بخشی از مقاله
چکیده:
با عنایت به بیانات مقام معظم رهبری در باب شیوه های تحقق مدل اقتصاد مقاومتی و سیاستهای ابلاغ شده از جانب ایشان در این مورد، اصل ًٍ سیاست های مذکور به عنوان پایه و اساس مبنایی تحقیق به تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه می پردازد. بنابر این پژوهش حاضر با تکیه به این ماده از سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به تببین نقش و چگونگی تاثیر گذاری فرهنگ جهادی در پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی پرداخته است.
پژوهش از نوع محتوایی کیفی و روش گرد آوری داده ها کتابخانه ای و بررسی اسناد در قالب مقالات، کتب مربوطه و منابع آنلاین می باشد.بر طبق یافته های پژوهش، فرهنگ جهادی برای کارآمد بودن در هدف تحقق مدل اقتصاد مقاومتی خود نیازمند راهکارهایی برای تقویت و ترویج می باشد که دراین زمینه راهکارهای مورد تاکید مقام معظم رهبری شامل مواردی چون توجه کردن به ارزشهای جهادی، حفظ هویت انقلابی و ارزشی جهاد، احساس مسئولیت و مدیریت مسئولانه و منسجم با پایبندی به ارزشهای الهی و اسلامی، حفظ روحیه جهادی و حزب اللهی ، الگو بودن در همه کارها خصوصا در نظام اداری اسلامی و هم چنین راهکار های ارائه شده توسط پژوهشگران مانند توجه به اهمیت فرهنگ جهادی ، عملی سازی فرهنگ جهادی، برگزاری همایش های علمی در این زمینه و بنیان سازی و فرهنگ سازی و سایر موارد می باشد. در نتیجه فرهنگ جهادی ضمن نیاز به راهکار هایی برای تقویت و ترویج به منظور مثمر ثمر واقع شدن با اثر گذاری بر متغیر های اقتصادی مورد اشاره در اصل ًٍ سند سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، در تحقق این ×اهداف و سیاست ها موثر می باشد.
مقدمه
در چند سال اخیر و با شدت گرفتن تحریم های یکجانبه و فشار های اقتصادی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران، واژه جدید اقتصاد مقاومتی به ادبیات اقتصادی و سیاسی کشور اضافه و به فراخورعضو هیئت علمی بخش علوم سیاسی دانشگاه باهنر کرمان 1 دانشجوی مقطع کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه باهنر کرمان 2 دانشجوی مقطع کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه باهنر کرمان 3
حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
اقتصاد مقاومتی در ایران برای نخستین بار توسط مقام معظم رهبری در دیدار با کارآفرینان مورخ شهریور ماه ٌََُ شمسی مطرح شد. اهمیت اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری و کارشناسان اقتصادی از این جهت است که راهکار اقتصادی یک کشور در شرایط خاص می باشد و میتواند به تولید و توزیع کالاهای خاص و سرمایه گذاری برای کاهش وابستگی به کشورهای دیگر در شرایط بحرانی کمک کند و دیگر اینکه اقتصاد مقاومتی طراحی و مدلسازی ویژه ای از شرایط و ساز و کارهای اقتصادی است که بر اساس آن فضای اقتصادی کشور بر طبق فرض وجود حداکثر تحریم ها و فشار به صورت فعال و نه منفعل طراحی می شود. در مجموع ، سیاست اقتصاد مقاومتی به منظور برون رفت از مشکلات وارده بر پیکره اقتصاد کشور که ناشی از تحریم های ظالمانه کشورهای خارجی می باشد طراحی و تدوین گشته است.
سیاست های اقتصاد مقاومتی که از سوی مقام معظم رهبری تببین گشته اند دارای ٍُ اصل می باشند که از این تعداد، ًٌ مورد شامل سیاست های اول، دوم، سوم، چهارم، ششم، هفتم، یازدهم، دوازدهم، سیزدهم و بیست و دوم به سیاست های اجرایی ،َ مورد شامل سیاست های هشتم، نهم، دهم، چهاردهم، پانزدهم، شانزدهم، هفدهم و هجدهم به سیاست های تقنینی ، ٍ مورد شامل سیاست های نوزدهم و بیست و سوم به سیاست های نظارتی و نهایتا ُ مورد شامل سیاست های پنجم، بیستم، بیست و سوم و بیست و چهارم به سیاست های فرهنگ سازی مربوط می باشند. پژوهش حاضر سعی دارد تا به فرهنگ ×جهادی و نقش آن در پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی به عنوان شاخصی فرهنگی و زمینه ساز اقتصاد مقاومتی بپردازد.
پیشینه نظری پژوهش:
در توضیح پیشینه نظری پژوهش به تعدادی از دیگر مکاتب اقتصادی جهان به صورت مختصر اشاره می نماییم. ٍ-ٌ- سرمایه داری یا کاپیتالیسمُ: سیستم اقتصادی که دارای پنج مشخصه زیر باشد را سیستم سرمایه داری یا کاپیتالیسم می نامند
ابزار تولید به مالکیت خصوصی درآید ٍ-آزادی در قعالیت های اقتصادی تضمین گردد َ- دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی به حداقل ممکن برسد ُ- دستمزد کارگران توسط کارفرمایان مشخص گردد و حداکثر دولت نظارت بر این امر داشته باشد ِ-قیمت کالاها بر اساس مکانیسم بازار تعیین گردد یعنی در شرایط وجود رقابت آزاد مقدار عرضه و تقاضا در تعیین قیمت کالا ×نقش اساسی ایفا نماید. - توانایان فرد، ٌٌَّ : ٍُ -
اقتصاد لیبرال - قرن بیستمِ - : لیبرالیسم قرن بیستم در مقابل لیبرالیسم کلاسیک قرار دارد.لیبرالیسم کلاسیک معتقد بود که اگر دولت در اقتصاد دخالت نکند و هر کس آزاد باشد که به دنبال منافع شخصی خود فعالیت اقتصادی را انجام دهد همگان به رفاه میرسند و اقتصاد به تعادل در می آید. لیبرالیسم قرن بیستم معتقد است که سود سرشار انحصارات به زیان مصرف کنندگان، آلوده ساختن هوا، تجاوز به جنگلهای عمومی، توزیع نابرابر درآمدها و ... همه و همه از عدم دخالت دولت در اقتصاد سرچشمه میگیرد. بنابراین نتیجه می گیرند که آزادی ارج خود را دارد ولی دولت به منظور حفظ منافع عمومی باید هرگاه که آزادی اقتصادی زیان آفرین شد در اقتصاد دخالت نماید و زیان مذبور را از بین ببرد و از تکرار آن جلوگیری به عمل بیاورد.
مرکانتیلیسمّ: به مکتب اقتصادی که از قرن شانزدهم تا نیمه دوم قرن هجدهم در اروپا رواج داشت مکتب سوداگران یا مرکانتیلیسم می گویند. مرکانتیلیستها معتقد بودند که دولت نیز مانند یک فرد تنها با اندوختن طلا و نقره از نظر اقتصادی قوی می شود. بنابر این نتیجه میگرفتند که چون طلا و نقره یک کشور ثابت و معین است تنها از طریق تجارت خارجی با کشورهای دیگر است که میتوان به طلا و نقره کشور افزود. طرز کار نیز چنین باید باشد که اولا در تجارت خارجی یعنی صادر کردن یک کالا از کشور به خارج و وارد کردن کالا از خارج به کشور باید کوشید تا مقدار صادرات از واردات بیشتر باشد تا طلا و نقره بکشور وارد شود.
ثانیا باید از صدور طلا و نقره از کشور به خارج به هرنحو جلوگیری به عمل آید. و آنها در راستای تامین هدف مذکور یعنی داشتن موازنه مثبت بازرگانی خارجی که به وارد کردن طلا به کشور منجر می شود دستورالعمل هایی مانند اعطای جایزه به صادرکنندگان کالا برای افزایش صادرات کشور تشویق شده، جلوگیری از صدور مواد اولیه و تکنولوژی که سبب می شود کشور های دیگر در آینده خود توانایی تولید کالای صادراتی کسب کنند، ایجاد موانع گمرکی مانند عوارض و سود بازرگانی به منظور جلوگیری از افزایش واردات و افزایش حجم مصنوعات داخلی و کاهش هزینه تولید آنها را صادر کردند.
اقتصاد سوسیالیستیْ : فرهنگ اصطلاحات غربی سوسیالیسم را چنین تعریف می کند : » سوسیالیسم یک سیستم اقتصادی می باشد که در آن طبقه کارگر و یا دولت مالکیت ابزار تولید را در اختیار میگیرد و یا امکان تاسیس بنگاه اقتصادی توسط بخش خصوصی را کلا از بین می برد و یا شرایط و قیود بسیاری بر تاسیس واحد های اقتصادی توسط بخش خصوصی وارد می سازد« در ابتدا که سیستم سرمایه داری مستقر گردید همه فکر می کردند که آینده ای درخشان در انتظارشان می باشد ولی با توسعه و گسترش سرمایه داری کم کم دریافتند که سرمایه داری تنها برای سرمایه داران زندگی مرفه ایجاد می کند و برای توده کارگر جز فقر و محرومیت به دنبال ندارد.
آدام اسمیت، مالتوس و سایر کلاسیکها می کوشیدند تا فقر موجود را توجیه کنند و آنرا برای توسعه اقتصادی جامعه لازم و ضروری جلوه دهند. ولی دانشمندانی مانند سن سیمون فوریه، لوئی بلان، پرودون از فرانسه و رابرت اوت از انگلیس و دیگران علیه سرمایه داری فریاد برآوردند و فردگرائی را در سرمایه داری مورد انتقاد قرار دادند و همچنین فعالیتهای جمعی و تعاونیها را پیشنهاد نمودند تا با گسترش مالکیت خصوصی، ثروت و روحیه سودجوئی مبارزه کنند. تا قبل از انتشار عقاید مارکس سوسیالیسم در همین مسائل خلاصه میشد ولی با ظهور عقاید کارل مارکس مالکیت خصوصی به عنوان ابزار تولید در سرمایه داری ریشه درد های اقتصادی اجتماعی شناخته شد و سوسیالیسم به صورت سیستم اقتصادی که در ×آن ابزار تولید به مالکیت جمعی در آید پیشنهاد گردید.