بخشی از مقاله

بررسي رشد هيجاني و جسماني كودكان


فهرست:
رشد ورفتار در پزشكي كودكان
رشد ناكافي (FTT )
رشد هیجانی واجتماعی كودك

منابع:

www.IranianPsychologicalAssocation.ir

www.mahdekodakFredos.com

www.Childdokters.com


رشد ورفتار در پزشكي كودكان
رشد به افزايش دراندازه بدن به منزله يك كل واحدياافزايش قسمتهاي جداگانه آن اطلاق مي شود؛در حاليكه نموبه تغييرات دركاركردهايي اختصاص مي يابد كه ازمحيط هيجاني واجتماعي تاثير مي پذيرند .

مسير رشد ونمو هرفرد درچرخه زندگي منحصر به فردبوده وباطيفي ازتغييرات پيچيده وهمبسته همراه است. براي هريك ازكودكان الگوهاي رشد مي توانند بسيار متفاوت باشند. يكي ازاهداف پزشكي كودكان كمك به تمامي كودكان براي دستيابي به توان فرديشان براي رشدونمو؛وسرانجام تبديل به فردبزرگسال رسيده است.براي بررسي رشد يك كودك اندازه گيريهاي مكرر درفواصل زماني مشخص لازم است .

مثلا اگرصدك وزن افزاينده بوده وهمزمان صدك قد كاهش يابد احتمال هيپوتيروئيدي (كمبود هورمون تيروئيد )مطرح مي باشد.ويابراي اندازه گيري مكرردورسر؛دانستن اندازه دورسروالدين الزامي است.نسبت اعضاي بدن اززندگي جنيني تابزرگسالي تغييرمي كند.

سرعت رشد دستگاههاي متعددبدن نسبت به هم ؛الگوهاي متمايزي دارندكه بستگي به اعمال آنها دارد.رشددستگاه عصبي دردوسال اول زندگي سريعتر است ؛درحاليكه سرعت رشد بافت لنفاوي در دوازده سالگي به اوج مي رسد.قلب درهنگام تولد نسبتا بزرگ است.تعداد نبض وفشارخون باافزايش سن رشد ونيزدرپاسخ به بسياري ازتغييرات سوخت وسازي وتغذيه اي فرق مي كنند.


نمو :درمورد نمو نظريه هاي زيادي عنوان شده است .پياژه مي گويد شناخت عبارتست ازفرايند دانستن دروسيع ترين معناي آن؛كه شامل ادراك؛ حافظه ؛قضاوت واستدلال مي شود وذهن كودك درهرمرحله اي به گونه متفاوت عمل مي كندوانتظارات غيرواقع گرايانه والدين ناشي ازعدم درك آنها ازتفاوتهاي منطق كودك بامنطق بزرگسال است.اگربه والدين كمك كنيم كه ازديدگاه كودك به يك مشكل رفتاري نگاه كنند؛غالبا مشكل رفتاري بهبود مي يابد.درمورد محركها نيز مي گويد محركهاي تازه كودكان راجذب مي كند؛ولي اگر ناهماهنگي شناختي بيش ازحدشديد باشد آنهاراوحشت زده يا سرخورده مي كندوبه تعادل تازه اي (رشدشناختي )نخواهند رسيد.

فرويد مي گويد مفايم اخلاقي ؛ذهن كودك وآرزوهاي آرماني اوراتشكيل مي دهند.واضطراب خودبخودهنگامي ايجاد مي شودكه روان كودك براثر هجوم شديدمحركهايي كه خارج از حدتوانايي كودك دركنترل ياتخليه آنها باشد؛ازپادرآيد.اين محركها مي توانند خارجي باشند ولي بيشتر آنها دروني بوده وازنهاد منشا مي گيرند.مكانيسمهاي واپس زني هنگامي ايجاد مي شود كه من ؛راه ورود تكانه ناخواسته نهاد را به خودآگاه سد مي كند.سركوب ؛معادل واپس زني ولي درسطح خودآگاه است.

واكنش سازي ؛هنگامي ايجاد مي شودكه ازيك جفت واكنشهاي دوسو گرا؛يكي به سطح ناخودآگاه فرستاده شده وباتاكيد افراطي برديگري درهمين سطح نگه داشته مي شودمثل عشق دربرابرنفرت؛ستمكاري دربرابرمهرباني ولجاجت دربرابراطاعت.

واكنش كودك نسبت به خواهر يابرادرتازه متولدشده ؛مي تواندبه صورت مكانيسمهاي دفاعي مانندواپس زني (احساس خصومت آميزنسبت به خواهريابرادر)و واكنش سازي (علاقه به جاي تنفر)ونيزسايرفرايندهاي من ؛مثل همانندسازي بامادر(تقليدمراقبت) باشد.سايرمكانيسمهاي دفاعي رايج عباتند از انكار؛ يعن انكار قسمتي ناخوشايندياناخواسته ازواقعيت خارجي ؛وفرافكني يعني نسبت دادن تمايلات ياخواسته خودفردبه شخصي ديگر(مثل دوست خيالي دراوايل دوران كودكي).مكانيسمهاي دفاعي مي توانند هم نشانه روشهاي انطباق طبيعي وهم ناشي ازاضطراب باشند.


دلبستگي يك طرفه ودلبستگي متقابل واژه هايي هستندكه روابط عاطفي بين والدين وشيرخوار راتوصيف مي كنند.دلبستگي يك طرفه بلافاصله يامدت كوتاهي پس ازتولد ايجادشدهواحساسات والدين رابه نوزاد منعكس مي كند؛دلبستگي متقابل شامل احساسات دوسويه بين والدين وشيرخواراست كه بتدريج درطي سال اول زندگي تكوين مي يابد.دلبستگي به يك چهره خاص وپايدارمادرانه براي رشدطبيعي ؛رواني وجسمي كودك نقش تعيين كننده دارد.بطورطبيعي كودكان درسنين 9 تا18 ماهگي نسبت به جدايي ازمادردچاراحساس ناامني مي شوند.مهارتهاي حركتي تازه كودك وجاذبه تازگي براي اوممكنست ماجراهايي راپيش آوردكه منجربه وحشت يادردودرپي آن تلاش ديوانه واربراي يافتن وپناه بردن به مادر(مراقب اصلي)شود.اين مسئله غالبامنجربه تغييرات نوساني شديددرحالات كودك؛ازاستقلال لجاجت آميزتاوابستگي افراطي شده ومي تواندبراي والدين باسرخوردگي وگيجي همراه باشد.دلبستگي توأم بااحساس ايمني باعث كوتاهترشدن دوره پرآشوب دوسوگرايي مي شود.


برطبق نظريه يادگيري رفتاراساساً فراورده عوامل تعيين كننده محيطي است ومي توان بادستكاري وتغييرفرايندهاي محيطي وپي آمدهاي رفتاري؛رفتارناسازگارراتعديل كرده ورفتاردلخواه راافزايش داد.

شرطي شدن فرايندي است كه درآن بادستكاريهاي محيطي رفتارراتغييرمي دهند.حساسيت زدايي عبارتست ازآموزش تكنيكهاي آرامبخش(RELAXATION ) وسپس ارئه تدريجي محركهايي كه مرحله به مرحله به محرك ترس آورنزديكترمي شوند.اثربخش ترين درمان موجودبراي شب ادراري پاسخ شرطي شدن است.

درشرطي شدن عاملي؛ ازطريق دستكاري پيشايندهاياپيامدهاي رفتارموجب تغييررفتارمي شود.چهارروش عمده شرطي شدن عاملي عباتندازتقويت مثبت ؛تقويت منفي؛خاموشي وتنبيه. بااين روشهامي توان به بسياري ازمشكلات رفتاري رايج كودك كمك كرد.

تقويت مثبت هنگامي رخ مي دهدكه به دليل وقوع رويدادي مطلوب درپي يك رفتار؛دفعات انجام آن رفتار افزايش يابد؛مثلا وقتي كه كودك براي دريافت پاداشِ دسر؛ دفعات بيشتر سبزيجات بخورد.تقويت منفي هنگامي ايجادمي شودكه دفعات يك رفتار به منظوراجتناب ياحذف يك واقعه ناخوشايندبيشترشود؛

مثلابادورشدن ازچراغ خوراك پزي ازخشم والدين اجتناب مي شود.تقويت ممكنست بصورت غيرعمدي بوده ودفعات يك رفتارغيرمطلوب راافزايش دهد. خاموش شدن هنگامي رخ مي دهدكه دفعات رفتارتقويت شده قبلي كاهش يابدچون ازتقويت آن خودداري مي شود. اين پند رايج كه بايدرفتارهايي ازقبيل گريه دروقت خواب ياقشقرق راناديده گرفت مبتني برهمين اصل است؛زيرا توجه وتسلي بخشي ازسوي والدين ممكنست ناخواسته سبب تقويت اين رفتارهاشود.تنبيه هنگامي اطلاق مي شودكه دفعات يك رفتار روبه كاهش به دليل پيامد ناخوشايندكاسته شود.


تفاوتهاي فردي ورفتاري دركودكان طبيعي بسيار متفاوت است.عدم درك اين حقيقت ممكنست سبب شود برخي رفتارها راغيرطبيعي يامرضي بدانيم درحاليكه مشكل آنهاصرفا‏ًَ عدم انطباق بامعيارهاي بسيارمحدود والدين است.

باوجودي كه مزاج وطرزرفتار هركودك تادرجاتي مربوط به طبيعت وذات فرد است ؛محيطي كه كودك درآن پرورش مي يابدنيزاثرقابل توجهي برروي تطبيق وسازش كودك دارد.عوامل اجتماعي وفرهنگي اثرات قابل ملاحظه اي بر روي كودك دارند.جنبه هاي مختلف عوامل محيطي بوضوح نقش مهمي درسبب شناسي واداره ودرمان بسياري ازمشكلات رفتاري دركودكان دارد.


دوران نوجواني: دراوايل ؛اواسط؛واواخردوران نوجواني مسائل رفتاري ورشدي مختلفي وجوددارندوزمان بروز هريك ازاين مسائل واهميت آنهاونيزميزان رشدشناختي؛رواني-جنسي؛رواني-اجتماعي ياجسمي تفاوتهاي چشمگيري درافراد مختلف دارد.دراوايل نوجواني رشدبدني وجنسي نوجوان به حداكثر مي رسد.

افكار وي روي زمان حال وگروه همسالان متمركزاست.هويت شخصي بيشتربرتغييرات جسمي متمركزاست؛وپيرامون طبيعي بودن آنهانگران است.رفتارجنسي كاوشگرانه وتمايزنيافته كه سبب تماس باهمسالان همجنس مي شوددراوايل نوجواني طبيعي محسوب مي شود؛هرچند كه علاقه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید