بخشی از مقاله
نقش فرهنگ در اجرای اقتصاد مقاومتی در سایه ی مدیریت جهادی
چکیده
شکل اصلی تمام فعالیت های نظام یک کشور از ماهیت فرهنگی آن، هویت و رنگ می گیرد. به عبارتی حفظ یک نظام گرچه به ظاهر، بستگی به پویایی و استقلال فعالیت های سیاسی و اقتصادی دارد، ولی نحوه فعالیت در اقتصاد و یا سیاستگذاری در بخش های دیگر متأثر از فرهنگ آن نظام اجتماعی است. اقتصاد مقاومتی، اصطلاحی است که این روزها نقل محافل خبری و اقتصادی کشور شده و بسیاری آن را راهکار مناسبی برای این روزهای اقتصاد کشور و شرایط تحریم های بی سابقه ای که به کشورمان تحمیل شده می دانند . مقام معظم رهبری با ابلاغ سیاستهای تاکید کردند که اقتصاد مقاومتی خواهد توانست الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه ،»اقتصاد مقاومتی« کلی و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند. در این مقاله به بررسی ویژگی ها و روش های دستیابی به اقتصاد مقاومتی با کمک مدیریت جهادی می پردازیم . اقتصاد مقاومتی یعنی تشخیص حوزه های فشار یا درشرایط کنونی تحریم و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت، که قطعا باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است.
واژههای کلیدی: فرهنگ، اقتصاد مقاومتی، ویژگیهای اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی.
-1 مقدمه:
کشور ایران یکی از تمدن های کهن و عظیم جهان است . با توجه به اینکه تاریخ ایران پر از حوادث گوناگون تلخ و شیرین بوده،بالطبع اقتصاد نیز در گذر تند باد های عظیم تاریخی، اشکال گوناگون به خود گرفته است. شکوفایی، رکود و سقوط اقتصاد ایران در طول تاریخ با قدرت و ضعف دستگاه های حاکم ارتباط داشته است (مریدی،.(1381 که به یقین با پیروزی انقلاب اسلامی، ما در بسیاری از عرصه ها به شکوفایی های چشمگیری دست یافته ایم. که این امر برای دولت های استکباری بسیار نگران کننده بوده و خشم آنان را بر می-
انگیزد به طوری که در یک زمان جنگ سرد، در زمانی تهاجم فرهنگی و هم اکنون از تحریم اقتصادی به عنوان سلاح علیه کشور ما استفاده می نمایند. به طوری که در گذشته بیشتر در عرصه جنگ و اشکال نظامی وارد عمل میشدند که به نظامیان استراتژی گفته میشد (لیدمان:.(1381
هر جامعه ای سه رکن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد. این سه رکن متقوم هم هستند و از بین آنها، فرهنگ نقش مهمتری دارد. بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل میکند. اساسا اقتصاد، ارزشها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود میگیرد. بنابراین تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد پس این دو با هم یک رابطهی طولی دارند. فرهنگ اقتصاد نیز همچون فرهنگ سیاست به مجموعهی باورها، ارزشها و رفتارها و نمادها در حوزه ی ثروت اطلاق میشود که با تغییر یا تحول آن، اقتصاد مقاومتی نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد.
پس هر گونه تحول مثبت یا منفی در فرهنگ سیاست (قدرت)، فرهنگ اقتصاد (ثروت) و فرهنگ اجتماع (هنجارها و رفتارها) مستقیما بر اقتصاد مقاومتی تأثیر دارد. مادامی که خاستگاه » فرهنگ اقتصاد« بر پایه ی مفاهیمی همچون» سود محوری« ، » سرمایه سالاری« و » تکاثرگرایی« باشد و کارشناسان و مدیران اقتصاد به این دسته از معادلات وفادار باشند، اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی مورد نظر نظام اسلامی تحقق پیدا نخواهد کرد.به عبارت دیگر، هرگاه مفاهیم، تعاریف، سیاستها، قوانین، ساختارها، ضوابط و مدیریت اقتصادی حول محور » اقتصاد سرمایه داری« تعریف شود، نمی توان از تولید ثروت بر پایه ی جهاد و مقاومت و اخلاص و ایثار سخن گفت. از پیش نیازهای فرهنگی برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی، یکی این است که استراتژی اقتصادی را حول محور جنگ فرهنگی»استراتژی« بازتعریف کنیم. در این صورت عرصهی اقتصادی هماهنگ با عرصهی فرهنگ عمل خواهد کرد. اگر مسئولین و مردم ما جنگ اقتصادی دشمن را به طور صحیح درک نکرده باشند و اگر اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی صرفا معطوف به رشد مادی و رفاه و بالا رفتن قدرت مادی همچون کشورهای ژاپن و چین فرض شود، مفهوم جهاد و اقتصاد مقاومتی از معنی و محتوای اصلی خود تهی خواهد شد. در این صورت جهاد و اقتصاد مقاومتی در معنایی به کار خواهد رفت که بیشتر شبیه یک مسابقه است تا جنگ و مقاومت. در جهاد و مقاومت،
فرض یورش و هجوم دشمن حتمی است و در آن صحنه، جبههی حق و باطل در حال تقابل هستند و تنها در صورت درک چنین مسئلهای است که میتوان از همهی آحاد، اصناف و اقشار انتظار داشت که در عرصهی اقتصاد تا مرز شهادت مجاهده کنند.(عبداله وثوقی نیری،شعبان مرادی آیدیشه).
-2 اقتصاد مقاومتی چیست؟
اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزه های فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آن تاثیرها می باشد و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است. همچنین برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید وابستگیهای خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خوداتکایی تاکید گردد. طبق نظر دولتمردان ایران در تعریف اقتصاد مقاومتی، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از سختیها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است. امروزه جمهوری اسلامی در حوزه های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان تاکنون چه در عرصه ی نظر و در کتاب های درسی و چه در عرصه ی عمل و تجارب بشری مشابه و مابه ازای واقعی نداشته است. بنابراین خود انقلاب اسلامیمکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریه پردازی و الگوسازی در این عرصه های جدید اقتصادی است. با ظهور انقلاب اسلامی، شکل جدیدی ازحکومت در دنیا پدیدار شد که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته و به مبارزه با استکبار پرداخت. ظهور چنین حکومتی آن هم درمنطقه خاورمیانه که ازلحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخیزد. با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصه های دیگرکشیده شد. یکی از این عرصه ها کهخصوصاً در سالهای اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده است، "عرصه اقتصادی" است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و نظریه پردازی و الگو سازی در عرصه های جدید اقتصادی است. هرکشوری که علم استکبار ستیزی را برپاکند، نیازمند چنین الگوهایی است.
بنا به تعریف برخی از اقتصاددانان از اقتصاد مقاومتی، این نوع اقتصاد معمولا در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده یک کشور قرار میگیرد که منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی سلطه، ایستادگی نموده و سعی درتغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آن بر اساس جهان بینی و اهداف دارد. برای تداوم این نوع اقتصاد، باید هرچه بیشتر به سمت محدودکردن استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع حرکت کرد و توجه داشت که اقتصاد مقاومتی در شرایطی معنا پیدا میکند که جنگی وجود داشته باشد و در برابر جنگ اقتصادی و همچنین جنگ نرم دشمن است که اقتصاد مقاومتی معنا پیدا میکند.
-3 فرهنگ ،اقتصاد و اقتصاد مقاومتی:
در کنفرانس وزرای فرهنگ جهان در سال 1391 که به همت یونسکو و به طور خاص دربارهی فرهنگ برگزار گردید دارای دستاوردی بود که بیانگر تاثیرگذاری فرهنگ بر تمام امور مردم است. در پیام این دستاورد فرهنگ در کنار آموزش نقش فعال در جریان توسعه عمومی برعهده دارد. چون هدف فرهنگ بهبود کیفیت زندگی است، لذا باید عوامل فرهنگی در مجموعه برنامههای توسعه جای مناسبی داشته باشند و توسعه نباید منحصرا معطوف به هدفهای اقتصادی باشد (دانایی، .(1379 علیرغم آثار و تبعاتی که تجارت بر فرهنگ میگذارد این رابطه به صورت معکوس نیز برقرار بوده و تجارت نیز اثرات مستقیمی از فرهنگ میپذیرد. برای مثال وجود و حاکمیت این تفکر در میان افراد، بنگاهها و دولتها مبنی بر اینکه صادرات قابل رقابت در حد وسیعی به رفاه اقتصادی کمک میکند و اینکه مشارکت در بازارهای بین المللی بایستی از اولویت بالا برخوردار باشد میتواند به توسعه و گسترش فضای صادرات کشور بیانجامد. از این موضوع به عنوان فرهنگ صادرات یاد میشود . اعتلا و تداوم بخشیدن به فرهنگ صادراتی مستلزم انجام اقدامات متعدد و مداومی مانند لغو موانع ساختاری داخلی، اطمینان حاصل کردن از وجود دسترسی غیرتبعیض آمیز به بازارها است (توکلی، .(1386 از آنجا که فرهنگ پایه رفتارهای انسانی شمرده و به این سبب، بخش قابل توجهی از رفتارهای اقتصادی نیز بر این اساس استوار شده، توسعه اقتصادی که خود مستلزم انجام رفتارهای خاص در زمینه های گوناگون زندگی انسان است، به فرهنگ و ویژگیهای فرهنگی ملت، وابستگی دارد. به عبارتی توسعه اقتصادی نیازمند باورهای فرهنگی مناسب و سازگار با توسعه است (عظیمی، .(1371 ویژگیهای فرهنگ ملی در هر جامعه و محیط بر چگونگی فرهنگ سازمانی در سازمانهای مستقر در آن جامعه تاثیر میگذارند (هدایتی، .(1379 چنانچه فرهنگ را مجموعهای از باورها، نظام معرفت، روش انجام کار، آرمانها و الگوها تعریف کنیم بدیهی است اعتلای بخشهای فوق اقتصادی در نهادها و سازمانها و احاد جامعه تاثیر مستقیمی بر فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی اقتصادی در ابعاد خرد و کلان خواهد داشت . امروزه در نظریه های اقتصادی سهم متغیر فرهنگ و عناصر فرهنگی در تمام مراحل بررسی و پژوهشی بسیار پررنگ است (توکلی، .(1386
توسعه فرهنگی و اقتصاد مقاومتی:
توسعه فرهنگی یکی از پیش نیازهای مهم توسعه اقتصادی به شمار می رود . توسعه با مسائل اخلاقی و ارزشی جامعه پیوندی نزدیک دارد و بسیاری از صاحب نظران در زمینه توسعه، برآنند که شکست سیاست های توسعه در بیش تر کشورهای جهان سومدقیقاً به این دلیل بوده که عوامل غیر اقتصادی؛ یعنی:ارزش ها، انگیزه ها، طرز تفکرات و به طور کلی، ویژگی ها و شرایط روحی آن جوامع مورد توجه قرار نگرفته و برای افزایش تولیدملّی و بالا بردن سطح اشتغال و حل مشکلاتصرفاً متغیرهای اقتصادی مانند پس انداز، سرمایه گذاری و نرخ های ارز در نظر گرفته شده است . از این رو، ارزش ها و باورهای فرهنگی حاکم بر جامعه و به طور کلی، جهان بینی و اعتقادات مذهبی افراد نقش تعیین کننده ای در رفتار اقتصادی آنان و روند توسعه و میزان آن دارد . ارزش های یک جامعه فراتر از
توسعه اقتصادی جهت گیری و نتایج توسعه را تحت الشعاع قرار می دهد و سرمایه انباشته شده مادی و انسانی در اختیار ارزش ها و اعتقادات جامعه می گذارد. اما این که چگونه یک جامعه، توسعه اقتصادی را با ارزش های خود بیامیزد بستگی به تعریفی دارد که از حیات ارائه می دهد و حدی که میان مادیت و معنویت قایل است (سریع القلم، .(1369 فرهنگ مشارکت عمومی در روند توسعه، هم در میان بیش تر مردم کشورهای پیشرفته صنعتی جایگاه مناسب خود را پیدا کرده و هم در نظام قانون گذاری و اجرایی این کشورها پذیرفته شده است. ضرورت وجود چنین فرهنگی در میان یک جامعه در حال توسعه از این جهت است که افراد یک ملت برای حرکت در مسیر توسعه مورد نظر و مطلوب خود، باید نسبت به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورشان آگاهی کامل داشته باشند، مقصد نهایی حرکت خود را بشناسند و برای رسیدن به آن تلاش نمایند و تا مشارکت عمومی و یک رنگی و اعتماد متقابل بین آنان و دولتمردان وجود نداشته باشد، پیمودن این مسیر موفقیت آمیز نخواهد بود. به عبارت دیگر، توسعه سیاسی به معنای حضور مردم در صحنه های گوناگون سیاسی، بهترین وسیله برای به وجود آوردن یک نظام اجتماعی منسجم و هماهنگ در کشور است که در سایه آن، برنامه ریزی و مدیریت اجرایی کشور تقویت میگردد (تاجور و همکاران).
-4 چرا اقتصاد مقاومتی:
صهیونیست جهانی به دلیل مخالف های ذاتی با جمهوری اسلامی در بازه زمانی بعد از انقلاب مخالفت های خود را به اشکال مختلف نشان داده است و در حقیقت حیات سیاسی خود را با اعتلای جمهوری اسلامی در تضاد می بیند و به همین دلیل، روش ها و شیوه های مختلف و متنوعی را به منظور ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی بکار برده است. درک صحیح از تهاجم و تخاصم اقتصادی باعث شده که در چند سال گذشته تاکیدات مقام معظم رهبری روی حوزه اقتصاد باشد که در نامگذاری سالها این موضوع منعکس شده است، ایشان میفرمایند:» ما چند سال پیش اقتصاد مقاومتی را مطرح کردیم، همهی کسانی که ناظر مسائل گوناگون بودند، می توانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادی بر کشور است. معلوم بود و طراحی ها نشان میداد که این ها میخواهند بر روی اقتصاد کشور متمرکز شود. اقتصاد کشور ما برای آنها نقطهی مهمی است. هدف دشمن این بود که بر روی اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملی لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعا رفاه ملی دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامی جدا شود؛ هدف فشار اقتصادی دشمن این است و این محسوس بود؛ این را انسان می توانست مشاهده کند« (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران .(1391
بنابراین شرایطی که امروزه در محیط اقتصادی وجود دارد، ناشی از فشام تمام عیار و آشکار در اثرگذاری بر روی مقدمه اقتصادی آمریکا و هم پیمانانش است که در این مسیر نقش محوری را صهیونیسم دارد. در واقع هدف در اقتصاد مقاومتی آن است که بر این فشارها و