بخشی از مقاله
مولفه های تاثیر گذار و هویت بخش در ارتقا بخشی سیمای شهری (نمونه موردی:شهرستان بهبهان)
چکیده:
دستیابی به شناخت ودرک مناسبی از مفهوم معماری خیابانی و سیمای شهری نیازمند تسلط نسبی بر مفاهیم مرتبط باآن یعنی معماری( در نسبت با نما ) ازیک سو و شهر(کالبدشکل دهنده آن) از سویی دیگرمی باشد.
اجزاءتشکیل دهنده فضای شهری،فضاهایی هستند که هرشهروند در طول روز به صورت متمرکزیا غیرمتمرکزدرمسیرمنزل تامحل کار ادراک می شود.خیابانها،میادین،مسیرها،ازجمله این اجزاء هستند. خیابانها مکانی برای تعاملات اجتماعی و رفت و آمدهای شهری و سرشار از رویدادهای متنوع که شهروندان به دلایل گوناگون در اکثر ساعات در آن حضور می یابند.ارجحیت و اهمیت طراحی و ساماندهی با رعایت ارتباط مناسب میان عناصر شهری و هویت شهری و معیارهای شهری از این بابت دارای رتبه بالایی می باشد.معیارهای شهری در سیمای شهری،همانند: هویت بخشی به نما، نظم، تناسب، وحدت نما، ارتباط با مجاورت، هم جواری ها و ... را می توان عوامل تاثیرگذار در سیما و هویت شهری در نظر گرفت.مطمئنا زیبایی سیمای شهر و هویت شهر بدون برنامه ریزی علمی توسط طراحان و برنامه ریزانی که دارای تخصص های مختلف در زمینه های هنر،شهرسازی،طراحی شهری،روان شناسی و ...باشند را باید عملی غیر ممکن دانست.
این مقاله با هدف بررسی شکل گیری سیمای شهری و معماری آن و روند پیشرفت آن به شکل امروزی و معرفی عناصر کالبدی با اشاره به هویت شهری و تاثیر آن بر روند شکل گیری ساختار ومبلمان فضاهای شهری با تاکید بر توضیح عناصر و مولفه های تاثیرگذار در طراحی معماری می باشد.در این پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده و امید است در انتها حرکتی در جهت بهبود و بازیابی آنچه که در این مسیر از دست رفته و مواردی که می توان برای هماهنگی سیمای شهری با هویت شهری بیان کردن و ضوابط و معیارهایی را که باید ارائه نموده را بررسی و تدوین کرد.
کلمات کلیدی:معماری خیابانی- سیمای شهری- معیار شکل گیری سیمای شهری- هویت سیمای شهری- فضای شهری
-1 مقدمه معماری خیابانی جزئی مهم و اثرگذار در کمیت و فضای شهری می باشد وبرای موفقیت در معماری خیابانی باید به اجزاء
آن توجه داشت.یعنی شهروندان رضایت کامل داشته باشند.شهری سرزنده و پرتحرک به وجود آورد که بتواند با این علم با تاثیر برروح وروان شهروندان بر شکل گیری جامعه و هویت آنان موثر باشد.
فضاهایی که به همه مردم اجازه دسترسی و فعالیت می دهد فضای شهری است که در این صحنه شهری برخی مرزهای اجتماعی شکسته می شود و باعث اختلاط افراد در یک محیط باز و اجتماعی می شود که به این محیط پیرامون ما فضای شهری می گویند. خلق محیط فیزیکی جذاب و دارای کیفیت بالا همراه با دسترسی های خوب همیشه امکان پذیر است. فضاهای شهری نباید مجموعه ای از کپی های بیگانه و یا نامتناسب و ناآشنا باشند که در همه جای دنیا دیده می شوند. مردم مکان های ساده و بین المللی نمی خواهند، مکان هایی خاص و یکتا را می طلبند. اهمیت چهره ی شهر و فضاهای شهری را در هنگام شب نیز نباید نادیده گرفت.
برای تحقق سازماندهی و هدایت سیمای شهری در طول تاریخ تلاش های زیادی شده است اما طرح هایی با موفقیت روبه رو شده اند که مسئولانی داشته اند که اختیار تام برای اجرای کار داشته اند.شکل گرفتن شهرهای قدیم به صورتی بوده
است که صنعت در آن دخالتی نداشته ولی در حال حاضر شکل گیری تحت تاثیر عوامل ماشینی و صنعتی است و از اهداف اصلی خود دور شده یا به کلی ازبین رفته است.
آنچه درمعماری و شهرسازی تحت عنوان سیمای شهری مطرح می شود عموما ترکیبی از نمای ابنیه و مسیرها و خیابانهای شهری می باشد.
مواردی که در این مقاله به آن پرداخته شده است عبارتند از:
- بررسی مشکلات و عواملی که سبب ایجاد ناهماهنگی در ظاهر هر شهر می شوند
- تعریف وتاثیر برخی از مولفه های تاثیرگذار برمعماری خیابانی
- تحلیل اصول و معیارهای تاثیرگذار بر سیمای شهری با در نظر گیری عوامل موثر بر هویت شهری
بنابراین اهمیت این موضوع بر ساماندهی شبکه های ارتباطی و برنامه ریزی شهری و هماهنگی نماهای ابنیه در معابر شهری است که در نهایت شکل گیری این اجزا به نام معماری خیابانی –سیمای شهری متناسب با هویت شهری می باشد.[7]
-2 فضای شهری اغلب به گونه ای درباره معماری و طراحی شهری صحبت می شود که گویی هیچ ارتباطی با هم ندارند در حالی که این دو
از هم دیگر قابل تفکیک نیستند. عدم شناخت این ارتباط باعث بی نظم و آشفتگی می شود.[8] فضای شهری ،فضایی است که دسترسی همه افراد جهت تعاملات و ایفای نقش در زندگی انسانها از لحاظ پویایی و
سرزندگی کند.البته باید توجه داشت که این فضاها براصول زیباشناختی طراحی شهری باشد تا نتیجه ی معکوس ندهد.به طورکلی فضا به سه بخش عمده تقسیم می شود.
-1فضاهای عمومی : فضایی مثل پارک ها ،خیابان ها و میادین که مردم بدون هیچ قید وشرطی می توانند از آن بهره ببرند -2فضاهای نیمه عمومی: فضاهایی هستند که محدودیت نسبی در آن وجود دارد.مثل:شهرک ها -3فضاهای خصوصی:فضاهایی که متعلق به مالک یا مالکان خود هستند و هیچ شخص دیگری حق استفاده از آن را ندارد از این فضا می توان خانه را ذکر کرد.
چگونگی طراحی ساختمان ها ،نظم قرارگیری و سازمان دهی شبکه های ارتباطی و خیابانهای شهری و مبلمان شهری و ...
باید با برنامه ریزی دقیق و همه جانبه باشد تا به بهبود شکل گیری و ویژگی های یک شهر کمک کند.
-3 خیابان های شهری:
تصویر شماره 1 مرجع نگارنده تصویر شماره 2 مرجع نگارنده خیابان ها یکی از مهمترین عناصر ساختار فضای شهر است. [2] آنچه حاصل شکل گیری نا متمرکز خانه ها و ارتباط بین
بخش های مختلف مسکونی و دیگر اعضا می باشد،خیابان است.عناصری که در خیابان تاثیرگذارند شامل حرکت سواره با
فعالیت های مختلف آن ،جنبه های شکلی – بصری و حرکت پیاده را باید در طراحی شهری مدنظر گرفت. نقش های عملکردی خیابان را می توان به دو دسته کلی تقسیم نمود. دسته اول شامل عملکردهایی است که در آن خیابان یک مسیر حرکتی و مکانی است برای رفت و آمد. دسته دوم، از عملکردهایی تشکیل می شود که فضای خیابان را نه به عنوان راه عبوری بلکه به عنوان یک مقصد مورد توجه قرار میدهد و به طور عمده به حضور پیاده ها در این فضا وابسته است. البته همان طور که پیداست نقش های عملکردی یک خیابان از یکدیگر مستقل نیست. این نقشها بر هم تاثیر می گذارد. برای مثال شکل گیری فعالیت های اقتصادی در مجاورت یک ساختمان، مشوقی است برای حضور پیاده ها و حرکت آنها در این فضا از یک سو زمینه ای را برای بروز فعالیت های اجتماعی ایجاد خواهد کرد و از سویی دیگر به علت تضادی که با نقش عبوری سواره ها دارد، این نقش را در فضای خیابان کاهش خواهد داد. همچنین میزان اهمیت هر یک از این عملکردها و نیز درجه حضور آنها در خیابان های مختلف متفاوت است و کلیه عوامل تاثیر گذار همانند موقعیت در شبکه راه ها، موقعیت تاریخی و اجتماعی می تواند در این زمینه موثر باشد: که از این میان عوامل » موقعیت خیابان در سلسله راه های شهری « و » کاربری های مجاور با خیابان « در تعیین نقش های عملکردی یک خیابان موثر تر به نظر می رسد. موقعیت یک خیابان در سلسله مراتب راه های شهری از طریق تعیین میزان اهمیت حرکت سواره، دیگر نقش های خیابان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. آیین نامه راه های شهری بر همین اساس به طبقه بندی راه ها پرداخته و میزان اهمیت سه نقش عبوری ،دسترسی و اجتماعی را در هر دسته ،عنوان نموده است. طبق این طبقه بندی راه های شهری به دودسته کلی »راه های شریانی« (تصویر شماره (1و »راه های محلی« (تصویر شماره (2 تقسیم می شود.[3] اگرخیابان هایی که در عصر حاضر در شهر های ایران کشیده شده اند،از ساختار ارگانیک شهر تبعیت می کردند و به اصل پیوستگی توجه می شد،بسیاری از فضاهای شهری گذشته همچنان پا برجا بودند.[2]
-4 معماری خیابانی برای بیان نوعی تئاتر شهری از خیابان در معماری سنتی استفاده می شود.در این تئاتر هر یک از ساختمان ها نقش منفرد
و معین ایفا می کنند و رعایت نیازهای نقش محوله را ملزومات خود می نمایند.[8] برای داشتن معماری مطلوب و قابل قبول باید به زمینه ها و خیابان ها توجه خاصی داشت .جداره ها مانند حصاری عمل
می کنند که بر زمینه محصور شده خیابان تاثیر بسزایی دارند.بدون داشتن اطلاعات کافی درباره جداره ها و وحدت درفضای خیابان نمی توان انتظار یک نتیجه ی مطلوب داشت چرا که "معماری خیابانی جزیی از یک واحد است" . [7] عواملی چون ارتباط جداره ها با خیابان ها و تعیین ارتفاع مطلوب بدنه خیابان به عرض آن در تعریف فضای خیابان هاست.
-5 اصول و ضوابط و سیمای شهری و معماری خیابانی سیمای یک شهر در هویت شهروندان آن شهر نقش بسزایی دارد؛بدین معنا که چه امکاناتی دارند و چگونه می اندیشند که توانسته اند این شهر را بسازند.
فرهنگ ،سلیقه شخصی و امکانات نهادهای اجتماعی و تفکر آنان در یک شهر می تواند معماری خیابانی و سیمای شهری آن را تشکیل دهد.با قرارگیری همه عوامل درکنار هم یک شهر تشکیل می شود که نشان دهنده فرهنگ و هویت و نگرش آن جامعه شهری است.[1] نمایی که نتیجه عملکرد عجولانه صرفا برای آرایش نما که در نهایت به سیمای شهری ختم می شود باعث گمراهی
برداشت غلط هویت یک شهر می شود. طبق نظریات روان شناسان،فرم محیط اطراف می تواند رشد اشخاص را متوقف یا رونق دهد.یکی از از عواملی که ممکن است مناظر خیره کننده و شگفت آور را به ما بنمایاند و القاکننده های قوی و مهیج یا مکانی آرام و خصوصی را نشان بدهد محیط شهر است. محیط در رشد ذهن و پرورش احساس خصوصا در کودکی ،نقش بسزایی دارد[6]
رشد جمعیت و تمایل به شهرنشینی ،تقاضای فزاینده ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که نتیجه این تقاضا را می توان با پیگیری های مسکن و برنامه ریزی های ملی ،کالبد شکل گرفته شهر دانست.
میتوان چشم اندازهای شهرهای امروزی را حاصل سلیقه فردی، معماران تجربی، بساز و بفروش ها و مهندسین پیمانکار دانست که براساس درک آنان شکل گرفته است و نسخه آن را شهری ناهمگون با خطوط نامتناسب و اعوجاج درکالبد شهری است.
درک یک نمای مطلوب در ساختار یک شهر و هویت شهر متفاوت است که الزامات کالبدی و بصری متمایزی را بکار می گیرند.نمای بناها باید تابع عوامل همبستگی بین همجواری ها باشد،زیرا نما ،یک سطح ساده نیست بلکه سطحی انتقالی بین فضاهای داخل و خارج است.هویت بخشی به نما ،تناسبات،نظم،وحدت نما،مقیاس نما، از جمله اصول و معیارهای شکل دهنده در طرح سیمای شهری و معماری خیابانی است.
-1-5 هویت بخشی به نما: که موجب در نظرآوردن و درک ذهنی آن می شود.یعنی نماها قابل شناسایی باشد خاطره انگیز سرزنده و به یادماندنی باشد.از تشابه خیابان ها به یکدیگر جلوگیری کند،این نماها باید برای افراد و ناظرین معمولی بتواند قابل ادراک باشد و ایفاگر مفهوم وهویت یک شهر باشد.
با ایجاد نظم و پیوستگی بین بافت های شهری حس مکان را برای شهروندان ایجاد می کند و آنها را برای رسیدن به دریافتی مناسب از مناظر شهری یاری می رساند[4]
تصویر شماره 3مرجع نگارنده -2-5 نظم و وحدت درنما: نظم درواقع شکل و تطابق با همخوانی کل است ،نسبت به چند جزءوباز همخوانی این اجزاء
نسبت به کل است. نظم مجموعه قواعدی است که مبنای پدیدآمدن زیبایی است و در تاریخ معماری (تصویر شماره (3 و فضای شهری جهان همه جا درباره آن بحث شده است. اصولی مانند نظم، هماهنگی و وحدت در پیوندی نزدیک با یکدیگر قرار دارند. وحدت یا هماهنگی اجزاء در یک ترکیب متعلق به یکدیگر هستند. وحدت در یک ترکیب موجب وابستگی می شود و آن را قابل فهم می سازد. شکلی مطلوب که در نتیجه اتحاد و توافق اجزا فراهم شده باشد نه تنها ترکیبی برخوردار از نظم پدید می آورد بلکه نشان دهنده وحدت نیز هست. نقش طراح بدست آوردن نظم درمیان بی نظمی است.
تناسبات طلایی یکی از انواع ویژگی ها برای ایجاد نظم و هارمونی است که با کمک این تناسب می توان به ارتباط بصری بین کلیه اجزاء نما دست یافت .دو عامل اندازه و تعادل با تناسب ارتباط دارد و از لحاظ بصری ،به ارتباط بصری به ارتباط صحیح یک قسمت با قسمت دیگر اشاره می کند .طراحی نمایی را می توان جذاب خواند که دارای تناسبات و نظم باشد.
-3-5 مقیاس: مقیاس انسانی برای درک بهتر محیط توسط عابر دارای اهمیت خاصی است.معمولا نماهای بلند مرتبه بیشتر قابل ادراک هستند.برای درک بهتر عابر از مقیاس،مقیاس انسانی را به قسمت های کوچکتری تقسیم می کنند و یا در ارتفاعی مناسب فضا شکسته و ملموس نماید. تغییر رنگ مصالح و ایجاد خطوط افقی می تواند مقیاس نمای ساختمان های بلند را انسانی کند.
مقیاس در ساختن مکان، اندازه یک شی را نسبت به اندازه انسان نمایان می سازد و خود پنج گونه اصلی را در بر می گیرد: الف) مقیاس انسانی: بحث مقیاس انسانی فضای شهری همواره مورد توجه طراحان و نظریه پردازان شهری بوده است می
توان رابطه انسان و بدنه ای از فضای شهری را روشن کرد. ناظر با توجه به میدان دیدی که دارد باید بتواند در یک لحظه احساس وحدت و یگانگی را در بدنه درک کند. حداکثر زاویه ای که یک بنا می تواند با ناظر ایجاد کند برابر با 27 درجه و محل ایستادن ناظر در فاصله ای تقریبا دو برابر ارتفاع بنا محاسبه شده است.
ب) مقیاس صمیمانه انسانی :در آن قیافه افراد قابل شناسایی است.
پ) مقیاس عمودی انسان :در فضایی برای اجتماعات بزرگ ،مورد توجه است . ت) مقیاس ماورای انسانی :به طبیعت مربوط می شود.
ث) مقیاس فوق انسانی :به فضایی بسیار بزرگ و برجسته مربوط می شود.
-4-5 قوانین موجود در نما:در نظریه گشتالت چندین نظریه معرفی شده؛در این نظریه فرم معنی آرایش فضایی و یا در کل متحد پیدا می کند.این بدان معناست که از یک جسم به صورت کل درک می شود و با آنچه که از جزءجزءآن درک می شود متفاوت است.[9] قانون تشابه ،قانون امتداد،قانون شکل و زمینه ،قانون شکل خوب،قانون تکمبل،قانون هم جواری از جمله قوانین گشتالت است.
-5-5 طراحی معماری: در منظر شهری از طراحی یک بنا در نما باید چند مورد را در نظر بگیریم:[5] الف: تقسیم بندی اجزای نما درجهت عمودیو طراحی نما ب: تقسیم بندی اجزای نما در جهت افقی و طراحی نما
ج: مدل مکعبی به صورت خوابیده و یا ایستاده درکنارهم قرارگیرند د: برای نگرش معمولی برای ارائه نمای مکعبی شکل و هندسی در ساختار طراحی خطی استفاده شود
و: نمای ساختمان می توانند به شکل های شطرنجی- ویا یکنواخت ساختمان را بپوشاند.
تصویر شماره 4 مرجع نگارنده
-6-5 مصالح درنما: مصالح در نما روی شکل به انواع مختلف ایجاد بافت ،زبر و خشنی و . . . در نما تاثیرگذار باشد.برای به کارگیری مصالح در نما باید نوع اقلیم شهر را در نظر بگیریم تا از به وجود آمدن نمایی ناخوشایند که براثرفساد مصالح و غیره به وجود می آید جلوگیری شود.معماری خیابانی توسط نماهای مختلف و بناهای متفاوت اشغال شده که با مقیاس ها ،رنگ ها و مصالح مختلف و متفاوت شکل گرفته اند.هرگونه تغییر در مصالح در اطراف خود، یک نمای خاص و محدوده ای مشخص را برای خود ایجاد می کند. (تصویر شماره (4
-7-5 مجاورت: ممکن است عنصری یا جزیی از بدنه به خودی خود نسبت و تناسب مطلوب داشته باشد اما با قرار گرفتن در بدنه ای یا در ارتباط با سایر اجزا در آن بدنه یا در ارتباط با بدنه های مجاور ارزش شکلی خود را از دست بدهد.
تصویر شماره 5 مرجع نگارنده
در طراحی شهری نه تنها ارتباط بدنه ها و بناها با هم، بلکه دیواره ها، درختکاری، علایم و گرافیک شهری و کفسازی همه در ایجاد یک ترکیب دارای وحدت ،موثرند. اما مهم ترین عامل در ایجاد ارتباط شکلی میان دو بنای مجاور در نمای شهری، رابطه میان تناسب اجزا و اشکال، روزنه ها، ورودی ها، سطوح پر نما، پیوستگی خطوط نماها و مواردی دیگر مانند رنگ و ترکیب مصالح است. رعایت اصول و تناسبات در یک نما به تنهایی بسنده نمی کند؛دو نما در کنارهم باید بتواند تکمیل کننده هم باشند و نوعی ارتباط با هم برقرار کنند تا کمک بسزایی در برقراری هویت شهری و سیمای شهری داشته باشد.در گاهی اوقات ممکن است یک ساختمان به تنهایی بتواند به عنوان یک عنصریا جزئی از یک نمای دارای تناسب و وحدت باشد،درحالی که با قرارگرفتن در بسترکل (بدنه شهری)و در ارتباط با سایر ارزش شکلی خود را از دست دهد.(تصویر شماره (5 یک نما همیشه دارای سطح صاف و تخت نیست به همین دلیل باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد تا
سطح اتصالی بین فضاهای داخل و خارج را نمایان کند.ترکیب نماها در کنار هم در یک سطح و سطوح مختلف از جمله ،پایه ،بدنه و پایان ،باید هماهنگ با طراحی واحدی در یک مجموعه شهری واقع شود.
تصویر شماره6 مرجع نگارنده
-8-5 ریتم: به معنی تکرار یک عنصر در طراحی است.ایجاد یک ریتم در سطوح نما ،فرم را منظم کرده و ریتم ناظر را به سمت مورد نظر طراح حرکت می دهد. (تصویر شماره(6 ریتم در نما تکرار قوی، منظم و پیوسته عناصر و اجزایی است که کل را پدید می آورند . ریتم به حرکت چشم بستگی دارد. خط سیر چشم به دنبال شکل های تکرار شونده، احساس ریتم و هارمونی را ایجاد می کند. خط، فرم، رنگ، سایه و بافت می تواند کنایه از ریتم باشد.برای پیش بینی یک فرم در ذهن نیاز به ریتم هست تا بتواند یک فرم را در ذهن خود بسازد.با نشان دادن یک مکعب پیش بینی یک مکعب بعدی را در ذهن ناظر ایجاد می کند و یا با ایجاد ستون ،انتظار معرفی ستون های بعدی نیز به وجود می آید.
تصویر شماره 7 مرجع نگارنده
-9-5 تعادل : تعادل در بدنه فضای شهری به معنای برابری، همترازی یا همسنگی وزن های بصری نماست. برای دستیابی به ارامش در نما، تمام نیروهای بصری در یک نما باید یکدیگر را خنثی کنند، یعنی جمع نیروهایی که در یک جهت قرار می گیرند باید با جمع نیروهای جهت دیگر به حال تعادل درآیند. حتی اگر نیروها در نما یکدیگر را خنثی کنند و نما در حالت تعادل باشد جایگاه روزنه نباید به صورتی باشد که تعادل ترکیب را به هم بزند. (تصویر شماره (7تعادل در دو شکل کلی می تواند موجودیت یابد:
الف) تعادل متقارن :
تعادل مطلق یا عالی، ایستا، احساس رسمی بدون هیجانی را به وجود می آورد. برای بناهای اداری احساس جاودانگی و برای منازل اعیانی وقار و باشکوهی ایجاد می کند.
ب) تعادل نا متقارن :
با استفاده از ایجاد وزن بصری برابر، از طریق به کارگیری متغیرهای نامتشابه به وجود می آید .تعادلی عینی، رسمی، اسرار آمیز بسیار راحت تر و پویا تر از تعادل متقارن می باشد.