بخشی از مقاله

چکیده

امروزه با توجه به گسترش سریع و متراکم شدن شهر تبریز در دهه های اخیر بر اهمیت پارک ها هم از لحاظ افزایش نیازهای اجتماعی و زیست محیطی و زیبایی شناسانه و هم از بعد نقش عدالت اجتماعی و توسعه متعادل شهری افزوده شده است و از سویی دیگر کمبود کتابخانه مناسب در بسیاری مناطق شهر تبریز همچنان احساس می شود.

با توجه به موارد فوق پارک کتاب می تواند در کنار فضای دلنشین و ارائه برخی از امکانات کتابخانهای قابل استفاده در فضای باز در شاداب سازی فضای مطالعه و افزایش انگیزه جامعه تأثیر فراوانی داشته باشد و گوشه ای از این کمبودها را در شهر تبریز رفع نماید.

اما گاه بناها و فضاهای جدیدی که در شهر تبریز ساخته می شود با دیگر بناها و فضاهای موجود و ویژگیهای معماری بومی شهر از نظر فرم، ساختار، رنگ و فرهنگ همخوانی ندارند و سیطره مطلق یک سویه بنا و یک فرم، باعث دور شدن از ویژگیهای معماری بومی شهر می شوند. از این رو در طراحی معماری این پارک کتاب توجه به زمینه برای خلق محیط مطلوب تر و همخوانی با بافت شهر و فرهنگ و ویژگیهای اجتماعی جامعه استفاده کننده از فضای پارک مورد نظر بوده است .

موضوع طراحی پارک کتاب برای اولین بار در شهر تبریز و با طراحی پارک کتاب با رویکرد معماری زمینه گرا برای اولین بار در ایران می باشد که این پژوهش می تواند مورد استفاده معماران، شهرسازان، دانشجویان معماری و شهرسازی و دستاندرکاران حوزه مدیریت شهری قرار گیرد.

-1 مقدمه

یکی از شاخصه های ارزیابی رشد، توسعه و پیشرفت فرهنگی هر کشوری در عصر حاضر میزان مطالعه و کتابخوانی مردم آن مرز و بوم است. اهمیت و جایگاه کتاب از دید نخبگان و حتی عوام در جوامع تا بدان حد بالاست که سازمان یونسکو، در مصوبه خود در سال 1991 میلادی، روز بیست و سوم آوریل - برابر با 3 اردیبهشت - هر سال را به عنوان روز »جهانی کتاب و حق مؤلّف« اعلام کرد.

با وجود اقدامات، تلاش ها و توصیه های صورت گرفته در حوزه کتاب و کتابخوانی در طول سال ها، همچنان شاهد بی مهری به کتاب و کتابخوانی در کشور هستیم تا جایی که طبق اعلام نهاد کتابخانه های عمومی کشور نرخ سرانه مطالعه در کشور بین ارقام 2تا18 دقیقه در نوسان است. نبود کتابخانه در تمامی مناطق شهری، محلی و البته روستاها، نبود کتاب مناسب، افزایش قیمت سرانه کتاب و استفاده نکردن از زمان و اوقات فراغت از جمله عوامل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور ما است. با این حال گسترش فضای مطالعه در مساجد، ایستگاه های مترو، اتوبوس، پارک ها و بوستان ها در رشد مطالعه در کشور نتیجه بخش است.

بر این اساس لازم است توجهی ویژه به کودکان داشت و برنامه های خاصی برای علاقمند کردن کودکان به مطالعه در دست باشد چرا که در غیر این صورت در بزرگسالی افراد کتابخوانی نخواهیم داشت، مشکلی که اکنون نیز گریبانگیر جامعه ما شده است. بهترین زمان آشنایی انسان با کتاب در سنین کودکی است و تحت تاثیر چنین فضایی به طور قطع به کتاب خواندن علاقه پیدا خواهند کرد. پارک کتاب میتواند در شادابسازی فضای مطالعه و افزایش انگیزه جامعه به کتابخوانی تاثیر فراوانی داشته باشد.

"پارک کتاب" تلفیقی از پارک و کتابخانه است که این موضوع نیازمند اگاهی از شرایط و ضوابط طراحی پارک و کتابخانه و توجه به ویژگی های آنها به صورت همزمان است. با وجود طبیعت و فضای دلنشین محیط، میتوان با قرار دادن برخی از امکانات کتابخانهای قابل استفاده در فضای باز، کودکان را به سمت بهرهگیری از منابع کتاب و کتابخوانی سوق داد. در این راستا فضای سبز شهری، کتابخانه های عمومی و فضای سبز مربوط به آنها یکی از کاربری های مؤثر در کیفیت فضایی مناطق شهری است که با گسترش و متراکم شدن بیش از پیش شهرها بر اهمیت آنها افزوده می شود.

پارک های شهری به لحاظ کارکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی موجب ارتقای کیفیت محیط شهری و بهبود سطح رفاه عمومی می شوند. در مورد شهر تبریز براساس آنچه که حسین زاده دلیر و اسماعیل صالحی در کتابهای خود بیان کرده اند درمی یابیم که با گسترش سریع شهر در دهه های اخیر بر اهمیت پارک ها هم از لحاظ افزایش نیازهای اجتماعی و زیست محیطی و زیبایی شناسانه و هم از بعد نقش دسترسی به پارک ها و کتابخانه ها در عدالت اجتماعی و توسعه متعادل شهری به شدت افزوده شده است.

در این راستا به نظر می رسد برای پر رنگ به این نقش پارک ها و کتابخانه ها در فضای شهر توجه به معماری زمینه گرا می تواند گزینه مناسبی باشد. زیرا با توجه به اینکه بناها و بافت شهری، پذیرش و یا تطابق و همزیستی با دیگر بناها را ندارند و سیطره مطلق یک سویه بنا و یک فرم، مجال را برای همزیستی با دیگر بناها تنگ و کم رنگ می نماید نیاز به توجه بیشتر به زمینه بیش از پیش احساس می شود. و همانطور که سریری، احمدی و دیگران نیز در کتابها و مقاله های خود اشاره کرده اند یکی از مباحث اخیر مطرح در معماری، پایداری و به تبع آن طراحی مطابق با بستر و زمینه است.

زمینه گرایی الگویی است برای خلق محیط مطلوب تر، لذا شناخت و آگاهی بیشتر و درکی عمیق تر نسبت به زمینه و محیط برای معماران و طراحان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. زمینه گرایی روشی است که به تعامل سایت ، معماری و زمینه می پردازد. معماران زمینه گرا سعی دارند که نکات مثبت هر سایت را پیدا و در طرح خود استفاده کنند.

-2 مبانی نظری تحقیق

-1-2 تاریخچه زمینه گرایی:

توجه به زمینه در معماری در دوران پست مدرن شکل گرفت .معماران آن دوران که ساختمانهای سبک مدرن را دیده بودن به انتقاد از ایت سبک پرداختند و در صدد رفع کاستی های موجود در این سبک برآمدند. به گفته رابرت استرن، معمار و نویسنده، پست مدرنیست ها در زمینه های اصولی مشترک دارند:

-1 زمینه گرایی: امکان توسعه ی یک ساختمان در آینده و تمایل به ایجاد ارتباط میان ساختمان و محیط پیرامون آن.
2 -اشارات و کنایه، اشاره به تاریخ معماری به گونه ایی که از حدانتخاب گذشته و به مقوله ای مبهم میرسد که گفته میشود ارتباط، فرم، شکل و مفاهیمی است که در طی زمان یک شکل به خود گرفته است.

-3 گرایش به آرایه ها: لذتی ساده از آرایه بندی بنا.

-2-2 زمینه گرایی در معماری

معماری زمینه گرا به ضرورت توجه به محیط پیرامون اثر معماری تاکید دارد و بر این باور است که توازن میان معماری ومحیط می تواند هم برای خود اثروهم برای زمینه عاملی موثر وتقویت کننده باشد. زمینه گرایی الگویی است برای خلق محیط مطلوب تر لذا شناخت وآگاهی بیشتر ودرکی عمیقتر نسبت به زمینه ومحیط برای معماران وطراحان امری ضروری واجتناب ناپذیر است. معماری زمینه گرد تلاشی است برای نشان دادن توان محیط مطلوب بصری در مقیاسی کلان تر از معماری پیام معماری زمینه گرا ضرورت توجه به محیط کالبدی پیرامون اثر معماری است .

ازنظرپست مدرنها شرایط زیر فرم ساختمان ها را تعیین می کند:

1 خصوصیات فرهنگی اجتماعی تاریخی اقتصادی افراد که از آن ساختمان استفاده می کنند

2 خصوصیات شهری خیابان میدان کوچه ومغازه

3 شرایط اقلیمی رطوبت سرما گرما جنگل وصحرا

4 نحوه زندگی روزمره اهالی ساختمان نیازهای آنها پیش زمینه های ذهنی انها در رابطه با فرم های زیستی.

-3-2 عناصر موجود در زمینه:

زمینه را میتوان شامل توپوگرافی محل، وضعیت پوشش گیاهی، بافت شهری شامل میزان تراکم بناها، خیابان ها و پیاده رو ها و نسبت آنها با یکدیگر، جنس مصالح، ترکیب بندی مصالح، همجواری بناها با یکدیگر، جغرافیای منطقه، میزان ترافیک شهری، حضور حیوانات و موجودات زیستی دیگر، میزان جمعیت انسانی و...دانست. البته نیازی نیست که تمام عناصر در یک زمینه موجود باشد بلکه بسته به هر سایت و زمینه ممکن است تعدادی از عناصر موجود باشد. جامع ترین تئوری درباره ی وضع موجود در فرهنگ غربی بر اساس سیاست منطقه بندی در سال 1949 شکل گرفت و به نام - بدیع - شناخته شد.که اصول آن به شرح زیر است:

اصل هماهنگی که به برنامه ریزی سایت کمک کرده است، باید برای هدایت طراحی خانه نیز به کار گرفته شود و به ساختمانی متعلق به دوران، کشور و مکانی که در آن ساخته خواهد شد شباهت داشته باشد. مصالح باید از جنس خوب و رنگی باشد که سبک و سایت را برازنده باشد - ترجیحا مصالح بومی - .

تئوری - بدیع - پایه ایی منطقه ایی برای مرتبط ساختن معماری به شرایط موجود سایت و محیط آن فراهم می کند و برای این کار از عواملی مانند اقلیم، دید و منظره، سن، فرهنگ، رنگ، جنس، مصالح و سبک استفاده می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید