بخشی از مقاله
چکیده :
بررسی بافت شهر، وضعیت و تراکم فضاهای ساخته شده و فضاهای باز موجود در شهر را مشخص میسازد و در تصمیم گیریهای نهایی به همین منظور توزیع بهینه خدمات و ارتقاء کیفیت فضاهای شهری نقش تعیین کنندهای دارد. شهرها سیستمهای پیچید های هستند و بر اثر تحول زندگی دائما بر میزان پیچیدگی آنها افزوده می شود. این سیستم پیچیده که مرکب از اجزا و عناصر بی شماری است به نحوی خاص و معین ترکیب شده اند و نحوه ترکیب آنها منشأ این پیچیدگی هاست.
در کشور ایران تعدادی از کلان شهرها با توجه به ساختار کالبدی منحصر به فرد خود با مشکلات زیادی روبرو شده اند، و به نظر می رسد بافت های درونی - بافت تاریخی و میانی - این شهرها به دلیل کیفیت محیط شهری پائین ساکنین اصلی را از بافت رانده و مهاجرین روستائی و افراد فقیر را پذیرا شده اند. امروزه با توجه به وقوع پدیده پراکنده رویی در برخی شهرهای ایران، استفاده مطلوب و مؤثر از منابع زمین و برنامه ریزی مجدد بر روی آن یکی از وظایف مهم برنامه ریزان و مدیران شهری است.
از طرفی به دلیل افزایش رشد جمعیت، نیاز آنها به زمین برای انجام فعالیتهای مختلف، بر گستره ی شهرها افزوده شده و از طرف دیگر بعضی از زمین ها در درون خود شهرها بلا استفاده رها شده اند، که این موجب نابودی بخشی از زمین ها و منابع با ارزش در پیرامون شهرها شده است. با توجه به این که زمین های بایر و رهاشده یکی از با ارزش ترین منابع محیطی است، در این پژوهش به دنبال بررسی و تحلیل ساختار فضایی- کالبدی شهر در بافت شهری ، شهر ساری بوده ایم. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی و با استفاده از تکنیک sowt و نرم افزار GIS صورت گرفته و روش و ابزار گردآوری نیز کتابخانه ای و ... بوده است.
مقدمه :
در دوره تحولات جدید شهرنشینی و مشکلات ناشی از آنها، مراکز و بافتهای تاریخی شهرها بیش از سایر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند، چنانکه پیامدهای این موضوع را در سیمای شهرهای تاریخی دنیا و بویژه شهرهای تاریخی ایران، به روشنی می توان دید؛ تا آنجا که لزوم احیای ارزشهای بافتهای تاریخی در مسیر تحولات جدید فناگزیر می نماید. کهنگی و قدمت بافتهای یادشده از یک سو و بهره کشی شدید و بی علاقگی ساکنان و مالکان به نوسازی منطقه از سوی دیگر، به فرسودگی و فساد کالبدی، کاهش ارزشهای محله ای، افول کیفیت های فرهنگی، بصری، اجتماعی، اقتصادی و ... و حتی ویرانی بسیاری از بافتها، تجهیزات و تاسیسات موجود در این بخش از شهرها انجامیده است که درصورت عدم جلوگیری از آن، به مرگ و انهدام بافتهای یادشده منجر خواهد گردید
علاوه بر این پدیده، فساد کالبدی را به بافتهای مجاور نیز تسری خواهد داد. بافتهای تاریخی و سنتی شهرها که می توانند به عنوان توجیه افتخارات گذشته، احراز هویت ملی و مردمی ، ارضای احساسات خاطره برانگیز، حفاظت از افتخارات غیرقابل تکرار و ...، مورد توجه قرار گیرند، به مکانهای فرسوده ای تبدیل شده اند که افت زندگی اجتماعی، متروک و نیمه متروک شدن بناها، وجود مسکن نامناسب و نا ایمن، نا متناسب بودن شبکه های دسترسی، کمبود یا فقدان تاسیسات و تجهیزات شهری و در مجموع، تنزل کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... به وضوح مشاهده می گردند. شهر تجمع و تبلور ایفای نقش های اساسی انسان در محیط جغرافیای است که به تناسب امکانات استعدادها بضاعت فرهنگی و ذوق و سلیقه ای فردی نمود می یابد.
شهر یک سیستم اجتماعی پویا و باز است که در آن سه سطح از حرکت مکانیکی، زیستی و اجتماعی در هم آمیخته و با انواع فراسیستم ها و زیر سیستمهای متعدد در ارتباط است. توسعه شهری مستلزم ایجاد یک نظام یکپارچه از سطوح مختلف برنامه ریزی است که نحوه پیوستگی و هماهنگی میان سیستمهای فرادست و فرودست را نشان دهد. شهر یک موجود زنده و متحول است شهر بعنوان یکی از دستاوردهای بشر از دیرباز مورد توجه تمدنها بوده است . ولی از ابتدای قرن نوزدهم توجه به مسایل شهری شکل جدیدتری به خود گرفت . زیرا رشد صنعت و تکنولوژی بر گستره شهرها افزود و ازاین بابت رشد و توسعه کالبد شهرها نه تنها از عوامل طبیعی بلکه از عوامل انسانی نیز تاثیر پذیرفت .
میزان تأثیر اینگونه عوامل از کشوری به کشوری دیگر و حتی از شهری به شهر دیگر در نوسان است.رشد شهری در نفس خود خصلتی سرکش دارد . لذا نیازمند مهار و هدایت است ؛ درعین حال سیاست گذاری رشد شهری، مسئوولیتی خطیر است . زیرا از یک طرف باید به زدودن نابسامانی ها بپردازد و از طرف دیگر با هدایت عقلایی ساخت و سازها ، از بروز و پیدایش ناهنجاریها به ویژه از ابعاد کالبدی آن جلوگیری نماید. . توسعه فیزیکی شهر فرآیندی پویا و مداوم است که طی آن محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهات عمودی و افقی از حیث کمی و کیفی افزایش مییابند.
اگر این روند سریع و بیبرنامه باشد ترکیب فیزیکی مناسبی از فضای شهری نخواهد انجامید در نتیجه سیمای شهری را با مشکلات روبرو می کند. در مطالعات کالبدی شهرها درک و ارزیابی گذشته، اولین قدم در مسیر فرایند برنامه ریزی شهری است تا از این طریق عواملی را که نقش تعیین کننده ای در شکل کالبدی شهر داشته اند مشخص گردد. لذا شناخت فرم کالبدی می تواند به عنوان یکی از مراحل اولیه شناخت عناصر معماری و شهری حائز اهمیت باشد.
در واقع نقشه شناختی پیوسته و سازمان یافته ، از طریق ارتقاء حس جهت یابی شهروندان در شهر، موجبات بهبود کیفیت زندگی استفاده کنندگان از فضاهای عمومی شهری را فراهم می آورد . اما در این فرآیند و به منظور غنی کردن تجربه حضور شهروندان در عرصه های عمومی شهری ، ارتقاء کیفیت های بصری - کالبدی عرصه های عمومی از جایگاه والایی برخوردار است.
در این شناخت ، تحلیل و طراحی آگاهانه محورهای دید به سمت عناصر و ارزش های بصری ، می تواند موجبات ارتقا کیفیت بصری - کالبدی عرصه های عمومی شهری را فراهم آورد. می توان گفت یک شهر از عوامل و اجزای مختلفی تشکیل می گردد که این عوامل در قالب دو گروه کلی قابل تقسیم بندی است:
الف - عناصر کالبدی شهر نظیر ساختمانها و زیرساختهای شهری
ب - عوامل فرهنگی و اجتماعی یک شهر، نظیر مناسبات فرهنگی، سیاسی و ... ویژه آن شهر. از طرفی فضای شهری نیز به عنوان یکی از عناصر هویتی یک شهر که بر تمامی عوامل و عناصر یک شهر تاثیر گذار است عنصری تک بعدی نبوده و دارای دو فاکتور حیاتی خود بعنوان فرم و کارکرد است.
حال بدیهی است که با چنین نگرشی به شهر و فضاهای شهری می توان تاثیرات متقابل شهر و فضاهای شهری بر یکدیگر را نیز نتیجه همین دو عامل دانست:
الف - تاثیر فضاهای شهری بر سیما و توسعه کالبدی شهر ب - تاثیر فضاهای شهری بر وجوه فرهنگی و اجتماعی یک شهر .
منطقه یک شهر ساری که از جنوب به خط راه آهن ، از شرق به بلوار شهید بهشتی و از شمال و غرب به جاده کمربندی محصور می گردد. شامل 6 ناحیه شهری است ، مساحت حوزه های فرسوده این منطقه که جز در نواحی 1 و 5 در سایر نواحی پراکنده اند. 128 هکتار است.
شایان ذکر است، پراکتدگی و تنوع حوزه های فرسوده در این منطقه ، تنوع بافت اجتماعی - فرهنگی را بدنبال داشته ، بطوریکه بافت کالبدی و اجتماعی در این منطقه به صورت ترکیبی از بافت های شهری و روستایی و با سطوح درآمدی متفاوت است. سابقه سکونت شهری در نواحی 6و 2 بیشتر و در ناحیه 3 به صورت ترکیبی از بافت شهری و روستایی است. در حالی که در ناحیه 4 که حداکثر سابقه سکونت شهری آنها 10 سال است.
بافت اجتماعی - کالبدی روستایی غالب است. در واقع، در تحلیل نهائی باید افزود که این پراکندگی و تنوع بعنوان مانعی اثرگذار در جمع بندی و ارزیابی یکدست از وضعیت اجتماعی - فرهنگی ساکنین حوزه های فرسوده عمل کرده است. منطقه دو شهر ساری از 5 ناحیه شهری تشکیل شده که مانند منطقه 1 ، به لحاظ بافت اجتماعی - فرهنگی یکدست نبوده ، به طوری که نیمی از جمعیت آن در حوزه شهری و نیمی دیگر در حوزه روستایی قرار دارند.
کل مساحت حوزه های فرسوده این منطقه حدود100 هکتار است. پراکتدگی و تنوع حوزه های فرسوده در این منطقه، - 40 حوزه فرسوده - تنوع بافت اجتماعی- فرهنگی را بدنبال داشته ، بطوریکه ، بافت کالبدی و اجتماعی این منطقه به صورت ترکیبی از بافت های شهری و روستایی و با سطوح درآمدی متفاوت است. در واقع ، در تحلیل نهائی باید افزود که این پراکندگی و تنوع بعنوان مانعی اثرگذار در جمع بندی و ارزیابی یکدست از وضعیت اجتماعی - فرهنگی ساکنین حوزه های فرسوده عمل کرده است.
منطقه سه شهر ساری که در جنوب راه آهن قرار دارد، شامل سه ناحیه است که وسعتی معادل 276 هکتار دارد. بافت اجتماعی - فرهنگی این منطقه عمدتا روستایی و ندرتا نیمه روستایی - نیمه شهری است. لیکن به دلیل ارزان بودن قیمت زمین بخشی از اقشار کم درآمد ساکن در شهر نیز به دنبال یافتن مسکنی با قیمت مناسب به این محدوده مهاجرت کرده اند.
بر پایه اطلاعات بدست آمده از نتایج سرشماری عمومی و مسکن سال 1385 و با استناد به نقشه های بلوک بندی آماری همان سال، جمعیت محدوده بافت فرسوده ساری 166551 نفر شمارش گردیده است. این محدوده در حدود 63,7 درصد کل جمعیت شهر ساری را در خود جای داده است که بیش از نیمی از جمعیت شهر را تشکیل می دهد
اهمیت و ضرورت تحقیق :
در واقع نقشه شناختی پیوسته و سازمان یافته ، از طریق ارتقاء حس جهت یابی شهروندان در شهر، موجبات بهبود کیفیت زندگی استفاده کنندگان از فضاهای عمومی شهری را فراهم می آورد . اما در این فرآیند و به منظور غنی کردن تجربه حضور شهروندان در عرصه های عمومی شهری ، ارتقاء کیفیت های بصری - کالبدی عرصه های عمومی از جایگاه والایی برخوردار است.