بخشی از مقاله

چکیده

شایسته سالاری ، سیستم یا نظامی است که شرایط را برای رهبری و مدیریت افراد نخبه و توانمند مهیا می سازد. نبود شایسته سالاری در جامعه ، اتلاف استعدادهای بالقوه وبه تبع آن کاهش کارایی دربخش های مختلف را به دنبال دارد. آنچه در این مقاله در صدد بررسی آنیم ، اصل شایسته سالاری براساس آموزه های دینی قرآن و نهج البلاغه می باشد که به روش مروری ساده به آن پرداخته شده است . دین مبین اسلام مملو از آموزه های دینی در باب مدیریت و نظام شایسته سالاری می باشد. شاید بتوان به گونه ای شفاف تر این آموزه ها را درکتاب هدایت انسان یعنی قرآن کریم ،گفتار و سیره حضرت علی - ع - ، در غنی ترین کتاب حکومت داری یعنی نهج البلاغه ، یافت نمود.

مقدمه

نیروی انسانی از با ارزشترین منابع در سازمان ها میباشند که با تلاش و ایجاد همگانی میان آنها و بهکارگیری صحیح از آنها همراه با دیگر اجزای سازمانها، میتوان اهداف سازمانی را تحقق بخشید. این منابع دارای تواناییها و قابلیتهای بالقوهای هستند که در محیط سازمانی بالفعل میشوند و دستیابی به این هدف، نیازمند درک و شناخت کامل انسانها و فراهم کردن شرایط مناسب برای کار کردن و تلاش است. یکی از مباحثی که در این زمینه باید بررسی شود، قراردادن افراد در جایگاه های مناسب با توانایی و تجارب و قابلیت آنهاست. این فرآیند در قالب نظام شایسته سالاری بررسی میشود. امروزه یافتن افراد لایق و مناسب، از مهمترین کار س ازمانهاست.

در حال حاضر، مهمترین رقابت در سازمانها یافتن افراد لایق و شایسته است. نظام شایسته سالاری به سازمان ها کمک میکند تا به اهداف خود نائل آیند . [1] براساس لغت نامه آکسفورد ، واژه شایسته سالار ی از دو واژه مریت و کراسی ترکیب شده است . کلمه مریت به معنی شایستگی ، سزیدن ، سزاوار بودن ، ارزش ، ارزشمند بودن ، استحقاق داشتن و مانند این موارد است . از نظر سیاسی و یا سازمانی واژه » مریت « به مفهوم کیفیت ، وضعیت و اقدامی است که مستحق تحسین و پاداش است و واژه » کراسی « نیز به مفهوم حکومت یا روش اداره امور است . بنابراین ، شایسته سالاری که واژه ای سیاسی است ؛ به مفهوم نظامی از حکومت توسط افراد با موفقیت های بالا است . [2]

فرهنگ نامه د امریکن هرتیج نیز واژه شایسته سالاری را دو گونه معرفی کرده است . یکی نظام یا سیستمی که در آن پیشرفت بر مبنای توانایی یا موفقیت فردی قرار دارد و دیگری تعریفی است که در آن از واژه رهبران و رهبری استفاده شده است . گروهی از رهبران و صاحب منصبان که بر مبنای توانایی و موفقیت فردی انتخاب شده اند و همچنین رهبری به وسیله چنین گروهی . فرهنگ نامه سیاسی آکسفورد در این رابطه بر نخبگان منتخب براساس توانایی به جای زمینه های اجتماعی اشاره دارد . از سوی دیگر فرهنگ نامه ساینس ، شایسته سالاری را دولت یا جامعه ای می داند که در آن افراد براساس دستیابی به موقعیت های بالاتر و پست های رهبری ، پاداش می گیرند .

بر این اساس ، همه شهروندان برای شناخته شدن و پیشرفت ، نسبت به تواناییها و موفقیت های خود دارای فرصت هستند. فرهنگ نامه ویکیپدیا نیز شایسته سالاری را نظام یا سیستمی از دولت یا سازمان معرفی کرده است که در آن توانایی ، شایستگی و استعداد به جای ثروت ، فامیل بازی ، امتیازات طبقاتی ، رفیق بازی ، شهرت یا دیگر عوامل تاریخی ، موقعیت اجتماعی و ی ا قدرت سیاسی قرار می گیرد . براساس این فرهنگ نامه ، شایسته سالاری امروزه به عنوان نوعی جامعه تلقی منی گردد که در آن ثروت ، مقام و موقعیت اجتماعی از طری ق رقابت ، استعداد و صلاحیت کشف می شود و بر این فرض اساسی قرار دارد که مناصب ، مسئولیت ها و پرستژ های اجتماعی موروثی نبوده و سهمیه ای اختیاری اند . [3]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید