بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت دانش روشی سیستماتیک براي شناخت، سازماندهی و به اشتراك گذاري دانش در سازمان است که می تواند در نهایت به تولید دانش بیشتر در سازمان منجر گردد. در دنیاي امروز مدیران ارشد سازمان ها دریافتهاند که سرمایههاي دانشی داراي اهمیت فوق العاده اي در سازمان ها بوده و میبایست توان زیادي را براي مدیریت سرمایههاي دانشی و دانش نهفته در فرایندهاي سازمان صرف کنند. با این وجود، زیرساخت هاي مناسب و پیش نیازهاي لازم براي چنین فرآیندي مهم و ضروري است که در صورت نبود این زیرساخت ها نارضایتی منابع سازمانی و اتلاف منابع مالی را در پی خواهد داشت.
فرهنگ سازمانی از مهمترین و تاثیرگذارترین پیش نیازهاي مدیریت دانش موثر و کارا است. فرهنگ سازمانی می تواند یکی از چالش هاي اصلی در پیاده سازي مدیریت دانش و موفقیت این گونه نظام ها باشد. در این پژوهش ضمن تشریح مفاهیم مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی، به بررسی رابطه بین استقرار مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی با استفاده از نظریه هاي موجود در این عرصه می پردازیم.
مقدمه
مدیریت دانش پس از انفجار اطلاعاتی و ورود بشر به عصر دانش اهمیت دو چندان یافت و به این ترتیب دانش و اطلاعات، خود را به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه هاي سازمان ها مطرح نمود. سازمان ها با هدف افزایش سرمایه دانشی به مدیریت دانش سازمانی روي آورده اند و براي این امر از نیرو هاي متخصص بهره می گیرند. به کارگیري مدیریت دانش در سال هاي اخیر در سازمان ها رشد چشمگیري یافته است، لکن در اجراي آن موفقیت کمتري به چشم می خورد. این جاست که نیاز براي درك بهتري از پیش نیاز ها و زیرساخت هاي لازم و ضروري براي استقرار صحیح مدیریت دانش احساس می شود - خلیفا و لیو1،. - 2003
براي پیاده سازي بهینه و موفق مدیریت دانش، مانند هرنظامی به برخی زیرساخت ها نیازمند است . یکی از این زیرساخت هاي مهم، محیط فرهنگی سازمان می باشد. عدم توجه به فرهنگ سازمانی، بی تردید مدیریت دانش را به چالش خواهد کشاند و منجر به عدم موفقیت در استقرار مدیریت دانش خواهد گردید. امروزه بسیاري از مدیران ارشد، دریافته اند که دانش در کسب برتري رقابتی و دنبال کردن اهداف استراتژیک سازمان نقش اساسی ایفا می کند.
به موازات درك سازمان ها از این نکته که رقابت پذیري بر پایه مدیریت دانش استوار است، از طریق مدیریت دانش، دانش در ذهن کارکنان خود را استخراج کنند تا بتوانند آن را به راحتی با دیگر افراد در درون سازمان به اشتراك بگذراند و انتقال دهند - سمبامورتی2، . - 2005 مدیریت دانش مزایاي بیشماري را براي سازمانها به ارمغان می آورد، فرصت هایی براي صرفه جویی اساسی، بهبودهاي قابل توجه در عملکرد افراد و دیگر مزایاي رقابتی را فراهم می کند.
سازمان هایی که مدیریت دانش را به کار می گیرند از مزایاي آن که شامل، افزایش همکاري ها، ارتباطات سازمانی بهبود یافته، بهبود مهارت هاي کارکنان، اتخاذ تصمیمات بهتر و افزایش نوآوري در سازمان است بهره می گیرند - آلبرت3، . - 2009 سازمان هاي بسیاري در زمینه ي توسعه ي دانش در سطوح متفاوت سرمایه گذاري کرده و موفق بوده اند، اما سازمان هاي بسیاري نیز در این امر با شکست مواجه شده اند. کمبود ساز و کارهاي صحیح ارزیابی در پیاده سازي مدیریت دانش، این نوع سرمایه گذاري را در ذهن مدیران تنها به یک هزینه ي اضافی مبدل کرده است. از این رو سازمان ها باید در بستر سازي و ارزیابی صحیح از شرایط موجود سازمان بکوشند تا محیط را براي انتقال، اشتراك و تبادل دانش و میان اعضاء خود به وجود آورند - بالوگان4، . - 2004
مدیریت دانش
مدیریت دانش مورد توجه روز افزون سازمان هایی است که تشخیص داده اند می توانند منافعی را از این زمینه ي نو ظهور کسب کنند. با نگاهی به تعداد مقالات و تحقیقات منتشر شده در خصوص این موضوع، به روند صعودي این توجه پی می بریم. براي نمونه در پایگاه اطلاعات مقالات پروکووست 5 در سال 1995 حدود 45 مقاله مرتبط با این موضوع موجود بوده - کارلوچی و شیوما 6، - 2004، که این تعداد در سال 2006 به حدود 8000 مقاله افزایش یافته - گالیندز 7، - 2004 و اکنون، در اوایل سال 2010 تعداد مقالات در این خصوص بیش از 23000 مورد رسیده است.
دانش قابلیتی مهم و قابل توجه براي سازمان هاست و بنابراین نیاز به مدیریت دارد - اسکایرمی8، . - 1999 با مدیریت مناسب و صحیح دانش، هر سازمانی می تواند پایدارتر، منعطف تر، هوشمندتر، و نوآورانه تر شود؛ و در نتیجه اثربخشی و عملکرد خود را بهبود دهد - هلم و همکاران9،. - 2006 بیشتر سازمان ها با افزایش رو به رشد دانش و اطلاعات مواجهند که قادر به استفاده از همه ي اطلاعاتی که ذخیره کرده اند نیستند، این دقیقاً همان وضعیتی است که مدیریت دانش در پی حل آن می باشد - داونپورت و پروساك10، . - 1998 با این وجود، مدیریت دانش را نمی توان تنها از این منظر مورد توجه قرار داد.
طیف وسیعی از تعاریف در ادبیات مربوط به این موضوع ارائه شده است زیرا ریشه هاي مدیریت دانش به حوزه هاي مختلفی مربوط می باشد - متازیوتیس و همکاران 11، . - 2005 مدیریت دانش شامل حوزه هاي مختلف مانند: دانش مشتریان، دانش محصولات و خدمات، دانش کارکنان، دانش فرایندها، حافظه ي سازمانی، دانش ارتباطات، و دانش دارایی ها می باشد - اسکایرمی، . - 1999 بنابراین ارائه ي تعریفی جامع از مدیریت دانش مشکل است، زیرا مدیریت دانش مفهومی چند بعدي است - چویی12،. - 2000 تعاریف زیر نمونه اي از دیدگاه هاي مختلف در مورد مدیریت دانش را نشان می دهند.
مدیریت دانش "مجموعه فرایندهایی است که بر خلق، اشاعه و بهره برداري از دانش براي دستیابی به اهداف سازمانی دلالت می کند" - لی و یانگ، 2000، ص. - 785 به عبارتی دیگر، می تواند به عنوان مجموعه اي از فعالیت هاي هدفمند یا فرایندهایی مشخص تعریف شود که باعث کسب ارزش بهینه و راندمان بالا از دانش قابل دسترس سازمان می شود. مدیریت دانش، ارتقاء یک رویکرد جامع براي شناسایی، تسخیر، بازیافتن، اشتراك و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد - گارتنر، - 1999
در تعریف دیگري که توسط اسکایرمی - 1997، ص - 1 ارائه شده، مدیریت دانش، "مدیریت اصولی و مشخص بر دانش ضروري و فرایندهاي آن می باشد که شامل خلق، کسب، سازماندهی، تسهیم، استفاده و بهره برداري از دانش می باشد، که به تبدیل دانش شخصی به دانش سازمانی می انجامد؛ و طی این فرایند، دانش به صورت گسترده در سراسر یک سازمان تسهیم می شود و به صورت مناسبی به کار برده می شود" - اسکایرمی،. - 1997 مدیریت دانش فرآیندي است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکري خود میپردازد.
- نوناکا و تاکوچی - 1995 13 مدیریت دانش بکارگیري سرمایه فکري براي تفوق سازمان در رقایت با سازمان هاي همتا، همچنین پاسخ هاي نوآورانه اي براي چالش هاي جدید و اهرمی براي عمل و یک میانجی است - علاقه بند، - 1382 در مقاله پیش رو از تعریف زیر براي مدیریت دانش استفاده می شود:"مدیریت دانش؛ فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، ذخیره و نگهداري، تسهیم، و بکارگیري دانش مناسب، در زمان مناسب، توسط فرد مناسب، در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی، فناوري اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ سازمان و ایجاد ساختاري مناسب براي دستیابی به اهداف سازمانی صورت می پذیرد" - افرازه، 1383، ص. - 35
فرهنگ سازمانی
تعاریف بسیاري از فرهنگ سازمانی ارائه شده است. تعریف رابینز1996 - 14، ص - 57 از فرهنگ سازمانی را این گونه است " ادراکی یکسان از سازمان که در همه ي اعضاي سازمان مشاهده می شود و بیانگر مشخصات مشترك و ثابتی است که یک سازمان را از سایر سازمان ها متمایز می کند". همچنین در تعریف دیگري که توسط چان، تیلور، و مارخام2008 - 15، ص - 451 ارائه شده است "فرهنگ سازمانی به یک سري از ارزش ها و هنجارها اطلاق می شود که رفتارهاي کارکنان را شکل می دهد ". اساسا فرهنگ سازمان معرف شخصیت آن سازمان است. فرهنگ شامل مفروضات، ارزش ها، فرم ها و نشانه هاي آشکار اعضاي سازمان و رفتارشان می باشد. اعضاي یک سازمان، فرهنگ ویژه درون خود را درك می کنند.