بخشی از مقاله

گونه شناسی خانه های قاجاری در کرمانشاه


چکیده

امروزه درشهر کرمانشاه چندین خانه شاخص تاریخی وجود دارد. بررسی ها گویای این مطلب است که با وجود تنوع در ویژگی های آنها مطالعات جامعی در باره این خانه ها صورت نگرفته است. سرعت تغییرات در بافت کهن شهرها، تحولات کالبدی مسکن شهری و سیاست های تابع آن، ما را با نحوه نگرش و نوع برخورد با آن مواجه کرده همچنین ثبت و ضبط الگوهای معماری پیشین را ضرورت بخشیده و در شناخت هر چه بیشتر هویت بومی نیز موثر می باشد. چالش اصلی پژوهش این است که آیا خانه های تاریخی شهر کرمانشاه قابلیت دسته بندی و گونه شناسی را داراست؛ و نیز چند گونه اصلی را برای شناسایی این خانه ها می توان برشمرد. روش این تحقیق ترکیبی است. داده های این تحقیق از طریق مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای و اسناد، جمع آوری شده است. به دلیل آن که بیشتر خانه های تاریخی کرمانشاه، قاجاری است به مطالعه شهر در ادوار گذشته و بررسی ویژگی بناهای مسکونی بافت قدیم و مشخصات مسکن در این دوره اقدام شد. در ادامه به شرح کلی شمای معماری مسکونی، عناصر کالبدی و اجزای آن به تفکیک نام و کاربرد آن ها در مساکن قدیمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بحث به گونه شناسی انواع عمده الگوهای معماری خانه های قاجاری کرمانشاه انجامید و در پایان به دسته بندی انواع خانه های سنتی شهر کرمانشاه پرداخته شد.

واژه های کلیدی : "خانه دوره قاجار" ، " بافت قدیم کرمانشاه" ، " سازه" ، " تزیینات" ، "گونه شناسی معماری".

 

مقدمه
با توجه به تحولات صورت گرفته در قرن اخیر، خانه های تاریخی به شدت در معرض تخریب و نابودی قراردارند، در حالی که بخش عمده بافت و هویت شهرهای تاریخی ایران را شامل می شوند. چگونگی حفظ آثار معماری گذشتگان و یا ثبت آن به عنوان نمودی از فرهنگ ، بطوری که بتوان از آن به عنوان مبدا پژوهش برای تحولات معماری استفاده کرد. سوال اساسی این پژوهش این است که معماری مسکونی شهری کرمانشاه در گذشته بر پایه چه الگوهایی ساخته شده و آیا می توان تعدد بناهای مسکونی را که به ظاهر دارای تنوع است دسته بندی کرد و آیا این تنوع دارای شباهت ها و تفاوت های عمده است؟ در صورت وجود الگو در غالب چارچوب کلی، آیا این الگوها به تبعیت از فضای زیستی و عناصر معماری شکل می گیرند؟ این عناصرکدامند و در شکل گیری الگوها چه نقشی دارند؟ با توجه به عدم مطالعات کافی و شناخت جامع در مورد این خانه ها، ارزش های معنایی و عملکردی این خانه ها به حاشیه گذاشته شده، در صورتی که تدبر در آنها که بر اساس نیازهای فرهنگی، بومی و محیط ساخت، خلق شده اند می تواند در رسیدن به الگوی مسکن مناسب سودمند و ضرورت این تحقیق باشد. نظر به این که گونه شناسی از مراحل نخست گام های پژوهشی علمی به شمار می آید، شناخت الگوهای مسکن در بافت کهنه شهر کرمانشاه می تواند گامی مهم در شناخت معماری بومی سنتی شهری در کرمانشاه باشد .

روش تحقیق

روش تحقیق ترکیبی (کیفی و کمی) می باشد بدین صورت که نمونه ها به صورت متجانس و زنجیره ای انتخاب شد به دلیل پراکنده بودن خانه های تاریخی در شهر کرمانشاه و عدم ثبت و شناخت کامل تمام نمونه ها توسط ارگان های مربوطه، با حضور در محله های تاریخی و مصاحبه با اساتید و ساکنان قدیمی محله های تاریخی شناخت تعدادی از خانه ها صورت گرفت بعلاوه از منابه اسنادی شفاهی و کتابخانه ای نیز استفاده گردید. در مراحل مختلف پژوهش از روش های تفسیری- تاریخی، پیمایشی و شبیه سازی استفاده شد.

سیر تکاملی شهر کرمانشاه
کرمانشاه را در زمان مادها با نام کامبادن (کامبادان) می شناختند در این دوره با اسکان عشایر ماد، سالها پیش از به قدرت رسیدن سلسله هخامنشی در جلگه ها و مناطق پر آب کوهستانی زاگرس، دشت کرمانشاه به عنوان یکی از مناطق حاصلخیز کشاورزی و

دامداری از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. همچنین به دلیل قرار گرفتن در محل تقاطع راه های مهم منطقه - ای همواره مورد توجه بوده است.[1] شهر کرمانشاه نقطه مهم راه پر آوازه ای است که بغداد را به ری و بسطام و خراسان و ماورالنهر پیوند می داده است. این جاده باستانی در قدیم فلات ایران را به جلگه بین النهرین متصل می کرده و به همین علت برای مردم فلات ایران به منزله کلید دنیای متمدن آن زمان محسوب می شده است. این همان راه معروف دوران هخامنشی و نیز راه ابریشم است که مسیر عبور سپاهیان کوروش و اسکندر و اعراب مسلمان و ... بوده است .[2]

به دلیل استقرار یک حکومت متمرکز و قدرتمند از لحاظ فرهنگی و نظامی مورد توجه پادشاهان ساسانی قرار گرفته و بطور کلی، کرمانشاه در آن دوره عصر طلایی خود را طی کرده است و ظاهرا نام شهر نیز به بهرام ساسانی باز میگردد. گفته میشود چون بهرام در زمان حیات پدرش حکمران ایالت کرمان بوده است به او لقب کرمان شاه داده بودند و بعد ها وقتی حکمران کرمانشاه شده کم کم این نام به مقر حکومتش نیز اطلاق گردیده است. بعد از تاراج و غارت بخش های وسیعی از ایران توس تازیان، کرمانشاه نیز از جمله شهرهای ثروتمند ایران بود که بوسیله غارت گران با خاک یکسان شد ومجموعه ی کاخ ها وارگ های حکومتی به ویرانی کشیده شدند. پس ازویرانگری های دوره ی مغول و ایلخانان به خصوص ترکمانان که مناطق زاگرس و غرب ایران به مدت طولانی شاهد آن بود نمی توان انتظار داشت که در منطقه کرمانشاه جز عناصر طبیعی همانند کوه کردستان و رود های جاری زاگرس چیز دیگری بر جای مانده باشد. اما در زمان افشاریه شهر کرمانشاه بار دیگر به دست نادر شاه افشار بنا شد. پس از تخریب قلعه کرمانشاه و راندن مردم شهر در دوره ی زندیه به دلیل دشمنی امرای زندیه با ایل زنگنه که از زمان صفویه به بعد در کرمانشاه و غرب ایران همواره در مصدر قدرت بوده اند، این شهر بار دیگر چند کیلومتر دورتر در جنوب، کنار رودخانه ی آبشوران و سر تپه از پیوند سه روستای چنانی، برزه دماغ و فیض آباد متولد شد که اکنون قدیمی ترین محله های کرمانشاه را تشکیل می دهند .[3] در دوره قاجار با آرامشی نسبی که بر منطقه حاکم میگردد کرمانشاه رو به رشد می یابد. بافت قدیمی کرمانشاه بار دیگر و این بار بصورت قدرتمند تر و پایدارتر در زمان قاجار شکل می گیرد. شاید بتوان دوره قاجار را آخرین دوره ای پنداشت که شهر کرمانشاه تحولات عظیم کالبدی را به خود دیده است و پس از آن در دوره ی پهلوی اول و

دوم تغییرات ایجاد شده قدم به قدم به توسعه و رشد کالبدی شهر منجر گشته است .[3]
محلات، دروازه ها و وسعت شهر در گذشته

از توصیفی که سیاحان از ریخت شهرها و ساخت کالبد آنها در "دوره قاجار" ارائه می دهند، می توان نتیجه گرفت که در قرن نوزدهم و بیستم میلادی، بافت شهرها و سازمان فضایی آنها تفاوت عمده ای با شهرهای "دوره صفوی" (مکتب اصفهان) ندارد. در نتیجه دگرگونی عمده ای در سیمای شهر قدیم و سازمان فضایی آن، در مقایسه با دوره صفوی رخ نداد. هر محله، بسته به جغرافیای مکانی و نقش اهمیت خود، از مجاورت با راه ها و نزدیکی با عناصر اصلی شهر بهره می برد.[4] فیض آباد، چنانی و برزه دماغ، قدیمی ترین محلات شهر را تشکیل می دهند که پس از احداث بازار بزرگ، محله علافخانه نیز به آن اضافه شد. گروته که در سال 1907 از راه بین النهرین به کرمانشاه آمده است می نویسد : با وجود فقدان بناهای مجلل، انبوه خانه ها نشان می دهد که مرکز کردستان ایران، شهر بزرگ و با اهمیتی است. کرمانشاه حدود 60000 نفر جمعیت دارد و طول بارویش4500 کیلومتر است و پیمودن آن یک ساعت و نیم وقت می خواهد .[5] سرهنگ چریکف در سال1850 میلادی اقدام به تهیه نقشه کرمانشاه کرده می گوید: در شهر7000 خانه موجود است، میدان های عمده شهر، میدان سرباز خانه، میدان توپخانه،میدان علافخانه و ... هستند و نیز محله های کرمانشاه را چنین توصیف می کند : شهر به شش محله : فیض آباد، توی شهر، علافخانه، برزه دماغ، ملا عباسعلی، قره باغی تقسیم می شود. بزرگترین طول شهر از شمال شرقی به جنوب غربی 1500متر و بزرگترین عرض از شمال به جنوب حدود1200 متر است . باز چریکف می نویسد" شهر دارای هفت دروازه است : - 1 دروازه عمر مل-2 دروازه فیض آباد - 3 دروازه پائین اصفهان »قدیم جودی -4 « دروازه بالا اصفهان» دژما -5 « دروازه قلعه حاجی کریم -6 دروازه چیا سرخ -7 دروازه شاه نجف .[3]


شکل:1 نقشه کرمانشاه در دوره قاجار(خدیوی، (1379


مشخصات کلی مسکن در بافت قدیم شهر کرمانشاه
بناهای مسکونی در بافت قدیم ، تحت تاثیر عوامل جغرافیایی، اقلیمی، اصول اعتقادی ساکنین بیشتر در جهت گیری و فرم مجموعه ها و عناصر جزئی تر ، یا به عبارتی "تک فضاها "و بناهای آن زمان موثر بوده است.

شکل:2 محلات و بافت تاریخی شهر( برومند

سرخابی، (1388

خانه

خانه جایی است که در آن آدمی سکنی کند (دهخدا) هر آنچه که در بستر جامعه با گذشت زمان نهادینه شده، مابه ازایـی مکـانی یافتـه و این مکان، مکانی از جنس »خانه« است.[6] خانه بـه منزلـه یکـی از مهم ترین ارکان فضایی حیات جامعه ایرانـی و جلـوه هـای فرهنگـی آن،مورد بررسی معدودی از پژوهشگران و معماران ایرانی قرار گرفتـه است. خانه مبحث مهمی در معماری است که کمتـر بـدان پرداختـه شده است. امروزه نیاز به خانه بسـیار محسـوس اسـت و بـا شـناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری کنـونی ایـن نیـاز را برطـرف ساخت .[7] حفظ حریم خصوصی خانواده، عملکرد اصلی خانـه هـای سنتی بود. خانه های حیاط مرکزی به طور سنتی درجه های متنوعی از حریم و قلمرو را به نمایش می گذارد.[6]

تاریخچه ساخت خانه های کرمانشاه
با توجه به قدمت شهر کرمانشاه و وجود بافت های تاریخی احتمال می رود خانه هایی از دوران صفوی و یا قبل از آن در کرمانشاه موجود باشند ولی بر اساس نظر کارشناسان سازمان میراٍث فرهنگی،

خانه های تاریخی با ارزش غالبا در محدوده زمانی قاجارتا اواخر رضا شاهی (پهلوی اول) ساخته شده اند . لازم به ذکر است به علت جبهه های تاریخی بر اساس نیاز، عملکرد و به مرور زمان ساخته می شدند مشاهده می شود در غالب خانه های تاریخی بخش هایی متعلق به

زمان های متفاوت ( مثلا بخشی زند، جبهه ای قاجار یا پهلوی ) وجود دارد.

ویژگی خانه ایرانی بر اساس ادبیات خانه در ایران
ویژگی های معماری خانه ایرانی که جهت نیل به معیارهای طراحی خانه مفیدند عبارتند از:

- حضور همزمان سه گونه فضای باز، بسته و پوشیده در خانه

- وجود نسبت های مشخص در هر بنا برای سه گونه فضایی باز، بسته و پوشیده؛

- وجود طیف متنوع فضا از قلمرو کاملا خصوصی تا عمومی در خانه؛

- امکان تحقق زندگی خصوصی خانواده در هر سه گونه فضایی باز، بسته و پوشیده؛

- انعطاف پذیری فضا در مقابل پویایی شیوه زندگی، رفتارها

و حالات انسان و عدم اختصاص فضا به عملکرد خاص؛

- فقدان غلبه اشیا بر سازمان فضایی خانه؛

ارتباط با آب و گیاه و دیدار و تماشا از طریق ایجاد چشم انداز اتاق ها به فضای باز خانه تا مشاهده و لمس از نزدیک.[6]

سبک های رایج معماری در دوره قاجاریه
معماری دوره قاجار را در سه دوره زمانی تقسیم بندی می کنند: الف – دوره اول(پیش از ناصری، فتحلعلی شاه 1164 - 1229 ه.ش ) : این دوره معماری سنتی نامیده شده و آن ادامه معماری تاریخی و شیوه اصفهانی است.[8] توجه به ارزش های محلی و بومی،الهام از میراث گذشتگان، بافت متراکم و پیوسته ، درونگرایی، ارجحیت نمای بیرونی به نمای درونی، وجود جلوخان و پیش طاق در ورودی، قوس جناغی؛ انواع طاق نماها، مقرنس و... از ویژگی های این دوره است[4] ب – دوره دوم ( ناصری 1229 -1260 ه.ش) : این دوره را معماری فرنگی نامیده اند . همزمان با دو قطبی شدن جامعه ( عوام و خواص)، معماری این دوره نیز دو قطبی شد. معماری در این دوره ادامه شیوه اصفهانی و پیدایش شیوه تهرانی که تلفیقی از شیوه اصفهانی و نئوکلاسیک غربی می باشد. عوام معماری به سبک اصفهانی و خواص که قشر متمول بودند به معماری با هنجارهای غربی روی آوردند .[8] این معماری تقریبا برونگرا و الگو برداری از معماری غرب دارد و به عنوان یک نمونه خالص به ندرت دیده شده و غالبا با معماری ایرانی ترکیب شده اما بر خلاف آن در بافت پنهان نمی شده است.[4]

ج – دوره سوم (پس از ناصری 1260 – 1306 ه. ش) : این دوره معماری تلفیقی نام دارد و علت آن وجود چندین سبک معماری از قبیل معماری سنتی (سبک اصفهانی) در ابنیه عوام، معماری تلفیقی(سبک تهرانی) در ابنیه خواص و سبک فرنگی و تلفیق آنان

می باشد. ابنیه این دوره دارای روحیه التقاطی ایرانی – فرنگی شدند که بعدها با سرعت بیشتری در معماری سنتی نفوذ کرد تا جایی که جایگاه عوامل محیطی، اقلیمی، فرهنگی و تاریخی کمرنگ تر گشته و معماران را به تقلید نسنجیده از معماری فرنگی واداشت .[8]

ویژگی خانه های قاجاری کرمانشاه

معماری این دوره از حیات شهر، بر پایه و اصول معماری سنتی شکل گرفت و در مرحله گذار، تفکر و احکام جدید به آن اضافه گردید. این اصول آزاد شدن از قید تزئینات الحاقی، انطبـاق فضـاهای درونـی بـا عملکرد های جدید، برونگرایی و ارتباط با محیط شـهری بـه صـورت قوی تر از گذشته بود، که البته بـه صـورت نسـبی در ایـن خانـه هـا تعمیم گشتند. فرزند ارشد فتحعلـی شـاه بنـام دولـت شـاه در سـال 1263دست به آبادانی شهر و عمارات و ابنیه عام المنفعه زد. پـس از او کسی دیگر به فکر آبادانی شهر نبود و تنهـا عمادالدولـه دسـت بـه ساخت ابنیه ای زد که هـم اکنـون برخـی از آنهـا وجـود دارنـد امـا متاسفانه شمار زیادی از عماراتی که احداث کرده بود، توسط عوامـل انسانی ویران گردید مانند کاخ عمادیه، کاخ حاکم، عمارت مسـعودیه، کاخ برناج که برخی از آنها زیباترین کاخ های قاجاری بـه شـمار مـی آمدند.[3] اما ساختن خانه های شاخص متعلق بـه متمـولین شـروع شد. بنابراین نقطه اوج معماری قاجاریه کـه انعکـاس دهنـده ویژگـی های آن است در معماری خانه ها تجلی می یابد که اکثر محققان آن را نقطه عطف معماری خانه های ایرانی در فضاپردازی می دانند.

الگوی شکلی خانه های کرمانشاه
معماری دوره کهن کرمانشاه، بطور کلی تفاوت عمده ای بـا معمـاری مناطق مرکزی ایران در همـان دوره نـدارد. سـازماندهی فضـایی بـه دلایل متعدد فرهنگی، اقلیمی و عملکردی در همه گونه های معماری این دوره رایج بود. ساختار فضـایی ایـن مرحلـه از معمـاری بناهـای کرمانشاه، عموما درونگراسـت کـه بـا ورود الگوهـای غربـی و حضـور خیابان، از اواخـر قاجـار، شـیوه تلفیقـی بـه خـود گرفتـه در نتیجـه ساختمان های دولتی و خانه های اعیان با ساختار فضـایی درونگـرا-برونگرا شکل گرفت. فضاهای تشکیل دهنده خانه های درونگرا، حول حیاط های اندرونی و بیرونی با نظم و محوریت مشخصی سـاماندهی می شدند. در اکثر این بناها با سلسله مراتـب اسـتقرار فضـاها روبـرو هستیم. از »ورودی« وارد »حیاط بیرونی« می شویم که فضایی چون سرویس بهداشتی، اتاق مهمان و پستو در انتهای هر اتاق، قرار گرفته است. سپس توسط دالانی وارد بخش درونی خانـه شـده کـه حیـاط اندرونی با حوض و باغچه اطرافش به چشم مـی خـورد. تـالار و اتـاق های اصلی حول این حیاط سازمان یافته اند. خانه های ایـن دوره دو طبقه ساخته می شدند که شاه نشین در طبقه دوم و پله های تعبیـه شده در داخل بنا، ارتباط بین طبقات را حاصل می کرد. گاه مطبخ و

بخش کوچک خدمه در طبقه همکف ویا در بخش انتهایی بنا در یک حیاط خلوت در نظر گرفته می شد.[4]

ساختار فضایی الگوی درونگرا

فضای ورودی: کوچه، جلوخان، درگاه و هشتی فضاهای اصلی: تالار، اتاق های حول حیاط اندرونی، ایوان سرپوشیده ستون دار( به شکل رواق)

فضاهای بخش خدماتی: پستوها، انبارها، مطبخ، سرویس بهداشتی، حمام و اتاق خدمه فضاهای ارتباطی: هشتی، دالان، حیاط های اندرونی و بیرونی، راه پله و زیرزمین

خانه های صمدی، معین الکتاب، حاج اکبری و خواجه باروخ از نمونه های گونه درونگرا هستند.

ساختار فضایی الگوی درونگرا- برونگرا

ورودی این بناها به طور مستقیم از کوچه و خیابان به حیاط اصلی یا هال ورودی باز می شود. فضاهای مسکونی در دو طرف حیاط واقع شده اند. قسمت شمالی بنا، بخش اصلی خانه و قسمت جنوبی، بخش مکمل آن است که این فضاها به واسطه یک حیاط اصلی به هم ارتباط دارند.

فضای ورودی: خیابان، درگاه و هال ورودی فضاهای اصلی: هال مرکزی، اتاق ها بصورت ردیفی، بالکن سرپوشیده ستون دار

فضاهای بخش خدماتی: انبارها، مطبخ، سرویس بهداشتی، حمام و اتاق خدمه فضاهای ارتباطی: هال ورودی، راهرو، حیاط اندرونی، راه پله به عنوان

رابط طبقات به صورت نوار قائم و زیرزمین که در نمای ساختمان حضور دارد.[4]

خانه سیدین، خدیوی و ساختمان استانداری سابق نمونـه درونگـرا – برونگراهستند.

الگوی اقلیمی خانه های قاجاری کرمانشاه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید