بخشی از مقاله
جغرافياي سرزمين ايران
مقدمه
بهبود دسترسي مردم به خدمات بهداشتي درماني از اصلي ترين علل افزايش جمعيت
ريشه كني اكثر بيماريهاي واگيردار و روند روبه رشد جمعيت
كنترل و پيشگيري بيماريهاي غير واگير
بررسي علل افزايش جمعيت شهري در مقياس ناحيه اي (با تأكيد بر استان خراسان)
در راستاي بررسي علل افزايش جمعيت بصورت صعودي(از 5/1 به 7/1 درصد) به عوامل جالب و در خور توجهي رسيده ايم عواملي چون مهاجرت از روستا به شهر كه خود شامل انگيزه هاي فراواني چون خشكسالي در روستاها، كمبود امكانات رفاهي، بهداشتي، فرهنگي، نبود آب و روشنايي براي امرار معاش و از رونق افتادن مشاغلي چون كشاورزي و دامداري سنتي مي شود.از ديگر دلايل مي توان به مهمترين علت توجه داشت كه ما قصد ارائه اين علت را در اين مقاله داريم و آن امر چيزي جز بالارفتن سطح بهداشت رواني و عمومي در كل اين جغرافياي جهاني شد و ما ايم جغرافيا را اول در ايران و سپس در يك ناحيه(خراسان جنوبي محدود مي كنيم).
جغرافياي سرزمين ايران
• كشور ايران با وسعت بيش از 1648000 كيلومتر مربع در نيمكره شمالي و شرقي، در جنوب غربي آسيا قرار گرفته است. وسعت خاك ايران بيشتر از مجموع مساحت كشورهاي آْلمان، اتريش، انگلستان، ايتاليا، بلژيك، فرانسه، هلند و سوئيس است.
• دو كوير بزرگ (كويرنمك و كوير لوت) بيش از 330 هزار كيلومترمربع از زمين¬هاي بخش مركزي ايران را غيرمسكوني ساخته است( اين مساحت بيش از وسعت كشور ايتالياست). اگر مساحت كويرهاي قم (92 هزار كيلومتر مربع) و دامغان (20 هزار كيلومتر مربع) نيز بدان افزوده شود اين رقم را به بيش از 450 هزاركيلومتر مربع مي¬رساند كه از مساحت مجموع كشورهاي آلمان، سوئيس، بلژيك و هلند بيشتر است.
بعضي از اصول قانون اساسي (مانند اصول 29 و 31) دولت را مكلف ساخته است كه از محل درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايت¬هاي مالي براي تامين اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، از كارافتادگي، بي¬سرپرستي، در راه ماندگي، حوادث، نياز به خدمات پزشكي و نيز تامين وسايل آموزش همگاني رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم آورد. دولت براي فراهم ســاختن امكانات تحقق اين تكاليف در نخستين دهه بعد از انقلاب گسترشي عظيم يافت ولي سپس با دشواري¬هايي كه از نظر اقتصاد ملي با آن مواجه بود بتدريج از انجام تعهدات بازماند. رشد مهار ناشده¬ي جمعيت و كاهش درآمدهاي حاصل از صدور نفت به اين دشواري¬ها دامن مي¬زد.
اگرچه مجال مناسبي براي پرداختن به موفقيتهاي كس
ب شده در صحنههاي ملي و بينالمللي در راه اعتلاي سلامت مردم ايران كه بسيار چشمگير و مورد تحسين قرار گرفته و بسياري از برنامههاي ايران در بخش بهداشت و درمان بعنوان الگو ازطرف سازمانهاي بينالمللي مانند سازمان جهاني بهداشت معرفي شده است ، پديد آمده است ليكن با توجه به شرايط فعلي جهان از نظر بهداشت و درمان مانند گذر اپيدميولوژيك ، گذرجمعيتي ، گذرتغذيهاي ، عوامل اثرگذار بر سلامت ، ميزان تقريبي اثر هريك از آنها ، پيششرطهاي لازم براي ارتقاء سلامت و ظهور مجدد بيماريها بازپديد و پيدايش بيماريهاي جديد (نوپديد) مجموعه توفيقات كسب شده در اجراي برنامههاي مختلف علاوه بر بهره اقتصادي براي كشور موجب تامين سلامت نسبي جامعه گرديده است (اهم آن به اجمال در زير آمده است). اگرچه برخي از انتقادها به اين وزارتخانه به حق و درست است اما راه حل آن در اختيار اين وزارت نيست ، بلكه بايد ساير دستگاهها مانند سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و … پاسخگو و مشكل را مرتفع نمايند.ليكن بطور پيوسته راهكارهاي مناسب و عملي جهت كاهش نارساييها به مراجع مرتبط پيشنهاد مينماييم.
بهبود دسترسي مردم به خدمات بهداشتي درماني از اصلي ترين علل افزايش جمعيت
تعداد 765 بيمارستان با ظرفيت 000/105 تخت ثابت و 84625 تخت داير، 2263 مركز بهداشتي درماني شهري، 2383 مركز بهداشـــتي درمانــــي روستائي، 1328 پايگاه بهداشت در شهرها و 16400 خانه بهداشت و 600 پايگاه اورژانس پيش بيمارستاني به مردم ايران خدمات بهداشتي درماني ارائه نموده اند. كه موجب افزايش دسترسي، كاهش مرگ و مير و ناتواني، كنترل رشد جمعيت و …. شده است. دسترسي مردم به خدمات اوليه بهداشتي در روستا و شهربه ترتيب به 94 و 100 درصد رسيده است جمعيت باقيمانده روستايي تحت پوشش تيم هاي سيار هستند.
• نسبت پزشك به 1000 نفر جمعيت از 39/0 نفر سال 1363 به 04/1 در سال 1379 و 1/1 در سال 1382 افزايش يافته
• نسبت تخت ثابت به يكصد هزار نفر جمعيت از 154 در سال 1363 به 164 در سال 1382 رسيده است.در حال حاضر 92% شهرها داراي بيمارستان هستند. رضايتمندي بيماران از بيمارستانها در سال 79 حدود 30% بود ولي با اقدامات انجام شده اين رقم در سال 1381 به قريب 90 درصد مطلوب (كاملاً مطلوب 38%، مطلوب 36%، تا حدودي مطلوب 21% ) و10% نامطلوب (نامطلوب 5 درصد، كاملاًنامطلوب 5%) رسيد.
• اميد به زندگي در بدو تولد به ترتيب زن و مرد از 2/59 و 5/58 سال در سال 1363 به 71 و 68 در سال 1379 افزايش يافته است.
• نرخ رشد جمعيت از 3/2% درصد در سال 1373 به 2/1 درصد در سال 82 كاهش يافته است.
• ميزان مرگ كودكان زير يكسال به ازاء هزار تولد زنده از 51 مرگ در سال 1363 به حدود 26 در سال 1382 رسيده است.
• ميزان مرگ كودكان زير پنج سال به ازاء هزار تولد زنده از 44 در سال 1370 به 5/31 مرگ در سال 1382 رسيده است. اين ميزان در مناطق روستايي كشور 14 مورد مرگ به ازاء هزار تولد زنده مي باشد.
• ميزان مرگ مادران به ازاء يكصد هزار تولد زنده از 140 مرگ در سال 1363 به حدود 37 درسال 1382 كاهش يافته است.
• پوشش واكسيناسيون كودكان زير پنج سال عليه 7 بيماري فلج اطفال، سرخك، سياه سرفه، ديفتري، كزاز، سل و هپاتيتB از حدود 20% در سال 1363 به بالاي 95% در سال 1380 رسيده است.
ريشه كني اكثر بيماريهاي واگيردار و روند روبه رشد جمعيت
در زمينه بيماريهاي واگيردار موفقيت كشور تحسين برانگيز بوده است.
با وجود همجواري با كشورهاي پاكستان و افغانستان كه شيوع بيماري فلج اطفال در آنان وجود دارد، در آستانه سومين سال متوالي هستيم كه هيچ مواردي از فلج اطفال كه چندين سال است مشغول اجراي برنامه ريشه كني آن مي باشيم نداشته ايم و از طرف سازمان جهاني بهداشت در سال 81 به خاطر سيستم مراقبت قوي كشور، وزارت بهداشت مورد تشويق قرار گرفت و به كشورهاي حوزه مديترانه شرقي توصيه شد كه در اين مورد مي توانند از ايران الگو بگيرند. برنامه هاي حذف كزاز نوزادي و جذام و كنترل سرخك و ديفتري با موفقيت اجرا و ميزان مرگ ناشي آنها كاهش چشمگير يافته بطوريكه مرگ به علت دو بيماري مهلك اخيرالذكر، به ترتيب 3 و 5 مورد در كشور گزارش شده است كه بسيار تحسين برانگيز است.
مالاريا: از حدود 000/100 مورد در سال 1370 به 19125 مورد در سال 80 و 14927 مورد در سال 81 كاهش يافته است و اين در حالي است كه 55% اين موارد وارده از افغانستان و پاكستان بوده است.