بخشی از مقاله
چکیده
همان گونه که نظریه ها در زمینه های گوناگون علوم رفتاری و تعلیم و تربیت به طور مستمر در حال تغییر و به سوی کمال و پیشرفت است، روش های پژوهش علمی نیز متناسب با آن تغییر یافته و محققان برای پاسخگویی به تغییرات سریع این حوزه ها، در پی دستیابی به روش های نوین و متناسب با موقعیت های پیچیده تربیتی هستند. در حال حاضر روش های تحقیق کیفی در حوزه مطالعات انسان شناسی و آموزش و پرورش به صورت فزاینده ای مورد استفاده قرار می گیرند، زیرا پژوهش گران معتقدند رویکرد کیفی سبب آشکار سازی جنبه های مختلف موضوعات واقعی و پدیده های پیچیده اجتماعی می شود.
"تحقیق روایتی" یکی از روش های کاربردی رویکرد کیفی است که در این روش، تحقیق به صورت منظم - سیستماتیک - در یک زمینه طبیعی انجام می گیرد. این روش برای دیدگاه افراد مورد تحقیق ارزش قائل شده و می کوشد تا از آن آگاه گردد، ضمن آن که پژوهشگر و افراد مورد تحقیق با هم رابطه متقابل برقرار می کنند و برای جمع آوری داده های اصلی بر گفتارها و رفتارهای قابل مشاهده افراد تکیه می شود. بنابراین این روش هم حالت توصیفی دارد و هم تبیینی، این مقاله ابتدا به معرفی، تعریف و تاریخچه تحقیق روایتی و ویژگی های آن پرداخته و سپس چگونگی کاربرد این روش در حوزه آموزش و پرورش مورد توجه قرار می گیرد.
مقدمه
داستان و داستان گویی گذشته ای به قدمت تاریخ بشر دارد. همواره بشر از طریق داستان به انتقال تجربه و دانش خود پرداخته و کوشیده است به سوالات بسیاری پاسخ دهد. کم نیستند کتب تاریخی معتبر که به نقل داستان پرداخته اند و حتی رد پای روایت ها را می توان در کتب مذهبی و ادیان یافت. بشر هیچگاه با روایت و داستان گویی بیگانه نبوده است و می توان ادعا کرد که "تحقیق روایتی" اولین و قدیمی ترین نوع جستجو گری بشری است و تمام روش های پژوهشهای دیگر ریشه در این نوع تحقیق دارند.
روایت کردن1 یعنی توضیح دادن درباره یک موقعیت یا اتفاق که می تواند مکتوب یا زبانی باشد و ریشه آن واژه gno است به معنای دانستن.2 در یونان باستان داستانها به دو دسته تقسیم می شدند ، گروه اول که معرفت نامیده می شدند شامل دانش و اطلاعات در مورد امور روزمره و کاربردی بوده و گروه دوم genosis or poesis در برگیرنده اسطوره ها و خدایان که به پرسشهای بزرگ تر و مهم تری پاسخ می داد. این دو دسته داستان ها نه تنها در تضاد و تعارض با یکدیگر نبودند بلکه مکمل و تکمیل کننده معنای یکدیگر محسوب می شدند
اگر به داستان ها و روایت ها به عنوان راهی که بشر از طریق آن اقدام به ساخت معنا کرد نگاه کنیم ریشه معرفت شناختی علوم و انسان شناسی را در آن می یابیم .[2] و اگر به تحقیق به عنوان معنا بخشی به رویدادها و حوادث نگاه کنیم آنگاه تمامی تحقیقات، روایتی هستند. با این دیدگاه بسیاری از تنگناهای موجود در زمینه پژوهش را می توان پشت سر گذاشت و باب گفتگو بین معتقدان اثبات گرایی و روش علمی را با محققان روایتی گشود. در این گفتار ابتدا به تاریخچه و تعریف تحقیق روایتی می پردازیم و سپس به چگونگی کاربرد این روش در آموزش و پرورش و حل مسائل معلمان پرداخته می شود.
تاریخچه تحقیق روایتی
از زمانی که فروید1 در روش روانکاوی از اصطلاح درمان از راه صحبت کردن2 استفاده کرد آشکارا مشخص شد که هسته اصلی هر مشاهده روانکاوی استفاده از گفتگو و صحبت کردن برای دستیابی به یک فهم جدید است. درمان در این روش فعالیتی محسوب می شود که تاکید و توجه زیاد بر چگونگی به کارگیری زبان3 دارد. اما تا این اواخر تحقیقات در زمینه روانکاوی و مشاوره توجه زیادی به مهارت "معنا بخشیدن" و استفاده از زبان در درمان نداشتند. در اثر گسترش و توسعه تحقیقات کیفی و تاثیر آن بر مطالعات اجتماعی، از 1950 استفاده از کاربرد زبان در درمان توسط روانشناسان و متخصصان علوم اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و تحقیقات متمرکز بر تجزیه و تحلیل دست نوشته های جلسات درمان شد.
محققان در پی آن بودند که دریابند مراجعان در طی جلسات روانکاوی و مشاوره چگونه از زبان برای بیان احساسات و افکار خود بهره می برند، این رویکرد بر مبنای این مفروضه بود که واقعیت از طریق زبان ساخته می شود و این در تناقض با نظر اثبات گراها است که معتقدند زبان منعکس کننده واقعیت است. از نظر ساختار گراها 4همه کارها با زبان انجام می شود.
روابط، مسائل و مشکلات و راه حلهای آنها را از طریق صحبت کردن خلق می کنیم و احساسات مان را از طریق کلمات منتقل می کنیم. از این دیدگاه زبان به معنای عملکرد و انجام دادن کارها است و زبان و گفتار سبب اتفاقات می شوند و سوال اساسی در تحقیق مبتنی بر زبان این است که چگونه زبان سبب روی دادن و انجام کارها می شود. تعداد زیادی از تحقیقات کیفی در مشاوره و روانکاوی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مصاحبه ها هستند و در این زمینه تحقیقات به سه دسته تقسیم می شوند:
"تجزیه و تحلیل گفتمان، تجزیه و تحلیل مکالمه و تجزیه و تحلیل روایت ."
اگرچه هر کدام از این روشها در نحوه چگونگی تفسیر زبان متفاوت هستند اما شباهت هایی نیز دارند. در همه این روش ها به تجزیه و تحلیل دست نوشته های محقق پرداخته می شود و بر تفسیر شخصی پژوهشگر متکی است. در این سه روش منبع داده ها تنها یک فرد یا گروه اندکی از افراد وابسته به هم هستند. تفاوت اصلی بین تجزیه و تحلیل روایت با دو روش دیگر در نحوه و چگونگی تجزیه و تحلیل دست نوشته های محقق است، زیرا در این روش اطلاعات راوی داستان در زمینه اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گرفته و برای بیان آنها از افعال زمان حال استفاده می گردد تا خواننده، راوی و داستانش را به خود نزدیک حس کرده و مسیر داستان به گونه ای انتخاب می شود که بیان کننده واقعیت های اجتماعی باشد، واقعیت هایی که خواننده با آنها آشنا است و در طول داستان به کیفیت دراماتیک و مهیج روایت توجه می شود تا خواننده احساس کند که تجربیات راوی را خود نیز تجربه می کند. روان شناسان و متخصصان علوم اجتماعی برای خلق نظریه های عملی انتزاعی تلاش خود را پیرامون متغیرهایی که به عنوان داستان و قصه گویی مورد توجه قرار می گیرد تنظیم می کنند.
در سال های دهه 1970، علوم اجتماعی و روانشناسی به داستان و حکایت علاقه مند شده و این فن به عنوان شیوه ای برای دستیابی به دانش مطرح شد. بر اثر فعالیت های میشلر 1 و رایسمن 1986 2روش تحقیق روایتی توسعه و گسترش پیدا کرد. میشلر معتقد بود در هنگام مصاحبه های کیفی، جالب ترین و مهمترین اطلاعات از قسمت هایی از داستان که مرتبط با زمینه تحقیق است به دست می آید. اگرچه که در بسیاری از موارد مربوط به داستان، معلم از مسیر تحقیق خارج شده و سبب گمراهی و انحراف پژوهشگر می شود، او معتقد بود که ساختار داستان و تفاوت ها و تناقض هایی که بین اجزا و حوادث یک داستان وجود دارند راهنمای محقق است و به او نشان می دهند که آیا روایت صحت دارد یا نه؟ رایسمن در سال 1993 با چاپ کتاب "تجزیه و تحلیل روایت"3 یک راهنمای عمل ساده و قابل استفاده برای تحقیق روایتی ارائه داد. بر اساس نظر رایسمن - - 1993 اصول اساسی تحقیق روایتی عبارتند از:
-1 به خواننده برای درک عمیق معنای تجارب گوینده داستان کمک میکند.
-2برای تشویق گوینده داستان به داستان گویی باید از فن مصاحبه استفاده کرد
-3داده ها از طریق مصاحبه با تعدادی ازافراد - آزمودنی ها - گرد آوری می شود تا بتوان مفهومی از موضوعات و تجارب مختلف به دست آورد.
-4 از گویندگان و پاسخ دهندگان مهم، تعداد محدودی انتخاب می شود. به گونه ای که داستان های آنها را بتوان به عنوان داستان های "نوعی" که نمونه ای از موضوعات گسترده تر است مورد توجه قرار داد.
-5مطالب مصاحبه های این افراد منتخب، برای یادداشت برداری مفصل تر و خواندن دقیق تر مورد توجه قرار می گیرد.
-6 از میان این مصاحبه ها، تعدادی از داستان های نمونه برای استفاده در گزارش مقاله و پژوهش انتخاب می شود.
-7این گزارش شامل متن اصلی، کامل و بدون دستکاری داستان است. به گونه ای که بتوان آن را مورد بازنویسی قرار داد.
اگرچه که توجه به این نوع پژوهش ابتدا از حوزه روانشناسی و علوم اجتماعی آغاز شد اما امروزه در سایر رشته های علمی نیز از این روش استفاده می گردد.
تحقیق روایتی چیست؟
تحقیق روایتی یکی از روش های تحقیق کیفی است. این تحقیق با نام های: تحلیل داستان، تحقیق روایی، بیوگرافی، اتو بیوگرافی، قوم نگاری، و تاریخچه زندگی، نیز شناخته می شود. این روش تحقیق همانند تحلیل گفتمان و تحلیل مکالمه از نوع پژوهش های استدلالی و مبتنی بر برهان است. اندیشه اصلی این روش تاکید بر این نکته است که افراد به صورت گسترده ای به تجارب خود معنا می دهند و تجارب خود را به شکل داستان به دیگران منتقل می کنند. تحقیق روایتی شامل توصیف های افراد از زندگی خودشان، مجموع داستان هایی که افراد از تجربیات شان می گویند و بحث در مورد معنای این تجربیات است