بخشی از مقاله
چکیده
بحران های کنونی و تغییرات پیش رو مهمترین دلایل اندیشیدن پیرامون آینده هستند. سازمانها بایستی برای این آینده ناشناخته، پیچیده و متغیر، آماده باشند و آن را جهت کسب جایگاه برتر، بقا، امنیت، صرفه جویی و تأمین ارزشهای آتی ذینفعان خود، مدیریت کنند. لذا در تحقیق حاضر آنچه که سازمانها را برای حرکت در مسیر آینده مجهز میسازد با توجه به ادبیات موجود مورد بررسی قرار گرفت و طی آن هشت بعد استخراج گردید، سپس با با استفاده از روش دلفی در یک پنل 35 نفره - متشکل از آینده پژوهان، اساتید دانشگاهی و مدیران و رؤسای دانشگاهی با بیش از پنج سال سابقه - ، ابعاد بدست آمده از بخش کیفی، طی سه مرحله با تابع کندال بالای 0/85 در مراحل دوم و سوم به تأیید رسیدند که این ابعاد عبارتند از آیندهنگری، هوشیاری محیطی، فرهنگ آیندهگرا، دانش مداری، توجه به ارزشهای آتی ذینفعان، چندچهرگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی مثبت در برابر عدم اطمینان ها، پیچیدگیها و تغییرات است.
.1 مقدمه
فردا همواره خواهد رسید و همیشه با روزهای دیگر متفاوت خواهد بود. فردا حتی بزرگترین شرکتها و سازمانها نیز در معرض خطر ریسک هستند، اگر در مورد آینده شان نیاندیشیده باشند - پیتر دراکر،. - 1999 آینده مفهومی است که اندیشه و تأمل در خصوص آن برای همگان لازم و پرجاذبه است. انسان در کالبد زمان همواره با تحولاتی مواجه بوده و تمایل خود را برای شناخت و واکاوی آن، جهت پیشرفت و جاودانگی خود در برابر چالش های روزمره و آینده ابراز نموده است. افراد دوست دارند بدانند سرنوشت جهان در آینده چگونه رقم خواهد خورد؟
انسان چه اهداف و برنامههایی باید برای آینده داشته باشد؟ امروزه فهم آینده و تصویرسازی واقعبینانه از آن امری بایسته و ضروری به نظر میرسد - کشاورز،. - 1386 اما دوران آشوب و تغییرات شگرف و سنت شکن در تمامی عرصههای حیات بشری آغاز شده است؛ به گفته پیتر دراکر، "اگر یک واقعیت پیشبینی پذیر وجود داشته باشد، این است که آینده به گونهای غیر منتظره تحول خواهد یافت". به عبارتی دیگر در سایه شتابگیری تغییرات ناشی از عدم قطعیت همچون تغییرات تکنولوژی، نوآوری های فزاینده، سلطه مشتری، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، جهان بدون مرز و ... - ماتولو و وینگ1، - 2014، آینده بالضروره تداوم حال و آینده نخواهد بود و این واقعیت، ضرورت تلاش برای شناسایی و خلق آینده را دوچندان میکند.
همچنین علاقه مطالعات مدیریت به آینده نیز در گسترش مباحثی چون آیندهپژوهی، مدیریت استراتژیک، تغییرات و تطبیق پذیری سازمانها - با تغییر معماری و چندبعدی شدن - در دهه اخیر به این مهم اشاره دارد؛ از این رو گرایش به آینده و فهم آن چیزی است که بسیاری از سازمانها را بر آن داشته تا بر آیندهگرایی تأکید نموده و برای کسب جایگاه برتر به پیش بینی الگوهای آینده کسب و کار خود دست بزنند، و راهکارهای خود را بر اساس فرصتها و تهدیدات نهفته در این الگو خلق نمایند - ممی زاده، . - 1387 آیندهگرایی1 تأکید بر این دارد که افراد در سازمان به جای لذت بردن از شرایط حال و اینکه صرفا به امروز بیندیشند در برابر آینده آماده باشند.
از ویژگی های آینده غیر قطعی، متغیر و پیچیده بودن است، و با توجه به این سه ویژگی است که سازمانها برای آیندهگرا شدن نیاز به منابع، تجهیزات، قابلیت های پویا و اهداف خاصی دارند و بالعکس حتی می توان گفت که برای این آینده ما به راهبردی تا حد امکان آیندهگرا نیازمندیم - مانک و مک کانل2،. - 2009 بنابراین اهمیت تبدیل شدن به یک سازمان موفق، متناسب و پایدار آیندهگرا را هرگز نباید دست کم گرفت.
از این رو با توجه بدانچه به صورت گذرا در بالا بیان شد، در این مطالعه محقق سعی نموده تا با استفاده از ادبیات موجود و تکنیک دلفی که یک روش مطالعه چند مرحلهای برای گردآوری نظرات در موارد ذهنی بدون موضوع و استفاده از پاسخهای نوشتاری به جای گردهم آوردن یک گروه متخصص است - آدلر و زیگیلو 3 به نقل از خزایی،1394 - ، کلیه ارکانی که لازم است، تا سازمانی در جهت آیندهگرایی تجهیز و قدرتمند شود را با توجه به ادبیات موجود به تصویر کشاند؛ چرا که اساس و پایه روش یا تکنیک دلفی بر این است که نظر متخصصان هر قلمرو علمی در مورد پیشبینی آینده صاحبترین نظر است.
در ایران مطالعاتی به شیوه دلفی در خصوص الگو و مدل های تغییر به عنوان یکی از ویژگیهای مهم آینده انجام شده است که می تواند به عنوان مطالعاتی در این حوزه از آنها یاد نمود. به عنوان مثال طراحی الگوی یکپارچه تغییر در سازمانهای ایران که با استفاده از رویکرد دلفی فازی توسط ناصحیفر و همکاران - - 1394 انجام شده و متغیرهایی چون زمینه تغییر، محتوای تغییر، فرایند تغییر و پذیرش تغییر از دیدگاه متخصصان دستهبندی شده اند. در مطالعه ای دیگر طراحی مدل مدیریت تغییر در کتابخانههای دانشگاهی ایران پنج مرحله تغییر از دیدگاه متخصصان مرور و وضعیت کنونی، تحلیل و شناخت کاربردی، برنامهریزی و اجرای تغییر و حفظ دستاوردهای تغییر به دست آمده است - فدایی و ناخدا،. - 1389
در حوزه مطالعات خارجی نیز می توان به مطالعه رهبرگ - - 2010 اشاره نمود که در بیش از صد مصاحبه انجام شده پنج فاکتور مهم را برای مدل آینده محوری سازمانی4 به دست آورده که شامل ردیابی محیطی، تصمیم گیری، تغییرپذیری و چند دستی بودن سازمان، دیدگاه مدیریتی نوآور و نواوری رادیکالی است. رهبرگ در مطالعه دیگری در سال 2012 نیز با مطالعه 250 مقاله در خصوص فهم تغییرات و روندهای آینده چهار بعد را مطرح می نماید که شامل ردیابی محیطی، آیندهپژوهی، پیشبینی استراتژیک و چشمانداز فرامرزی میباشند.
متاولو و پینگ - - 2014 نیز با کمک مدیران چهارچوب آیندهگرایی را برای فرایندهای مدیریت استراتژیک در قالب مدل چهار مرحلهای برنامهریزی سناریو - درونی، بیرونی - ، فاکتورهای برنده شدن - مزیت رقابتی - ، اجرا - چابکی استراتژیک - و تطابق - آینده، اخلاق و قانون - ارائه نمودند. همانگونه که ملاحظه می گردد در این مطالعه و بسیاری از مطالعات دیگر که در حوزه آیندهگرایی در سازمان ها مطرح شده است مراحل یا ابعادی مطرحند که بیشتر بر ویژگیهای تغییر و پیش بینی و کسب بازار در آینده مترکزند. همانگونه که مطرح شد در این تحقیق سعی شده با بسط ادبیات موضوعی آیندهگرایی سازمانی با توجه به ویژگی های آن یعنی ناشناخته بودن - عدم قطعیت - ، پیچیدگی و نیاز به تغییر در راستای اهداف آینده سازمان، نوع فرهنگ و ویژگی افرادی که در این راستا کمک کننده هستند را به تأیید متخصصین حوزه به شیوه دلفی رساند.
.2 پیشینه تحقیق ناشناختهها و سازمان آیندهگرا: همانگونه که مطرح شد، آینده پدیدهای است که هنوز ظهور نکرده است، و سازمانها نیاز دارند که با شناسایی آن خود را مجهز کنند. یکی از مفاهیم شناخت آینده در ادبیات سازمانی برنامهریزی استراتژیک یا برنامهریزی سناریو میباشد که امروزه از ادبیات آیندهپژوهی به ادبیات سازمانی وارد شده است. تحلیل روندها - گذشته، حال و در حال ظهور - و سیگنالهای ضعیف در راستای پیشبینی و برنامهریزی های چند بعدی - تفکر سیستماتیک - به علت عدم اطمینان موجود، از شاخصهای مهم آیندهپژوهی در حوزه سازمانی است. از این رو در این مقاله ما در دو حوزه آیندهنگری و هوشیاری محیطی این مقوله را بسط دادهایم:
آیندهنگری: طبق لغت نامه مرحوم علامه دهخدا، آینده به معنی مستقبل، قادم، آتی و زمان پس از حال و زمانی که هنوز نیامده است عنوان می شود و آیندهنگری به معنای دیدن، نگریستن و نگاری به معنی ترسیم کردن آمده است، که معنی لغوی آیندهنگری عبارت خواهد بود از نگرش وضعیت زمان پیش رو، زمانی که هنوز فرا نرسیده و اطلاعات چندانی از آن نداریم - ایرجی،. - 1383
موضوع آیندهنگری از دیرباز یکی از دغدغههای مهم سازمانها در برخورد با عدم اطمینان های آینده بوده است.
سازمانها با استفاده از روشهای گوناگونی سعی در پیشبینی و برنامهریزی آینده داشته و دارند. در بررسی بسیاری از کتب و مقالات و تجارب سازمانی حرکت وسیعی را در جهت ارتقاء تفکر - چُمکر1، - 2012، برنامهها و آیندهنگریهای استراتژیک سازمان - کریمادیس و تیکو2، 2007؛ مانک و مک کانل، - 2009 میبینیم. بررسی جهت کسب ابزار پیشبینی دقیقتر و ارائه راهکارهای چندگانه همچون برنامهریزی سناریو - علیزاده و وحیدی مطلق، - 1391 یکی از این شواهد است.
اما همانطور که ملاحظه می گردد، در هر کدام از این تعاریف نه تنها به یک بعد خاص توجه شده که از جامعیت برخوردار نمی باشند؛ بلکه گاهی ابزار پیش بینی، به جای آیندهنگری لحاظ گردیدهاند؛ از این رو با بررسی بسیاری از متون این حوزه، در این مقاله آیندهنگری به صورت زیر طرح و تعریف شده است: "آیندهنگری یعنی برنامهریزی بر مبنای پیشبینی و پیشبینی بر مبنای تفکر استراتژیک" از این رو در تعریف آیندهنگری میتوان گفت: آیندهنگری، پیشبینی وضعیت یا موقعیت یک پدیده - یا وضعیت یا موقعیتهای گوناگون - در شرایط آینده است.
این پیشبینی طی یک فرایند علمی، دقیق و مبتنی بر روشهای کمی و کیفی است - حاجیانی، - 25 :1391، و قدرت خود را از تفکر استراتژیک میگیرد - بررس و لانگدن، - 2005؛ تفکری که ظرفیت پیش بینی را افزایش داده و نگاهی با زاویه دید و دامنه وسیع نسبت به آینده ایجاد مینماید - چمکر،. - 2012 وظیفه پیشبینی در این تعریف این است که خطوط آینده را مشخص سازد و امکان تحقق آنها را ارزیابی نماید، و لازمه آن توانمندی در برنامه ریزی احتمالات موجود می باشد. برنامهریزی فراگردی است برای آمادگی مواجه شدن با شرایط آینده با تدوین اهداف و استفاده مؤثر از منابع. در واقع برنامهریزی، کلیه گروه ها و عناصر مرتبط را، درگیر آینده پیشبینی شده جهت اقدامات لازم میسازد - حاجیانی،. - 1391 حال با توجه به تعریف فوق میتوان گفت در آیندهنگری سه هدف عمده دنبال میشود - همان منبع: : - 100
-1 تصور حوادث ممکن؛
-2 ارزیابی احتمالات و یافتن حوادث محتمل؛
-3 تصمیمگیری در جهت امور ترجیح داده شده؛ در جهت تحقق این سه هدف در آیندهنگری بایستی تیزبین بود و از روشهای پیشبینی علمی استفاده نمود. امروزه آیندهنگری علمی، توأم با هوشیاری محیطی مطرح است که در ادامه به تعریف آن خواهیم پرداخت. هوشیاری محیطی: از آنجا که عوامل محیطی بیشترین تأثیر را بر سازمان دارند، لازم است مدیران به طور سیستماتیک به تجزیه و تحلیل و تشخیص محیط بپردازند و راهکار سازمان را با توجه به نقاط قوت و ضعف داخل سازمان و تعیین فرصتها و تهدیدات موجود در محیط خارجی در جهت دستیابی به اهداف اصلی سازمان تدوین نمایند - گلوک و جاچ به نقل از ممی زاده،. - 1387
بسیاری از آیندهپژوهان، در پاسخ به سؤال فوق، هوشیاری محیطی - شناسایی و حساسیت نسبت به تغییرات - را مهمترین ابزار برای آیندهنگری دقیقتر و ساختن آینده می دانند و معتقدند نه تنها مدیران ارشد، بلکه اعضای سازمان به جای اینکه برای بررسی سالانه محیط برنامهریزی کنند باید روندها را بررسی و گزارش کرده و فرصت های رقابتی را شناسایی نمایند - لاولر و ورلی به نقل از هسلبین،. - 2009 بنابراین تمامی مؤسسات آینده برای اینکه بتوانند با موفقیت در جهان امروز که مرتبا تغییر می کند ادامه حیات دهند باید همواره هوشیاری خود را حفظ نمایند - بیلی به نقل از هسلبین وهمکاران،. - 2009