بخشی از مقاله

چکیده :

با توجه به نقش و اهمیت نیروي انسانی در سازمانها، مدیران باید با استفاده از نظام شایسته سالار در تلاش باشند تا نیروي انسانی مناسبی را بیابند، پرورش دهند و حفظ کنند. عدم مدیریت شایسته سازمانها منجر به کاهش اعتماد سازمانی کارکنان میشود. اعتماد به سازمان، در دستیابی به اهداف آن نقش مهمی دارد و نتیجه بیاعتمادي، پدید آمدن رفتارهایی مانند شایعه پراکنی، تضاد، سیاسی کاري و کم کاري در سازمان خواهد بود که انرژي بالایی از سازمانها گرفته و هزینهها را افزایش میدهد، بنابراین پیریزي، حفظ و ارتقاء سطح اعتماد در روابط کاري و تجاري امروز، سنگ بناي موفقیت سازمانها و شرکتها در قرن بیست و یکم به حسابمیآید.

مقدمه :

دنیاي فراروي سازمانها دنیاي پرچالش و صعب العبوري است. روند فزاینده رقابت و ضرورت دستیابی سازمانها به سطوح بالاتري از کیفیت و بهرهوري ایجاب میکند که در آینده سازمانها به مدیران و رهبرانی به مراتب تواناتر مستعدتر و شایستهتر نیازمندند

شایسته سالاري نظام حکومتی یا اداري است که در آن انتصابها و مسئولیتها با اثبات توانایی و هوشمندي اشخاص؛ متناسب است. شایسته سالاري، به خودي خود، شکلی از حکومت نیست، بلکه بیشتر نوعی ایدئولوژي است که به قوانین کلی عدالت، اشاره دارد. این قوانین، به تشریح شایستگی افراد می پردازد

از سوي دیگر یکی از مسائل و مشکلات سازمانهاي امروزي، کمبود اعتماد2 بین کارکنان و مدیران است. در سازمانهاي ما به خصوص، سازمانهاي دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواستههاي این دو وجود دارد. در نتیجه این شکاف،تصمیمات معمولاً با مشکلات اجرایی روبرو میشوند زیرا کارکنان در اجراي تصمیمات سرسختی نشان میدهند و در مقابل مدیران نیز به کارکنان اعتماد نمیکنند و آنها را در جریان تصمیمگیري مشارکت نمیدهند و اینها همه باعث ایجاد فضاي بیاعتمادي در سازمان میشود .نتیجه بیاعتمادي، پدید آمدن رفتارهایی مانند شایعه پراکنی، تضاد، سیاسی کاري و کم کاري در سازمان خواهد بود که انرژي بالایی از سازمانها گرفته و هزینهها را افزایش میدهد

تامپسون می گوید: اعتماد دستاورد و نتیجه مدیریت خوب است. به عبارت دیگر نمیتوان اعتماد را مدیریت کرد، بلکه با رفتارهاي مدیریتی مناسب و با درك متقابل بهتر انتظارات میتوان آن را ایجاد و حفظ کرد

شایستگی عبارت است از هر نوع گرایش، مهارت، رفتار، انگیزه یا سایر خصوصیات فردي که در انجام کار مهم باشد. به عبارت دیگر شایستگی تفاوت در عملکرد نیروهاي خوب و بد است.

شایستگی روش نگاه کردن به آن دسته از رفتارهایی است که بین »بهترین از سایرین« تفاوت قائل می شود و یک ادبیات مشترك در بین رفتارهاي مهم شغلی به حساب میآید 

بر اساس لغت نامه آکسفورد، واژه شایسته سالاري3 از دو واژه مریت4 و کراسی5 ترکیب شده است. کلمه مریت به مفهوم شایستگی، سزیدن، سزاوار بودن، ارزش، ارزشمند بودن، استحقاق داشتن و مانند این موارد است. از نظر سیاسی و یا سازمانی واژه »مریت« به مفهوم کیفیت، وضعیت و اقدامی است که مستحق تحسین و پاداش است. واژه »کراسی« نیز به مفهوم حکومت یا روش اداره امور است. بنابراین، شایسته سالاري که واژهاي سیاسی است؛ به مفهوم نظامی از حکومت توسط افراد با موفقیتهاي بالا است

در دنیاي کار - شایستگی - تعریف یک جنبه ي مهم از عملکرد کاري یک کارمند است. اکثرمشاغل به طور اثر بخش تري خواهند بود اگر شاغلان آن، مجموعه اي از مهارت، دانش و رفتار را در ترکیبی صحیح وآرایشی منظم بکار گیرند. انواع متفاوت شایستگی ها می تواند هر یک از این جنبه هاي عملکردي را تعیین کنند.

-1شایستگی هاي فنی: تعریفمهارت هاوانواع شایستگی اغلب با عنوان شایستگی هاي فنی یا ملی یا سخت و یا تحت عنوان صلاحیت هاي شغلی خوانده می شود. هدف از این تعاریف، لیست کردن همه ي وظایف مهم، مهارت ها و دانش مرتبط با یک شغل است که شاغل باید به طور اثر بخش آن را انجام دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید