بخشی از مقاله
چکیده
امروزه صاحب نظران مدیریت و مدیران اجرایی بر اهمیت و نقش به سزای فرهنگ سازمانی در جهت تحقق اهداف و پیشبرد امور سازمانها آگاه هستند؛ لذا به دنبال شناسایی و نیز چگونگی به کارگیری روشهای مؤثر، جهت تقویت جنبههای مثبت آن می باشند. یکی از مفاهیم نوین مرتبط با فرهنگ سازمانی، بحث شایستگی فرهنگی است.
با توجه به اینکه ویژگیهای یک سازمان در قالب فرهنگ آن سازمان نفوذ میکند و از آنجا که هر سازمان، با توجه به اهداف و مأموریت خود، فرهنگ خاصی را داراست؛ می توان گفت که شناسایی مؤلفههای شایستگی فرهنگی به یکی از ضروریات اصلی برای داشتن رفتاری اثر بخش و در نتیجه رضایت مشتریان و به دنبال آن رسیدن به سود یا ایجاد منافع برای سازمان، تبدیل شده است. از اینرو، آنچه مورد نظر این پژوهش است، گامی است در همین جهت، تا بتوان محیطی پویا به وجود آورد و فرهنگ سازمانی را آن گونه تقویت کرد که سازمان ها را در رسیدن به هدفهای خود یاری کند.
.1 مقدمه
در اوایل سالهای 1980 فرهنگ سازمانی محور مطالعات رفتار سازمانی قرار گرفت. صدها محقق در این زمینه شروع به تحقیق و مطالعه کردند. کتابهای متعددی منتشر شد. نشریات دانشگاهی مشهور ، بسیاری از شماره های خود را به بحث درباره فرهنگ اختصاص دادند و تقرباًی یک شبه، آن دسته از کتابهای رفتار سازمانی که فاقد فصلی درباره فرهنگ سازمانی بودند، بدون استفاده ماندند
ابراز علاقه به فرهنگ سازمانی منحصر به محققان نبود. در کسب و کار نیز آنچنان به موضوع فرهنگ سازمانی توجه نشان داده شد که به مراتب فراتر از توجه به سایر مباحث رفتار سازمانی بود . نشریات مهم تجاری مقالاتی را به چاپ رساندند که در آنها فرهنگ، کلید موفقیت مدیران معرفی می گردید . عقیده بر آن بود که مدیران موفق کسانی هستند که می توانند بر فرهنگ سازمان خود اعمال مدیریت کنند هر چند اکنون آن شور و شوق کاهش یافته است، لیکن مطالعه فرهنگ سازمانی کماکان اهمیت خود را حفظ کرده است
امروزه ، همچنان که جهانی سازی گسترش پیدا می کند، آموزش فرهنگ سازمانی شایسته برای کارکنان ضروری است .زیرا فرهنگ و شایستگی فرهنگی مهمترین سرمایه های همه سازمانها و کسب و کارها هستند .[4] به همین جهت با مد نظر قرار دادن این نکته که فرهنگ سازمانی شایسته به عنوان یک مفهوم هماهنگ و نظام یافته، هدفی است که یک سیستم، اداره یا فرد همواره آرزوی دستیابی به آن را دارد .[5] در این مقاله به تشریح موضوع شایستگی فرهنگی می پردازیم.
.2 مفهوم فرهنگ و فرهنگ سازمانی
واژه فرهنگ به این علت استفاده می شود که آن بر الگویی هماهنگ و نظام یافته از رفتار انسان شامل تفکرات، ارتباطات، اعمال، آداب و رسوم، اعتقادات، ارزشها و نهادهایی از یک گروه نژادی، قومی و محلی ، مذهبی یا اجتماعی، اشاره دارد. فرهنگ اغلب به عنوان کلیت روشهایی که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، اشاره می شود
بنابراین فرهنگ زائیده یادگیری جمعی است. طرز فکرها و رفتارهایی که مشترکند و کامیابی می آورند عناصری از فرهنگ می شوند. ملاک مناسب بودن یا نبودن عناصر فرهنگ این است که تا چه حد در میدان عمل به کامیابی سازمان در انجام وظایف بنیادینش کمک می کند . باید در نظر داشت که فرهنگ سازی مناسب یک هنر است و باید هنرمندانه به آن پرداخته شود . ویژگی و مبانی فرهنگی باید باور شوند و به باور افراد برسند تا در زندگی فردی و در سطح جامعه و سازمان نمود داشته باشند
فرهنگ سازمانی از جمله مفاهیمی است که تعریف آن نسبت به دیگر مفاهیم سازمانی بسیار دشوار است، به همین جهت از فرهنگ سازمانی ، تعاریف مختلفی از طرف اندیشمندان علوم رفتاری مدیریت بیان شده است. به طور کلی تعاریف فرهنگ سازمانی بین دو حد »روش انجام کارها« و »روش فکر کردن در مورد کارها« قرار می گیرد. در واقع در یک طرف محور، فرهنگ سازمانی را می توان به عنوان روش انجام دادن کارهای مختلف سازمان و در طرف دیگر آن را به عنوان روش فکر کردن درباره امور مختلف سازمان تعریف کرد. البته بعضی نویسندگان، فرهنگ را در واژه های فکر و رفتار نیز تعریف نموده اند، برای مثال از فرهنگ چنین تعریف کرده اند: مجموعه اعتقادات و ارزش های مشترک و عمومی و الگوهای مشخص رفتار که در یک سازمان موجود است
بنابراین فرهنگ سازمانی خود هدف نیست، بلکه وسیله است. فرهنگ سازمانی شمشیری است دو لبه. از یک سو بستری است که دستیابی به اهداف سازمانی را تسهیل می کند. لبه دوم فرهنگ سازمانی می تواند سدی باشد بر سر راه اعمال تغییرات در سازمان
.3 چرا فرهنگ سازمانی را مطالعه می کنیم؟
زمانیکه شما وارد یک هتل، بانک، مغازه، کلوپ یا دفتر مشاور حقوقی می شوید، اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند چیست؟ اولین برداشتی که شما از سازمان دارید ، چیست؟ چه نوع رفتاری از شما انتظار می رود؟ رویکرد کارکنان چیست و چطور با شما سروکار دارند؟ حالا به دقت به اجسام فیزیکی که دور و برتان را احاطه کرده اند، نگاه کنید. چه نشانه ها، علائم مثبت و منفی ای شما دریافت می کنید؟ چطور اینها به دقت به شما انتقال داده می شود؟ اینها همه جنبه های فرهنگ سازمان هستند. بنابراین ماهیت فرهنگ ، هم برای آنهایی که کار می کنند و هم برای مشتریان و ارباب رجوعان مهم است. به نظر می رسد فرهنگ از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است و این بحث وجود دارد که فرهنگ عملکرد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد و بنابراین مدیران باید فرهنگ را زمانی که لازم است، کنترل کنند و تغییر دهند
.4 مفهوم شایستگی و شایستگی فرهنگی
با بررسی ادبیات موضوع مربوط به شایستگی ها و بررسی تعاریفی که در مورد شایستگی ارائه شده است، اولین چیزی که بخوبی مشخص می شود، فقدان تعریف واحد و اصطلاح شناسی مشخص و معین در مورد شایستگی و معنا و مفهوم آن است. برای مثال فرهنگ آکسفورد - 2003 - شایستگی را بعنوان قدرت ، توانایی و ظرفیت انجام دادن یک وظیفه تعریف می کند.
کیو - 1993 - شایستگی را به عنوان نتیجه به کار بردن دانش و مهارت بطور مناسب تعریف می کند. بعبارتی دیگر: شایستگی = مهارت + دانش. مؤسسه نشنال پارک سرویس امپلویز - 2004 - شایستگی را مجموعه ای از دانش، مهارت و توانایی ها در شغل خاص می داند که به شخص اجازه می دهد که به موفقیت در انجام وظایف دست یابد
شایستگی »داشتن دانش، مهارت و توانایی جهت اثربخش بودن در یک زمینه خاص یا دست یافتن به یک سطح از مهارت و خبرگی است
« اصطلاح فرهنگ سازمانی شایسته بوسیله افراد مختلفی در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است .[4] دیویس - 1997 - ، شایستگی فرهنگی را به طور عملیاتی اینچنین تعریف می کند: یکپارچه سازی و تغییر و دگرگونی دانش، اطلاعات و داده ها درباره افراد و گروههای مردم درون استانداردها، مهارتها ، رویکردهای خدماتی، تکنیکها و برنامه های بازاریابی واقع بینانه خاصی است که با فرهنگ افراد مطابقت دارد و کیفیت و توجه به ارائه خدمات و دستاوردها و نتایج را افزایش می دهد
شایستگی فرهنگی به توانایی یک شخص یا برنامه در احترام گذاشتن به تفاوتهای فرهنگی - اعتقادات، سبکهای ارتباطی، نگرشها و رفتارها - افراد و خانواده ها که مشتری هستند، کارکنانی که برنامه ها را اداره می کنند و کارکنانی که خدماتی در سطوح محلی و دولتی فراهم می کنند، اشاره دارد. اشخاص و برنامه هایی که فعالیت دارند، ارزشها را در سه سطح در بر می گیرند: سیاست، سرپرستی و اداره کردن، عمل
از دیدگاه اقتصادی، فرهنگ سازمانی شایسته معادل توانایی جهت توسعه تولیدات موفقیت آمیز و نتیجه بخش در صحنه بین المللی مبتنی بر بهره برداری از سرمایه فرهنگی می باشد
شایستگی فرهنگی یک مؤلفه سیاسی و طرفدار ارتقاء توانمندی و وارد کردن افراد حرفه ای و متخصص به لحاظ فرهنگی مختلف در موقعیتهای تصمیم گیری است و به طور کلی می توان بیان کرد که فرهنگ سازمانی شایسته بیان کننده وجود هماهنگی و تطبیق مؤلفه های فرهنگ سازمان با نظام ارزشها ، اهداف و استراتژی سازمان و انسجام بین مؤلفه ها بوده و مشتاقانه توسط افراد آن سازمان حفظ و رعایت می شود و می تواند برای سازمان نقش یک سرمایه اصلی را ایفا کند .
سازمان برای دستیابی به این مهم باید از طریق تحقیقات و کسب نظر از ذینفع های مهم مهمترین مؤلفه های فرهنگی مؤثر جهت دستیابی به اهداف و خدمت بهتر به مشتریان را شناسایی و ترویج دهد. اصطلاح های دیگری نیز برای شایستگی فرهنگی وجود دارندکه تا حدودی معانی متفاوتی دارند، این اصطلاحات عبارتند از: تفاهم فرهنگی، آگاهی فرهنگی، حساسیت فرهنگی
5. شایستگی فرهنگی در سطح سازمان
یکی از جنبه های اصلی که در بررسی ها و مطالعات تأکید می شود ، تعهد قوی جهت شایستگی فرهنگی در هر سطح سازمان است. در حقیقت برخی بیان داشته اند که تعهد درست و از خود گذشتگی نسبت به شایستگی فرهنگی، در هر سطح مهمترین فاکتور موفقیت است. برخی بیان کرده اند که برای تعهد نسبت به شایستگی فرهنگی، نفوذ در هر جنبه از سازمان، شامل سیاستها و برنامه هایش اهمیت دارد. اجرای شایستگی فرهنگی یک چالش شگفت انگیز است و تعهد باید از سطوح بالای سازمان شروع شود تا یک هدف مهم و قابل اعتماد برای کارکنان و مشتریان در سراسر سازمان ایجاد شود. بنابراین یک رهبر متعهد، کلید اولیه برای رسیدن به یک سازمان به لحاظ فرهنگی شایسته است
یک سازمان به لحاظ فرهنگی شایسته اطمینان دارد که تعهد نسبت به شایستگی فرهنگی می تواند در همه سطوح سلسله مراتب دیده شود . در نتیجه شایستگی فرهنگی می تواند در هر:
1. فلسفه
2. بیانیه مأموریت
3. خط مشی، ساختارها، رویه ها و فعالیت ها
4. نیروی کار متنوع، با معلومات و ماهر
5. تعهد و همکاری های جامعه
6. اشاعه و گسترش اطلاعات
7. و حمایت سازمان معین منعکس شود