بخشی از مقاله


نقش نظام شایسته سالاری در تبیین مدیریت منابع انسانی

چکیده

شایستگی مجموعه ویژگی هایی است که در عملکرد شغلی موفق و نیل به هدف های سازمانی سهیم است. این شایستگی ها شامل دانش، مهارت ها، توانایی ها به اضافه ویژگی هایی نظیر ارزش ها، انگیزش، نوآوری ها و کنترل خود می شوند.امروزه منابع انسانی پرورش یافته عامل اصلی کسب مزیت رقابتی سازمان هاست و این زمانی تحقق می یابد که بتوان با شیوه علمی و منطقی منابع انسانی را خوب مدیریت و توان و فکر آنان را در اختیار اهداف رقابتی سازمان قرار داد. شایسته سالاری از جمله عواملی است که موجب شکوفایی ، وفاداری و تعهد کارکنان به کار و سازمان می شود. استقرار شایسته سالاری پدیده و فرآیند ساده ای نیست ، بلکه مجموعه ی پیچیده ای از ساز و کار هایی است که طی یک فرآیند بلند مدت و منطقی باید در سازمان استقرار یابد و لازمه ی آن را فراهم آورد. شایسته سالاری یک فلسفه و نگرش مدیریتی است که در آن منابع انسانی با توجه به تلاش و توانایی ذاتی شان در جایگاه خود در نظر گرفته می شوند.


-1 مقدمه

منابع سازمانی ارزشمندترین منابع سازمان محسوب می شوند که با تلاش کوشش و ایجاد هماهنگی و بکارگیری دیگر اجزا سازمان، اهداف سازمانی را تحقق می بخشد .این منابع دارای توانایی ها و قابلیت های بالقوه ای هستتند که در محیط سازمانی به بالفعل تبدیل می شود . دست یابی به این مهم نیازمند درک و شناخت کامل انسان ها و فراهم کردن شرایط مناسب برای کار و تلاش است . یکی از مواردی که در این زمینه قابل بررسی است قرار دادن افراد در جایگاه های متناسب با توانایی، تجارب و قابلیت آنهاست . این فرایند در قالب نظام شایسته سالاری بررسی گردیده است.]1[ از این رو، داشتن نیروی انسانی توانا و کارامد که بنیاد ثروت ملی دارایی های حیاتی هر سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای سازمانها، شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به همراه دارد.]2[ اعتماد و عزم عمومی بر لزوم استقرار یک نظام استخدامی مبتنی بر شایستگی، قانونمند و منطبق با روشهای صحیح و علمی از دغدغه های جدی فکر و اندیشه دانشمندان، صاحب نظران و روشنفکران تمام قرون و اعصار گذشته بوده است. بر این اساس ، شناخت مهارتها و شایستگی های خاص مورد نیاز برای مدیران سازمانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.]22[ چنانچه ، در سازمان ها، افراد کارآمد، شایسته، ماهر و باتجربه قرار گیرند، موفقیت سازمان ها در رسیدن به اهداف خود تضمین خواهد شد و همچنین سازمان کارا شده و با حداقل امکانات می تواند به بیشترین بازدهی دست یابد. از طرفی، برای تحقق اهداف در سازمانها افراد لایق و کاردان باید در رأس امور قرار گیرند .وجود نظام شایسته سالاری در هرسازمان باعث قوام، مقبولیت و مشروعیت آن خواهد شد و از طرفی رضایت، بهره وری، کارایی و انگیزش منابع انسانی سازمان را ارتقا می بخشد.]3[
-2 ضررورت و کاربرد شایستگی ها در حوزه مدیریت منابع انسانی

اگر به بررسی سیستم های منابع سازمانی انسانها بپردازیم، مشخص می شود که در بیشتر مواقع بین زیرسیستم های مختلف آن از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، جذب و ... ارتباط و پیوستگی لازم وجود ندارد و همین امر به ناکارآمدی نتابج سازمانی منتهی می شود .یکی از بهترین و مناسب ترین رویکردها برای نایل شدن به این مهم به کارگیری رویکرد شایستگی در مدیریت منابع انسانی است . مدل های شایستگی می تواند به عنوان شیوه ای برای یکپارچه کردن اقدام های مختلف منابع انسانی به کار رود .این بدین معناست که می توان هر یک از زیر سیستم های مدیریت منابع سازمانی را بر اساس شایستگی طراحی کرد و در واقع شایستگی هسته مرکزی تمامی فعالیت های منابع انسانی سازمان است .این شایستگی موجب به وجود آمدن پارادایمی در ادبیات مدیریت منابع انسانی شده است که به مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی معروف است.]4[بیشتر صاحبنظران سعی کرده اند با قرار دادن شایستگی ها در مرکز و زیر سیستم منابع انسانی این ارتباط را به تصویر بکشند .تنها تفاوتی که بین صاحبنظران وجود دارد، در تعداد زیر سیستم های منابع انسانی مرتبط با شایستگی هاست .برای مثال چهار زیرسیستم مدیریت عملکرد، استخدام و انتخاب، توسعه و طبقه بندی و پرداخت را در این شکل می آورد .علاوه بر این چهار زیر سیستم، زیر سیستم توسعه مسیر ترقی شغل را نیز به آن می افزاید. اما جامع ترین تصویر در این زمینه، در شکل( شماره (1 آمده است.


شکل ْ 1رابطه شایستگی با زیر سیستم منابع انسانی .]5[


-3 پیشینه موضوع
مفهوم شایسته سالاری به شایستگی، گزینش، جلب و جذب مداوم نیروها و سپس فراهم کردن زمینه های اعمال مدیریت برحسب توانمندیهای افراد اشاره دارد .]6[ عملکرد مدیریت منابع انسانی در سازمان حائز اهمیت است؛ چرا که عملکرد آن اثربخشی کلی استراتژی های مدیریت دانش را در سازمان ارتقا می دهد.]7[ پژوهش گری در اصول پنجگانه خود، بر انتخاب و بکارگیری بهترین فرد، بهترین روش و بهترین ابزار برای انجام کار به همراه آموزش و ایجاد انگیزه تأکید نمود.]8[ به طور کلی می توان گفت با وجود نظریات و تلاشهای متفکرین و صاحب نظران علوم اداری و مدیریتی، ضرورتهای جنگ جهانی دوم، اثرات عمیقی بر نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشورها بر جای گذاشت و در ایجاد روش های علمی و مدرن و بهره گیری از سیستم های مبتنی بر لیاقت و شایستگی و از بین بردن روشهای نادرست سابق نقش اساسی داشت . مطالعه آثار و نوشته های گذشته مشخص می سازد که سازمان اداری و شیوه های جذب و بکارگیری نیروی انسانی پدیده ای نوظهور نیست بلکه به فراخور نیازها و خواست های هر زمان شکل و جلوه ای خاص داشته است.

در پژوهشی تحت عنوان بررسی نقش مشارکت شهر وندی ، شایسته سالاری و ساختار سازمانی ،در رفتار و نگرش کارکنان سازمانها نشان داده شد که شرکتهایی که دارای ساختار سنتی و بر مبنای روابط، در نظام اداره و کنترل و احیاناً سیستم های پاداش و حتی گزینش بودند شایسته سالاری در تعهد سازمانی نمود خود را به جای می گذاشت و به دنبال آن مشارکت شهروندی با تعدیل رابطه بین شایسته سالاری و تعهد سازمانی در این نوع سازمان ها در مرتبه بعدی قرار می گرفت.]9[ در شرکتهای بورکراتیک، شایسته سالاری و مشارکت شهروندی نمود اصلی خود را در رفتار های مدنی - سازمانی به جای می گذارد.یافته ها نشان می دهد افرادی که دارای ویژگیهایی مانند پایبندی به اصول اخلاقی، هدایت تغییر، مجرب بودن در آموزش عالی و انسجام رفتار هستند از شایستگی لازم برای احراز شغل برخوردار می باشند.]12[

-4 مفهوم و تعریف شایسته سالاری

شایستگی عبارت است از داشتن سزاواری، لیاقت، استحقاق، قابلیت، مهارت، توانایی و صلاحیت می باشد و در فرهنگ اصطلاحات لاتین، این نظام تحت عنوان (Merit system) و یا به عنوان ( Meritocracy) معادل شایسته سالاری بیان شده است.]6[

شایسته سالاری یک فلسفه و نگرش مدیریتی است که در آن منابع انسانی با توجه به تلاش و توانایی ذاتی آنها درجایگاه خود در نظر گرفته شده و توسعه می یابند.]11[

شایستگیعموماً به عنوان مجموعه رفتارها یا فعالیت های مرتبط، انواع دانش، مهارت ها و انگیزه هاست که پیش نیازهای رفتاری، فنی و انگیزشی برای عملکرد موفقیت آمیز در یک نقش یا شغل مشخص است.]21[

گاهی شایستگی ویژگی شاخص فردی است که با توجه به معیارهای اثربخشی، عملکرد بهتری را در هر شغل یا موقعیت ارائه می دهد .]22[روانشناسان نیز شایستگی را محرک، ویژگی یا مهارت برجسته تعریف نموده اند .]23[ بنابراین، شایستگی اشاره به رفتارهای قابل بروزی دارد که یک فرد برای انجام موفقیت آمیز نقش خود باید دارا بوده و بر پایه دانش، مهارت، توانایی و سایر ویژگی های فردی وی شکل می گیرند.]12[

و در نهایت، مدیریت مبتنی بر شایستگی عبارت است از به کارگیری مجموعه ای از شایستگی ها برای مدیریت منابع انسانی به طوری که این عملکرد به صورتی کارا و اثربخش در تحقق اهداف و استراتژی های سازمانی مشارکت نماید.

مدیریت مبتنی بر شایستگی بر شناسایی مهارت های فنی ضروری و نیز بر توسعه شایستگی هایی که منجر به نتایج فوق العاده ای می شوند، تمرکز می کند.]24[

-5 اصول نظام شایسته سالاری در سازمان

شایسته سالاری یک موقعیت اجتماعی است که به وسیله برتریهای علمی حاصل می شود .امروزه شایسته سالاری در اندیشه های اخلاقی و سیاسی مطرح شده و رعایت آن ارتقاء کارائی را به دنبال دارد .لذا شناسایی افراد شایسته باید براساس تلاش و توانایی آنها صورت گیرد .یکی از اصول زیربنایی در نظام شایسته سالاری، اصل برابری فرصتهاست .بر مبنای این اصل در یک جامعه، افراد مختلف باید از شانس های مساوی در دستیابی به فرصتها برخوردار باشند و استفاده یا عدم استفاده از فرصتها باید به موفقیت یا عدم موفقیت آنها منجر شود .در این اصل بر بکارگیری و جذب نیروی انسانی از میان بهترین و لایق ترین افراد با استفاده از شیوه آزمونهای علمی و عملی با بی طرفی و بی نظری کامل تأکید می گردد.]6[ اصل دومی که از اصول زیربنایی شایسته سالاری محسوب می شود اصل برابری ارزش افراد است . برمبنای این اصل ارزش افراد به صورت فطری یکسان بوده و معیارهایی مانند اصل و نسب نمی تواند به عنوان معیار شایستگی قرار گیرند.]13[

به جز این دو اصل، اصول دیگری در نظام شایستگی وجود دارد که در ذیل به آن اشاره می شود:

· اصل کارمند یابی

مهمترین اصلی که در یک نظام شایستگی رعایت می شود، اصل انتخاب و جذب افراد با بی طرفی و بی نظری کامل و تنها براساس معیارها و اصول شایستگی و صلاحیت آنان می باشد و مفهوم نظام شایستگی بیش از هر چیزی، استقرار نظام ویژه ای را برای کارمند یابی و انتخاب به ذهن متبادر می سازد .به همین منظور باید از روشهای علمی و دقیق بهره گرفته شود و چنانچه عواملی غیر از صلاحیت فردی افراد، ملاک ورود آنان به سازمان قرار بگیرد، نتیجه ای جز فساد و گمراهی دستگاه اداری و عدم تأمین و تحقق هدفهای آن به دنبال نخواهد داشت.]25[


· اصل انتخاب
انتخاب را می توان فرایند کشف، شناخت و سنجش خصوصیات و مشخصات متقاضیان شغل به عنوان یکی از معیارها و اصول شایستگی دانست . اداره امور پرسنلی یک سازمان موظف است کته برای پیشبرد هدفهای سازمانی بهترین و شایسته ترین افراد را به سازمان جذب کند . بنابراین پیدا کردن شایسته ترین و مناسب ترین افراد جهت به کار گماشتن آنها در پستهای سازمانی کاری بس مهم و حیاتی است . بنابراین مسئله انتخاب کار آسانی نیست، زیرا انتخاب شوندگان امروز انتخاب گنندگان فردای سازمانی می شوند.]14[

ف
· اصل انتصاب

ف»انتصاب« عبارت است از به کار گماردن موقت یا دائم داوطلب شغل مورد نظر که بر مبنای اطلاعات بدست آمده متناسب با آن شغل تشخیص داده شده است .در اغلب سازمانها انتصاب در ابتدا جنبه موقت داشته و پس از این که مستخدم جدید یک دوره معین زمانی را به عنوان دوره آزمایشی طی کرد، در صورتی که شایستگی و علاقمندی خود را در جریان آن دوره به اثبات رساند مرحله انتصاب قطعی دائم در خصوص او اجرا می گردد.]15[
فرایند انتصاب صحیح و شایسته افراد به دنبال انتخاب صحیح می تواند نتایج زیر را به دنبال داشته باشد:

▪ کاهش نقل و انتقالات بی حاصل که اغلب معلول بی ثباتی کارکنان است .

▪ افزایش کارائی و اثر بخشی در سازمان می شود .

▪ در هزینه های پرسنلی و پرداخت حقوق و مزایا براساس شایستگی و لیاقت صرفه جویی می شود .

▪ هزینه های آموزشی را کاهش می دهد .

▪ از تبعیض و نابرابری و عدم ارجحیت و اولویت سیستمی غیر از شایستگی و اصل برابری در ورود به خدمت سازمانی- جلوگیری می کند.]61[

· اصل ترفیعات

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید