بخشی از مقاله

چکیده

یکی از موضوعات اساسی سیاست گذاری و اتخاذ استراتژی در راستای توسعه اقتصادی شناسایی فعالیت های کلیدی در سطح منطقه است. پژوهشگران حوزه داده -ستانده روش های متعدد محاسبه فعالیت های کلیدی را به دو دسته روش های سنتی و روش های نوین شامل حذف فرضی و بردار ویژه، تقسیم نموده اند. روش حذف فرضی، ازیک طرف به دلیل درنظرگرفتن اندازه تقاضای نهایی و اندازه ارزش افزوده درکنار ماتریس مبادلات واسطه ای تصویر واقع بینانه ای از ساختار اقتصاد ارائه می دهد و ازطرفدیگر، از منظر اقتصاد فضا، به کارگیری این روش در سطح منطقه نسبت به سطح ملی متناسب تر است، چراکه احتمال حذف یک فعالیت در منطقه نسبت به سطح ملی بیشتر است.

مقاله حاضر ضمن محاسبه جدول داده-ستانده استان مازندران با استفاده از روش CHARMبرمبنای جدول داده-ستانده ملی سال 1390 بهنگامشده توسط مرکزپژوهشهایمجلس، در پی آنست که با استفاده از روش حذف فرضی اقدام به شناسایی فعالیت های کلیدی و محرک استان مازندران نماید. نتایج حاصل از جدول محاسبه شده که در 30 فعالیت تجمیع شده است، نشان می دهد که فعالیت های "زراعت باغداری، دامداری، مرغداری، پرورش کرم ابریشم و زنبورعسل و شکار"، "صنایع وابسته به کشاورزی" و "عمده فروشی، خرده فروشی، تعمیر وسایل نقلیه و کالاها" به عنوان فعالیت های کلیدی استان به شمار میروند و اولویتدهی به این فعالیتها به عنوان فعالیت پیشران اقتصاد استان میتواند قابل توجیه باشد.

-1 مقدمه

جدول داده-ستانده یکی از مهم ترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل ساختار اقتصادی، پیش بینی و برنامه ریزی اقتصادی است؛ اما از آنجا که مراکز آماری این جداول راصرفاً در سطح ملی تدوین می کنند، کاربرد تکنیک داده-ستانده در سطح مناطق و استان ها با چالش روبه رو است و لذا تحلیلگران داده-ستانده منطقهای برای مقاصد گوناگون همانند تحلیلهای مربوط به تعیین فعالیتهای کلیدی استان ها، مجبور به محاسبه این جداول به انواع روش های غیر آماری هستند که در این حیطه انتخاب روش مناسب از اهمیت بالائی برخوردار است.

در میان روش های موجود، روش اصلاح شده محاسبه جداول منطقه ای با لحاظ مبادلات هم زمان تجاری دوطرفه - روش - CHARM تنها روشی است که قابلیت لحاظ کردن صادرات و واردات همزمان دوطرفه - Cross-Hauling - را دارد و لذا این روش مبنای محاسبه جدول داده-ستانده استان مازندران برای سال 1390 در این مقاله قرار گرفته است. لازم به ذکر است روش مذکور تاکنون تنها در دو مطالعه مورد توجه پژوهشگران داخلی واقع شدهاست.

با توجه به محدودیت و کمیابی منابع، شناسایی و تعیین فعالیتهای کلیدی از منظر سیاستگذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. محاسبه پیوندهای پسین و پیشین فعالیت های اقتصادی در چارچوب رویکرد داده-ستانده از دهه 1950، بهمنظور تعیین اهمیت و جایگاه فعالیت های اقتصادی مورد توجه تحلیل گران داده-ستانده بوده است. این رویکرد که به رویکرد سنتی معروف بوده و دارای پشتوانه نظری استراتژی رشد غیر متوازن هیرشمن است، بهطور کلی برمبنای مبادلات واسطهای بین فعالیتی - بازار عرضه و تقاضا بین فعالیت های تولیدی - اهمیت فعالیت ها را مورد بررسی قرار می دهد؛ اما رویکرد نوین سنجش اهمیت فعالیت های اقتصادی که دارای پشتوانه نظریه قطب رشد فرانسوا پرو است علاوه بر مبادلات واسطه ای بین فعالیتی، اندازه تقاضای نهایی و اندازه ارزش افزوده را هم لحاظ می کند و از این منظر نسبت به رویکرد سنتی دارای انعطاف پذیری بیشتری است.

منظور از رویکرد نوین در این مقاله مجموعهای از روش ها و الگوهاست که مبتنی بر روش حذف فرضی هستند. نکته قابل توجه آنکه کاربرد رویکرد نوین در اقتصاد منطقهای نسبت به سطح ملی از تناسب بیشتری برخوردار است، چراکه احتمال حذف یک فعالیت در سطح یک منطقه نسبت به سطح ملی بیشتر است. به عنوان مثال در استان سمنان بخش حمل و نقل هوایی طی سال های 1386 تا 1389 جز یکی از فعالیتهای فعال استان سمنان به حساب می آمده اما در سال 1390 با ثبت ستانده صفر از فعالیتهای این استان حذف شده است. به عنوان نمونه دیگر میتوان به فعالیت ساخت کک و فرآورده های نفتی در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد که از سال 1384 به بعد از اقتصاد این استان حذف شدهاست؛ اما همان طور که بررسی های انجام گرفته نشان می دهد، طی سال های 1379 تا 1392 در سطح ملی هیچ فعالیتی بهطور کامل از اقتصاد کشور حذف نشدهاست.

هدف مقاله حاضر محاسبه جدول داده-ستانده منطقه ای برای استان مازندران در سال 1390 به روش اصلاح شده محاسبه جداول منطقه ای با لحاظ مبادلات هم زمان تجاری دوطرفه - CHARM - و سپس سنجش فعالیتهای کلیدی این استان با استفاده از رویکرد حذف فرضی است. لازم به ذکر است فرآیند محاسبات بر مبنای جدول داده-ستانده ملی سال 1390 بهنگام شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران صورت گرفتهاست.

برای این منظور، مطالب مقاله حاضر در پنج بخش مشخص سازماندهی میگردد. بخش نخست به مروری اجمالی درباره پیشینه تحقیق محاسبه جداول منطقه ای با استفاده از روش CHARM در ایران و جهان و هم چنین مطالعات سنجش فعالیت های کلیدی در سطح ملی و منطقه ای می پردازد. بخش دوم که به چارچوب نظری اختصاص یافتهاست در دو زیر بخش تنظیم شدهاست: در زیر بخش اول معرفی و نحوه کاربست عملی روش تعدیلیافته منطقهای کردن CHARM تشریح خواهد شد و در زیر بخش دوم مبانی نظری سنجش فعالیت های کلیدی در رویکرد حذف فرضی توضیح داده خواهدشد. پایه های آماری موضوع بخش سوم از مقاله حاضر میباشد. بخش چهارم، نتایج حاصله و تحلیلهای مرتبط به آن را توضیح میدهد و بخش پایانی نیز به جمعبندی و نتیجهگیری خواهد پرداخت.

-2 ادبیات موضوع

بررسی مطالعات موجود طی بیش از 65 سال اخیر حکایت از معرفی روش های گوناگون سنجش بخش های کلیدی در قلمروی داده-ستانده دارد. گروهی از روش ها که موسوم به روش های سنتیهستند صرفاً مبادلات واسطه ای و یا تکنولوژی تولید را مبنای شناسایی فعالیت های کلیدی قرار داده اند. سنجش پیوندهای پسین بر مبنای الگوی تقاضامحور لئونتیف و سنجش پیوندهای پیشین بر مبنای الگوی عرضه محور گش در این گروه قرار می گیرند. این نوع از پیوندها برای اولین بار توسط راسمیوسن - 1956 - ، چنری و واتانابه - 1958 - و گش - 1958 - مطرح شدند. سپس هیرشمن - 1958 - برای نخستین بار مفهوم فعالیت کلیدی را در ادبیات توسعه مطرح نمود و فعالیت های با پیوندهای پسین و پیشین نرمال بزرگ تر از یک را به عنوان فعالیت کلیدی معرفی نمود.

به این معنا که طبق استراتژی رشد غیرمتوازن، در کشورهای درحال توسعه که با کمبود منابع و سرمایه مواجهاند، ابتدا باید سرمایهگذاری در این فعالیت ها صورت گیرد و سپس رشد این فعالیتها موجبات رشد سایر فعالیتهای اقتصادی را فراهم آورد. با این حال این نوع از پیوندها نارسایی هایی نظیر در نظرگرفتن وزن قراردادی یکسان واحد برای تقاضای نهایی و ارزش افزوده فعالیت ها، همپوشانی هم زمان فعالیت تقاضاکننده و فعالیت عرضه کننده، خطاهای ناشی از بیش برآورد و یا کم برآورد اندازه پیوندها - که به دلیل توجه صرف بر اندازه هزینه واسطه و یا تقاضای واسطه فعالیت ها مستقل از میزان ماندگاری آن فعالیت با سایر فعالیت های اقتصادی رخ می دهد - و درنهایت نادیده گرفتن اندازه تقاضای نهایی و ارزش افزوده برخوردارند - بانویی، ممقانی و محققی، 1386، بانویی، ممقانی و آزاد، 1388، بانویی، مؤمنی و آزاد، 1388 و دیازنباخر، . - 1992

روش حذف فرضی برای نخستین بار در سال 1968 توسط استراسرت مطرح شد و سپس توسط پژوهشگرانی نظیر سلا - - 1984، دیازنباخر و وندرلیندن - 1997 - ، شولتز - 1976.1977 - ، ملر و مارفان - 1981 - ، میلر و لهر - 2001 - و دیازنباخر و لهر - 2013 - توسعه یافت. روش حذف فرضی علاوه بر مبادلات واسطه ای اندازه تقاضای نهایی و ارزش افزوده را نیز مبنای سنجش فعالیتهای کلیدی قرار میدهد. در ایران نیز در سطح ملی مطالعات فراوانی به منظور سنجش اهمیت فعالیت ها به وسیله رویکرد سنتی و هم چنین رویکرد حذف فرضی انجامگرفتهاست که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حکیمیپور و اکبریان - 1395 - در این مطالعه اقدام به شناسایی فعالیت های کلیدی اقتصاد ایران با استفاده از روشها ی نوین و مقایسه آن با روش های سنتی بر مبنای جدول داده-ستانده سال 1390 نموده اند. نتایج حاکی از آن است که بر مبنای روش سنتی 16 فعالیت و بر مبنای روش نوین 4 فعالیت از 69 فعالیت بهعنوان فعالیت کلیدی مطرح هستند.

یوسفی - 1391 - به منظور شناسایی فعالیت های کلیدی در ارتباط با تولید و اشتغال در اقتصاد ایران با استفاده از جدول داده-ستانده سال 1380 در قالب 36 فعالیت، از رویکرد حذف فرضی و رویکرد سنتی استفاده نموده است. بانوئی و همکاران - 1386 - در این مطالعه هر دو رویکرد سنتی و نوین را به منظور سنجش اهمیت فعالیت های اقتصادی بر مبنای جدول آماری سال 1378 برای 54 فعالیت مورد ارزیابی قرار می دهند. نتایج این مطالعه نشان میدهد بر مبنای معیارهای رویکرد سنتی فعالیت های گروه انرژی و صنایع سنگین به عنوان فعالیت کلیدی به حساب میآیند اما در رویکرد نوین فعالیتهای خدماتی نظیر خدمات توزیعی - بازرگانی و حمل و نقل جادهای - بهعنوان فعالیت کلیدی ظاهر میگردند.

عطوان - 1386 - در مطالعه خود با استفاده از جدول داده-ستانده بهنگام شده اقتصاد ایران برای سال 1383، نقش و اهمیت فعالیتهای تولیدکننده حاملهای انرژی را به وسیله محاسبه پیوندهای پسین و پیشین این فعالیت ها از روش حذف فرضی شناسایی میکند. نتایج نشان میدهد که فعالیتهای تولیدکننده حاملهای انرژی - تولید فرآوردههای نفتی، تولید، انتقال و توزیع برق و تصف یه و توزیع گاز - دارای پیوندهای پسین و پیشین قوی با سایر فعالیتهای اقتصادی بوده و در اولویت تخصیص منابع بهمنظور تحرک در تولید ناخالص داخلی و دستیابی به نرخهای رشد بالاتر قرار دارند.

در حوزه مطالعات استانی نیز پژوهش هایی به منظور سنجش اهمیت فعالیت ها به وسیله رویکرد سنتی و همچنین رویکرد حذف فرضی برای چند استان خاص صورت گرفتهاست که عبارتاند از: معظمی نژاد و همکاران - 1392 - برای استان خوزستان اقدام به محاسبه جدول منطقه ای بر مبنای جدول ملی سال 1385 با استفاده از روش AFLQ نمودهاند و سپس با روش حذف فرضی فعالیتهای کلیدی این استان را معرفی میکنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید