بخشی از مقاله
چکیده
شیخ محمدباقر آیتی گازاری از شخصیت های برجسته بیرجند در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی میباشد که به لحاظ نفوذ و نقشی که در اجتماع و فرهنگ منطقه بیرجند داشت، تأثیر مهمی در تحول و بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی بیرجند در دوره مورد نظر ایفا نمود. تعیین میزان تأثیر شیخ محمدباقر مسأله مهمی است که این پژوهش به دنبال روشن کردن آن است.
برعهده داشتن مسئولیتهایی نظیر تولیت اوقاف خصوصی و عمومی در کنار نقش مؤثر ایشان در میانجیگری و رفع اختلاف میان حاکمان محلی و نیز مراجعات روزانه و مکرر مردم جهت رفع مشکلات اجتماعی و شخصی نشان دهندهی جایگاه مهم اجتماعی و تعیین کنندهی شیخ محمدباقر در بیرجند است. به علاوه حمایت ایشان از تأسیس مدارس به سبک جدید، ریاست و تدریس در مدارس علوم دینی و تربیت شاگردان مشهوری از این طریق، انجام مناظرات با علمای فرق مختلف و صدور فتاوای جدید از سوی ایشان بیانگر نقش مؤثر شیخ محمدباقر در تحول وضعیت فرهنگی بیرجند محسوب میشود. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی اسناد و نسخ خطی و فعالیت میدانی صورت گرفته است.
مقدمه
آیت االله شیخ محمد باقر گازاری آیتی یکی از شخصیت های برجسته بیرجند در اواخر دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی به شمار میرود . در این دوران خاندان علم به رهبری امیر محمد اسماعیل خان شوکت الملک و برادرش امیر محمد ابراهیم خان در بیرجند حکومت داشتند؛ در این دوران هم مردم و هم امرا به علما احساس نیاز فراوانی می کردند. شیخ محمد باقر که پرورش یافته مکتب فقهی -سیاسی سامرا بود و از علمای زیادی اجازه اجتهاد و روایت داشت، پس از اتمام تحصیل و اخذ درجه اجتهاد در 1266 هجری شمسی به بیرجند مراجعت کرد و در آنجا اقامت گزید.
ایشان جزو علمای طراز اول منطقه محسوب میشدند و به خاطر جایگاه والایی که داشتند مردم بیشتر امورشان را نزد ایشان حل وفصل میکردند و از ایشان راهنمایی و کمک میخواستند. آیت االله شیخ محمد باقر در این دوران حاکم شرعی مردم محسوب میشدند و بیشتر امور اجتماعی به دست ایشان بود. ایشان در طول حیاتشان وظایف مهمی را هم برای جامعه و هم برای حکومت به انجام رسانیدند از جمله مبارزه با فساد و حل و فصل اختلافات حکومتی را به نحو احسن انجام میدادند و در زمینه های فرهنگی هم با تربیت شاگردان فراوان و صدور فتواهای نو در حوزه دین به غنای فرهنگی منطقه کمک زیادی نمودند.
متن:
-1 خانواده
ابوالحسن محمدباقر بن محمد بن حسن بن اسداالله بن مولا حاج عبداالله بن مولی علی محمد شریف علوی فاطمی در ربیع الاول 1276 ه.ق1235ه.ش در روستای گازار به دنیا آمد. این روستا بین بیرجند و قاین قرار دارد. مادر او دختر مولی محمدحسین بن مولی ولی االله بن محمدمهدی بن آخوند مولی محمد باقر بن مولی عسکری بن شاه محمد بن مولی دوستمحمد قاینی بوده است - حسن امین،1419؛ج - 181 :9 کنیهی او ابوالحسن ذکر شده است - مرعشی، - 7 :1416 گویا پدرش نام محمدباقر را جهت زنده نگهداشتن نام محمدباقر، جد اعلای مادری او برایش برگزید.
وی دو برادر به نامهای ملاعلیاصغر و ملامحمدعلی داشت که هر دو از او بزرگتر بودند. ملاعلیاصغر از علمای بزرگ عصر خود شد و از آقامحمدمهدی فرزند محمدابراهیم کرباسی، سیدحسن مدرس اصفهانی، شیخراضی فقیه نجفی و سیدهاشم خوانساری اجازه اجتهاد داشت - آیتی،. - 311 :1371 آثار وی نشان دهنده ی وسعت اطلاعات اوست او از استادان شیخ محمد باقر به شمار میآید - مدرس تبریزی،1369؛ج. - 304 :1 شیخ محمد باقر نیز هنگام برشمردن استادان خود دو برادر بزرگتر خود را نیز جزو آنان می داند. ملامحمدعلی نیز در قاین استاد او بوده است.
پدر و مادر وی از خاندانی ریشهدار و اهل علم و فضل و فرهنگ بودهاند. نسب او از جانب پدر به محمدعلی شریف علوی فاطمی ملقب به اشرفالشرفاء - متوفی 1149 ه.ق1140/ه.ش - میرسد و از جانب مادر به ملامحمد باقر بن مسعود علی شیرخوندی که از علمای بزرگ عهد نادرشاه افشار بوده است که معاصر با علامه مجلسی و شیخ حر عاملی بوده و از آنان اجازه روایت داشته اس
او بسیار مورد احترام مردم بود و کرامات بسیاری از او در میان مردم بازگو شده است. او کتابخانهی معتبری در قریه معروف به شیرآخوند فراهم آورده بود و در آنجا به مراتب علم و عمل اشتغال داشت و بخشی از این کتابخانه را افغانها سوزاندند و قسمتی را به غارت بردند. بعضی از آن کتب که متفرقه بودند در دست جناب شیخمحمدباقر در این زمان بوده است
محمود مرعشی او را از شاگردان علامه مجلسی دانسته و یادآور شده که کتابحلیهٌ المتقین علامه مجلسی به خط او نزد محمد باقر آیتی بوده است. وی کتابخانه عظیمی در روستای شیرآخوند داشت که در حمله افغان ها به ایران طعمه حریق و غارت شد و برخی از کتابها به بخارا و هرات بردهشد و شماری از آنها نزد محمدباقر آیتی باقی ماند . بنا به گفته شیخمحمدباقر کتابهای نفیسی با خطهای بسیار زیبا در این کتابخانه بوده است که حمله افغانها آنها را پرپر کرده است. تنها آثاری که باقی میماندحلیهٌ المتقین مجلسی، الروائح السماویه میرداماد، کشکول شیخ بهایی، شرح تذکره خواجه، تعلیقه بر شرح چغمینی، ارشاد علامه، عیون اخبار الرضا، من لا عقیره الفقه، فوائد الظریفه در شرح صحیفه، قصص العلماء راوندی و تبصره سید مرتضی رازی است که نزد شیخ محمد باقر بوده است.
همچنین شرح نهج البلاغه سید علاءالدین محمد حسینی گلستانه موسوم به بهجه الحدائق فی شرح کلمات کلام االله ناطق ، نزد شیخ محمد باقر بیرجندی بوده که معلوم نیست از کتابخانه جدش مرحوم شیرخوندی به او رسیده یا از طریق دیگر؛ به هر حال این نسخه در 1130ه.ق1089/ه.ش موجود بوده و بانی صحافی آن مرحوم بیرجندی بوده و اکنون به شماره 1847در کتابخانه آیت االله مرعشی نگهداری میشود. یکی دیگر از نسخههایی که در دست او بوده است المعارف فی شرح الصحائف می باشد که در شرح الصحائف الالهیه شمس الدین سمرقندی نگاشته میشده و در 745ه.ق704/ه.ش به کتابت درآمده است. این نسخه نیز در کتابخانه آیت االله مرعشی به شماره 10965م نگهداری میشود.
آیتی در بهارستان فرزندان پسر شیخ محمد باقر را ذکر می کند اما در مورد اینکه فرزند دختر داشته یا نه سخنی به میان نمیآورد؛ منابع دیگر نیز در این زمینه سکوت کرده اند. پسران او نیز عبارتند از شیخ محمدحسن، شیخ محمدتقی- که در زمان حیات پدرشان از دنیا رفتند- محمد حسین، شیخ مرتضی و شیخ لطف االله.
-2تحصیلات
شیخ محمد باقر از اوان کودکی دارای ذهنی سرشار و حافظهای قوی بود. وی تحصیلات مقدماتی را نزد پدر و دو برادر بزرگتر خود فراگرفت و به احتمال زیاد تحصیل او نزد پدر در همان روستای محل زندگیاش بوده است.
وی در دوازده سالگی جهت ادامه تحصیل به قاین رفت و در مدرسه جعفریه آن شهر زیر نظر برادر خود مشغول به تحصیل شد. یکی از استادان او در این مدرسه سید ابوطالب بن ابیتراب حسینی قاینی بوده است
سید ابوطالب شاگرد محمد ابراهیم کلباسی بود و آثاری در زمینه فقه و اصول و عقاید داشت. وی از استادانی بوده است که شیخمحمدباقر تعلق خاطر خاصی به او داشته و عوائدالقرویه را در شرح فوائد غرویه او نوشت.
همچنین لؤلؤه الغایه در اسرار شهادت از تألیفات سید ابوطالب در مقتل سیدالشهداء است که شیخ محمد باقر در سراسر کتاب کبریت احمر از آن نام میبرد و همیشه از آن با احترام یاد میکند. وی در دو جا به طور مفصل از آن نام میبرد یکی در شرایط وعظ است که هنگام بیان منع دروغ بستن در وعظ و مراثی، نقل قول مفصلی از آن می-آورد؛ و دیگری هنگام معرفی کتابهای موعظه و مقتل است که در داوری بین این کتابها، وقتی به لؤلؤه الغالیه می رسد میگوید » غالبا مأخوذ از اسرارالشهاده فاضل دربندی است. و حال آن، حال آن است و دانستی«
وی مدت دو سال در قاین به تحصیل پرداخت. در همین دوران اتفاقی در زندگی او رخ داد که جریان عادی زندگی او را دگرگون ساخت. خانلرخان اعتصامالملک که برای تعدیل مالیات قاینات و سیستان از طرف دولت مأمور بود به مدرسهی قاین رفت. او در سفرنامهاش مینویسد:» در ایوان مدرسه نشستم. جمعی از طلاب جمع شدند. در میانه یک بچه آخوندی بود به سن سیزده یا چهارده مکلف نبود. پرسیدم چه میخوانی؟
گفت: شرح لمعه را تمام کرده قوانین میخوانم. خیلی زرنگ و حاضر جوابش دیدم. دو سه فقره از مقدمات و فقه از او پرسیدم. خوب جواب داد معلوم شد خیلی خوب تحصیل کرده و میکند. بسیار مستعد و حریص در تحصیل است. اسمش ملامحمدباقر پسر ملامحمد بن حسن از اهل جازار از محال درخش قاین است. خیلی تازگی داشت به این سن و اینطور باسواد و زرنگ و خوش سیما. تا غروب با او صحبت علمی کردم. مغرب به منزل آمدم.
خانلرخان اعتصامالملک، محمدباقر را به نزد امیر قاینات که در آن زمان حشمت الملک بود برد و برات شش تومان برای پول کتاب از امیر برای او میگیرد او ادامه میدهد که: »عصر ملا محمد باقر آمد. فرستادم برات شش تومان انعام او را گرفته به او دادم. کاغذی هم در سفارش او به شیخ الرئیس نوشتم که در مشهد مراقب حال او باشد. در هر مدرسه بخواهد منزلش بدهند تحصیل کند، کاغذ را گرفت و رفت.
شیخمحمدباقر در چهارده سالگی به مشهد مقدس رفت و در مدرسهی میرزا جعفر در کلاس شیخ الرئیس ابوالحسن میرزای قاجار ساکن شد و به تحصیل پرداخت. به توصیهی وی، رکنالدوله فرمانروای خراسان و میرزا سعیدخان، متولی آستان قدس، به او احترام میگذاشتند
می توان گفت وی تحصیل علوم دینی را به طور جدی از این زمان شروع کرد؛ وی در مشهد استادان متعددی داشت و بیشتر تعلق خاطر او در این زمان فقه و اصول بود. او در این دوره، فلسفه را نزد میرزاعلیرضا سبزواری فراگرفت و امور عامه و طبیعیات و الهیات را در نزد او شاگردی کرده است.