بخشی از مقاله
واکاوی ارزش اخلاق در عرصه رسانه
چکیده:
بی شک درعصر حاضر وقتی از آموزش و تربیت اخلاقی در بستر جامعه سخن می گوییم توجه ما به سوی رسانههای جمعی سوق پیدا میکند. هنجار، ارزش و اخلاق ازدیرینهترین چالشهای ارتباط جمعی محسوب میشوند. اخلاق (به عنوان یک نظام ارزشی)، در دنیایی که همه چیز رنگ تجارت و عقلانیت ابزاری به خود میگیرد دیگر نمیتواند تنها به عنوان یک نظام نظری (ذهنی) در جامعه عرضه شود. در چنین جهانی افراد، نیازمند وجود کاربردی و عملی ارزشهای اخلاقیاند تا بتوانند از پس مسئولیتها و حتی ناملایمات دنیای متجّدد برآیند. در این راستا، رسانهها در قبال جامعه مسؤولند و این موضوع ضرورت اهتمام رسانه ها را به تربیت اخلاقی جامعه دو چندان می کند.
اگرچه بین اخلاق و رسانه تضاد وجود ندارد اما این بدان معنا نیست که رسانههای مدرن توانایی کامل دارند که درتمام حوزههای اخلاق وارد شده و آنرا عمیقاَ اخلاقی و یا اخلاق را رسانهای سازند. از این رو، میتوان رسانهای اخلاق محور داشت. تبیین اخلاقِ رسانه و راهکارهای نهادینه کردن اخلاق در رسانه و حذف موانع اخلاقی گامی اساسی است که میتواند مبنای درست تعامل اخلاق و رسانه باشد. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و اسنادی و با هدف بررسی اخلاق رسانهای، به تعریف و چگونگی تعامل اخلاق و رسانه، رسانه اخلاقی و دامنه تأثیر آن، موانع اخلاق دررسانه پرداخته و در نهایت راهکارهای نهادینهسازی اخلاق در رسانه را بیان کرده است.
واژگان کلیدی : اخلاق، رسانه، رسانه اخلاقی، اخلاق رسانهای
مقدمه
در عصر حاضر، رسانهها و وسایل ارتباط جمعی به دلیل تأثیرات عمیق، سریع و گستردهای که در حوزههای مختلف انسانی دارند، دغدغههای جدی را به وجود آوردهاند. یکی از این موارد، موضوعاخلاقِ» رسانه« و تعامل میان »اخلاقٌ« و »رسانهٍ« می باشد. »اخلاق رسانهایَ« نقطه تلاقی علم اخلاق و عمل رسانه است.
یکی از عرصههای مهم در حوزه اخلاق کاربردی بحث از اصول و مسائل اخلاقی در رسانههای جمعی است. رسانهها، خود برآیندی از نیروها و شرایط اجتماعیاند.از این رو، رسانهها در یک جامعه هم میتوانند نقش یک »معلم اخلاق« را ایفا کنند و هدایتگر مردم به سوی ارزشهای اخلاقی باشند و هم میتوانند اصول اخلاقی رایج در جامعه را گرفته و بازتولید کنند و بدین سان، رسالت خود را به درستی انجام دهند(فولادی؛
.(1391
با توجه به نقش بسیار پراهمیت رسانه و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عمیق این حوزه از ارزشها، هنجارها و فرهنگهای جوامع، رعایت اصول اخلاق حرفهای آن نسبت به سایر بخشها از اولویت بیشتری برخوردار است. رسانه، در دهههای اخیر و به ویژه از سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، به یکی از کلیدیترین مفاهیم در زندگی انسان مدرن تبدیل شده است.
به گزارش کمیسیون موک برایدُ، تدوین هنجارهای اخلاق حرفهای، نخستین بار در دهه 1920 آغاز شد. در این مقاله به این موضوع می پردازیم که تعامل درست اخلاق و رسانه چگونه باید باشد؟ آیا می توان »اخلاق رسانه ای« و یا »رسانه اخلاقی« داشت؟ موانع اخلاق دررسانه کدام اند؟ ودر نهایت راهکارهایی را پیشنهاد میکنیم.
بیان مسئله:
اخلاق از مؤلفههای فضیلت است که در هر جامعهای قابلیت شرح و بسط دارد.رسانهها نیز با توسل به اخلاق موضوعیت مییابند. ازآنجایی که اخلاق نسبتی مستقیم با انسانیت دارد، رسانهها نمیتواند دور از اخلاق باشند.
در راستای رسالت آگاهی رسانی رسانهها ، وظیفه آموزش دهی نیز از اهداف اصلی آنان است. در چارچوب این نقش، رسانه ممکن است خود را هادی و مبشّر جامعه به امور اخلاقی بداند (باقر ساروخانی، (8731
با توجه به اهمیت موضوع در ابتدا باید به مفهوم شناسی اخلاق، اصول اخلاقی و روابط دو سویه رسانه و اخلاق پرداخت.
اخلاق:
راغب اصفهانی درباره این واژه می نویسد:خَلق» و خُلق، در اصل یکی هستند، اماخَلق«» به هیأت، شکل و صورت هایی که باچشم درک می شود،اختصاص یافته و خُلق به قوا و سجایایی که با بصیرت درک میشود، مختص شده است.« در نگاهی دیگر، واژه »اخلاق«، برای مشخص کردن معیارهای »رفتار نیک« به کار میرود.... عمل اخلاقی به طور صریح یا غیر صریح، مجموعه ای از هنجارهای مشترک و مناسب را مورد ارجاع و استناد قرار می دهد.
ابن مسکویه در کتاب »تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق«، می گوید: »خلق همان حالت نفسانی است که انسان را به انجام کارهایی دعوت می کند، بی آنکه نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.« فیض کاشانی نیز میگوید: »بدان که خوی عبارت است از هیئتی استوار با نفس که افعال به آسانی و بدون نیاز به فکر و اندیشه از آن صادر می شود.«
به بیان پژوهشگر اخلاق رسانه ها، دنی الیوتٌ، اخلاق وقتی آغاز می شود که عناصر نظام اخلاقی (اخلاقیات) در تعارض با یکدیگر قرار می گیرد.
واکرٍ، اخلاق را این گونه تعریف می کند : حرکت به دنبال فهمی از اخلاقیات که درنهایت به برداشتی از خود ما به عنوان شخص مسئول در برابرارزش ها می انجامد.
برخی از محققان، واژه »اصول اخلاقی« را از واژه »اخلاق« تفکیک میکنند و»اخلاق«را به طورکلی برای مشخص کردن معیارهای »رفتار نیک«، اما »اصول اخلاقی« را برای معرفی یک رویکرد خردگرا و حتی عملی و توجیهی در مورد قواعد رفتاری به کار میبرند.
کاظم معتمد نژاد (1385)، درکتاب »اصول اخلاقی روزنامه نگاری« چنین میگوید: عمل اخلاقی به طور صریح یا غیر صریح، مجموعه ای از هنجارهای مشترک و مناسب را مورد ارجاع و استناد قرار میدهد.
آنچه از این تعاریف استنباط می شود این است که اخلاق یک علم است که باید آن را فرا گرفت و به کارگرفت و مراد از »اصول اخلاقی« در اینجا، پایبندی و رعایت فضائل اخلاقی در حیطه رسانه است.
رسانه:
واژهرِسانه«» به کسر »را« به معنای ابزار و وسیله است. رسانههای جمعی و یا گروهی، وسائل ارتباط جمعی، مثل رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، مطبوعات و ... است.
فرد اینگلسَ در کتاب » نظریه رسانهها« چنین می نویسد: »یک رسانه عبارت است از هر ابزاری برای برقراری ارتباطات«
رسانه حامل یا "واسط" پیام است ... استفاده از واژه "رسانه" به این معنی است که کاربرد درست آن به شمار می رود. بشیر(:(155-131 :1387 با بررسی شش الگو و پانزده تعریف برای ارتباطات آن را چنین تعریف می کند: »مبادله و شناخت همراه با قدرت که هدف آن تغییر با هدف همانند سازی درموقعیتهای مختلف است.«
بنابراین، با توجه به تعریف پیشنهادی، رسانهها در ارتباط خود با فرهنگ نه تنها به کانال (مسیر) ارتباطی که فراتر از آن به اصل پیام بدل شده است؛ پیامی که نه تنها بر پایه شناخت که براساس قدرت هم مبادله میشود و درصدد تغییر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی و برقراری نوعی از همسان سازی فکری و رفتاری است.
محسنیان راد (113- 79:1387) معتقد است که درعصر فناوری اطلاعات دیگر تعریف مخاطب همچون موجودی منفعل و بی اراده در مقابل تزریق پیام دیگر صادق نیست و مخاطب اکنون به یک ارتباطگیر گزینشگر مبدل شده است.
مک لوهانُ نسبت به تحولات تکنولوژی رسانهها دیدکاملاَ خوشبینانه ای دارد و امیدوار است با پیشرفت- های فنی بشر به یک جامعه آرمانی دست یابد که در آن همگان همه چیز بدانند و به نظر مک لوهان تحقق این امر با رسانههای جمعی میسر خواهد شد . او می گوید: اگر ارشمیدس نقطه اتکایی میخواست تا جهان را جابجا کند، من رسانهها را میخواهم تا جوامع را دگرگون کنم. (ساروخانی،(1386 در واقع رسانههای گروهی آن قدر قدرت دارند که نه تنها برای آگاهی بخشی به افراد به کار میروند بلکه تعیین میکنند که چه چیزی مهم است و چه چیزی بی اهمیت و امر مطلوب و غیرمطلوب چیست؟
پس رسانه شامل سازمانی میشود که وظیفه مهمی مانند اطلاعرسانی را برعهده داشته باشد و وجود عنصر صداقت در اهمیتی به مراتب بیشتر از وجود آن در فرد پیدا میکند به خصوص این که رسانه ملی یک کشور است. امروزه عمده سازمانهایی که وظیفه اطلاعرسانی را برعهده دارند در قالب نشریات نوشتاری (مطبوعات) دیداری و شنیداری (صداوسیما) و نشریات الکترونیکی (وب سایتها و وبلاگها) نمود پیدا کرده اند.
3
فلسفه اخلاق
مسأله اخلاقی، شکل خاصی از مسأله است که برای رد و قبول نتیجه آن مدارک و شواهدی وجود دارند. به خصوص وقتی که نتیجه پرسش، انسانی را به اقدامی وادار می کند. قلمرواخلاق همراه با امکان روز افزون انسان در مهار همه جانبه محیط اجتماعی و طبیعی خود گسترش یافته و وسیع می شود ،چیزی که زمانیاساساً شرط طبیعی به حساب می آمد، همین که انسان به کشف وسایل تغییر آن در جهت مقاصد و اهداف خود نائل شد، تبدیل به مسأله اخلاقی گردید. از همین جاست که نیاز به اخلاق بیشتر احساس می شود و رشته اخلاق به عنوان زمینه ای فراگیر بر حوزه های مختلف معرفتی سایه می -اندازد. اخلاق، در شرایطی که فرد در برابر طیفی از گزینه های قابل قبول و اغلب نارضایت بخش قرار دارد، به تعیین درستی تصمیم می پردازد.
اخلاقیات به مجموعه ای از عقاید اشاره دارد که ما برای تمیز حق از باطل به آن مراجعه می کنیم؛ اخلاق فرایند بیان توجیهات عقلانی برای رفتارها و کردارهای ما در موقعی است که ارزش های مورد نظر ما به چالش کشیده می شود.
فلسفه اخلاق هنگامی پدیدار می شود که همچون سقراط ازمرحله ای که در آن به وسیله قواعد سنتی اداره می شویم و حتی از مرحله ای که قواعد در آن به نحوی درونی شده اند که می توان گفت هدایت شد ه درون هستیم، به سوی مرحله ای گذر کنیم که در آنمستقلاً و با مفاهیم دقیق و کلی بیندیشیم و به عنوان عاملان اخلاقی به نوعی خودمختاری دست یابیم.
به این ترتیب می توان گفت فیلسوفان اخلاق پیرامون شاکله های قضاوت های اخلاقی و میزان تناسب درک ما از اخلاقیات با عقلانیت بحث کرد ه اند.
در مقام بیان توجیه منطقی رفتارها و کردارها، اخلاق شناسان قرار دارند که فرد را به ترسیم اصول عمومی و پایداری همچون احترام به کرامت انسانی، بیان حقیقت، شفافیت و التزام به ارزش های جمعی و اجتماعی ترغیب می کنند. این اصول و برخی از
اصول دیگر، کانون اصلی قوانین اخلاق حرفه ای را تشکیل می دهند .اخلاق شناسان فرد را برحسب ماهیت مسأله اخلاقی موجود، به فیلسوفان و نظریه های مختلف ارجاع میدهند. ( خانیکی، ( 1388
اخلاقِ رسانه و رسانه اخلاقی:
دو مفهوم ترکیبی پربسامد »اخلاق رسانهای« و » رسانه اخلاقی« از رهگذر توجه به نحوه تعامل اخلاق و رسانه پدید آمدهاند.اخلاقِ» رسانه« یا اخلاق در حوزه رسانهها و یا همان اخلاقی که از سوی رسانههای سمعی، بصری و مکتوب انتشار مییابد، عملاً یکی از بخشهای اخلاق حرفهای و اخلاق حرفهای نیز یکی از بخشهای اخلاق اجتماعی تلقی میشود. به این ترتیب، اخلاق رسانهای نقطه تلاقی، علم اخلاق با عامل رسانهای است. با توجه به ویژگیهای مقوله اخلاق، اخلاق رسانهای مرتبط با ارزشها و هنجارها است. بدین معنا که، مجموعه قواعد و اصول اخلاق باید توسط ارتباطگر و سازمان ارتباطی رعایت شود.
خانیکی (1388) در مقالهای که برای تدوین چارچوبی برای مطالعه اخلاق رسانهای نوشته است. مجموعهی تحقیقات در این زمینه را شامل فضایی بین علم اخلاق، با پرسشهایی ازقبیل چه چیزی باید انجام داد؟ و جامعهشناسی رسانهها با سوالاتی از این قبیل که چه چیزی وجود دارد؟ و حوزه حقوق و اخلاق با سوالاتی از این قبیل که چه چیزی ممکن است؟ میداند. شکل زیر این فضای مطالعاتی زا نشان میدهد.
4
رسانهای شدن »اخلاق« و یا همان »اخلاق رسانهای« به این معناست که، حوزه اخلاق، به طور فزایندهای به رسانهها وابسته باشند و به کمک رسانههای جمعی شکل گیرند. »اخلاق رسانهای« شده، اخلاقی است که استقلال خود را از دست داده، در عملکرد خویش به عملکرد رسانهها وابستهاند. رسانهها محتوای اخلاقی تولید و مردم و مخاطبان خویش را با اخلاق آشنا میسازند. ( محمد فولادی ، (8738 در دایره المعارف بین المللی ارتباطاتٌ، اخلاق رسانه ای زیر مجموعه ای از اخلاق عملی یا حرفهای دانسته شده که از ترکیب توصیف و تئوری
تشکیل شده است. مقصود از اخلاق رسانهای، مجموعه قواعدی است که باید مسئولین رسانهها براساس وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای خود رعایت کنند، اخلاق رسانهای، حوزهای فرعی از اخلاق عملی است.
رسانه اخلاقی نیزبه نقش آفرینی رسانه در تزریق پیامهای اخلاقی و ارزشی به جامعه اشاره دارد . در واقع رسانه باید وظیفهای فراتر از اطلاع رسانی را به عهده گرفته و در کسوت یک نهاد آموزشی، مبشر و هادی جامعه و بویژه جوانان به سوی مبانی اخلاقی و ارزشی مبتنی بر دین باشد؛ وظیفه-ای که پیش نیاز آن دقت و حساسیت بیشتر در مدیریت محتوایی رسانهها از طریق بهرهگیری از نخبگان و اندیشمندان علوم گوناگون در سطوح مختلف است. در اصل رعایت اخلاق رسانهای و رسانه اخلاقی دو روی یک سکهاند که میتوانند همراه و همگام با هم، زمینه را برای ایجاد جامعه ای اخلاق مدار و آرمانگرا فراهم آورند.
اخلاق رسانه ای و دامنه تأثیر آن:
مک کوایل دنیسٍ معتقد استبُرد رسانههای گروهی، بسیار وسیع است و بسته به هدفی که رسانه برای خود تعریف میکند با ارزشهای اخلاقی ، رابطه پیدا میکند. رابرت ملک لوهان (واضع نظریه »دهکده جهانی(« معتقد است که برای حصول به درک واضح و روشنی از یک فرهنگ، باید به مطالعه ابزاری پرداخت که در آن فرهنگ، برای تبادل افکار و مبادله پیامها به کار گرفته میشود. این امر، توجه به چگونگی عملکرد رسانه بر تضعیف یا تقویت ارزشهای اخلاقی را روشن میسازد.
آرنولد توینبیَ فرضیهای را ارائه کرده است که تئوری "تصعید"ُ خوانده می شود. او در این فرضیه به قدرت تغییردهی رسانهها اشاره میکند و میگوید:»عکس العمل یک نظر و عقیده با تأثیر رسانهها و فناوری در جامعه رابطهای مستقیم دارد.« در حقیقت رسانه هم میتواند به عنوان معلم اخلاق عمل کند و هدایتگر مردم به سوی ارزشهای اخلاقی باشد و هم میتوانند اصول اخلاقی عرضی و رایج در جامعه را گرفته و باز تولید کند و تنها هدفش را پسند مخاطب قراردهد.
رسانهها از یک سو احساسهای عاطفی، محبت و صداقت را برمیانگیزند و از سوی دیگراحساس زشتی، دشمنی، بی اعتمادی، دروغ و خشونت را زنده میکنند. این کارکرد به طورطبیعی موجب پیدایش تضاد درونی- رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی میشود.
بنابراین، رسانه رسالت دوگانهای را در رابطه با ارزشهای اخلاقی عهده دار است و رسانه متعالی رسانهای است که، در کنار مردم و حاکمیت و مبتنی بر فرهنگها و ارزشهای پایه جامعه باشد. در نهایت، رسانه متعالی باید حتی خود را در قبال بشر و در موضوعاتی چون کرامت انسانی، صلح و توسعه پایدار نیز متعهد بداند(.(UNESCO, 2005
تعامل اخلاق و رسانه
به گفته ملوین دیفلورٌ، درمورد تعامل اخلاق و رسانه دیدگاهای متفاوت وگاه متناقضی وجود دارد: (فولادی؛ (1391 .8 برخی معتقدند که رسانهها نمیتوانند به مسایل اخلاقی پایبند بمانند؛ زیرا رسانهها در محیط پر رقابت و سودآور بیشتر تلاش میکنند و اگر رسانه دنبال رعایت اخلاق باشد، از رقبا عقب مانده و به »سود« نخواهد رسید.
.2 بسیاری دیگر معتقدند که رعایت مسایل اخلاقی توسط رسانهها دور از دسترس نیست. لازمه کسب اعتماد عمومی، درستی، امانتداری، و ایجاد یک رسانه مقبول برای عموم است.
از اینرو، کشورهای جهان برای سامانمندکردن کار رسانهها و جلوگیری از بداخلاقی، قوانینی را در جهت رسیدگی به تخلفات رسانهای تدوین کردهاند.
درمیان این گروه نظرات گوناگون دیده میشود:
الف. عدهای معتقدند که میتوان یک نظامنامه اخلاقی جامع تدوین کرد و درتمام کشورها به آن عمل نمود.
ب. در مقابل، اکثر صاحب نظران عرصه رسانه مدعیاند که در عمل، داشتن اخلاق رسانهای جامع، که در همه جا کاربرد داشته باشد، عملی نیست؛ زیرا بسیاری از معیارهای اخلاقی، در همه جای دنیا مورد قبول نیستند.
موانع اخلاق دررسانه:
رسانههای ما در مواجهه با ارزش ها دست کم چهار مشکل عمده دارند که هر کدام به نوعی مسیر را برای ورود اخلاق در رسانهها دشوار می کند. (محمدتقی سبحانی،(8731 -1 مشکلات تئوریک و نظری
-2 ابهام در ارزش ها و فقدان تعریفی واحد از آنها -3 ضرورت های حرفه ای رسانه -4 مشکلات و معضلات اجرایی
الف) مشکلات تئوریک
اصولاَ جامعه ما همواره خود را از طرح مباحث نظری و جدی دور نگاه داشته و این قبیل مباحث را در سطح و ساده میخواهد اما دنیای ژرف امروز به بشر آموخته که اندیشهها را باید تا آخرین لایههای آن پیمود و تمام آنها را با دقت و وسواس وارسی کرد.
ب) ابهام در ارزش ها و فقدان تعریف واحد
ممکن است برخی اصولِ کلی روشن و قاطع، در مواجهه با واقعیت عینی به ابهام گراید؛ زیرا رسانه با مکانیسمهای خاص خود و به دلیل سر و کار داشتن با پدیدههای جزیی و گستردگی تأثیر آن، این اصول را با ابهاماتی مواجهه میسازد. این زمانی است که رسانهها خود را پایبند و مقید به