بخشی از مقاله

آموزش رياضي

مقدمه :
تفكر درباره ميزان توانايي افراد براي يادگيري چيزي نيست . اما بسياري يافته هاي پژوهشي جديد نشان داده اند توانايي ارتباط دادن اطلاعات جديد با دانش پيشين براي يادگرفتن حياتي است . درك و فهم و يادسپاري يا يادگيري موضوعي كه كاملا ناد آشناست امكان پذير نيست . براي درك و فهم تكليفي كه در دست است . داشتن مقداري دانش پيشين ضروري است . امنا داشتن دانش پيش نياز هم براي اطمينان از رسيدن به نتايج مناسب كافي نيست .

بلكه افراد بايد دانش پيشين خود را فعال كنند تا بتوانند از آن براي درك و فهم و يادگيري استفاده كنند. پژوهش نشان مي دهد دانش آموزان هميشه هم نمي توانند بين مواد جديدي كه آموزش مي بينند و آنچه پيشض تر مي دانند ، ارتباط بر قرار كنند . همچنين ، وقتي معلمان ره دانش پيشين يادگيرنده توجه جدي مي كنند و آنرا به مثابة نقطة آغازين آموزش به كار مي روند ، يادگيري ارتقا مي يابد .


در كلاس درس
معلمان مي توانند به دانش آموزان براي فعال كردندانش پيشين كمك كنند تا آن را براي انجام تكليفي كه در دست دارند ، به كار ببرند ، اين كار به شيوه هاي متعددي قابل انجام است :


• براي اطمينان از آن دانش آموزان پيشين ضروري را دارند و نيز براي فعال كردن آن ، معلمان مي توانند محتواي درس را قبل از تدريس به بحث بگذارند .
• اغلب، دانش پيشين دانش آموزان كامل نيست ياباورهاي نادرست و بدفهمي هاي بارزي در آن وجود دارد . بنابراين براي معلمان ، تنها دانتن اين كه دانش سآموزان بايددانشي در بارة موضوعي كه ارائه مي شود داشته باشند ، كافي نيست ، بلكه لازم است ، به تفصيل دانش پيشين دانش آموزان را بررسي كنند تا باورهاي نادرست و بدفهمي ها را بشناسند .


• امكان دارد معلمان نياز داشته باشند ه عقب برگردند تا مواد پيش نياز فهم را فراهم آورند ، يا از دانش آموزان بخواهند براي آماده شدن كارهايي را انجام دهند .
• معلمان مي توانند به شيوه اي سؤال بپرسند كه به دانش آموزانكمك كند بين آنچه مي خوانند آنچه پيش تر مي دانستند ، ارتباطي بيابند .
• معلمان تأثيرگذار مي توانند براي برقراري ارتباطات و فهم روابط به دانش آموزان كمك كنند . آنان مي تواننداين كار را از طريق تهية الگو يا چارچوبي انجام دهند كه دانش آموزان را قادر براي بهبود عملكرد ، آن را به مثابه تكيه گاهي تلاش هايشان به كار گيرند .

اهداف فصل
1- كسب آگاهي دربارة چيستي يادگيري از طريق همياري ،
2- آشنايي با ساختار يادگيري از طريق همياري،
3- آشنايي را رش هاي يادگيري از طريق همياري ،
4- تبيين مزيت هاي استفاده از گروه هاي هميار در بادگيري ،
5- مقايسة يادگيري از طريق همياري و يادگيري تسلط ياب ،
مقدمه


جامعه شناسان ، روان شناسان اجتماعي ، مردم شناسان و ديگر انديشه ورزان در حوزه علوم انسانيو حتي علوم تجربي بر اين نكته كه زندگي انسان از طريق همياري و همكاري با سايرين معنادار مي شود تأكيد ورزيده اند . تجربه شخصي هر انساني هم همسو با يافته هاي پژوهشگران اهميت اهميت همياري را در زندگي نشان مي دهد . متخصصان آموزش و پرورش از طريق كاوش هايي كه انجام داده اند اثر بخشي همياري بر معناداري يادگيري بازآرايي و سازمان دهي مي شوند . در فصل حاضر ، تلاش شده است چيستيو دامنه يادگيري از طريق همياري به طور مشروح بيان گرد . بدين سبب ، مباحثي سدربارة ماهيت يادگيري از طريق همياري ، ساختار يادگيري از طريق همياري ، روش هاي يادگيري از طريق همياري و مزيت استفاده از گروه هاي يادگيري هميار ارائه مي گردد .


چيستي يادگيري ازطريق هميار
امرز، در مدارس ره طرز فزاينده اي از رقابت هاي بين دانش آموزي بهره گيري مي شود . دانش آموزان در بيشتر موارد به دليل پاداش هايي كه براي مسابقه ها يا رقابت ها در نظر گرفته مي شوند تن به رقابت مي دهند . دانش آموزان رقاب ها ، روي هم رفته ، دو ديدگاه كلي به رقابت ها يا مسابقات درون كلاسي و مدرسه اي دارند . براي برخي دانش آموزان رقابت ها ، زمينه اي براي بروز توانايي هايشان است ، . براي برخي ديگر رقابت گسترده اي براي تماشاي شكست قباي خود است .


شكلي كه رقابت در كلاس هاي درس به خود مي يگرد ، نشان دهندة الگوي [ برنده – بازنده ) است . دانش آموزاني كه در رقابت ها ، پيروز ميدان مي شوند احساس سر افرازي كه از صحنه رقابت هاي شكست خود برون مي آيند احساس سرافكندگي مي‌كنند. دانش آموزاني كه داراي ضعف تحصيلي يا دشواري

يادگيري هستند در بيشترموراد در رقابت هاي طراحي شده ، شكست مي خورند . در حالي كه ، اگر كوشش هاي دانش آموزان ضعف را براي يادگيري بيشتر در نظر آوريم سروشن مي شود كه آنان نسبت به تلاش هايي كه از شان داده اند شايسته تقديرند. اين ايده مبين آنست كه حتماٌ راهي براي كمك به دانش آموزان وود دارد كه بدون وارد شدن به رقابت ها نتايج يادگيري مطلوبي كنند . سؤال اين است ، چه راه كر جايگزيني بهجاي روش رقابتي وجود دارد ؟ پاسخ مطلوب به اين سؤال ، آنست كه اهداف آموزش و پرورش و اهداف يادگيري در كلاس هاي درس رادر نظر آوريم .
يادگيرياز طريق همياري داراي مزاياي بسياري براي دانش آموزان است ، كه به ترتيب زير ارائه مي شوند.


1- تجربه كار به صورت سيستمي ، يا نظامدار .
2- كسب تجربه به مديريت گروه .
3- تمرين مهارت هاي مديريتي .
4- كسب مهارتهاي مورد نياز براي برقراري ارتباط .


5- كسب توانايي ابزار نقاط قوي
6- شناخت نقاط ضعف و قوت .
7- فراگيري پيوند زدن چند فكر با هنديگر .
8- بهبود ارتباطات بين مشخص .
9- دستابي به سطوح عالي تفكر .


10- پرورش توجه به آراي ديگران .
تعاريف
به منظور درك مشترك از مفاهيمي كه مورد استفاده قرارمي گيرد ، تلاش شده است ، سه مفهوم : همياري ، رقابت و فعاليت نفرادي تعريف شود .
همياري . مراد از همياري هم انديشي و تلاش عملي به صورت گروه است .
رقابت . رقابت فعاليتي است كه از يك فرد براي دست يابي به هدفي سر مي زند .
مدارس در حالت مطلوب مي توانند از س نوع روش همياري ، رقابتي و فعاليت انفرادي بهره بگيرند . در استفاده از روش هاي ياد ده بايد حد اعتدال را رعايت كرد . اگر هدف از آموزش دست يابي به هدف در سطوح بالا از روش هاي همياري و رقابتي به جاست .

نحوة استفاده از روش هاي يادگيري از طريق همياري
براي استفاده مطلوب و بهينه از يادگيري از طريق همياري توجه به چند نقطه اساسي است ، كه عبارتند از: اهداف ، تركيب اعضاي گروه هاي هميار و شيوه ارزشيابي .


نياز است ، در ابتداي ئامر برنامه ريزي براي آموزش سو يادگيري از طريق همياري ، اهداف مشخص باشد . يعني روشن سباشد كه از يادگيرنده ، انتظار آكاهي يا نشان دادن چه عملي هست . نكته را هم نبايد فراموش كرد اينست كه ، شايسته‌است حيطه هاي هر كدام ازهدف ها مشخص گردند : آيا هدف در حيطه شناختي است ؟ و هدف در حيطه روان حركتي يا عاطفي است؟


با توجه به اهدافي كه در نظرگرفته مي شود بايد پاداش هاي خاص آنهم در نظر گرفته شود.
پاداش اثر بخش پاداشياست كه بانيازهاييادگيرنده ارتباط مستقيم داشتهباشد و به هر روي ، در حين عمل و در آغاز كار بايد به دانش آموزان ، هدف هاي در نظر گرفته شده را بيان كرد و نحوة حركت به سوي دست يابي ه آنها ار هم اعلام نمود .


تركيب اعضاي گروه بايد به گونه ا باشد كه دانش آموزاني با سطوح توانايي متفاوتدر آنحضور سابند . اسلاوين (1983) بر اين باور است كه ، اعضاي گروه بايد دو نفر دان آموز باعملكرد مطلوب ، دو دانش آموز با سطح عملكرد متوسط و يك دانش آموز ضعيف بشد. البته ، پيشنهاد جانسون و جانسون آنست كه در آغاز كار اشاعة روش يادگيري ز طريق همياري، مطلوب است ، اعضا گروه 2 يا 3 نفر باشند . جمع بندي نظراتمتخصصان مبين آنست كه عده اعضاي گروه از 3 تا 8 نغر متغير است و همگي برناهمگن بودن اعضا گروه تأكيد مي ورزرند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید