بخشی از مقاله
چکیده
انسان در یک کنش دو سویه با محیط زندگی خود، نه تنها در راستای فیزیک محیط، فیزیک بدنی خود را تنظیم میکند، بلکه با تاثیر پذیرفتن از آن، فیزیک رفتاری اش نیز تغییر میکند. اداره شهر با دیدگاهی دینی، فرهنگی، تاریخی و با تقویت این نقاط و محورها در محیط فیزیکی، میتواند شهروندان را از لحاظ متافیزیکی تحت تاثیر قرار داده، ضمن کاستن از آمار انواع جرمها، به آرامش و امنیت و برخورداری از عدالت اجتماعی برساند.
این مهم، درکشورهای توسعه یافته با گسترش پیاده راهها، نورپردازی شبانه اماکن مذهبی و ایجاد گردشگری مذهبی تحقق یافته است. از آنجا که ایران کشوری مذهبی است و شهر قزوین نیز چهارمین شهر مذهبی کشور میباشد، پیشنهادات ارائه شده در این مقاله پس از ذکر دلایل علمی و مبانی نظری، با پیشنهاد مسیر ویژه گردشگری مذهبی و پیاده راه شهری با دیدگاهی دینی درمورد شهر قزوین پایان می یابد.
مقدمه :
در برخورد اول با واژه "شهرداری"،"مکان اداره شهر" به ذهن هر انسانی متبادر میشود. اما در مفهومی جدید از این واژه، میتوان" نحوه اداره شهر" را نیز دریافت نمود که منظور نگارنده، همین معنای دوم، میباشد.
شهرهای امروزی به دلیل تمرکز بالای جمعیت و فراوانی ماشینها به تدریج از شاخصهای آرامش و امنیت فضای شهری فاصله گرفته اند. به موازات افزایش جمعیت شهری، میزان جرایم نیز بالا میرود.
به نظر میرسد در سیر جدید شهرسازی، شهرداریها بیشتر به کمیت فضا پرداخته اند تا کیفیت آن و در نتیجه انسان امروزی پیوندی با طبیعت، مذهب، ورزش، تعاملات اجتماعی سالم و همینطور هویت و گذشته خود احساس نمیکند. آمار بالای جرم و جنایت سالهای اخیر به نسبت زمانهای گذشته، همچنین احراز رتبه چهارم بالاترین نرخ شاخصهای ترافیکی ایران پس از سه کشور کنیا، بنگلادش و مصر
این موضوع را تایید میکند. این روند در بسیاری از شهرهای دنیا سبب بروز مسائل و مشکلات بی شمار و از آن میان، تضییع امکانات و منابع طبیعی، افول فعالیتهای مراکز شهری به ویژه مراکز سنتی، افزایش تعداد تصادفات شهری، انزوا گزینی انسان و به طور کلی بیماریهای ناشی از ماشینیزم شد.
اصولا بی نظمی محیط از عوامل جرم زا در شهرها است. به این معنا که اگر در محیط کالبدی شهر، روابط قاعده مندی وجود نداشته باشد، وقتی در مکانی ازدحام جمعیت بلاتکلیف وجود داشته باشد، این ازدحام خود یکی از عوامل ایجاد حس ناامنی است. و نوع ویژه ای از احساس ناامنی را ایجاد میکند که به "تهدیدهای غیر مجرمانه" معروف است. مانند ترافیک بالای سواره و پیاده که به طور گسترده ای احساس خطر- مثلا خطر تصادف یا تنه خوردن- را ایجاد میکند. آلودگی صوتی و خطر سرقت در انبوه جمعیت،آزار دهنده خواهد بود
توجه به این نکته که شهرهای ما، مانند بسیاری از شهرهای دنیا براساس اتومبیل و مسیرهای سواره، طراحی شده است، به خوبی نادیده گرفته شدن پیاده و عدم توجه به فیزیک و متافیزیک انسان را نشان میدهد و این در حالیست که زیباترین مراکز شهرهای متمدن، براساس حرکت عابر پیاده شکل گرفته اند که ساختار سکونتگاهها را شکل میداده است.
از دهه هشتاد میلادی به بعد، نگرش جدیدی برمبنای دیدگاههای قدیمی قبل از انقلاب صنعتی، در اروپا شکل گرفت که تا به امروز روندی رو به گسترش دارد. در این نگرش که"شهرسازی انسانگرا" در مقابل"شهرسازی اتومبیل گرا" نام دارد، پایه و اساس الگوی جابجایی های درون شهری، بر قابلیتهای انسانی، توانمندیهای فیزیکی و میزان ادراک فرد پیاده در هنگام رفت و آمد در فضای شهری بنیان نهاده شده است که با نگرش اتومبیل گرای اواسط قرن بیستم تفاوتهای چشمگیری دارد. اما ما در ایران هنوز از دیدگاه اتومبیل گرا پیروی میکنیم و از آنجا که بخشی از این نقایص، به نحوه شهرداری یا همان اداره شهر ما مرتبط میباشد، در اینجا برآنیم با نگرشی مذهبی، فرهنگی و تاریخی به نحوه اداره شهر و طراحی شهرهای ایران با محوریت انسان و نیازهای روحی او در راه رفع این نقایص قدم برداریم تا در کنار هویت بخشیدن به شهرها، رونق اقتصادی جدیدی را نیز شاهد باشیم. چرا که زنده کردن تاریخ، فرهنگ و سنت در یک گذر میتواند علاوه بر هویت بخشی، سود اقتصادی فراوانی را نیز به دنبال داشته باشد.
دو راهکار ذیل میتوانند در این راه بسیار موفق باشند:
1. نورپردازی شبانه مناسب جهت مکانهای دارای اهمیت مذهبی، تاریخی، فرهنگی، ... و طراحی مسیر پیاده راه گردشگری شبانه برای شهرها.
2. برنامه ریزی و سرمایه گذاری جهت این مسیرها تحت عنوان" گردشگری مذهبی" برای تمامی شهرهای ایران.
1. نورپردازی شبانه مناسب جهت مکانهای دارای اهمیت مذهبی، تاریخی، فرهنگی، ... و طراحی مسیر پیاده راه گردشگری شبانه برای شهرها:
-1-1 نورپردازی شبانه، راهی جهت خلق فضاهای جدید در شب با هویتی نو.
-2-1 طراحی و پیش بینی کاربریهای مختلط در تمام طول مسیر.
-3-1 طراحی و پیش بینی فضاهای مکث جهت تمدید قوا، استراحت و برخوردهای اجتماعی سالم به ویژه در نقاط عطف مذهبی تاریخی.
-4-1 پیش بینی توقفگاههای سواره عمومی در تقاطع های مشخص از مسیر پیاده. -5-1 طراحی و پیش بینی زیرگذر یا روگذرهای عابر پیاده.
-6-1 برنامه ریزی جهت برجسته کردن مناسبتها و خاطرات ملی- آیینی.
-7-1 برنامه ریزی جهت برگذاری نمایشگاههای خیابانی هنرمندان ،دستفروشان، اجرای موسیقی سنتی و غیره.
-8-1 انطباق منظر شهر با تغییرات فصول.
- 9-1 ترویج دوچرخه سواری و در دسترس قرار دادن دوچرخه ها.
در ابتدا باید اذعان کرد که در فرهنگ ایرانی- اسلامی بر لزوم توجه به شب تاکید فراوان شده است. آیات مختلفی در قرآن مجید وجود دارد که در آنها به شب اشاره و از ابعاد متنوعی به این پدیده طبیعی پرداخته شده است
پس از فرارسیدن شب، تاریکی همه جارا فرا میگیرد و تنها مکانهایی که ما آنها را روشن میکنیم، دیده میشوند. از این خصیصه میتوان استفاده کرد و فقط مکانهای دارای ارزش مذهبی، فرهنگی و تاریخی را روشن و شاخص نمود. شهرهای کنونی ما، امروزه در تمام قسمتهای شهر زیبا، شکیل و متناسب نیستند. پس نیکوست که در هنگام شب با نورپردازی شهر، بعد با مقیاس انسانی، الهی، فرهنگی و دینی را روشنایی بخشیده، در معرض دید بگذاریم و فضاهایی را که به هر دلیل ناموزون یا از این دیدگاه ضعیف هستند را، به تاریکی بسپاریم تا شهرهای ما در شب، شاهد جلوه ای از زیبایی و کمال باشند.
همچنین با اتصال این نقاط به یکدیگر میتوانیم مسیرهای پیاده گردشگری را تعریف کنیم. این تشخص بخشی، فقط از نظر بصری نخواهد بود. بلکه با طراحی فضاهای باز پیرامونی این اماکن، در سطح شهر نیز میتوانیم آنها را به کانونهای اجتماع شهروندان تبدیل نماییم. پس معماران، شهرسازان، طراحان شهری، طراحان منظر، شرکتهای مشاوره و اجرای نورپردازی حرفه ای، میتوانند در این زمینه مشاوران خوب شهرداریها باشند تا اداره شهر به صورتی بهتر صورت گیرد.
در کشورهای توسعه یافته، مناطق مسکونی در بافتهای قدیمی شهرها، با داشتن نقاط قوت مذهبی، فرهنگی و تاریخی دارای کلیه امکانات مدرن زندگی میباشند و طبعا گروه با نرخ درآمد بالاتر جامعه در این مناطق ساکن اند.- نمونه موردی : شهر لندن- در این ممالک، دولت با در اختیار قرار دادن تسهیلات ویژه برای افراد ساکن در بافت، آنان را ترغیب به زندگی و نگهداری اماکن تاریخی مینماید و مسلما هیچ چیز مثل زندگی افراد ساکن در بافت نمیتواند برای حفظ و صیانت بافت موثر باشد.
آرامش حاصل شده در این بافتها، افراد مختلف جامعه را به پیاده روی در این بافتها میکشاند تا چند ساعتی را به دور از هیاهوی جاری شهر سپری کنند. در کشورهای درحال توسعه چون ایران، این مناطق با وجود داشتن فضاهای با ارزش مذهبی و تاریخی در کنار کاربری مسکونی، به دلیل عدم وجود امکانات محلات جدید شهر، فرسودگی زیاد بافت، عدم نورپردازی مناسب در شب و ...، توسط قشر کم درآمد جامعه اشغال میشوند و در بیشتر شبها مرکز تجمع افراد ناباب و آمار بالای جرم و جنایت میباشند. ضمن اینکه گاها به دلیل عدم وجود امنیت در آن، کم کم خالی از سکنه شده و بهانه برای تخریب آنها مهیا میگردد.
در این بافتها، توقعات شهروندان در ارتباط با کیفیت محیط سکونت خود تحقق نیافته و رضایت ساکنین از فضای زندگی در سطوح پایینی قرار دارد
با طرح پیاده راههای شهری شبانه،گویی به گونه ای دمکراسی در طراحی میرسیم. یعنی طراحی برای تمام مردم شهر. فضاهای مناطق مسکونی در بافت قدیم شهرها با حضور نور،کاربریهای خدماتی، تجاری و تفریحی جدیدی که طراحی میشوند، چهره ای جدید خواهند گرفت و دیگر محل تجمع افراد ناباب نخواهند بود. تقریبا تمامی صاحبنظران به طور مشترک بر این نکته اتفاق نظر دارند که جنبه اجتماعی ایجاد و توسعه پیاده راهها بسیار مهم است.