهگیري تصادفی ساده، نمونه مورد نظر که تعداد آن براساس جدول کرجسی و مورگان97 1 نفر برآورد شده است؛ انتخاب گردیده است.

براي گردآوري اطلاعات در زمینه سبکهاي تصمیمگیري مدیران، از پرسشنامه سبک تصمیمگیري مدیران که براي اولین بار توسط اسکات و بروس (1995) ساخته شده و در مورد عملکرد شغلی از پرسشنامههاي عملکرد شغلی پاترسون (1992) استفاده شده است .روایی پرسشنامه هاي سبک تصمیم گیري مدیران و عملکرد شغلی به لحاظ محتوا تایید و پایایی آن ها به روش آلفاي کرونباخ به ترتیب معادل 0/80 و 0/90 بدست آمده است.
براي توصیف و تجزیهوتحلیل اطلاعات از روشهاي آمار توصیفی (جداول فراوانی)، آمار استنباطی (تی تک نمونهایی و همبستگی) و از ابزار spss استفاده گردیده است.

3. نتایج و یافتههاي پژوهش

براساس شاخصهاي توصیفی، افراد نمونه %8/2 داري مدرك فوقدیپلم و پایینتر، %79/4 لیسانس و %12/4 فوقلیسانس و بالاتر بودند. %20/6 پایین 5 سال، %29/9 بین 10-5 سال، %22/7 بین 15-11 سال و 15 %26/8 سال به بالا سابقه مدیریتی و اجرایی داشتند. %2/1 پایین 5 سال، %6/2 بین 10-5 سال، %9/3 بین15-11 سال و 15 %82/5 سال به بالا کل سابقه خدمت داشتند.
سؤال اول: وضعیت عملکرد شغلی مدیران مقطع متوسطه چگونه است؟
جدول 1 نتایج توصیفی و جدول 2 نتایج آزمون تی عملکرد شغلی مدیران را نشان میدهد.
با توجه به جداول فوق، میانگین عملکرد شغلی مدیران مدارس متوسطه 3/70 و مقدار آماره آن، معادل 16/97 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد؛ بنابراین نتایج حاکی از آن است که عملکرد شغلی از سطح متوسط بهطور معناداري بالاتر است و از وضعیت مطلوبی برخوردار است.

سؤال دوم: وضعیت سبکهاي تصمیمگیري مدیران مقطع متوسطه چگونه است؟
جدول 3 نتایج توصیفی و جدول 4 نتایج آزمون تی سبک تصمیمگیري عقلانی مدیران را نشان میدهد.

با توجه به جداول فوق، میانگین سبک تصمیمگیري عقلانی مدیران مدارس متوسطه 17/68 و مقدار آماره براي این سبک، معادل 8/40 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد. بنابراین نتایج حاکی از آن است که سبک تصمیمگیري عقلانی از سطح متوسط بهطور معناداري بالاتر است. جدول 5 نتایج توصیفی و جدول 6 نتایج آزمون تی سبک تصمیمگیري شهودي مدیران را نشان میدهد.

با توجه به جداول فوق، میانگین سبک تصمیمگیري شهودي مدیران مدارس متوسطه 17/97 و مقدار آماره براي این سبک، معادل 9/68 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد. بنابراین نتایج حاکی از آن است که سبک تصمیمگیري شهودي از سطح متوسط بهطور معناداري بالاتر است. جدول 7 نتایج توصیفی و جدول 8 نتایج آزمون تی سبک تصمیمگیري اجتنابی مدیران را نشان میدهد.
با توجه به جداول فوق، میانگین سبک تصمیمگیري اجتنابی مدیران مدارس متوسطه 12/4 و مقدار آماره براي این سبک، معادل -6/25 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد. بنابراین نتایج حاکی از آن است که سبک تصمیمگیري اجتنابی از سطح متوسط بهطور معناداري پایینتر است. جدول 9 نتایج توصیفی و جدول 10 نتایج آزمون تی سبک تصمیمگیري آنی مدیران را نشان میدهد.

با توجه به جداول فوق، میانگین سبک تصمیمگیري آنی مدیران مدارس متوسطه 12/52 و مقدار آماره براي این سبک، معادل -7/27 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد. بنابراین نتایج حاکی از آن است که سبک تصمیمگیري آنی از سطح متوسط بهطور معناداري پایینتر است.جدول 11 نتایج توصیفی و جدول 12 نتایج آزمون تی سبک تصمیمگیري وابستگی مدیران را نشان میدهد.

با توجه به جداول فوق، میانگین سبک تصمیمگیري وابستگی مدیران مدارس متوسطه 10/03 و مقدار آماره براي این سبک، معادل 5/43 با درجه آزادي 96 و سطح معناداري 0/001 میباشد. بنابراین نتایج حاکی از آن است که سبک تصمیمگیري وابستگی از سطح متوسط بهطور معناداري بالاتر است.
نتایج جداول بالا نشاندهندهي این است که سبک تصمیمگیري شهودي با میانگین 17/97 از نظر میزان استفاده در نمونه هدف در رده نخست و سبک عقلانی با میانگین 17/68، سبک آنی با میانگین 12/52، سبک اجتنابی با میانگین 12/49 و وابستگی با میانگین 10/03 در ردههاي بعدي قرار دارند.

فرضیه اول: بین سبکهاي تصمیمگیري و عملکرد شغلی مدیران مدارس متوسطه رابطه معناداري وجود دارد.
در جدول 13 نتایج ضرایب همبستگی بین سبکهاي تصمیمگیري و عملکرد شغلی مدیران ارائه شده است.

جدول .13 نتایج ضرایب همبستگی سبکهاي تصمیمگیري با عملکرد شغلی

نتایج جدول 13 و مقادیر ضرایب همبستگی و سطح معنیداري نشاندهنده عدم همبستگی سبکهاي تصمیمگیري با عملکرد شغلی میباشد.

فرضیه دوم: بین سبکهاي تصمیمگیري رابطه معناداري وجود دارد.
در جدول 14 نتایج ضرایب همبستگی بین سبکهاي تصمیمگیري مدیران ارائه شده است.
جدول .14 نتایج ضرایب همبستگی بین سبکهاي تصمیمگیري

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید