بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری، مدیریت جهادی نسخه عملیاتی سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. مدیریت جهادی عبارت است از تلاش علمی با برنامه و مجاهدانه که باتدبیر، عقلانیت و عزم راسخ، خودباوری و توکل بر خدای متعال در یک فرایند و اقدام دائمی برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی و حفظ آینده و سرنوشت کشور با چالشهای خصمانه دشمنان مبارزه میکند و تمامی سطوح مختلف کشور از رهبری تا تکتک مردم در جامعه اسلامی را شامل میشود. همانطور که اقتصاد مقاومتی الگوی انقلاب اسلامی است، برای عملیاتیسازی آن در جامعه، نیازمند مدیریت برخاسته از اندیشهها و تجربههای انقلاب است.
هدف از این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت جهادی برای تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی است. بنابراین، ابتدا به بررسی مفاهیم و تعاریف مدیریت جهادی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخته میشود و سپس با بررسی تفاوتها و اشتراکات مدیریت جهادی و اقتصاد مقاومتی با مدیریت و اقتصاد متعارف، الگوی مدیریت جهادی برای تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی طراحی میشود.
این پژوهش ازنظر هدف بنیادی و با رویکرد کیفی با روش تحلیل مضامین و بر اساس چارچوب سیستمی الگوی آن، طراحی میشود. الگوی مذکور از چهار عنصر سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، عملیات و اجرای مدیریت جهادی، مدیریت جهادی تحققیافته و محیط تعاملی و متخاصم مدیریت جهادی تشکیل شده است که با یکدیگر در ارتباط هستند.
مقدمه
لازمه تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی است. برای رهبر معظم انقلاب اسلامی با توجه جنگ اقتصادی تحمیلی، این سیاستها نسبت به سایر سیاستها، از اهمیت بالاتری برخوردار است؛ بهطوریکه ایشان به سیاستهای اقتصاد مقاومتی "سیاست راهبردی" لقب دادهاند. به کار بردن اصطلاح اقتصاد مقاومتی در جمع کارآفرینان و ابلاغ سیاستهای مقاومتی[1] در بهمنماه 1392 و پسازآن برگزاری دو جلسه مهم یکی با سران قوا[2] و دیگری با مسئولین کشور[3]، بیانگر این است که تحقق این سیاستها در برهه کنونی کمتر از آزادی خرمشهر نیست. ایشان برای اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی، زمان محدود قائل نشدند و بلکه باور قلبی و توصیه ایشان این است که این دو مقوله، بلندمدت بوده و برای پیشرفت کشور چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح، چه با توافق هستهای و چه بدون توافق هستهای، ضروری هستند.
جامعیت سیاستهای اقتصاد مقاومتی تا حدی است که از رهبر معظم انقلاب اسلامی بهعنوان بالاترین مسئول در نظام جمهوری اسلامی تا تکتک افراد کشور را شامل میشود و برای آحاد جامعه، وظیفهای قائل است. حداقل وظیفه برای همه ایرانیان، الگوی بهینه مصرف است تا برسد به کارآفرینان که به ایجاد اشتغال پرداخته یا دولت که با سیاستهای حمایتی، هدایتی و تسریعی خود، مسیر را برای تحقق این سیاستها هموار میکند. درهرصورت، سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای مقابله با جنگ نرم اقتصادی و البته بیمه کردن کشور در هر زمان، تدوین و ابلاغشده است. شکی نیست که باور عمومی در جنگهای سخت، بسیار بالاتر از جنگهای نرم است. یکی از دلایل ذکر گفتمانسازی در سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم همین است.
برای آنکه نقشه راه سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عمل و در سطوح مختلف کشور پیاده شود، مدیریت جهادی لازم است. با مدیریت جهادی، شاخصهای رشد و ارزیابی سیاستهای اقتصاد مقاومتی و میزان پیشرفت آنها نیز مشخص خواهد شد.
هر سیاستی که در عالم مدیریت و اقتصاد وضع میشود، نیازمند راهبردهایی برای تحقق و عملیشدن است؛ متخصصان حوزه سیاستگذاری از این راهبردها بهعنوان راهبردهای سیاستی1 یاد میکنند که حلقه اتصال سیاستها و راهبردهای سطوح پایینتر است .[4] آنگاه که از سیاستهای اقتصادی - بدون قید مقاومتی - خواه در کشور ما و خواه در سایر کشورها، سخن به میان میآید، نسخه عملیاش، مدیریت - بدون قید جهادی - است2؛ اما زمانی که اقتصاد و مدیریت با مقاومت و جهاد قید میخورد، طبیعی است که سخن از رویکرد و نگاهی تازه سخن به میان میآورد که جنبههای عقلانی مدلهای متعارف3 را در کنار جنبههای ارزشی چارچوبهای اسلامی ملاحظه و به دنبال رویکردی جدید در عرصه اداره اقتصاد جامعه اسلامی است؛ بنابراین مدیریت جهادی4، نسخه عملی تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.5 عملیات تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی دو بال دارد: یکی مدیریت و دیگری جهاد. درهرصورت، نباید از یکی غفلت کرد و دیگری را ارجح دانست.
در اکثر مقالات و کتابهای منتشرشده در حوزه به عنوان مثال، مایکل پوتر اقتصاددان سازمان صنعتی است. وی برای اینکه رفتار تکتک سازمانها را در اقتصاد بررسی کند. مدل نیروهای پنجگانه رقابتی را در مدیریت راهبردی ارائه کرد تا به سیاستهای اقتصادی " سازمان صنعتی" جامه عمل بپوشاند. برای مطالعه بیشتر، به کتابها و مقالههای وی مراجعه شود.
3. مدلهای اسلامی متکامل حتی جنبههایی جدید به مدلهای متعارف میافزایند که ممکن است در آنها مورد غفلت قرارگرفته باشند یا بر اساس مبانی فلسفی متعارف، به آنها توجه نشده باشد. - فلسفه زیربنایی جنبههای عقلانی را محصور کرده باشد -
4. باید گفت که مدیریت جهادی نسخه عملی تحقق همه سیاستهای کلان و کلی کشور است. هم در عرصه فرهنگ - مدیریت جهادی فرهنگی - ، هم در عرصه علمی - مدیریت جهادی علمی - ، هم در عرصه سیاست و دیپلماسی - مدیریت جهادی سیاسی - و هم در عرصه نظامی و انتظامی - مدیریت جهادی نظامی و انتظامی - و هم در عرصه تلاش بخش خصوصی و شرکتهای داخلی - مدیریت جهادی راهبردی - کاربرد دارد. در این مقاله تمرکز عمده بر مفاهیم مدیریت جهادی برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
5 اقتصاد مقاومتی با نحله مدیریت راهبردی متعارف که به نگاه درون به برون در تحلیل سطح خرد و کلان اشاره دارد ریشههای عقلانی مشترکی دارد؛ اما جنبههای متمایز آن نیز غیرقابلاجتناب است.
مدیریت جهادی، رنگ و بوی جهاد بیشتر از مدیریت است. مدیریت، جسم و جهاد، روح و جان تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. خوشبختانه برای تحقیق درباره مدیریت، مفاهیم فراوانی در مدیریت متعارف وجود دارد؛ اما روح مدیریت جهادی، خاص کشور و انقلاب اسلامی است که علاوه بر رفاه دنیوی، سعادت اخروی را در برمیگیرد.
در برهه کنونی، الگوهای اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی مولود انقلاب اسلامی هستند. البته این الگوها برای سایر کشورها که محیط کشور خود را محیطی متخاصم میبینند، کاربردی است. هرچند مدیریت جهادی نسخه عملی تحقق همه سیاستهای کلان کشور است؛ اما در این مقاله، تأکید عمده بر تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی است.
امروزه در اقتصاد کشور در سطح خرد و کلان مشکلات و مسائلی وجود دارد که لازم است چارچوبی علمی برای حل مسائل ارائه شود. با توجه به اینکه کشور در وضعیت فعلی، در عرصه جنگ نرم اقتصادی به سر میبرد، لذا لازم است مدیران جهادی به شناخت و ارائه راهحل برای نظام مسائل اقتصادی کشور در ذیل چتر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بپردازند.
شواهدی وجود دارد که بیانگر مسائل جدی در عرصه اقتصاد است؛ وجود تحریمها، کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی، وجود ظرفیتهای بلااستفاده و مغفول در عرصه اقتصاد، عدم معرفت کافی در مورد قدرت اقتصادی کشورهای متخاصم، ضرورت تعاملات اثربخش بخش خصوصی و دولتی، عدم بهرهبرداری بهینه از یارانهها، کاهش همکاری و همیاری مردم در حمایت از اقتصاد داخلی، اسراف برخی از منابع مادی در روستاها و شهرها - محصولات عمده کشاورزی - و بیتوجهی به مکتب بومی و اسلامی خود تحت عنوان اقتصاد مقاومتی، شواهدی هستند که ضرورت توجه به عملیاتیکردن سیاستهای اقتصاد مقاومتی را بهوسیله مدیریت جهادی بیان میکنند. هدف از این پژوهش، طراحی الگوی مدیریت جهادی برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی است؛ بنابراین، سؤالهای اصلی و فرعی پژوهش بهصورت زیر است:
.1 الگوی مدیریت جهادی برای تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی چیست؟
.1-1 عناصر شکلدهنده الگوی مدیریت جهادی برای عملیاتیسازی اقتصاد مقاومتی کدماند؟
.2-1 رابطه بین عناصر شکلدهنده الگو، چگونه تبیین میشود؟
برای دستیابی به اهداف فوق و پاسخ به سؤالهای مرتبط، ابتدا پیشینه و ادبیات پژوهش درباره اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی بررسیشده و سپس برای حل این مسائل، الگوی مدیریت جهادی در سطوح مختلف طراحی میشود. در پایان نتایج و پیشنهادهای حاصل از پژوهش بیان خواهد شد.
مبانی نظری پژوهش
ریشههای بحث مدیریت جهادی را میتوان در صدر اسلام جستجو کرد. همچنین با نگاهی به سابقه مدیریت جهادی در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میتوان الگوها و تجربههای مرتبط با جهاد اقتصادی را جهاد سازندگی پس از انقلاب اسلامی، تجربههای هستهای و تجربه دفاع مقدس دانست. رشد و توسعه مفاهیم مدیریت جهادی و اقتصادی مقاومتی بهتنهایی رو به گسترش است
برای نمونه، پایاننامهای در مقطع کارشناسیارشد، با عنوان »بررسی نقش مدیریت جهادی بر اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری در سازمانهای دولتی شهر اصفهان« از طریق مطالعه توصیفی-پیمایشی انجام شده است که تأثیر مؤلفههای مدیریت جهادی همچون مدیریت برای خدا، مدیریت ولایتی، انعطافپذیری، تشکیلات مناسب، خودباوری، پرکاری، تحولآفرینی، پویایی، سختکوشی، سرعت عمل، مشارکتپذیری، قناعت، نهادینه کردن اخلاق و اهمیت دادن به بیتالمال بر اقتصاد مقاومتی، تأیید شده است .[5] تأیید تأثیر این مؤلفهها، تأییدی بر ضرورت مدلسازی جهاد اقتصادی برای تحقق سیاستهای راهبردی اقتصاد مقاومتی است.