بخشی از مقاله
کارآموزی کشاورزی - شركت تعاوني توليد كشاورزي
تاريخچه سازمان:
موضوع جامعه شناسي روستا يي بر اصل زمين و مالكيت آن استوار مي باشد.
با عنايت به اينكه در روستاهاي كشور اراضي به صورت خرد و پراكنده مي باشند در سال 1341 تا 1351 قانون اصلاحات ارضي در /3 مرحله در كشور به اجرا گذاشته شد و يكي از پيامد هاي آن تشكيل تعاونيها ي توليد با اهداف ساماندهي اراضي و يكپارچه سازي و يكجا كشتي محصولات و در نهايت افزايش توليد و در آمد و كاهش هزينه ها و كوتاه شدن دست دلالان و واسطه ها و نظارت متمركز توسط مدير عامل شركت بر اراضي و بازاريابي محصولات مي باشد.
شركت تعاوني توليد كشاورزي همت يكي از تعاونيهاي توليد كه در سال 1375 تاسيس گرديده كه در 8 كيلومتري غرب شهرستان آق قلا در روستاي صحنه سفلي واقع شده است كه داراي 196 عضو با پوشش دو هزار هكتار زمين مي باشد.
نمودار سازماني و تشكيلات:
اركان شركت عبارتند از:
1 – مجمع عمومي (نمايندگان گروهاي تعاوني): كه به پنج گروه تقسيم مي شود كه هر گروه داراي دو نماينده مي باشد و در مجموع ده نماينده گروه مي باشد.
2 – هيئت مديره: كه در برنامه ريزي و طرح پيشنهادات دخالت دارند. اين شركت پنج هيئت مديره دارد كه از بين آنها يكي به عنوان رئيس هيئت مديره انتخاب مي شود و در راس آنها مدير عامل شركت كه مجري مصوبات هيئت مديره و همچنين دستورالعملهاي ابلاغي از طرف سازمان جهاد كشاورزي مي باشد.
نوع محصولات توليدي يا خدمات:
نوع محصولاتي كه در اين شركت توليد مي شود عبارتند از گندم جو پنبه گلزا و گياهان جاليزي مي باشد.
خدماتي كه در اين شركت انجام مي شود بر اساس اصل بنا شدن اين شركت آبرساني به وسيله پمپاژهاي برقي و از طريق كانالهاي اصلي و فرعي به مزارع كشاورزان مي باشد. علاوه بر آبرساني به مزارع توزيع نهادهاي كشاورزي اعم از كودهاي شيميايي انواع بذرها گندم و جو كلزا و پنبه توزيع سموم شيمايي را نيز انجام مي دهد.
علاوه بر توزيع نهاده ها نظارت كامل بر مراحل كاشت داشت و بر داشت
كشاورزان عضو شركت را نيز بر عهده دارد.
امور جاري در دست اقدام توسط كار آموز:
وظايف من در آنجا با توجه به اينكه در ابتداي فصل كاشت غلات و كلزا در شركت حضور داشتم در امر بر گزاري كلاسهاي به كشاورزان و توزيع كودهاي شيميايي و سموم ضد عفوني به مدير عامل و كارشناس شركت كمك كردم و همچنين در سطح مزارع به همراه كارشناسان شركت در امر نحوه آماده سازي بستر و همچنين نحوه كاشت مزارع مشاركت داشتم.
برنامه هاي آينده كار آموز:
نظارت بر سركشي در مراحل داشت و بر داشت در دو هزار هكتار از اراضي
تعاوني توليد همت به همراه كار شناسان شركت مي باشد.نكاتي كه در مورد كاشت هر يك از گياهان رعايت شود به تفضيل توضيح مي دهيم.
گندم: triticum spp
عمليات تهيه زمين:
زمان و شيوه هاي تهيه بستر بذر بستگي به ميزان سنتي يا مكانيزه بودن زارعت. رژيم بارندگي منطقه و چرخش زراعي دارد. خاكي كه در آن گندم پائيزه كشت
مي گردد نبايد بسيار زياد ريز باشد و همچنين بايد به اندازه كافي نشست كرده باشد از علفهاي هرز پاك شده و غني از مواد غذايي بوده و تهويه خوبي داشته باشد.
امروزه روند آماده كردن زمين براي كاشت با به كاربري كم و يا بدون استفاده از ادوات و ماشينهاي معمول خاكورزي شخم مورد توجه مي باشد. دلايل اين موضوع بسيار است و از آن جمله صرفه جويي در وقت و سوخت، كاهش تردد ماشين بر روي خاك و جلوگيري از صدمات احتمالي فشردگي خاك و جلوگيري يا كاهش آبشويي و بادشويي. اين روش بسته به شرايط مختلف اقليمي و خاك و نوع محصولات و فراهم بودن ماشينها مي تواند به صورتهاي مختلف انجام گيرد. البته
نبايد لزوم بكار گيري ماشينها و ادوات پيشرفته اي را كه در شرايط مناسب زراعي مي تواند باعث رشد و توسعه بهتر محصول و ازدياد توليد گردند از نظر دور داشت. بلكه لازم است با توجه به شرايط اقليمي، خاك زراعي، امكانات تكنيكي و توان اقتصادي زارع. مناسب ترين روش و ماشين را به كار برد. روند استفاده از روشهاي ياد شده را در يك سيستم كشاورزي كه مبتني به شرايط حاكم بر توليد مطلوب و امكانات و اختيارات باشد مي تواند به صورت زير باشد.
1- استفاده از انواع گاو آهن در آماده كردن زمين و آماده سازي ثانويه همراه با كاشت بذر.
2- عدم استفاده از گاوآهن در آماده كردن اوليه خاك و استفاده از دستگاههاي مركب مثل چيدن در زمينهايي كه خاك سطح الارضي كمتر باشد از روش دوم استفاده مي شود. در روش دوم به علت خاكورزي كم باقيمانده گياهان چه رويشهاي طبيعي و چه كلش و ريشه و ساقه محصول قبلي چندان و يا يطور كلي با خاك مخلوط نمي شود و اگر چه اثر خود را به عنوان هوموس نمي تواند به طور كامل اعمال نمايد ولي مي تواند به عنوان پوشش گياهي در جلوگيري از فرسايش آبي و بادي در مناطق مستعد اين پديده موثر باشد كه خود از مزاياي اين روش است.
لازم به ذكر است كه به هر صورت براي جبران كمبود مواد غذايي و حاصلخيزي خاك لازم است طبق توصيه هاي علمي و عملي از كودهاي شيميايي استفاده كرد و به هر صورت در بسياري موارد هوموس تنها نمي تواند جبران اين كود اين كود باشد هر چند از نظر فيزيكي تاثير مثبتي بر خاك مي گذارد به هر حال اگر چه آمار و ارقام دقيق و مشخص در تاثير و به كار گيري روشهاي كم خاكورزي بر ازياد و محصول تا كنون ارائه نشده ولي شواهد و مشاهدات و اثرات جنبي اين روش در حال حاضر چنين تكنيك هايي را در اغلب موارد مطلوب و قابل قبول ساخته است.
خاك:
بهترين خاك براي توليد عملكرد بالا، اراضي لومي، لومي رسي و لومي شني كه زهكشي در آنها بخوبي صورت مي گيرد مي باشد.
ُگندم در زمينهاي داراي حالت قليايي و اسيدي زياد رشد ضعيفي دارد و عملكرد آن پائين است. مناسبترين ph براي گندم 5/7 – 6 مي باشد.
ويژگيهاي بذر:
بذرهاي گندم پائيزه جهت كاشت بايد سازگار به شرايط نا مساعد محيطي، مقاوم به بيماريها، عاري از بذور علفها هرز باشد. از طرف ديگر يكسان و سالم بوده و وزن هزار دانه، درجه خلوص و قدرت جوانه زني (ارزش مصرف بذر) بالايي داشته باشد.
خلوص بذر:
منظور از خلوص بذر همان خالص بودن بذر است. بذري كه براي كاشت استفاده مي شود بايد عاري از هر گونه آلودگي هاي فيزيكي و ژنتيكي باشد.
1- خلوص فيزيكي بذر: آلودگيهاي فيزيكي در بذر به دو دسته تقسيم مي شود.
الف) مواد بي آزار: كه شامل چوب، بقاياي گياهي، سنگ، كلوخ و دانه هاي شكسته است اين مواد در صورت كشت شدن نيز به بذر اصلي صدمه نمي زنند ولي وضع ظاهري بذر، بذر نا مرغوب و حجم آنرا زياد مي سازد.
ب) مواد مضرر: مواد فيزيكي مضرر شامل تخم علفهاي هرز، تخم يا شفيره حشرات و آفات بذر گياهان ديگر مي باشد كه حتما بايد از داخل بذر جدا شود.
بهترين راه براي جدا كردن مواد فيزيكي بذر استفاده از دستگاه بوجاري است ناخالصي ژنتيكي:از خطرناكترين و مضرترين آلودگيهاست كه در اثر اختلاط چند ژنو تيپ يا واريته با يكديگر حاصل مي شود. بعنوان مثال اگر چند رقم گندم با يكديگر مخلوط شوند در صورت كاشته شدن مزرعه به فرم ناجوري در خواهد آمد. ممكن است يكي زودرس و ديگري ديررس، يكي پا بلند و ديگريي پا كوتاه، يكي آبي و ديگري ديم كه در مجموع باعث كاهش عملكرد مي شوند.
قوه ناميه بذر:
منظور از قوه ناميه بذر همان خاصيت زنده بودن بذر است كه از طريق شمارش جوانه هاي زده شده در صد بذر بدست مي آيد.
عوامل و دلايل زيادي هستند كه بر ميزان جوانه زنيبذر موثرند ولي مهمترين دلايلي كه بر قوه ناميه بذر اثر مي گذارند عبارتند از:
1- سرعت جوانه زني: يعني بذر ممكن است جوانه بزند ولي مدت زماني كه طول مي كشد تا گياهچه خارج شود اگر طولاني باشد مطلوب نيست. هر چه مدت زمان جوانه زني بيشتر طول بكشد امكان حمله آفات و بيماري خاكزي به گياهچه افزايش مي يابد. همچنين مزرعه از سبر يكنواختي بر خواردار نخواهد بود. بنابراين هر چه زمان يا سرعت جوانه زدن بيشتر باشد براي ما مطلوب تر خواهد بود. (سرعت جوانه زني مطلوب اين است كه بذرها بتوانند در نصف مدت لازم براي جوانه زدن سبز نمايند) در اين صورت سبز مزرعه يكنواخت، پوشش گياهي همسان و ابتلاع به بيماري خاك در جوانه كاهش مي يابد.
2- توان رويش بذر: يك بذر ممكن است جوانه بزند ولي توان يا نيروي خروج از خاك را نداشته باشد و يا در شرايط سخت نتواند بخوبي سبز كند بنابراين
3- سبز شدن در آزمايشگاه ملاك خوبي نيست و بايد توان نيروي بذر برا ي سبز شدن تحت شرايط شبيه به مزرعه نيز آزموده شود.
4- سن بذر: هر چه سن بذر يا عمر بذر افزايش يابد به دليل آنكه بذر تنفس مي كند بنابراين مقدار موثري يا زيادي از مواد داخل بذر مصرف مي شود. بنابراين از توان رويشي و قوه ناميه بذر طي سالها كاسته مي شود. يك بذر حتي در بهترين شرايط بيش از چند سال عمر نمي كند و پس از چند سال ديگر قوه ناميه ندارد. عمر بذر گندم حداكثر 5-3 سال است.
5- ريزي و درشتي بذر: هر چه بذر درشتر باشد سرعت جوانه زني آن بيشتر و توان رويشي آن نيز بيشتر است و بذرهاي ريز عكس اين قضيه هستند. بذرهاي متوسط براي بذركاري بيشتر استفاده مي شود. در شرايط ديمزار و سخت كه خاك اجازه نمي دهد به راحتي بذر سبز شود بهتر است بذر از نوع درشت باشد تا قدرت و سرعت بيشتري براي سبز شدن داشته باشد.
تراكم بوته:
در گندم پائيزه همانند ديگر غلات پائيزه تراكم بوته در واحد مسطح به هنگام رسيدن به وسيله تعداد سنبله ها در يك متر مربع مشخص مي شود. افزايش عملكرد بستگي بسيار زيادي به تراكم سنبله به هنگام برداشت دارد.
در شرايط محيطي مناسب دانه هاي سبز شده در يك متر مربع مي بايست
ُ700-600 سنبله قابل برداشت را توليد نمايند.
چنانچه عملكرد يك سنبله 8/0 تا 9/0 گرم باشد عملكرد به 5600– 4800يا 6300- 5400 كيلوگرم در هكتار خواهد رسيد براي اينكه بتوان يك چنين تراكمي را ايجاد نمد مي بايست 600- 400 دانه جوانه زده در يك مترمربع داشته باشيم. تعداد سنبله هاي برداشت شده در مترمربع بستگي به واريته دارد زيرا هر واريته تراكم خاصي مي پذيرد.
تعداد دانه هاي سبز شده در مترمربع يستگي به رطوبت خاك، تهيه زمين (بسته بذر) و تاريخ كاشت دارد.
ميزان مصرف بذر:
ميزان مصرف بذر مورد نياز در هكتار از طريق فرمول زير بدست مي آيد
(گرم) وزن هزار دانه × تراكم (بوته در مترمربع) ميزان بذر (كيلوگرم در هكتار)
ارزش مصرف بذر
قوه ناميه × درجه خلوص ارزش مصرف بذر
100
مثال 1: در صورتي كه تراكم 500 بذر جوانه زده در يك مترمربع باشد و وزن هزار دانه گندم و 40 و درجه خلوص و قوه ناميه 100/. باشدمقدار بذر مصرفي آن را بدست مي آوريم.
Kg 200 وزن هزار دانه × تراكم ميزان بذر
ارزش مصرف بذر
100% 100 × 100 ارزش مصرف بذر
100
مثال 2: در صورتي كه تراكم 500 بذر جوانه زده در يك مترمربع باشد و وزن هزار دانه گندم gr 4. و درجه خلوص 98/0 و قوه ناميه 97 در صد باشد مقدار بذر مصرفي را بدست مي آوريم.
Kg 210 وزن هزار دانه × تراكم ميزان بذر
ارزش مصرف بذر
95% 97 × 98 ارزش مصرف بذر
100
فواصل ميان رديفها:
بهترين نتايج هنگامي بدست مي آيد كه فواصل ميان رديفها 15- 5/12 سانتيمتر باشد.
عمق كاشت:
عمق كاشت بذور گندم پائيزه به رطوبت و بافت خاك بستگي دارد. هنگامي كه رطوبت مناسب باشد عمق كاشت cm 5-4 خواهد بود. چنانچه رطوبت سطح خاك كم باشد اين عمق يه cm8-7 افزايش خواهد يافت. عمق بيش از cm12-10 موجب تاخير و عدم يكنواختي در سبز شدن مي گردد و همچنين عمق كمتر از 4 سانتيمتر موجب سبز شدن غير يكنواخت گندم مي گردد زيرا بسته بذر معمولا بسرعت خشك شده و جوانه زدن به طور كامل صورت نمي گيرد.
زمان كاشت گندم:
زمان كاشت گندم بستگي به منطقه آب و هوائي دارد. بر حسب مشاهدات طولاني كشت گندم پائيزه بايد موقعي شروع گردد كه درجه حرارت هوا c 15-13 بوده و موقعي پايان يابد كه درجه حرارت هوا به c9-8 كاهش نموده باشد. گندم پائيزه بايدقبل از ورود به مرحله زمستان حدود 50-40
روز رويش كرده باشد و در اين مدت ميانگين درجات حرارت روزانه بيش از c5 باشد. گندم در اين مدت زمان 50-40روز نياز به مجموعا c500 گرماي بيش از صفر دارد. بر قراري تاريخ كاشت بايد طوري تنظيم شود كه گندم در شروع سرماي زمستان به اندازه كافي رشد كرده باشد.
بطور كلي گندم پائيزه بايد موقعي كشت گردد كه گرماي تابستان تمام شده و سرماي زمستان هم هنوز شروع نشده. كشت بسيار زود گندم باعث كاهش توليد آن خواهد گرديد، گياهان در پائيز و قبل از رسيدن زمستان بسيار زياد توسعه مي يابند و به همين دليل نسبت به درجات پائين حساس خواهند بود. درجات حرارت بالا در ابتداي رويش باعث مي گردد كه در نزديكي سطح خاك گره انشعاب تشكيل گردد كه در نتيجه يخبندان و سرماي زمستان تاثير منفي بر روي گياهان خواهد گذاشت. روي هم رفته كشتهاي زود باعث تشديد خوابيدگي و هجوم آفات مي گردد.
گندم پائيزه اگر دير كشت گردد تاثيرات منفي بر روي عملكرد خواهد گذاشت.
اين گياهان در هنگام ورود به مرحله خواب زمستانه ضعيف مي باشند و پنجه ها ضعيف بوده و به شرايط نا مطلوب و طولاني زمستان سازگاري نمي كنند و به همين دليل گياهان نسبت به يخبندان حساس خواهند بود و در نتيجه عملكرد كاهش خواهد يافت.
بيماريهاي بذر
بيمايهاي كه از طريق بذر منتقل مي شوند عبارتند از:
1- سياهك پنهان گندم:tilltia foetida
بيماري سياهك پنهانكه در اصطلاح محلي به آن سياهچه يا كورك نيز ناميده مي شود. ميزان خسارت اين سياهك در مناطق آلوده كشور 15-10 در صد محصول و گاهي بيشتر بر آورد گرديده است.
علائم بيماري: سياهك پنهان يا مخفي گندم تا موقعي كه خوشه گندم ظاهر نشود قابل تشخيص نيست. بوته هاي مبتلا معمولا حدود چند سانتي متر كوتاهتر از بوته هاي سالم مي باشند و گاهي ممكن است به نصف و يا يك چهارم تقليل يابد. ريشه گياه آلوده كاملا رشد نمي كند و پنجه زني يوته ها
افزايش مي يابد. در گلهاي آلوده مادگي درازتر و تخمدان بلند و پهن تر و به رنگ سبز تيره مي باشند. در صورتي كه تخمدان سفيد رنگ است علائم بيماري با ظهور خوشه هاي آلوده مشخص تر مي شود. رنگ خوشه هاي الوده به جاي سبز، مايل به آبي هستند.
روش مبارزه:
چون قارچ عامل بيماري در داخل جنين بذر قرار دارد بنابر اين ضد عفوني با سموم قارچ كش غير سيستميك موثر واقع نمي شود و براي اين منظور از سموم سيستميك مانند: ويتا واكس و يا كار بوكسين تيرام به نسبت 2 در هزار استفاده مي شود.
2- بيماري پوسيدگي برفي گندم: Fusarium nivala (نيوالا فوزاريوم)
اين بيماري يكي از بيماريهاي مهم گندم در مناطق معتدل و نيمه گرمسيري است كه قارچ عامل بيماري سبب پوسيدگي ريشه، طوقه، ساقه و هوچنين سبب خشك شدن و از بين رفتن سنبله هاي گندم مي شود.