بخشی از مقاله
چکیده
موضوع چندفرهنگگرایی بحث در مورد افرادی است که به عنوان اعضای یک گروه شناخته شدهاند که در پی کسب حقوق گروهی برای به رسمیت شناختن و محافظت از گروه خویش هستند.مسئله رایج در چندفرهنگگرایی این است که نتوانیم تنوعات هویتی را با اصولی واحد مورد حکمرانی قرار دهیم. به زعم محققان،جامعه ایرانی نیز در زمره جوامع چندفرهنگی قابل دستهبندی است،زیرا در مناطق جغرافیایی آن تنوعات فرهنگی بیشماری نهفته است.برای نمونه،مناطق غربی ایران دارای تنوعات فرهنگی و زبانی بالایی است و ما شاهد حضور اقوام و اقلیتها و هویتهای متعددی هستیم که هر یک صاحب فرهنگ،ارزشها و سُنتهای مختصِ به خود هستند.
چنین تنوعی بطور همزمان میتواند زمینهساز فرصتها و برخی محذورات باشد.پرسش این است که چگونه میتوان تنوعات و تکثر فرهنگی موجود در محیط های چندفرهنگی - با تاکید بر استان کرمانشاه - را از چالشها و محذوریتها به فرصت مُبدل نمود؟.در پاسخ میتوان گفت که در پرتو ایده سیاست شناسایی یا اعتباربخشی میتوان تنوعات موجود را مورد شناسایی قرار داد و ضمن به رسمیت شناختن هویت تنوعات مورد نظر،چالشهای احتمالی ناشی از آنها را به فرصت مُبدل نمود. هدف مقاله آن است تا ضمن نشان دادن اهمیت تنوعات هویتی،راهی برای برون رفت از معضلات منتجِ از این تنوعات را در عرصه سیاستگذاری نشان دهد.نویسنده میکوشد این راه را در پرتو الگوی نظری سیاست شناسایی در اندیشه چارلز تیلور متفکر جماعت-گرای معاصر به محک آزمون بگذارد و امکان و اهمیت کاربست آن را نشان دهد.
-1مقدمه
بحث از اقوام، اقلیتها،فِرق و مذاهب و بطور کلی چندفرهنگگرایی1و به دنبال آن سیاستگذاری و مدیریت سیاسی جوامع چند-فرهنگی، از موضوعات حساسی به شمار میآید که ارتباط تنگاتنگی با منافع ملی و حیات سیاسی کشورها دارد.اصل حاکم بر جهان معاصر و جوامع مختلف تکثر فرهنگی و هویتی است که به درجات گوناگون در همه کشورها وجود دارد.امروزه اغلب کشورها به لحاظ فرهنگی متکثرند و طبق آخرین برآوردها،در 184 دولت مستقل جهان، بیش از 600 گروه زبان زنده و 5000 گروه قومی وجود دارد.میتوان گفت که در تعداد بسیار معدودی از این کشورها،تمامی شهروندان دارای یک زبان یکسان یا متعلق به گروه قومی-ملی یکسان هستند.
این تنوع،مجموعهای از پرسشهای مهم و بالقوه تفرقهانداز را پیش میکشد - کیملیکا،. - 13:1395در ایران نیز موضوع اقوام،اقلیتها و تنوعات هویتی همواره از مباحث بسیار مهم بوده است.به گونهای که با شکلگیری تفکر دولت مدرن در ایران در اواخر قرن نوزدهم میلادی و با ورود به قرن بیستم،مباحث واگرایی و همگرایی اقوام و مذاهب در ایران بطور جدی در ساحت سیاست مطرح شده است.به عبارتی دیگر،یکی از مسائل و مشکلات ایران معاصر، مسأله اقوام، اقلیتها و معضلاتی است که انسجام ملی کشور را به مخاطره انداخته و موجب چالش برای نظام سیاسی آن در مقاطعی مانند دوران پهلوی شده است.
علاوه بر این فضای کلان میتوان در مناطق مختلف کشور نیز این تکثر و تنوعات فرهنگی و زبانی را مشاهده نمود و در خصوص کاربست سیاستگذاری صحیح در این مناطق به بحث و بررسی تحلیلی نشست.برای نمونه منطقه غربی ایران و مشخصا استان کرمانشاه در زمره مناطق با شاخص تنوع فرهنگی،مذهبی و زبانی بالا معرفی میگردد که چنین تنوع و تکثری هم از جهت سیاستگذاریهای دولتی در سطح ملی و هم از جهت مطالعات و سیاستگذاریهای شهری در سطوح محلی و فروملی قابل توجه و بررسی است.
چنین تنوعاتی هم میتواند زمینه ساز فرصت و هم زمینهساز برخی محذورات و محدودیتها باشد.میتوان از این تکثر به تعبیر ریچارد رورتی به عنوان نوعیتکثرگراییِ» فرح بخش« و سرزنده استقبال نمود و از آن رنگین کمانی زیبا ساخت،یا با انباشته نمودن این تنوعات بر روی هم زمینه زیست سُنتهای متعارض و ناسازگار با هم را فراهم ساخت - هورتون، - 192:1387،و از این طریق زمینهی برخی چالشها را در مناطق مختلف کشور فراهم ساخت.ضرورت پرداختن به چنین موضوعی را میتوان به عضویت درآمدن برخی از نیروهای قومی- هویتی در گروه تروریستی داعش در برخی مناطق غربی کشور دانست.لذا ضروری است در تحقیقات دانشگاهی از الگوهای نظری موجود برای سیاستگذاری و ساماندهی به این تنوعات بهره برداری نمود.
نوشتار حاضر بطور مشخص بدنبال بررسی امکان کاربست سیاستگذارانه الگوی سیاست شناسایی در محیط های چندفرهنگی با تاکید بر منطقه غربی ایران و از جمله در استان کرمانشاه است.پرسش این است که »چگونه میتوان تنوعات و تکثر فرهنگی موجود در محیط های چندفرهنگی - با تاکید بر استان کرمانشاه - را از چالشها و محذوریتهابه فرصت مُبدل نمود؟.«در پاسخ میتوان گفت که»در پرتو ایده سیاست شناسایی یا اعتباربخشی میتوان تنوعات موجود را مورد شناسایی قرار داد و ضمن به رسمیت شناختن هویت تنوعات مورد نظر،چالشهای احتمالی ناشی از آنها را به فرصت مُبدل نمود.« مبانی نظری بحث برگرفته از ایدهسیاست شناساییِ1 تیلور است،که از حیث نظری و عملی مسئله چندفرهنگگرایی را در کانادا و در استان کبِک مورد توجه قرار داده است.
وی در این خصوص موضوع سیاست شناسایی را مطرح نموده است و کوشیده تا میان شناسایی و هویت2 ارتباط برقرار نماید.تیلور قائل به ارتباط میان این دو حوزه است و عدم شناسایی را بحران ساز تلقی میکند.او نشان میدهد که چگونه هویت ما تا حدود زیادی از رهگذر شناسایی به رسمیت شناخته میشود و عدم شناسایی و کژشناسایی میتواند شکلی از سرکوب باشد و شخص یا تنوعات فرهنگی را در هیاتی تحریف شده،باژگونه و تقلیل یافته از هستیاش محصور کند.
تیلور نشان میدهد که چگونه عدم شناسایی میتواند جراحتی درناک بر پیکر قربانیانش وارد کند و از خودبیزاری و خودکم بینی فلج کنندهای را بر آنان تحمیل کند - ن.ک:تیلور،. - 1392این تحقیق کاوشی نظری و ملهم از اندیشه و تجارب عملی تیلور در جامعه چندفرهنگی کانادا است تا از این طریق بهره لازم را برای ساماندهی تنوعات موجود در مناطق غربی کشور فراگیریم و ضمن شناسایی هویتهای مختلف زمینه شکلگیری سیاستگذاری صحیح را بررسی نماییم.
در ادامه ابتدا به مفهوم سیاست شناسایی،بنیادهای فلسفی این ایده و شاخصهای آن در اندیشه تیلور خواهیم پرداخت،سپس از مفهوم چندفرهنگگرایی صحبت خواهیم کرد و نشانههای آن را در جامعه ایران و مناطق مختلف کشور مورد بررسی قرار خواهیم داد،در بخش سوم نیز از اهمیت سیاست شناسایی در محیطهای چندفرهنگی بر مبنای الگوی تیلور صحبت به میان خواهیم آورد و امکان و اهمیت کاربست آن را در جوامع پیرامونی مورد سنجش قرار خواهیم داد.مطالب ارائه شده با نتیجه گیری به پایان خواهد رسید.
-2 چارچوب نظری پژوهش : هویت و سیاست شناسایی؛ با تاکید بر اندیشه چارلز تیلور
چارلز تیلور در مونترال کانادا زاده شد و در خانواده ای دو زبانه - انگلیسی-فرانسوی - و در جامعهای چندفرهنگی، بزرگ شد.تیلور شاهد مبارزه فرانسوی زبانهای کانادایی برای به رسمیت شناخته شدن در استان کبک کانادا بود.لذا ملاحظات هویتی،زبانی،ملی-گرایی و به رسمیت شناختن دیگری بخشی از زندگی روزمره تیلور را تشکیل میداد.او در حوزههای مختلفی از جمله فلسفه،دین،فلسفهسیاسی،معرفتشناسی و دیگر حوزهها صاحبنظر و شناخته شده و شهرت او بیش از هر چیز ناشی از فعالیتهای او در حوزههای معرفتی مختلف است.علیرغم اهمیت،ورود به کلیه سرفصلهای موجود در دستگاه فکری تیلور از حوصله بحث حاضر خارج است و کوشش میشود تا به مهمترین بخش دستگاه فکری تیلور یعنی مباحث پیرامون هویت و بطور مشخص مفهوم سیاست شناسایی در اندیشه این متفکر جماعتگرا بپردازیم.