بخشی از مقاله

خلاصه

ابتکارات تعالی کسبوکار به سازمانها در توسعه و افزایش قابلیتهای مدیریتی در راستای دستیابی به سطح عملکرد بالا و رقابت پذیری بیشتر کمک مینمایدو تعهد مدیریت برای پیادهسازی مدلهای تعالی کسبوکار و خودارزیابی مبتنی بر آنها، یکی از مراحل کلیدی اولیه میباشد. تعهد مدیریت به کیفیت و رهبری ایشان در پرورش محیطی که کیفیت مسیر زندگی میباشد، بنیاد جاری سازی ابتکارات کیفیتی در سازمان را شکل میدهد. تحقیق کاربردی حاضر درصدد است با واکاوی مفهوم و نقش تعهد مدیریت، ضمن شناسایی مولفههای آن، اولویت آنها را در اثبات تعهد مدیریت بمنظور پیاده سازی مدل تعالی کسبوکار تعیین نماید.

در این راستا با مرور ادبیات تحقیق و نیز انجام مصاحبههای نیمه ساختار یافته با خبرگان تعالی، مجموعهای از مولفههای شکل دهنده مفهوم تعهد مدیریت شناسایی و احصاء گردیده و با استفاده از یک پرسش نامه اعتبارسنجی شده، اهمیت آنها مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج معرفی کننده مجموعهای از مولفههای شکل دهنده مفهوم تعهد مدیریت بوده و نسبت به سایر مولفهها از اهمیت بالاتری برخوردار میباشند. این تحقیق با شناسایی و تعیین اهمیت مولفههای شکل دهنده تعهد مدیریت، زمینه ساز ایجاد درک و آگاهی وسیعتری برای مدیران از نقش و وظایف خود در راستای پیاده سازی مدل تعالی کسبوکار و افزایش اثربخشی کلی فرآیند میباشد.

.1    مقدمه    
بهبود یا نابودی شعار کسب وکار جهانی میباشد که میبایست با هدف رقابتی ماندن در یک بازار دائما در حال رشد و تغییر، پذیرفته شود

توانایی بهبود سازمان، پیشگویی آینده سازمان میباشد. در سالهای اخیر، استفاده از مدلهای تعالی وانجام
خودارزیابی بر اساس آنها به یک تکنیک مدیریتی مهم برای بهبود عملکرد کلی کسب و کار تبدیل شده است. بهطوریکه بانهادینه شدن جریان خودارزیابی در سازمانها، بطور مستمر زمینه های بهبود در دو زمینه توانمند سازها و نتایج عملکردی شناسایی شده و سازمانها برای پرکردن شکافهابرنامه هاوپروژههای بهبود را در قالب نقشه راه تعالی تعریف واجرا میکنند 

در این راستا تعهد مدیریت در اجرای ابتکارات کیفیت یکی از موضوعاتی هست که تقریبا در تمامی مقالات مرتبط با پیادهسازی این ابتکارات مورد توجه قرار گرفته است

برای اجرای هر برنامهای، تعهد مدیریت یکی از شرایط کلیدی اجرای اثربخش میباشد. تعهد مدیریت - مدیر ارشد و سایر مدیران - به کیفیت و رهبری ایشان در پرورش محیطی که کیفیت مسیر زندگی میباشد، پایه و اساس جاریسازی مدیریت کیفیت و دیگر ابتکارات کیفیتی در سازمان میباشد

مشارکت موثر و درگیر شدن مدیران ارشد بهعنوان یک تیم در فرآیند عارضهیابی که ایشان را به موضوع بهبود کیفیت بعنوان یک وظیفه استراتژیک متعهد سازد، بعنوان مرحلهای که یقینا پیروزی را از شکست در پیادهسازی ابتکارات کیفیتی متمایز میکند، مطرح میباشد و از آن بعنوان حیاتیترین و سختترین مرحله استقرار نام برده شده است. زیرا اغلب بدلیل مشکلاتی چون گرد هم آوردن مدیران و عمل کردن ایشان بهعنوان یک تیم محقق نمیشود. در همین راستا اگرچه مطالعات گستردهای در خصوص نقصان تعهد مدیریت و پیامدهای آن در میزان اثربخشی پیاده سازی و شکست ابتکارات کیفتی انجام شده است ولیکن تاکنون شناسایی وظایف و تبیین نقش و انتظارات از مدیران در قالب مفهوم تعهد مدیریت، کمتر بطور جامع و در تمامی مراحل فرآیند تعالی سازمانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

بر این اساس شناسایی و اولویتبندی وظایف و نیز تبیین نقش مدیران در قالب مفهوم اکتساب و اثبات تعهد مدیریت در پیادهسازی مدلهای تعالی کسب و کار از اهمیت قابل توجهی برخوردار میگردد و بهعنوان هدف این تحقیق در نظرگرفته شده است. این تحقیق زمینهساز ایجاد درک و آگاهی وسیعتری برای مدیران از نقش و وظایف خود در پیادهسازی مدلهای تعالی کسبوکار و افزایش اثربخشی کلی فرآیند تعالی سازمانی میباشد و با مرور مبانی نظری مرتبط با تعهد مدیریت آغاز شده - بخش دوم - و در بخش سوم با تبیین روش تحقیق ادامه مییابد. در بخش چهارم، داده های جمعآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در بخش پنجم نتایج تحقیق طرح و بحث میگردد.

.2     مبانی نظری تحقیق

تعالی سازمانی رویکردی کلنگر به کسبوکار برای انجام بهینه تمامی فعالیت ها و کارکردها میباشد و تلاش میکند تمامی حوزه های کسبوکار را در برگیرد . - 3HWUL *RPL HN' 2011 - تعالی کسبوکار چیزی فراتر از تعالی عملیات بوده و درباره تعالی اندیشه و تفکر میباشد . - Mann, Mohammad, & Agustin, 2013 - بنیاد مدیریت کیفیت اروپا، تعالی کسبوکار را بدین صورت تعریف مینماید »روشی از کارکردن که سازمان را در دستیابی به رضایت متوازن ذینفعان که منجر به افزایش احتمال موفقیت بلندمدت میگردد، توانمند میسازد« - EFQM - 1999:2 - - و سازمان بهرهوری آسیا نیز عنوان میکند تعالی کسب وکار یک فلسفه مدیریتی مبتنی بر بهبود عملکرد و برآوردهسازی نیازهای ذینفعان میباشد . - Mann, Mohammad, & Agustin, 2013 - محصول نهایی تعالی کسبوکار تبدیل شدن سازمان به بهترین تجربه برای پشتیبانی از ارزش ها و اهداف استراتژیک، برآورده ساختن انتظارات ذینفعان، حفظ و افزایش جایگاه رقابتیاش میباشد

1-2 مدلهای تعالی کسبوکار

سازمانهایی که درمسیراجرای تغییرات بزرگ میباشند، میبایست باشناخت نودرنظرگرفتن عوامل کلیدی موفقیت، یک استراتژی را برای ادامه سفرکیفیت خودجاریسازی نمایند. مدل های تعالی عملکردکسبوکار، ابزارهای استراتژیکی هستندکه سازمانها را به عملکرد بهتر به منظور دستیابی به مزیت رقابتی ملزم نموده وبه برقراری ارتباط با اهمیت تعالی درتمامی حوزههایکسبوکار و نه صرفا بروی محصول وکیفیت فرآیند، کمک مینمایند . - Nuland, 2000 - این مدلها درخصوص متعالی شدن در هر آن چیزیکه سازمان انجام میدهد - شامل: رهبری، راهبرد، تمرکز برمشتری، مدیریت دانش و اطلاعات، مدیریت منابع و فرآیندها - ودستیابی به بالاترین نتایج کسب وکار میباشد

2-2 خودارزیابی

مدلهای تعالی کسبوکار، اساسا مدل های ارزیابی میباشند و به سازمانها دردرک چگونگی کارکرد واحدها، فرآیندها و سیستمها با یکدیگر برای تولید نتایج مورد انتظار کسب وکار، کمک میکنند . - Nuland, 2000 - در سال های اخیر، خودارزیابی بهعنوان یک تکنیک مدیریتی مهم برای بهبود مستمر کل عملکرد کسب وکار تبدیل شده - EFQM - 1999:2 - - و بهمنظور پایش پیشرفت در راستای تعالی سازمانی، هزاران سازمان در سرتاسر دنیا از خودارزیابی نظاممند استفاده کردهاند 

تعاریف مختلفی از دیدگاههای محققین  در خصوص خودارزیابی ارائه شده است ولیکن کاملترین تعریف خودارزیابی توسط بنیاد EFQM بیان شده است: خودارزیابی یک بازنگری منظم سیستماتیک و جامع از فعالیتها و نتایج سازمان مبتنی بر یک مدل تعالی میباشد. فرآیند خودرازیابی به سازمان اجازه میدهد بطور شفاف نقاط و حوزههای قابل بهبود کلیدی را شناسایی و در برنامههای بهبود بگنجاند و پیشرفت اجرای آنها را پایش نماید .

3-2 فرآیند خودارزیابی

هیلمن - 1994 - فرآیند خودارزیابی را بعنوان فرآیند ارزیابی سازمان مبتنی بر یک مدل بهبود مستمر بهمنظور تشخیص هرآنچه که بدست آمده و هرآنچه که نیاز به بهبود دارد، تعریف مینماید - Hides, Davies, & Jackson, 2004 - و بنیاد EFQM هشت گام را برای اجرای این فرآیند مطابق شکل 1 معرفی میکند. این هشت مرحله الزاما خطی نبوده و برخی فعالیت ها ممکن است همزمان انجام شود

شکل : 1 مراحل فرآیند خودارزیابی

نقطه شروع خودارزیابی، اکتساب تعهد مدیریت برای استفاده از خودارزیابی به عنوان ابزاری برای دستیابی به تعالی کسبوکار میباشد . - Rusjan, 2005 - فرآیند خودارزیابی پیشرفت در مسیر تعالی را مبتنی بر یک قاعده نظاممند از طریق مقایسه امتیاز ارزیابی با بهبودهای محقق شده را میسر میسازد - Van Der Wiele, et al., 1995 - و به شکلدهی برنامهریزی بهبود مستمر کمک مینماید

4-2 اکتساب تعهد مدیریت

خودارزیابی موفق با تعهد مدیر ارشد آغاز میگردد - Hides, Davies, & Jackson, 2004 - و اعتقاد داشتن به مزایای آناز جمله بهبود عملیات، کیفیت محصولات، سودآوری و ... پیش نیاز بحرانی توسعه تعهد لازم است. بدون تعهد مدیرارشد هر تلاشی برای بهبود کیفیت اتلاف تلاش، زمانو سایر منابع سازمان میباشد. بهبود کیفیت تنها زمانی موفق خواهد بود که مدیران ارشد به تحقق آن متعهد باشند و این تعهد را با تمامیکارکنان در میان گذارند. رهبران حامی و درگیر بهعنوان یکی از عوامل کلیدی پیادهسازی موفقیتآمیز مدل تعالی EFQM بر شمارده میشوند و اکتساب تعهد لازم ایشان، مقدم بر تعهد سایر کارکنان درگیر در فرآیند اجرا میباشد

برای پیادهسازی مدل های تعالی کسبوکار، مدیران ارشد میبایست فراتر از گفتن و دستور دادن عمل کرده و فعالانه در فرآیند تعالی سازمانی درگیر شوند و همزمان دارای تغییرات مشهود در نگرشها و رفتار فردی خود بوده و همواره بهعنوان الگویی برای خلق فرهنگ تعالی سازمانی عمل نمایند - کتابچه ارزیابی جامع تعالی ودجا, . - 1391 تعهد مدیریت راهی برای متقاعد کردن کارکنان میباشد تا علاوه بر درک جدیت مدیر ارشد در خصوص فرآیند خودارزیابی، آنها را برای مشارکت آماده سازد. تعهد مدیریت میبایست به طور مستمر تا هنگامیکه خودارزیابی به بخشی از اجزاء کسبوکار تبدیل گردد، تشریح شده و سنجش شود 

5-2 اثبات تعهد مدیریت

ضروری است مدیر ارشد سازمان، شخصی باشد که علاقهمند و انگیزهمند اجرای ابتکارات کیفیتی و سکاندار اجرای آنها باشد.موضوع کیفیت از سوی مدیران، قابل وکالت دادن به دیگران نمیباشد و میبایست توسط ایشان آغاز، رهبری و هدایت گردد. عهدهدار شدن مالکیت اجرایی فرآیند خودارزیابی توسط مدیر ارشد یکی از عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی مدل های تعالی کسب و کار معرفی شده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید