بخشی از مقاله

چکیده

اهمیت کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور، ارتباط نزدیکی با معانی و بیان راجع به پیدایش و ظهور جامعه دانش وجود دارد که مورد سؤال قرار نگرفته است. در بحث مربوط به تعریف کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور، دو دیدگاه وجود دارد. در حالی که دیدگاه اصلی بیان میکند که کارکنان دانش، بخش متمایز و نخبه در نیرویکار معاصر هستند، سایرین بیان میکنند که این بیتوجهیها توضیحی برای بیشتر که تمام کارها، کار دانش هستند و بنابراین چگونه همه کارکنان میتوانند به عنوان کارکنان دانش تعریف شوند.

به هر حال، چیزی که به نظر میرسد کارکنان دانش از سایر کارکنان متمایز میکند ویژگی فعالیتهای کاری است که انجام میدهند، تأکید بر روی خلق، کاربرد و بهره گیری از دانش میباشد. این موضوع چیزی است که کارکنان دانش را به تسهیم فعال دانش و بهرهگیری بهتر از دانش و اطلاعات خودشان بر میانگیزاند. کارکنان دانش به نظر میرسد کارکنان دانش ایده-آل و تبعی باشند، با حداقل سطح نظارت، آنها تمایل به کار فوقالعاده سخت دارند و این به عنوان مسأله مشکلساز تلقی نمیشود. این مقاله، پویاییها و ویژگیهای فرآیندهای دانش را در شرکتهای دانشمحور مورد بررسی قرار میدهد، همانطوریکه خواهید دید، این شرکتها زیاد و متنوع هستند. چیزی که به عنوان هم کارکنان دانش و هم شرکتهای دانشمحور مد نظر قرار میگیرد، تمایز آنها است.

مقدمه

بسیاری از مفسران و نویسندگان جامعه معاصر را به عنوان یک جامعه دانشی تلقی میکنند. اهمیت دانش در کار و فعالیت اقتصادی در 25 سال آخر قرن بیستم رشد فزایندهای داشته است. اهمیت در حال رشد دانش در دنیای کار هم ویژگی فعالیتهای کاری افراد و هم ماهیت سازمانها را تغییر داده است. کلید این تحولات اهمیت درحال رشد کارگران - کارکنان - دانش و شرکتهای دانشمحور بوده است. اولین بار پیتر دراکر بود که از اصطلاح کارگر دانش1استفاده کرد. در واقع، اگر جامعه معاصر یک جامعه دانشی باشد، آنگاهتقریباً شرکتهای دانشمحور و کارکنان دانش نشاندهندهی عناصر سازندهی آن خواهد بود 

بنابراین، شرکتهای دانشمحور از نظر کیفی و بنیادی متفاوت از انواع دیگر سازمانها هستند. بنابراین، ویژگی و پویایی فرآیندهای دانش در این بافت سازمانی بنظر میرسد ویژه باشد. برا ی مثال، اهمیت داشتن دانش توسط کارکنان دانشنوعاً بحث میشود در موضوع حفظ و تعهد سازمانی دارای اهمیت بیشتر نسبت به انواع سایر کارکنان میباشد. با این وجود، همانطوری-که در ادامه مطلب ملاحظه خواهید کرد، موضوعات کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور موضوعاتی هستند که از قبل مورد مطالعه وسیعی قرارگرفته و هم اکنون نیز مورد بحث قرار میگیرند.

برای مثال، بحث در خصوص تعریف کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور این است که تا چه حد افزایش در دانشبر بودن کار وجود دارد و اینکه کارکنان دانش دارای متمایز و مستلزم مدیریت متفاوت نسبت به سایر کارکنان میباشد. مقاله با نگاهی به نوشتهها در بارهی کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور آغاز میشودکه نوعاً در لفاظیهای جامعه دانش عجین شده است. به دنبال آن، بخش بعدی شامل مباحثی در خصوص تعاریف کار دانش و شرکتهای دانشمحور میباشد. در بخش سوم ویژگی فرایند دانش در شرکتهای دانش-محور بررسی میگردد. بخش چهارم از مقاله موضوع نحوهی تسهیل و موانع کارکنان دانش در فرآیندهای دانش را بررسی میکند. همانطوری که ملاحظه خواهید کرد، نتیجهگیری جالبی از تحقیقات بر روی کارکنان دانش به دست آمده است.

افزایش کارکنان دانش

همانطوریکه در مقاله یک بحث شد، در 25 سال آخر قرن بیستم، ویژگی کار به طور چشم-گیر تغییر یافته است. دیدگاه مسلط در تحلیل این تغییرات بیانگر آن است که آنها دارای افزایش دانش بر بودن کار از طریق ایجاد نیاز بیشتر به مهارتهای هوشی و مهارت نمادهای انتزاعی شدند. بنابراین، این تغییرات بنظر میرسد توسعه زیادی را در تعداد کارکنان دانش و شرکتهای دانشمحور بوجود آورده است . چنین تحلیلهایی، از مفاهیم جامعه فرا صنعتی/ دانش استفاده میکند و استدلال میشود که نه تنها تعداد کارکنان دانش افزایش یافته و میزان دانش مهارتی آنها رشد پیدا کرده، بلکه دانش اکنون مهمترین منبع مزیت رقابتی میباشد و سطح اهمیت دانش نظری بالا رفته است. با این وجود، چنین تحلیلهایی بدون چالش هم نبوده است.

نویسندهای که اولین بار چنین تحلیلهایی را عمومیت بخشید، رابرت ریچ بود تحلیل ریچ بیشتر در بارهی ایالات متحده آمریکا متمرکز است، اما این استدلالها مرتبط با تمام اقتصادهای صنعتی میباشد - ریچ . - 119 وی اظهار می-کند که تغییر به سمت ارزش افزوده بالا، خدمات و محصولات دانشبر در این اقتصادها موجب افزایش آن چیزی شد که او آن را دوره تحلیلگران نمادین خواند. اینها کارکنانی هستند که اولاً مسائل را از طریق نمادهای ماهرانه، شناسایی و تجزیه و تحلیل میکنند - 178 - و ثانیاً نیازمند استفاده زیاد از مجموعه رایج از دانش تدوین شده هستند

نمونه کارهای تحلیلی نمادین، طرحهای پژوهشی و طراحی محصول - حل مسأله - ، بازاریابی، مشاوره - شناسایی مشکل - ، امور مالی و بانکداری - موضوع دلالی - میباشد. بر طبق تحلیل ریچ، تا پایان دههی 1980، این طبقه از کارکنان در حسابداری به 20 درصد استخدام در ایالات متحده رشد یافت و یکی از سه گروه مشاغل مهم در ایالات متحده میباشد. تحلیل آماری انگلیس نشان میدهد که نسبت کارکنان دارای دانش حرفهای و دانشبر در بریتانیا، در اوایل دههی 1990 در حدود 20 درصد بود. در نهایت، حتی کسانی که منتقد جامعه/ کار دانش هستند، مسیر افزایش دانشبر بودن را تأیید کردند.

در حالی که در مقاله یک، نقدی بر مفاهیم جامعه دانش ارائه شد، در اینجا نقد مورد نظر مجدداً بررسی و مورد بحث قرار میگیرد. سه عنصر نقدی بر مفاهیم جامعه دانش در اینجا ارائه شده است که تمامی سؤالات در بارهی شیوه افزایش کارکنان دانش بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید