بخشی از مقاله

ترویج فرهنگ ایثار

مفهوم ایثار یكی از مفاهیم بنیادین علوم انسانی، بویژه فلسفه اخلاق است كه می توان رویكردهای متفاوتی به آن داشت. هم رویكرد معرفت شناسانه و هم رویكرد ایدئولوژیك و دینی. در نگاه معرفت شناختی می توان ایثار را یك مفهوم نظری (theoric Term) دانست كه عام و جهانشمول بوده و اختصاص به فرقه یا اجتماع خاصی نداشته و در باب همه جوامع ساری و جاری است.


كتر سید عبدالحمید ضیایی دكترای فلسفه غرب از دانشگاه سوربن پاریس، دارنده مدال طلایی المپیاد ادبی ۱۳۷۴ و فارغ التحصیل حقوق قضایی و ادبیات از دانشگاه تهران و علامه طباطبایی است. ارائه مقالات متعدد پژوهشی و علمی در جلسات، كنفرانس ها وهمایش های خارجی و داخلی، تاكنون چند عنوان كتاب از دكتر ضیایی منتشر شده كه از آن جمله می توان به كتاب های در غیاب تبار شناسی اندیشه های الحادی در عصر مدرنیته، ج

امعه شناسی تحریفات عاشورا، نگرش انتقادی به ادبیات عاشورا و ... اشاره كرد.
گفت وگو با دكتر سید عبدالحمید ضیایی
●ایثار از منظر شما چه تعریفی دارد؟
مفهوم ایثار یكی از مفاهیم بنیادین علوم انسانی، بویژه فلسفه اخلاق است كه می توان رویكردهای متفاوتی به آن داشت. هم رویكرد معرفت شناسانه و هم رویكرد ایدئولوژیك و دینی. در نگاه معرفت شناختی می توان ایثار را یك مفهوم نظری (theoric Term) دانست كه عام و جهانشمول بوده و اختصاص به فرقه یا اجتماع خاصی نداشته و در باب همه جوامع ساری و جار

ی است. به طور كلی می توان ایثار را نوعی كنش دیگر خواهانه (اعم از دینی، انسانی یا ملی) و عبور از منافع شخصی به خاطر حفظ مصالح دیگری‎/ دیگران قلمدادكرد. مهمترین خصیصه مفهوم ایثار، باور معطوف به عمل است. یعنی ابتدا در ساخت آگاهی فرد ـ اجتماع نوعی دگرگونی استعلایی پدید می آید و سپس این تحول به عرصه فعل و عمل فردی، جمعی راه یافته و در آن نهادینه می شود.
● ایثارگران چه كسانی هستند؟
اگر ایثار را همان عمل دیگر خواهانه بدانیم دایره شمول ایثارگران نیز بسیار گسترده خواهد بود به عبارت دیگر، حتی تحول سوبژكتیو و ذهنی فرد نسبت به ترجیح شیئی یا فرد یا عقیده ای بر خود نیز عملی ایثار گرانه خواهد بود، ولو این كه تحقق عینی پیدا نكند. اما در رویكرد ایدئولوژیك كه نسبت آن با نگاه كلان معرفت شناختی و وجود شناختی، عموم و خصوص مطلق است ایثارگر به كسی اطلاق می شود كه به خاطر باور یا عقیده ای خاص (كه بیشتر صبغه دینی و متافیزیكی دارد.) از جان و منافع خود صرف نظر وعبور كند. دایره شمول ایثار گری در كشور ما نیز با توجه به وقایع اتفاقیه در صدر انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی تعریف و تبیین می شود.


●اگر روحیه ایثارگری در یك جامعه حذف شود چه اتفاقی می افتد؟
پاسخ به این پرسش، با توجه به تیپولوژی جوامع سنتی‎/ صنعتی متفاوت خواهد بود. به عنوان نمونه در جامعه ای كه شیوه حاكمیت و اقتصاد، آن سرمایه داری متأخر و لیبرالیستی است مفهوم ایثار چندان جایگاهی ندارد و البته این مسأله مشكل چندانی را هم ایجاد نمی كند. نظام سرمایه داری در ذات خود مستلزم و متضمن نوعی فردگرایی است كه نقطه مقابل مفهوم ایثار است. امروزه شتاب جامعه ما در حركت به سوی سرمایه داری نیز در تضعیف روحیه ایثار تأثیر گذار است.


●چگونه می توانیم این روحیه را در جامعه تقویت كنیم؟
تقویت روحیه ایثار در جامعه نیازمند توجه به عوامل ایجابی و موانع سلبی است. با وجود سیاست تعدیل و تثبیت اقتصادی پاره ای از دولت ها و ترویج مصرف گرایی در رسانه های جمعی (اعم از دیداری و شنیداری و مكتوب)، نمی توان چشم امیدی به بقای روحیه ایثار در جامعه داشت اما به نظر می رسد كه ایثار و ایثارگران نیازمند تكریم هستند.
●تكریم در جوامع مختلف چگونه انجام می شود؟
به نظر می رسد كه بهتر باشد به جای شعار دادن و اعتنا و اتكا به تبلیغات و كنفرانس ها و سمینارهای بی نتیجه، مطالعه دقیقی در كیفیت خدمات رسانی سایر دولت ها و سازمان های بین المللی به خانواده های قربانیان و بازماندگان جنگ ها انجام شود.
قطعاً تبیین وتعبیه یك نظام و سیستم خدمات رسانی عملگرا (practice) و كارآمد، مستلزم تأمل در تجارب دیگران و عبرت آموزی از حسنات و امتیازات آنان خواهد بود.
به عقیده اینجانب، میزان خدمات رسانی به خانواده های قربانیان جنگ در سایر كشورها بسیار چشمگیر و شگفتی آور است. عرضه خدمات در بعضی از كشورها به تمام امور و حوائج انسانی تسری داده شده است و این كشورها در تجلیل مادی و معنوی از خانواده های قربانیان و بازماندگان جنگ در حوزه هایی مثل مسكن، مسائل درمانی، آموزشی، اشتغال و كاریابی، حقوق و مزایا، تعاون و امور اجتماعی، پرورش و فوق برنامه و ... سنگ تمام گذاشته اند. در كشور هایی مثل فرانسه، هند، كانادا، پاكستان و كره جنوبی به خانواده های مزبور، واحدهای مسكونی به طور رایگان واگذار می شود. خدمات رسانی به معلولان جنگی و خانواده های قربانیان جنگ نیز در كشورهایی مانند فرانسه، كانادا و كوبا كاملاً رایگان است. در حوزه اشتغال و كاریابی نیز به عنوان نمونه معادن روباز و سطحی در كشور كانادا به معلولان و خانواده های قربانیان جنگ واگذار می شود. در هند، جهت كار و تولید در بخش كشاورزی به آنها زمین واگذار می شود و در كره جنوبی، دوایر تابعه دولت موظف اند ۲۰ درصد از نیروی انسانی مورد نیاز خود را از ایثارگران ملی و خانواده های آنان انتخاب كنند.
وام خرید زمین كشاورزی با بازپرداخت ۱۰ ساله و بهره ۵ درصد یا بعضاً بدون بهره، وام بازرگ

انی با پرداخت ۷ ساله و وام حوادث مترقبه با پرداخت سه ساله بدون بهره واگذار می شود.
در خصوص حقوق و مستمری به عنوان نمونه می توان به كشور فرانسه اشاره كرد. به همسران، فرزندان و فرزند خواندگان و والدین قربانیان جنگ، حقوق و مستمری تعلق می گیرد. بازنشستگان جنگ نیز مشمول این قاعده اند. نظامیان معلول و خانواده های قربانیان غیرنظامی نیز در این كشور مورد تكریم و پرداخت مستمری قرار می گیرند.
●بعضاً افراد ایثارگر یا خانواده های آنها به سبب تكریم و حمایتی كه از آنان می شود، دچار مشكل شده یا به عبارت دیگر تكریم این افراد باعث ایجاد تنش بین آنان با سایر قشرها می شود. به نظر شما علت این تنش چیست و چگونه باید آن را برطرف كرد؟
برای پاسخ به این پرسش، لازم است یك توضیح روانشناسانه داده شود. از دیدگاه روانشناسان، آدمیان دوگونه نیاز دارند. نیازهای ابتدایی و نیازهای متعالی. نیازهای ابتدایی یا بدیهی شامل نیاز به شغل، امنیت، مسكن، توالد و تناسل و... را شامل می شود و نیازهای متعالی مشتمل بر نیاز به اخلاق و عشق و پرستش و ایثار و... است. به اجماع روانشناسان، آدمی، بدون عبور از نیازهای ابتدایی، به هیچ وجه نمی تواند به ساحت نیازهای متعالی گام بنهد. به عبارت ساده تر، انسان هایی كه سخن گفتن از اخلاق و مفاهیم والای اخلاقی برای فرد گرسنه، بلاتأثیر و بیهوده است. در جوامعی كه نیازهای ابتدایی برآورده نشده است، حتی خداوند هم در چنبره معیشت بندگان گرفتار می شود و تصویر ذهنی آدمیان، نه یك تصویر الوهی و منزه عرفانی، بلكه خدایی روزی دهنده و رزاق است. شاید یكی از دلایل حساسیت برانگیزی تكریم از گروهی خاص در جامعه ما این است كه شكاف های طبقاتی و اقتصادی عمیقی بین سطوح مختلف جامعه برقرار است وفقر بالسویه تقسیم نشده است (كه تقسیم بالسویه فقر هم نوعی عدالت است). خدماتی كه امروزه سازمان ها و نهادهای حمایتی (از قبیل بنیاد شهید وكمیته امداد، سازمان بهزیستی، هلال احمر، تأمین اجتماعی و...) ارائه می دهند. در بسیاری از كشورهای پیشرفته، خدمات عمومی است كه كل جامعه را پوشش می دهد و منحصر به گروهی خاص نیست. باید كوشش شود تا همه افراد جامعه از این حقوق حقه خود برخوردار شوند. با این توصیف، هیچ قشری، در عین برخورداری از خدمات عمومی، حق و توان اعتراض به اعطای امتیازات ویژه به گروهی را نمی یابد و شعارها و تلاش دولت اخیر در بسط عدالت اجتماعی، می تواند زمینه ساز تعمیم خدمات به نحو یكسان برای تمام قشرها و گروههای اجتماعی باشد. با حل و رفع نیازهای ابتدایی، می توان سازمان ها و بنیادهای مزبور را به سمتی سوق داد كه بر اساس آن تكریم و تجلیل جدی تر از ایثارگران در ابعاد فرهنگی به عمل آید. و الا بدون عبور از سنگلاخ حوائج بدیهی انسان ها، مبانی تئوریك تراشیدن، آب در هاون كوبیدن است.


به عنوان مثال یكی از موارد تنش زا در جامعه ما بحث تخصیص سهمیه ورود به دانشگاه به جانبازان، آزادگان و خانواده های شاهد است. دلیل این امر را مضاعف بر نابسامانی های كنكور ورودی و پریشانی نظام سنجش درایران، باید به نا آگاهی از وضعیت سایر كشورها ارجاع داد. به عنوان نمونه، در كشور فرانسه تمامی هزینه های مربوط به آموزش های فنی و حرفه ای و كارآموزی معلولان جنگ و فرزندان و خانواده های قربانیان جنگ پرداخت می شود.
در كشور هند، فرزندان قربانیان جنگ با امتیازات و تسهیلات فراوان به دانشكده های فنی، مهندسی و پزشكی (به منظور انجام تحصیلات تكمیلی) فرستاده می شوند. در پاكستان به فرزندان افراد از كار افتاده جنگی، سهمیه پذیرش در دانشگاه تعلق می گیرد. در كره جنوبی كمك هزینه آموزشی به دانش آموزان و بورسیه دانشجویی به واجدین شرایط تحصیلات آكادمیك پرداخت

می شود. همچنین در این كشور ایثارگران ملی، همسران و فرزندان قربانیان از پرداخت شهریه ورودی و سایر هزینه های تحصیلی (متوسطه و دانشگاه) معاف هستند. ضمناً بورسیه تحصیل خارج از كشور در صورت احراز شرایط پرداخت می گردد. در بقیه كشورهایی كه سابقه جنگ را در حافظه تاریخی خود دارند نیز این قوانین و تسهیلات قانونی مشاهده می شود.
●چشم انداز تكریم ایثارگران در آینده ایران چگونه است و به چه نتایجی منجر می شود؟
تكریم از ایثارگران گرامیداشت ایثار به عنوان یك كرامت انسانی است. ما بیشتر نیاز داریم كه ایثار را به عنوان یك مفهوم والای انسانی مطرح كنیم تا یك مفهوم دینی. ایثار و آزادگی در فلسفه های اخلاقی و فرا اخلاق، یك پارادایم جدی و تأمل برانگیز به شمار می رود. بخصوص در فلسفه اگزیستانسیالیسم كه بحث موقعیت های حدی و مرزی مطرح است و «خشونت عشق» را به عنوان یك امر دلپذیر اخلاقی در برابر «خشونت نفرت» طرح می كنند، اعتبار مقوله ایثار مشخص می شود. باید علاوه بر این كه ما مبناهای نظری مفهوم ایثار و شهادت را ایضاح و تبیین می كنیم، حتماً در بعد علمی نیز به تكریم ایثارگران بپردازیم. شهدا و ایثارگران، به هیچ واسطه در شأن تكریم قرار دارند و نیازی به تكریم ما ندارند. تكریم خانواده ها و بازماندگان آنها هم نشان می دهد كه فعالیت ها و امور ایثارگرانه، مأجور و مشكور است و هم تضمین كننده امنیت ملی در برابر مخاطرات و حوادث پیش بینی پذیر آینده است.
اگر ایثار مورد تجلیل واقع نشود و ایثارگران قدر ببینندو بر صدر نشینند، در حوادث متأخر نمی توان چشم امید به هیچ یاری و فداكاری دوخت. تكریم خانواده های شاهد و ایثارگر نباید محدود به تجلیل لفظی و زبانی باشد، باید از كنفرانس ها، همایش ها و حرف زدن ها و شعاردادن های بیهوده بكاهیم و بر ارتقای توانمندی های ایثارگران در ابعاد مختلف بیفزاییم. فراموش نشود كه منظور من از خدمات رسانی، صرفاً تزریق حمایت و خدمات مادی و معیشتی نیست كه این كار جزو وظایف بدیهی و ابتدایی هر حكومت بوده و نیاز به سازمان های عریض و طویل دولتی ندارد. منظور این است كه مثلاً در حوزه آموزش عالی و تحصیلات آكادمیك، به جای تزریق سهمیه كه توالی فاسده و برچسب و انگ تبعیض را با خود همراه می آورد، كوشش شود كه توانمندی های علمی ایثارگران و خانواده های آنان افزایش یابد و زمینه های لازم برای ارتقای آنان فراهم شود.بی شك خیر و صلاح مردم و دولت ما هم در همین خواهد بود.


چیستی فرهنگ ایثار و شهادت
«ما راه بازگشت نداریم، محاصره شده ایم. اگر نمی توانید به کمکمان بیائید، به بچه ها بگوئید ما را حلال کنند!، اگر کاری ندارید، خداحافظ!» این ها آخرین کلماتی بود که از پشت بی سیم، از زبان فرمانده شهید شنیده شد.
آنجا هنگامه ای به پا بود که تاریخ فقط یک بار آن را دیده بود!
سرزمین شور و شعور، سرزمین نیاز و نماز؛ اشک هزار هزار شمع، بال های سوخته هزار هزار پروانه و یک آسمان لاله پرپر. آنجا زمین بوی بهشت می داد. آنجا خدا بود و کوچه های «اخلاص» !

نامهربانی سال ها بود که رخت بر بسته بود، دل ها مهربان مهربان. آنجا هر روزش عید بود- که در آنجا خدا هرگز معصیت نشد. آنجا منیت ها لجن مال شده بود، شهوت از بی رونقی دق کرده بود، عصیان اسیر سرپنجه های «تسبیح» گشته بود. آنجا همه اهل «دعا» بودند، همه اهل «تکبیر» همه اهل «مسجد» . آنجا هیچ ستاره ای غروب نکرد. آنجا همیشه خورشیدها بر نیزه ها و زیر تانک ها قرآن می خوانند. آنجا قلب زندگی در چاه های «درد» می تپید، و اشک تنها مرهم دیدگان! آنجا هیچ فاصله ای نبود، همه یک رنگ، همه یک جامه، خاکی خاکی!
در آنجا گناه، غریبه ای بود که هیچ گاه پایش به دروازه آن شهر نرسیده بود، گناه دیو سیاه افسانه هایشان بود. آنجا، جای ماندن نبود، خیمه ها همه موقتی بودند. آنجا مردان همه سرود «رضا» می خوانند و تکبیر هلهله می کردند. آنجا سرزمین افسانه ها، اسطوره ها، سرزمین ایثار، سرزمین شاهدان شهید، سرزمین خدا بود. و اینجا...؟
امروز ما در جامعه ای در حال گذار زندگی می کنیم، در نتیجه، بسیاری از ساختارهای موجود در حال تغییرات نسبتاً محسوس است. ساختارهایی از قبیل معیشت، اهداف روابط کاری و نوع مشاغل، ارز ش ها و فرهنگ، محتویات آموزش در اشکال رسمی و غیررسمی و... در حال تحول است.
تحولات مذکور بالا، ناشی از عوامل متعددی است که بخشی از آنها درونی و بخشی از آن نیز بیرونی است. یکی از عمده ترین عوامل تحولات فرهنگی، گسترش ارتباطات و تبادل اطلاعات و همچنین وسایل ارتباط جمعی است و از محصولات آن، فاصله نسل ها است که طبق آن نوجوانان و جوانان، با ارزش ها و هنجارهای سنتی بیگانه شده و از آن فاصله می گیرند (بحران هویت).
به هر حال در شرایط فعلی، شاید بتوان گفت که ما بیش از هر زمان دیگر به دور از شعار و با توجه به واقعیت های جامعه نیاز به ارزشیابی و بازشناسی و نیز برنامه ریزی عملی فرهنگی داریم. بنابراین در ضرورت پرداختن هر چه جدی تر و واقع بینانه تر به بخش فرهنگ که طبعاً دارای ارتباطات عمیقی با سایر حوزه ها مانند اقتصاد، سیاست و امور اجتماعی و... است که نمی توان تردیدی اعمال داشت. فرهنگ دارای ویژگی ها و کارکردهای بسیاری است که وقوف آنها می تواند ما را در انتخاب راهکارهای فرهنگی یاری رساند. فرهنگ از طریق اجتماعی شدن است که منتقل می شود. در نتیجه می بایستی برای اشاعه فرهنگ «ایثار و شهادت» مکانیزم های جامعه پذیری را مطالعه نموده و دانست که انسان ها از طریق نهادها است که با یکدیگر ارتباط برقرار می سازند و این معنا یعنی «ایثار و شهادت» ، نمادی است که حاصل ارزش های فرهنگی است و نماد، علامتی است که می تواند مظهر یک چیز عادی و ارزشی شود.


مفاهیم فرهنگ
فرهنگ مقوله ای است که بسیاری از اندیشمندان، متفکرین و صاحب نظران علوم اجتماعی درباره آن سخن گفته اند. جا دارد ابتدا اهمیت فرهنگ را از زبان امام خمینی(ره) بشنویم: «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را نشان می دهد» . (۱) از فرهنگ، تعاریف بسیار زیادی ارائه شده است، به طوری که تأکیدی خاصی که از کاربرد آنها نشأت گرفته است و می توان به چند دسته تقسیم کرد.(۲)


۱- تعریف های تاریخی: که تکیه بر میراث اجتماعی در طول تاریخ جامعه دارد.
۲- تعریف های روان شناختی: که تکیه بر الگو و روش تسهیل سازگاری با محیط و جامعه دارد.
۳- تعریف های ساختاری: که در آن تأکید بر ایجاد شده ها توسط اجتماع بشری دارد.
۴- تعریف های تشریحی: تأکید بر عناصر تشکیل دهنده فرهنگ دارد و...
اما منظور از این تقسیمات، یک نتیجه گیری مهم است و آن این است که «وسعت قلمرو فرهنگ به وسعت حیات اجتماعی است و مهم ترین خصوصیت، این است که امر عرضی نیست. بلکه انسان آن را در ضمن زندگی در بین مردم به خصوص فرا می گیرد. انسان با فرهنگ به دنیا نمی آید، بلکه ضمن رشد در داخل یک فرهنگ خاص، ذخایر اندیشه و میراث های معنوی شکل گرفته و در طول سال های پیشین می آموزد» اگر از تعاریف فرهنگ عبور کنیم، باید به سه ویژگی مهم فرهنگ اشاره کنیم که عبارتنداز:
۱- مشترک بودن؛
۲- اکتسابی بودن؛
۳- قابلیت انتقال؛
با توجه به توانایی خارق العاده انسان در یادگیری، انسان شناسان و جامعه شناسان در مورد دو ویژگی اخیر فرهنگ و نیز این موضوع که یادگیری و انتقال فرهنگ، از طریق اجتماعی شدن و به وسیله نهادها انجام می پذیرد، اتفاق نظر دارند.
در یک تقسیم بندی محتوایی فرهنگ ایثار و شهادت را می توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد:(۳)
۱- فعالیت های آموخته شده و مشترک نظیر ایثار کردن و از جان گذشتن؛
۲- افکار و اندیشه ها، نظیر از جان گذشتن در راه خدا و مقابله با کفر، جهاد و...؛
۳- محصولات اجتماعی و مشترک نظیر لباس ها، مقبره ها و گنبدهای شهدا؛
۴- فن آوری، ابزارهایی که محصولات مادی مربوط به شهادت و ایثارگری را می سازد؛


۵- سازمان اجتماعی، نهادهایی نظیر بنیاد شهید و... که در این زمینه فعالیت می کنند؛
۶- ایدئولوژی، نظیر ارزش ها و باورهایی که پشتوانه فرهنگ ایثارگری و شهادت است.
معنا و مفهوم فرهنگ ایثار و شهادت
ایثار در لغت به معنی «برگزیدن، عطاکردن، غرض دیگران بر غرض خویش مقدم داشتن، منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم داشتن» (۴) و شهادت یعنی «مجموعه باورها، آگاهی ها، آداب و اعتقادات و اعمالی که موجب وصول انسان به عالی ترین درجه کمال، یعنی مرگ آگاهانه در راه خدا می شود.» (۵)


ایثار، که یک واژه عام است، در همه مکتب ها و فرهنگ ها وجود دارد، ولی در اسلام مفهوم آن از یک برتری خاصی برخوردار است و هر تلاش، فداکاری، بخشش و جایگزینی را ایثار نمی گویند، بلکه ایثار در اسلام، دارای پیش زمینه ای چون اخلاص در راه خدا بودن دارد. ایثار بیانگر رشد و معرفت انسانی است و این موقعی است که انسان به یک تکامل روحی دسترسی پیدا کند. ایثارگری از آنجایی که حامل پیام هایی همچون: خداخواهی، دین باوری، خدایابی، انسان دوستی و دگرخواهی، شهادت، رشادت، از خودگذشتگی، عزت و عظمت و... است، در بین ما تقدس پیدا کرده و ما از این که افرادی ایثارگر را در بین خودمان داریم، احساس امنیت می کنیم. لازم به تذکر است که صفت ایثارگری در سطح زندگی اجتماعی نیز تبلور پیدا می کند و کارکردهای مثبتی دارد و باعث ایجاد همبستگی های اجتماعی و انسجام جامعه است و مناسب نیست که این وجه آن نادیده گرفته شود. ایثار یک هیجان زودگذر و بروز یک احساس آنی نیست، بلکه استکمال شعوری است که در یک انتخاب تجلی می یابد:
ایثار از خود گذشتن است، برای یافتن مفهومی برتر و والاتر در عرصه عملیاتی، ایثار در زمین است. اما نگاه ایثارگر، به آسمان ها است. براساس ویژگی های فرهنگ، یعنی «عمومی بودن» و «ناآگاهانه بودن آن» ، این تعریف قابل نقد و بررسی است. زمانی رفتار، ویژگی یا عقیده ای جزء فرهنگ مردم محسوب می شود که از حالت عمدی و آگاهانه درآید. اگرچه همه عوامل فره

نگی، ابتدا عمدی و آگاهانه بوده اند. اما زمانی فرهنگ محسوب شده اند که درونی(۶) و ملکه ذهن مردم شده باشند. بعضی از خصلت های یادشده ایثارگری و شهادت در واقع خصلت فرهنگی ندارند و گرچه بسیار ارزشمند هستند، ولی در مقوله فرهنگ قابل طرح نیستند. در ضمن باید بین «ایثارگری و شهادت» و «فرهنگ ایثارگری و شهادت» تفاوت قایل شد. اگر بخواهیم ایثارگری و شهادت را گسترش دهیم به صورت فرهنگی و جامعه شناختی نمی شود. زیرا یکی از عناصر

مهم شهادت و ایثارگری، آگاهی، عقلانیت و خدامحوری است و این را نمی شود به صورت رفتارهای خود جوش ترویج کرد. اما اگر قصد داریم ارزش ها، هنجارها، عرف و قوانین و آداب و رسوم مربوط به فرهنگ ایثارگری و شهادت را گسترش دهیم، به نحوی که در مردم اقدام به آنها نهادینه شود، از طریق فرهنگی و جامعه شناختی امکان پذیر است. این تعریف فاقد ویژگی عمومیت است. زمانی ما چیزی را فرهنگ می دانیم که در اکثریتی از مردم یک کشور، شهر یا قوم وجود داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید