بخشی از مقاله

چکيده
حقوق شهروندي ناظر به حقوق فطري انسان است و سلب ناپذير، غير قابل تخلف و ازلي و ابدي است . از طرفي هدف حقوق شهري، وصول به دو مقصود نظم و عدالت است . گاهي موارد دستيابي به هردو هدف ميسر نيست و ناچارا يکي فداي ديگري مي شود. فاصله طبقاتي از جمله مصاديق عدالت اجتماعي است .
مطالعات جامعه شناسان نشان ميدهد که پيامد فاصله طبقاتي، نابهنجاريها و بزهکاريهاي فردي و گروهي پيکره جامعه را مورد تهديد قرار داده و به عنوان خطري جدي در ايجاد نظم و امنيت اجتماعي جلوه گر شده است . هدف از پژوهش حاضر بررسي فاصله طبقاتي از ديدگاه منشور حقوق شهروندي: کاهش يا افزايش است . اين مطالعه به صورت توصيفي-پيمايشي انجام شده و جامعه آماري آن را اساتيد و متخصصين جامعه شناسي تشکيل دادند.
نمونه آماري شامل ١٠٠ تن افراد جامعه بودند که به شکل در دسترس انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. از آزمون کلموگروف - اسميرنوف براي بررسي توزيع داده ها و از آزمون دوجمله ي براي تحليل داده ها استفاده شد. نتايج نشان داد که منشور حقوق شهروندي انساني مي تواند زمينه ساز برخورداري از حق احترام برابر، آزادي، امنيت ، آسايش ، آگاهي و حق پيشرفت باشد و اين عوامل مي توانند باعث کاهش فاصله طبقاتي در جامعه باشند. بنابراين همه قوانين و مقررات شهري بايد مبتني بر مجموعه اي از اصول منطقي بوده و مسوولان خدمات شهري بايد کليه موانع و مشکلاتي را که موجب نقض اين اصول مي شوند برطرف نمايند تا موجب کاهش فاصله طبقاتي در جامعه شود.
کلمات کليدي: فاصله طبقاتي ، منشور حقوق شهروندي، حق احترام برابر، حق پيشرفت


مقدمه
حقوق شهروندي يکي از مباني فکري دموکراسي و مفاهيم اساسي زندگي دموکراتيک بـه شـمار مـي رود. واژه شهروند برگرفته از يونان باستان بوده و به ساکنين يونان اطلاق ميگرديده است و داراي دو درجه يکـي شهروند درجه يک که به ساکنان اصلي يونان و شهروند درجه دو که به بزرگان و ديگـر افـرادي کـه يونـاني نبوده اما ساکن يونان بوده اند اطلاق ميگشته است .تعريف شهروندي از دولت شهرهاي يونـان باسـتان بـه ارتباط فرد به هر دولت شهر مربوط بوده است . شهروندان دولت شهرهاي يونان خود را با فضيلت ترين افـراد نسبت به ساير اقوام ميدانستند و ملت هاي ديگر را وحشي خطـاب مـي کردنـد کـه بـا تشـکيل اجتماعـات مختلف و اعطاي شهروندي به آن ها از ادعاي برتري خود عقب نشـيني کـرده و حقـوق ديگـران را نيـز بـه رسميت شناختند. مفهوم شهروندي در يونان باستان به معناي داشتن حقوق و تکاليف يکسان نـزد قـانون و نيز مشارکت در امور سياسي و عمومي جامعه بوده است . حقوق شـهروندان ، اسـاس تفکـر متفکـران دوران رنسانس را تشکيل داده و در نظر آنان ، انسانيت فرد تنها به عنوان شهروند برخورد از حقوق خود در جامعه آزاد تحقق مييافت (چمي نجف آبادي،١٣٩٦).
پس از ظهور اسلام حقوق شهروندي معناي ديگري بـه خـود گرفـت و مفهـوم شـهروند از واژه سياسـي بـه عقيدتي تغيير يافت . و آن اينکه هرکس مسلمان است صرف نظر از اين که در کجاي جهان اسلام سـکونت دارد شهروند تلقي ميشود و از حقوقي که ساير مسلمانان دارا مي باشند بهره منـد اسـت . بـا پـذيرش ديـن جديد در ايران نوعي دوگانگي در حقوق مردم پس از ظهور اسلام در به وجود آمد. برخي از مردم ايران کـه دين جديد پذيرفتند از حقوقي برخوردار شدند و برخي ديگر که پذيراي اين عقيده نو نشدند از ايـن حقـوق محروم ماندند و با گذشت زمان و با استقبال و پذيرش اکثريت مردم از امپراتـوري اسـلامي واژه شـهروند در جاي خود مورد استفاده قرار گرفت (پيران ،١٣٨٥).
با مطرح شدن مفهوم شهروند و حقوق شهروندي در چندسال اخير در ايران گويا همگان بـه دنبـال تعريـف جديدي از شهروند و حقوق شهروندي هستند در حـالي کـه ايـن گونـه نيسـت و تنهـا بـا پيشـرفت سـريع بخش هاي صنعتي و فناوري اطلاعات و مخصوصا آشنايي با حقوق ديگر کشـورها تعريـف شـهروند و حقـوق شهروندي و کليه مسائل مربوط به اين مفاهيم ، اين نياز اساسي و فـوري شـناحته شـده اسـت و لـذا پيـاده سازي و عملي کردن حقوق شهروندي نياز مبرمي به بستر سازي اجتماعي، فرهنگي، و نيز اقتصادي توسـعه يافته دارد(صرافي و همکاران ،١٣٨٧).
کيفيت زندگي يکي از مهم ترين موضوعات عصر معاصر و يکي از مباحث اصلي در تکوين امر اجتماعي تلقي ميشود که مواردي مانند رفاه ، ارتقاء سلامت زندگي، روابط رضايت بخش و از خود گذشتگي همه افراد يـک مملکت را دربرميگيرد که جامعه آن را با اصطلاح حقوق شهروندي مطرح مي کند و شـامل مجموعـه اي از حقوق شخصي و جمعي بوده و به برخوردهاي اجتماعي آنان شکل ميدهد . آگاهي مردم از حقوق شهروندي نخستين بخش ايجاد روابط صحيح بين دولت و ملت و تعامل اجتماعي بين آنان بوده که تحقق ايـن امـر در گرو گسترش ابعاد مختلف اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و همچنين همکاري نهادهـاي جامعـه و مسـئولان حکومتي هر کشور است که طبق اصول سياسي مي تواند زندگي مـردم هـر جامعـه اي را تسـهيل سـازد. از طرفي گسترش شهرنشيني و مشکلات خاص زندگي شهري، بيش از پيش ضـرورت توجـه همـه جانبـه بـه راهبردهاي سودمند براي بهينه سازي زندگي ساکنان شهرها را نيز لازم ساخته است . با توجه به اين امر کـه حقوق شهروندي ناظر به حقوق فطري انسان بوده و سلب ناپذير، غير قابل تخلف و ازلي و ابدي است هـدف حقوق شهري را ميتوان ، وصول به دو مقصود نظم و عدالت دانست (صابري عنصرودي،١٣٩٥).
قشربندي اجتماعي مفهومي است که از زمين شناسي وام گرفته شده است . اگر چه مسائلي را که قشربندي اجتماعي به آن اشاره دارد، تحت مقوله «طبقه اجتماعي» براي مدت زماني طولاني مورد بحث بوده است ، اما اين مفهوم از حدود سال ١٩٤٠ به حوزة کار برد عمومي جامعه شناسي وارد شده است : نکته اي که بايد به آن توجه داشت . اين است که کار برد جامعه شناختي مفهوم قشربندي،در تقابل با کار برد زمين شناسي اش ، بطور

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید