بخشی از مقاله
نقش مديريت شهري در توسعه سازمان فضايي شهر نمونه موردي شهر کوهدشت
چکيده
هدف از اين پژوهش ، درک عوامل مؤثر کالبدي شهر کوهدشت مي باشد که در قالب سه ويژگي فعاليت ، فضا و فرم مورد مطالعه قرار گرفت . لذا با توجه به موضوع تحقيق به بررسي ابعاد فعاليتهاي و فضاهاي شهري اشغال شده و همچنيين توجهي که مديران شهري در امر برنامه ريزي به اين فعاليتها دارند پرداخته شد. عناصر اصلي کاربريها در شهر کوهدشت عبارتنداز: بافت مسکوني، کاربريهاي آموزشي، بهداشتي و درماني، تأسيسات و تجهيزات شهري، کاربريهاي تجاري، تأسيسات ورزشي، فضاي سبز عمومي، کاربريهاي اداري و بانکها، کاربريهاي صنعتي، کاربريهاي فرهنگي، مذهبي، شبکه راهها و حمل و نقل ، نظامي و انتظامي. در اين پژوهش به منظور تجزيه و تحليل سازمان فضايي و ساختار مديريت از مدل swot استفاده شد. يافته هاي تحقق حاکي از آن است که عواملي چون نبود سيستم مناسب جمع کننده فاضلاب و عدم مکان يابي مناسب براي دفع زباله هاي شهري، صنعتي و بيمارستاني خسارت هاي فراواني را به محيط زيست وارد آورده . از طرفي ديگر اسکان حاشيه نشينان در سکونتگاه هاي غيرمتعارف و نامناسب در مناطق تازه آباد شرقي، تازه آباد غربي، نادي آباد سکونت دارند. حاشيه نشينان به دليل عدم توانايي مالي در تهيه مسکن مناسب در نقاط مناسب شهر، بيشتر جذب مناطق حاشيه اي اطراف شهر گشته اند. از جمله وضعيت اين سکونت گاه ها نسبت به طرح جامع شهر را مي توان ارزان بودن زمين ، آسفالت نبودن راهها، سيستم نامناسب فاضلاب و عدم رعايت بهداشت عمومي، نگهداري دام در درون منازل مسکوني، اشتغال کاذب و عدم وجود بسياري از زير ساختها نام برد. برخورد شهرسازي شتاب زده عمدتاً برآمده از مديريت ناکارآمد، عدم مشارکت شهروندان در تصميم گيريهاي مربوط به شهر و عدم توجه به مفاهيم توسعه پايدار، گسترشي ناموزون و بدون برنامه داشته است و اين منجر به بهم ريختگي در سيستم فضايي شهر شده است .
واژگان کليدي: توسعه فضايي، مديريت شهري، شهر کوهدشت ، مدل swot
١. مقدمه
از پيامدهاي دگرگوني هاي فن آوري و پيشرفت تکنولوژي در جهان در حال تحول ، گسترش شتابان شهرنشيني و تغيير در نظام شهري جهان بوده است . اين دگرگوني، نظام هاي اجتماعي – اقتصادي را در تمامي کشورها تحت تأثير قرار داده و متحول نموده است . در ايران نيز با آغاز حکومت پهلوي، شاهد تحولات عظيم اجتماعي – اقتصادي در کشور هستيم ، که گسترش شتابان شهرنشيني از پيامدهاي آن است . بررسي روند رشد فضايي و کالبدي شهر کوهدشت طي دهه هاي اخير به خوبي تأثيرپذيري اين شهر را از دگرگوني هاي نظام اقتصادي – اجتماعي کشور و نيز مهاجرت از روستاهاي پيرامون به شهر کوهدشت نمايان مي سازد، به طوريکه ، مطالعه روند تغييرات جمعيت کوهدشت ، افزايش بي رويه جمعيت اين شهر را طي سالهاي ٧٥- ١٣٣٥ نشان مي دهد. لازم به ذکر است ، جمعيت اين شهر علاوه بر رشد طبيعي، بيشتر ناشي از مهاجرت بي رويه بوده است . در نتيجه افزايش جمعيت و نياز به مسکن ، گسترش کالبدي شهر کوهدشت در تمامي جهات صورت گرفته است . که در پي آن ، شکل گيري بافت هاي جديد که عمدتاً بي برنامه و بدون نظارت کافي مديريت شهري اتفاق افتاده ، در نهايت ، آشفتگي فضاي شهري را موجب شده است . بر اين اساس ، اگر مديريت شهري را سازماندهي عوامل و منابع گوناگون براي پاسخگويي به نيازهاي ساکنان شهر بدانيم ، استفاده و کاربرد ناصحيح اين امکانات و منابع که به طور بالقوه هم از نظر انساني و هم از نظر طبيعي نه تنها در شهر کوهدشت ، بلکه در بسياري از شهرهاي ايران وجود دارد، موجب بروز مسائل و مشکلات شهري در سطح گسترده شده است .
نتيجتاً اينکه ، ناتواني مديريت شهري در تجهيز و آماده سازي منابع و امکانات براي اداره و کنترل توسعه شهر، آشفتگي سازمان فضايي شهر کوهدشت را طي دهه هاي اخير در پي داشته است . شهر کوهدشت به عنوان يک نمونه کوچک ، انعکاسي از مشکلات مديريت شهري در رويارويي با مسائل شهري در سطح خرد است ، که در اين پژوهش نقش مديريت شهري را در توسعه سازمان فضايي و استخوان بندي شهر مورد بررسي قرار گرفته است .
٢. اهداف تحقيق
– از نظر بنيادي، هدف آشنايي و شناسايي مديريت شهري در شهر کوهدشت با توجه به نقاط قوت و ضعف آن و تأثيرگذاري در توسعه شهري است .
– از نظر کاربردي بررسي اين نمونه مي تواند در موارد مشابه در کشور تعميم داده شود و به عنوان مطالعات پايه براي برنامه ريزي در زمينه مديريت شهري مورد استفاده قرار گيرد.
– بررسي استخوان بندي و سازمان فضايي – کالبدي شهر کوهدشت در وضع موجود.
– دستيابي به شناختي سازماني از مديريت شهري کوهدشت (شهرداري) به لحاظ قابليت هاي اداري، مالي و فني.
– برداشتن گامي مؤثر در راه اعتلاي سازمان فضايي شهر کوهدشت در طرح ريزي هاي کالبدي آتي و نيز بهبود کمي و کيفي مديريت شهري در راستاي دوام و قوام بخشيدن به استخوان بندي و سازمان فضايي شهر کوهدشت .
٣. سوالات تحقيق
– ناکارآمدي مديريت شهري ناشي از چه عواملي است ؟
– شکل گيري نامناسب و بهم ريختگي سازمان فضايي شهر کوهدشت از چه عواملي پيروي مي کند؟
– آيا نابساماني سازمان فضايي شهر کوهدشت متأثر از ناکارآمدي مديريت شهري آن است ؟
٤. فرضيات تحقيق
– ناکارآمدي مديريت شهري کوهدشت برآمده از چندگانگي دستگاهها و ناهماهنگي عملکرد سازمان هاي ذيصلاح اين شهر است .
– شکل گيري نامناسب و بهم ريختگي سازمان فضايي شهر کوهدشت ، عمدتاً برآمده از مديريت ناکارآمد و عدم مشارکت شهروندان در تصميم گيريهاي مربوط به شهر است .
٥- روش پژوهش :
روش پژوهش حاضر ترکيبي است يعني تلفيقي از روشهاي کمي و کيفي ميباشد
٥-١. ابزار و روشهاي جمع آوري داده ها
در اين پژوهش براي جمع آوري اطلاعات از روشهاي کتابخانه - اي و مطالعه اسنادي، همچنين مطالعه دقيق طرح هاي شهري و مصوبه هاي عمراني استفاده شد و سپس با استفاده از پرسشنامه ، به جمع آوري اطلاعات پرداخته و در مورد لازم ، از تصاوير براي تاييد صحت اطلاعات پيمايشي استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها نيز از طريق تکنيک swot انجام گرفت .
٥-٢. مدل استراتژيک swot
در اين پژوهش هدف از کاربرد مدل swot، تجزيه و تحليل سازمان فضايي و ساختار مديريت شهر کوهدشت و توليد راهبردهاي مناسب براي توسعه بوده است . کاربرد مدل مذکور به شرح زير مي باشد:
مدل تجزيه و تحليل swot به عنوان يکي از مدل هاي پر کاربرد برنامه ريزي استراتژيک مي باشد. اين مدل نقاط قوت و ضعف داخلي و فرصت ها و تهديدهاي خارجي را که يک سيستم با آن رو به رو ست ، شناسايي مي کند. منطق رويکرد مذکور اين است که راهبرد اثربخش بايد قوت ها و فرصت هاي سيستم را به حداکثر و ضعف ها و تهديدها را به حداقل برساند.
مدل swot تحليل روشمند و منظمي را براي شناسايي اين عوامل و انتخاب استراتژي ارائه مي دهد. براي اين منظور نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهديدها در چهار حالت کلي ( ,wt st, wo, so) پيوند داده مي شوند و گزينه هاي استراتژي از بين آنها انتخاب مي شوند. فرصت ها و تهديدات کليدي خارجي به طور روشمند با ضعف و قوت هاي داخلي در يک رويکرد ساختاري شده مقايسه مي گردند. هدف از اين مقايسه شناسايي يکي از چهار الگوي خاص براي سازگاري با موقعيت داخلي و خارجي است .
الف ) قوت و فرصت (so): ناحيه يک بهترين موقعيت است . سيستم با چند فرصت محيطي رو به روست و قوت هاي بسياري دارد که استفاده از فرصت ها را ترغيب مي نمايد. در واقع طرح راهبردهاي تهاجمي بر مبناي نقاط قوت درون منطقه اي و فرصت هاي بيروني جهت بهره گيري از برتري هاي رقابتي آن مي باشد.
ب ) قوت و تهديد (st): در ناحيه دوم سيستم داراي قوت هاي کليدي است ليکن با محيطي تهديدزا مواجه مي باشد. در اين وضعيت ، استراتژي ها از قوت هاي موجود براي ساختن فرصت هاي بلند مدت استفاده مي نمايند.
ج ) ضعف و فرصت (wo): در ناحيه سوم سيستم با يک فرصت خوبي رو به رو است ، ولي از چند ضعف داخلي رنج مي برد. در واقع ارايه راهبرد بازنگري براي رفع نقاط ضعف دروني با استفاده از فرصت هاي بيروني پيش رو است .
د) ضعف و تهديد (wt): در ناحيه چهارم ، سيستم نه با فرصت و نه با قوت محيط داخلي مواجه است ، بلکه از بعد داخلي با ضعف و از نظر بعد خارجي با تهديدات متعددي مواجه مي باشند ( حکمت نيا و موسوي، ١٣٨٥: ص ٢٩٣).
٦. پيشينه پژوهش
٦-١. پژوهش هاي انجام شده در خارج
- سير تحول نظريات ، روشها و تجارب عملي مطالعات طرح توسعه شهري در کشورهاي اروپايي غربي، طي دو قرني است که از آغاز پيدايش شهرسازي مدرن مي گذرد، که مي توان آنرا به چهار مرحله زماني تقسيم نمود، مرحله اول : يک دوره زماني از اوايل قرن نوزدهم تا اواخر اين قرن را در بر مي گيرد، که توسعه شهرها بدون اتکا به هر نوع طرح و برنامه مدوني صورت مي گيرد، و در واقع شهرسازي به مثابه يک حرفه وجود نداشته است . شهرهاي اروپايي در اين دوره به سبب تأثير انقلاب صنعتي بر ساختار شهرها به گونه اي بي سابقه گسترش مي يابند، و اين توسعه عمدتاً به طور بي رويه ، بي برنامه و بي ضابطه در حاشيه بافت منسجم شهرها و اطراف صنايع و خطوط آهن صورت مي گيرد(مشاور شارمند، ١٣٧٨). در اين دوره ، شهرسازي به عنوان حرفه اي مستقل وجود ندارد.
بنابراين نظريه پردازان مسائل اجتماعي هستند که درباره چگونگي توسعه شهرها نظر مي دهند. از جمله مهمترين اين نظريه پردازان اون (owen) و فوريه (fourier) هستند که به اتوپيستهاي قرن نوزدهم معروفند، واژه اتوپيست بدين سبب به آنها اطلاق شده است ، که توسعه شهري را در خارج از شهرهاي موجود مناسب مي دانستند و شرايط بکر و عاري از هرگونه مانع و محدويت را پيش فرض ساختن شهرهاي متعادل و ايده آل مي پنداشتند. جنبه عملي اين نظريه در اوايل قرن بيستم در قالب باغ شهرها توسط هاوارد براي افراد مرفه جامعه به وقوع پيوست . مرحله دوم : دوره زماني از اوايل قرن ٢٠ تا دهه
٥٠ ميلادي اصول نظري شهرسازي مدرن پايه ريزي ميشود، که در عمل صرفاً در مقياس محدود به کار مي رود، و نظريه هاي که بيان گرديد عبارتند از: نظريه آرتور سوريا درباره شهر خطي، نظريه توني گارنيه درباره شهر صنعتي، نظريه ابنزرهاوارد درباره باغشهرها، نظريه آتوپري درباره واحد همسايگي و توسعه شهر، بويژه توسعه حومه شهري، به استثناء چند شهر بزرگ نظير لندن ، پاريس ، آمستردام که در فاصله دو جنگ جهاني براي آنها طرحهاي تهيه شده است ، ولي به دليل وقوع جنگ
جهاني بدون استفاده مانده است .
طرح هاي شهري
طرح آمستردام :
- طرح جامع شهري براي اولين بار در سال ١٩٣٤ براي شهر آمستردام تهيه گرديد، که ويژگيهاي يک طرح جامعه شهري را دارا بود، و اين طرح در سال ١٩٣٩ به تصويب مي رسد، در اين طرح با پيش بيني رشد آتي جمعيت شهر، خصوصيات تارخي و فيزيکي و موقعيت آن به عنوان پايتخت هلند تعيين شد. «چند سال بعد يعني اوايل دهه ١٩٤٠ در اروپا نظرخواهي از مردم براي تهيه طرحهاي جامع متداول گرديد، شيوه نظرخواهي متداول در اين دوران چنان بود، که در مراحل پاياني طرح هاي جامع شهري، اين طرحها براي چند روزي درکي از سالنهاي شهرداري يا مدارس بزرگ شهر در معرض نمايش و نظرخواهي قرار داده مي شد و شهروندان مي توانستند نظرات خود را در مورد طرح بصورت کتبي به مقامات محلي نمايند» (مرادي، واراز، ١٣٧٤).
٦-٢. تحقيقات انجام شده در داخل
- شکوئي در انديشه هاي نو در فلسفه جغرافيا، در بحثي با عنوان ساختار فضايي، اين نوع ساختار را محصول فرآيند فضايي دانسته و به عبارتي ساختار فضايي را نتيجه آرايش پديده ها در سطح زمين مي داند، که در آن فضا به وسيله فرآيندهاي اجتماعي، اقتصادي و طبيعي سازمان مي يابد. اين سازمان يابي از محل استقرار عناصر و اجزاء داخلي يک پراکندگي فضايي تأثير مي پذيرد. محل استقرار هر جزئي نسبت به هر يک از اجزاء ديگر و جايگاه هر جزئي نسبت به همه اجزاء، با هم و
توأم ، سازمان يابي فضايي را شکل مي دهند(شکوئي، ١٣٧٨:
.(296
- خزايي(١٣٨٩)، در پايان نامه کارشناسي ارشد خود، نقش مديريت شهري در توسعه فضايي شهر نهاوند را بررسي کرده است .
- جلالي فهيم (١٣٨٢)، نقش مديريت شهري را در تحولات سازمان فضايي شهر ورامين ، مورد بررسي قرار داده است . از طرفي اگر بخواهيم پيشينه پژوهش هاي صورت گرفته در شهر کوهدشت را بررسي نماييم ، به عنوان نمونه مي توان به پايان نامه کارشناسي ارشد عظيم باويسي با عنوان بررسي جايگاه مديريت شهري در ساماندهي خدمات شهري (مطالعه موردي شهر کوهدشت ) و پايان نامه کارشناسي ارشد عبدالرضا عزيزي فرد، با عنوان بررسي امکان تحقق برنامه ريزي عدالت محور در نحوه توزيع خدمات شهري ( مطالعه موردي شهر کوهدشت )(١٣٧٨)، اشاره کرد.
- رضايي و سميعي در مقاله خود تحت عنوان نقش مديريت شهري در توسعه سازماي فضايي قائمشهر(١٣٩٠)، نشان دادند که سازمان فضايي شهر، نظم حاصل از تبلور ذهنيت شهروندان در فضا و محيط زيست جمعي آنها است . در واقع سازمان فضايي را مي توان نظم ميان نقش عناصر دانست که شهر را به عنوان يک سيستم معرفي مي کند. با توجه به توسعه ناهمگون عناصر شهري قائمشهر در دهه هاي مختلف تاريخي که در نتيجه تصميم گيريهاي رهبران ، مديران و برنامه ريزي به شکلي ناپايدار توسعه يافته و کليت سيستم شهري قائمشهر را دستخوش تغييراتي نامتعارف و به دور از استانداردهاي اصول برنامه ريزي شهري کرده و شبکه شهري نامنظمي را در تمام عرصه هاي زندگي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي به وجود آورده است در اين تحقيق به شناسايي علل اين ناپايداري ها که نشات گرفته از تصميمات مديران شهري بود به تاثير نقش مديريت شهري در توسعه سازمان فضايي شهر قائمشهر پرداخته شد و در پايان راهبردهاي کاربردي را جهت پايداري بيشتر فضاي شهر قائمشهر ارائه گرديد.
٧. تحليل نظام شهرنشيني کوهدشت
شهرستان کوهدشت در سال ١٣٦٥ داراي ١٤٧٠٠١ نفر جمعيت بوده که ١٠.٧٥ درصد از جمعيت استان را شامل مي شده است . ضريب شهرنشيني نيز ٣٠.٣٨ درصد بوده به عبارتي ٤٤٦٥٣ نفر از جمعيت کل شهرستان و ٦.٩٩ درصد از جمعيت شهري استان در ده نقاط شهري اين شهرستان ساکن بوده اند .
در سال ١٣٧٥ جمعيت شهرستان با ٢.٥٤ درصد رشد سالانه به ١٨٨٩٦٤ نفر افزايش يافته و سهم آن از جمعيت استان ١١.٩٣ درصد رسيده و جمعيت شهري با نرخ رشدي معادل ٧.٠٤ درصد در سال تقريباً دو برابر شده و به ٨٨١٥٢ نفر رسيده و سهم آن از جمعيت شهري استان به ١٠.٣٧ درصد، ضريب شهرنشيني به ٤٦.٦٥ درصد افزايش يافته است . علت افزايش جمعيت شهري را مي توان مهاجرت بالاي روستائيان به دليل عدم عرضه امکانات و تبديل نقاط روستايي به شهر بيان بررسي چگونگي پراکنش جمعيت استان در سال هاي مورد بررسي گوياي اين مطلب است که در مقابل مختلفي از قبيل کرد با توجه به نتايج حاصله از سرشماري اخير جمعيت شهرستان کوهدشت با ١.١٥ درصد نرخ رشد سالانه به ٢١١٨٨٦ نفر افزايش يافته و سهم آن از جمعيت استان به ١٢.٣٤ درصد رسيده است ولي سهم جمعيت شهري آن از جمعيت شهري استان نبست به سال ١٣٧٥ کاهش داشته و به ٩.٨ درصد نزول کرده ، ميزان شهرنشيني آن به ٤٧.١٨ درصد، نرخ رشد سالانه جمعيت شهري حدود ١.٢٧ درصد و جمعيت شهري، شهرستان ٩٩٩٦٣ نفر مي باشد. تبديل نقاط روستايي به شهر نيز در دهه ٨٥. ١٣٧٥ تأثير چنداني در افزايش جمعيت شهري نداشته و تنها توانسته جلوي مهاجرت از اين روستاها را تا اندکي بگيرد. شهرستان کوهدشت به دليل ساختار قومي و قبيلهاي متعددي که دارد، داراي بافت نسبتاً قومي مي باشد و جمعيت عشاير آن به تدريج در شهرهاي شهرستان اقامت پيدا کرده اند.
تاثير مثبت برنامه هاي ترويجي کنترل زاد و ولد، کاهش محدوده روستاها، تغيير در تقسيمات جغرافيايي استان و تبديل روستاهاي بزرگ و پر جمعيت به نقاط شهري و مهاجرت روستاييان به شهرها از مهمترين عواملي هستند که در روند کاهش جمعيت مناطق روستايي موثر بوده اند. در مقابل افزايش تعداد نقاط شهري، گسترش محدوده شهرها، وجود امکانات رفاهي، امنيتي و اقتصادي که باعث تخليه روستاها و کوچ روستاييان به شهرها گرديده از عوامل تاثيرگذار بر افزايش جمعيت نقاط شهري در سال هاي مورد بررسي بوده اند.
گرايش جمعيت شهري در استان لرستان همانند ساير نقاط کشور تمرکز در شهرهاي بزرگ مي باشد که دليل آن وجود فرصتهاي شغلي، امکانات خدماتي رفاهي و به خصوص بهداشتي و درماني در شهرهاي بزرگ به دليل وجود زيربناهاي تجهيز شده مي باشد.
٨. توسعه سازمان فضايي شهر کوهدشت از گذشته تا به امروز
در بررسي شهرهاي جهان سوم مهمترين رويکرد، بررسي تاريخي آنها است (Darakis ،Newth ،castells ) که طي آن چگونگي شهرنشيني وابسته و پيامدهاي ناشي از آن مشخص مي گردد. شهر کوهدشت نيز در روند تاريخي خود با تجربه کردن رويکردها و سياستهاي مختلف از اين تفکر به دور نمي باشد. آنچه که واضح و روشن است شهرکوهدشت امروزي که در دشتي حاصلخيز و رسوبي بنا شده است قدمت زيادي ندارد و بناي آن به دور حکومت رضاخان بر مي گردد هنوز عده اي از افراد کهنسال هستند که اولين بناي مسکوني شهر کوهدشت را بياد دارد. حاکم وقت ، نظر علي خان غضنفري امراي(امير اشرف )در سال ١٢٩٥هجري شمسي در محل بازارچه فعلي شهر کوهدشت ، قلعه اي را بنا مي کند که اين قلعه تنها بنا و هسته اوليه شهر را تشکيل مي دهند. در محل کنوني شهر کوهدشت ابتدا همان قلعه وجود داشته است . بعد باسياست تخته قاپو کردن عشاير توسط رضاخان ،گروهي از عشاير مجبور به يکجانشين و اسکان در اطراف مقر حکومتي(قلعه )شدند. از سال ١٣٠٦به بعد نهادهاي دولتي بوسيله نظاميان در کوهدشت شکل گرفتند. به بخشداران آن زمان که داراي اختيارات فرا قانوني بودند حاکم مي گفتند.
سرانجام در سال ١٣٣١ شهرداري در کوهدشت تأسيس گرديد، در آن موقع جمعيت شهر کوهدشت حدود ٤٠٠٠ نفر بوده است . بتدريج شهر کوهدشت با تأسيس ادارات دولتي شروع به رشد نمود که اين رشد تدريجي و بطئي بود. به دليل عدم توجه کافي به مناطق روستايي چه از نظر زيربناي و چه از نظر مسائل اقتصادي و اجتماعي و عدم توانايي مناطق روستايي در ايجاد اشتغال براي نيروي مازاد در بخش کشاورزي، درگيريهاي محلي و عدم امنيت ، باعث مهاجرت روستائيان به شهر کوهدشت گرديد. به طوريکه در فاصله زماني(١٣٦٥-١٣٥٥) جمعيت شهر کوهدشت نزديک به ٣.٥ برابر و در دهه (١٣٧٥- ١٣٦٥) جمعيت آن نزديک به دو برابر شد. تا قبل از تغيير و تحولات اوايل سده اخير و حاکميت نظام سياسي و اداري جديد در سطح کشور ساخت کالبدي شهر کوهدشت در مراحل اوليه خود قرار داشته ، ساخت اين شهر خيلي قديمي نيست و عموماً چهره شهر جوان مي باشد.
٩. نقش مديريت شهري در توسعه سازمان فضايي شهر کوهدشت