بخشی از مقاله
مسائلي در مورد ارزيابي چند رسانهاي
I. روشها
• مقدمهاي بر ISO 13 407
• طرح چند رسانهاي متمركز بر كاربر
مطالعه موردي : مورد اشتغال
• مروري بر روشها
مطالعه موردي: مطالعه کار پژوهشي
• شيوه رويدادهاي شاخص
• Cello: ارزيابي به وسيله بازبيني
مطالعه موردي: چندرسانهاي KIOSK
• شيوههاي تجزيه مشاهدهاي كه اساسشان در قوم شناسي است.
• زمينه استفاده از تجزيه
مطالعه موردي: يادداشتهاي LOTUS
• طبقه بندي فيش
• گروههاي متمركز
مطالعه موردي: قابليت استفاده اوليه
• ارزيابي همكارانه
مطالعه موردي: کيفيت نرم افزار
• فهرست تخمين قيمت
مطالعه موردي: سازمان آموزشي
II. راهبردهاي چند رسانه اي
• اصول چند رسانهاي و قابليت استفاده: يک مقدمه
• طرح چند رسانهاي : نقش رهنمودها
III. مراحل مختلف چند رسانه اي
• مشخص نمودن نيازها
• برنامه ريزي پروژه و ارزيابي
• سازماندهي اطلاعات
• مسير ارزيابي
IV. طرح رابط کاربر عمومي
• طرح بندي صفحه نمايش
• هدايت در چند رسانهاي
• دكمههاي صفحه نمايش در چند رسانهاي
• استفاده از منو در چند رسانهاي
• فرم پركردن در چند رسانه اي
• استفاده از نشانهها در چند رسانهاي
• رنگ در چند رسانهاي
V. عناصر چند رسانه اي
• متن در چند رسانهاي
• بازيابي اطلاعات
• تصاوير در چند رسانهاي
• دياگرام ها و جداول
• ويدئو در چند رسانهاي
• انيميشن
• توليد صدا
• گفتار درچند رسانهاي
• صداي بي وقفه
• ويدئوي بي وقفه
VI. همکاري چند رسانه اي
• تركيب عناصر رسانهها
• كيفيت رسانهها
• قابليت ديد يك كاربر
• شبكه جهاني به عنوان چند رسانهاي
VII. چند رسانه اي در عمل
• طرح شبكه جهاني
• نرم افزار آموزشي
• سيستمهاي اطلاعاتي عمومي
• كنفرانس چند رسانهاي
• تبليغات چند رسانهاي
• بازيها و سرگرمي
I. مسائلي در مورد ارزيابي چند رسانهاي
صنعت چند رسانهاي به سرعت در حال تغيير است كه به منظور بهرهمندي كامل از امكانات اخير تكنولوژي است. اين طبيعت پوياي صنعت چند رسانهاي مشكلات زيادي را براي قابليت استفاده از آنها ايجاد كرده است. از طريق تحقيق گسترده در مورد نوشتجات رايج در زمينههاي چند رسانهها و قابليت استفاده , روش است كه روش ها و شيوههاي قابليت استفاده بايد يك سطح بالاي قابليت استفاده براي اطمينان از وضعيت سيستم و كارآيي آن فراهم كنند تا از قابليت اجرا در دامنه چند رسانهاي تكامل يافته بدون تغيير اطمينان يابند.
متخصصين قابليت استفاده بايد يك درك كلي از فناوري چند رسانهاي و كاربردهايش در حاليكه در تلاش براي معرفي نقاط ضعف در حوزه قابليت استفاده هستند داشته باشند.
صحنه جديد : ارزيابي چند رسانهاي
كاربردهاي چند رسانهاي از جهات زيادي با نرم افزار نست متفاوت است : تاكنون نسبتاً ساده بوده تا حوزههاي استفاده از مجموعه برنامههاي كامپيوتري را پيشبيني كنيم ولي كاربردهاي چند رسانهاي اين پتانسيل را دارند كه در يك دامنه متعددي از اين حوزهها از قبيل سرگرمي , تحصيل و تجارت با ارتباطات و هنر استفاده شوند (مراجعه كنيد به Petersen سال 1998) دامنه گسترده حوزههاي كاربرد علمي در چند رسانهها مسائل بعدي در مورد قابليت استفاده از به وجود ميآورد.
ملاك ارزيابي
از آنجائيكه ملاك موفقيت اين سيستمها از يكديگر متفاوت ميباشد , ايجاد ملاك ارزيابي حتي مهمتر ميشود. براي نمونه , دركارهاي نستي تمايل به سيستم ها , راندمان يكي از مهمترين فاكتورها ميباشد. در صورتيكه در يك سناريوي بازي كه سرگرمي مهم است به تأخير انداختن كاربرد كارهاي تكميلي به وسيله پيدا كردن راه هايي براي سخت كردن بيشتر بازي ممكن است يك عامل مهم موفقيت باشد.
روش محاسبه كميت : بازده و كارآيي
بازده و كارآيي به طور نستي استفاده مي شدند تا فعل و انفعال كاربرد يا يك محصول يا كاربرد جديد را اندازه گيري كند ولي اين اندازه گيريها ممكن است كاملاً در يك محيط رسانهاي جديد نامناسب باشد , براي مثال , وقتيكه يك كاربرد براي پيدا كردن اطلاعات در شبكه در حال جستجو است ( روجوع به Newnan , Smith و Parks سال 1997)
Petersen سال (1998) به اين بحث پرداخت كه هيچ كدام از روشهاي ارزيابي چند رسانهاي موجود نميتوانند رسيدگي كنند كه چگونه مسائل سطح بالا مانند سرگيريهاي رسانهها، زيبايي شناختي لذت و مشغوليت ميتواند ارزيابي شود. او به اين بحث پرداخت كه اكثريت مواد ارزيابي قابل دسترسي شامل مجموعه هايي از رهنمودهايي است كه نميتواند براي ارزيابي كاربردهاي چند رسانهاي كافي باشد , در ابتدا به اين علت كه آنها عموميت فاكتورهاي قابل استفاده را به بهره دارند و دوم اينكه آنها در پيش بيني رفتار كاربرد ناموفق هستند.
Shneiderman سال (1997) از طرف ديگر با در نظر گرفتن قابليت استفاده شبكه يك نظريه مثبتتري را مطرح كرد. اگرچه بي اهميت است كه هنوز خيلي ابهامات براي طراحان در اين زمينه وجود د ارد , او باور كرد كه قلمروهاي برنامه ريزي هم كنشگر كاربردگير مثل سيستم منو وسيستم سازماندهي اطلاعات كلمات مشخص دراتصال متن به متنهاي ديگر و نمايش متن پس از انتخاب كلمه ميتواند اطلاعات ارزشمندي را ميتوان آسان كند.
روش محاسبه ذهني (فردي)
Don , Oren , Laurel سال (1997) نشان دادهاند كه رسانههاي متفاوت ميتواند احساسات فردي كه كاربران تجربه كردهاند را تحت تأثير قرار دهد. در يك تحقيق آنها يافتند كه در جائيكه ويدئو براي ارائه اطلاعات استفاده ميشود , كاربران عليرغم اينكه آن را سرگرم كنند. يافتهاند درباره اعتبار اطلاعات سؤال ميكنند. با ارائه متن مشابه مواد , كاربران احساس كردند اطلاعات معتبرتر است.
اشتباهات قلمي رسانه ها
در ارائه رسانه متفاوت , مشكلات قابليت استفاده ميتواند ناشي از اشتباهات قلمي رسانهها باشد كه در مورد شخص يا شركتي است كه نرم افزار مينويسد. اشتباهات قلمي رسانه هاي نميتواند كاري در مورد توانايي شركتهاي نويسنده نرم افزار براي ايجاد مواد داخل آن قلمرو انجام دهد , ولي كار زيادي را ميتواند با زبان و قرار دادهاي مورد بحث آن قلمرو انجام دهد. براي مثال , زبان مربوط به ويدئو قراردادهايي دارد در مورد اينكه كجا و كي حذف قسمتي از فايل در ميان صحنه روي ميدهد , به همين روش كه انواع مشخص صداها استفاده ميشوند تا معاني معين را نشان دهند. با كمبود آگاهي , زبان , مشخص , رسانه ها , نويسندگان نرم افزار ممكن است موادي را توليد كنند كه به صورت بالقوه در حال گيج كردن كاربران است.
فشرده سازي رابط کاربر
كاربرد پوياي چند رسانهها همچنين ميتواند مشكلات مضاعفي را با كنترل استاندارد واسطهها ايجاد كند. براي مثال , اتصال صوتي و تصويري چندين كامپيوتر به هم براي برقراري ارتباط كاربران نيازمند يك مجموعه متفاوت فرمانها از يك كاربرد نستي پردازش كلمه است , و اگر فعل و انفعال مياني اين كابردهاي مناسب باشد , فرمانها نياز خواهند داشت , مكمل يكديگر باشند.
تقاضاي بيشتر از توانايي رسانه ها
اگر بيش از يك شكل رسانه در هر زماني به كاربر ارائه شود , خطر اضافه بار اطلاعات وجود دارد. اتكا به سرعت ارائه هررسانه , بار اضافي اطلاعات ميتواند به يك مشكل بالقوه براي كاربران برنامه كاربردي تبديل شود.
پژوهش در مورد همبستگي ميان كيفيت اطلاعات و سطوح فعل و انفعال كاربرد و ارتباط به صورت گستردهاي در ناحيه ارتباط صوتي و تصويري كاربران از راه دور جاري شده است. اگر چه , مطالعات روان فيزيك خاصي ممكن است در تعيين حدود بالاي ارائه اطلاعات موثر رسانه اي در سناريوهاي خاص مفيد باشد. ( رجوع كنيد به Sapsford – Francis , Jonesl , Bearne سال1994)
استفاده از تشبيهات
طراحان زيادي تشبيهات را به كار ميگيرند تا محيط الكترونيكي را مشابه خصيصههاي محيط فيزيكي كه شناخته شدهاند سازند. در جائيكه اين كار موفقيت آميز باشد , به كاربران اجازه ميدهد تا يك درك آساني از اينكه چه چيزي توسط طراحان بدون نياز به كمك اضافي يا توضيح در نظر گرفته شده , بدست آورند. اينگونه محيطها همچنين ميتوانند به كاربران تازه كار به وسيله آماده ساختن موضوعات و عملكردهاي آشنا در يك محيط نا آشنا اطمينان دهد. وقتي تشبيهات به طور عادي توسط طراحان به كار برده مي شوند تا يك معناي ويژه ارائه شده در يك خاص مانند پركردن كابينت ها پوشهها و اسناد ياكتابهاي همراه بخشي از برنامههاي اصلي قابل اجرا نشان دهند.
برنامههاي حمايتي و كمكي و وسايل چند رسانهاي زيادي از تشبيهات در يك تلاش براي اينكه آنها را براي كاربر شهوديتر كند استفاده شد. در حاليكه آنها مخصوصاً مفيد ميباشند اگر كه واضح باشند , تشبيهات ميتواند گمراه كننده باشد و ممكن نيست هميشه بهترين راه براي ارائه اطلاعات باشد.
Shneiderman سال (1997) اعتقاد دارد كه طراحان بايد احتياط را به كابرند تا از برنامه سودمندشان در ارائه مفاهيم سطح بالا , شايستگي در ميان موضوعات در سطح متوسط و تأثير پيشنهاد جزئيات در سطح پيكسل اطمينان يابند.
در چند رسانه اي , نويسندگان نرم افزار مجبورند اطمينان يابند كه تشبهي كه آنها استفاده ميكنند از طريق قفسه فايلها به تجربه زندگي واقعي بدون از دست دادن هرگونه خصوصيات جديد رسانه خواهند بود.
در سال 1995 Richard Coyne بيان كرد كه چگونه پذيرش تشبيهات معين چند رسانهاي ميتواند بر روي اينكه چطور طراحان بايد كارگيري تشبيهات در مدت روند طراحي به يك طراحي نزديك مي شوند تأثير داشته باشد , طراح ميتواند از مناظر متفاوت يك وظيفه معين آگاه شود.
II. روشها
مقدمهاي بر ISO 13 407
كيفيت استفاده ارزيابي وقتيكه در انتهاي فرآيند توسعه انجام گيرد به سبب استفاده محدود ميباشد مگر اينكه نويسندگان نرم افزار اين قصد را داشته باشند كه زود برنامهاي مطابق روز ايجاد كنند. ارزيابي درباره كاربران عادي محصول مورد نظر , يا اعتبار بر مبناي كاربر بايد در تمام مراحل فرآيند طراحي , از اولين مدلهاي نمونه تا پيش از مراحل عرضه به وجود آيد. استانداردهاي آماده ارائه ISO 13 407 يك چارچوبي براي فعاليت هاي متمركز به ارائه محصول جديد كاربر اماده ميكنند كه ميتواند با محيطهاي متعدد ارائه محصول جديد سازگار باشد ؛ از يك نوع آبشار مستقيم فرآيند توسعه تا يك نوع تكراري محيط
استانداردهاي ISO 13 407 همانطور كه نمايش داده شد روي فرآيند توسعه متمركز است. دو پروژه تكميلي اخير كه به وسيله كميته اروپائيان اداره ميشد , كتابهاي مرجع روشهايي كه ميتواند براي تكميل استاندارد استفاده شود را ارائه كرده است ؛ پروژههاي RESPECT , INSE.
اين پروژه ها راجع به جمع آوري , امتحان كردن و ترقي كردن روشهاي طرز كار براي ارزيابي مبتني بر كاربر و لوازم مورد نياز استخراج و نمايش مبتني بر كاربر ميباشند.
شکل 1: بازديد مدل ISO 13407
اين مدل شامل پنج مرحله است , چهارتاي آن به طور ضمني به يك حلقه ميپيوندد. اگرچه روندي كه در بالا به طور مختصر شرح داده شد تكراري به نظر ميآيد. اما مطمئناً به چيزهايي بستگي دارد تا اينگونه نباشد : ممكن است به يك مدل آبشاري چرخه زندگي تبديل شود اگر كه واقعاً نياز باشد تنها يك بار با دقت انجام شود. (در اين حالت , واقعاً توجه بيشتري روي نيازهاي كاربر و ارزيابي كاربر نسبت به آنچه يك نفر به طور عادي انتظار دارد در يك سيستم متداول توسعه بيابد , وجود دارد ) يا توسعه چرخه زندگي مدل 7 ( كه در آن مرحله ارزيابي به عنوان علامتي از مرحله خصوصيات ديده شده است ) اگر چه , سود واقعي اين مدل زماني پديدار ميشود كه براي راهنمايي يك فرآيند توسعه تكراري استفاده شود.
پاراگرافهاي ذيل يك خلاصه در مورد اينكه در هر مرحله فرآيند چه چيزي بايد روي دهد ارائه ميكند. اين موضوع مهم است كه روي تغيير وضعيت از نوعي به نوع ديگر از هر مرحله تا مرحله بعد تأكيد كنيم كه يك در تكميل موفقيت آميز اين فرآيند يك مرحله بسيار تعيين كننده است و مهم است كه تا زمانيكه تمام جنبهها برآورده شدهاند و اطلاعات تأمين نشده اند , به مرحله بعد حركت نكنيد.
طرح ريزي فرآيند مبتني بر انسان
اين مرحله اول نياز جمع آوري تعهد تمام موارد درگير در فرآيند توسعه فلسفه طرح متمركز بركاربر ميباشد كه براي ايجاد يك نقشه است كه به وسيله آن زمان و فرصت زيادي براي پرداختن به امتحان و استخراج لوازم كاربر و نيز جنبههاي فنيتر توسعه وجود دارد.
تأثير لازم اين مرحله بايد براي دست يافتن به توافق ميان تيم طراحي باشد كه درگيري كاربر در پروژه در آخر به سادگي نميباشد , برنامه معتبرسازي نتيجه اين مرحله اول است. اين امر معلوم ميكند كه مقداري تكرار براي هر كدام انجام خواهد شد , اگرچه , اين طرح همچنين بايد ملاكهاي موفقيت را در هر مرحله و روشهاي اتخاذ شده براي دست يافتن به اين
ملاك و بررسي اينكه به اين ملاك دست يافته شده است را ليست كند. پروژه BASELINE يك كمك معتبرسازي بر مبناي كاربر را پيشنهاد و امتحان كرد كه يك طرح بزرگ موقتي است كه سازمان را قادر مي سازد تا اين نگرانيها را كنترل نمايد. اگر چه كمك معتبر سازي بر اساس كاربر در پروژه BASELINE به طور آشكار براي استفاده در پروژه هاي درگير در قلمرو مهندسي دادههاي برنامه كاربردي واسطه پردازش داده و كامپيوتر EC طراحي شده اين در جهت استفاده صنعتي در خارج از اين برنامه هم راستا با اهداف كلي برنامه كاربردهاي واسطه پردازش داده و كامپيوتر EC به طور كلي ميباشد.
طرح معتبر سازي يك سند در حال كار است كه ابتدا در شرايط طرح كلي ايجاد شد كه سپس در طول فرآيند طرح و توسعه , مرور و مراقبت شد , توسعه يافت و به روز گرديد.
تعيين شرايط استفاده
كيفيت استفاده از يك سييستم وابسته به درك و سازماندهي انجام كار براي خصوصيات كاربران , وظايف و محيط سازماندهي شده و فيزيكي است كه در آن سيستم استفاده خواهد شد. درك و معرفي جزئيات اين شرايط به منظور هدايت تصميمات طرح اوليه و آماده ساختن يك اساس براي تعيين شرايطي كه در آن قابليت استفاده بايد ارزيابي شود , مهم ميباشد. ارزيابيهاي آزمايشگاهي اين سيستم به وسيله كاركناني كه به طور كامل از آن آگاه ميباشند احتمال دارد كه نتايج پذيرش كاربر را ايجاد كند كه وقتي اين سيستم بعداً در محل آموزش از حافظه جمع آوري شود گمراه كننده ميباشد.
دراينجا يك سيستم وجود دارد كه در شرف ارتقاء يافتن و بهتر شدن است. شرايط ممكن است قبلاً به خوبي درك شده باشد. ممكن است نتايج گستردهاي از باز خورد كاربر وجود داشته باشد كه گزارشات و ديگر دادهها را نمايش ميدهد كه يك اساس براي اولويت بندي نيازهاي كاربر در نغييرات اعمال شده در سيستم را آماده خواهد كرد. در مورد محصولات يا سيستمهاي جديد , لازم است تا در مورد شرايط استفاده از طريق مصاحبه و جلسات با شرط بندان پروژه اطلاعات جمع آوري شود. شرايطي كه در آن سيستم استفاده خواهد شد بايد از جهات زير مشخص شود :
1- خصوصيات كاربران در نظر گرفته
شده.
2- وظايفي كه كاربران انجام خواهند داد.
3- توقف مرتبهاي وظيفه سراسري.
4- اهداف كلي استفاده از سيستم براي هر دسته از كاربر, به همان اندازه خصوصيات وظايفي كه ممكن است قابليت استفاده در سناريوهاي عادي را تحت تأثير قرار دهد, براي مثال , بسامد و مدت زمان كارآيي سيستم.
5- ليست دادهها و خصوصيات آنها بايد در برگيرنده تخصيص فعاليت ها و مراحل عملياتي بين انسان و منابع تكنولوژيكي باشد. وظايف نبايد به تنهايي در مورد عملكردها يا ويژگيهاي آماده شده توسط يك محصول يا سيستم شرح داده شود.
6- محيطي كه در آن كاربران از سيستم استفاده خواهند كرد.
7- در اين مرحله اوليه مهم است كه تعدادي نشانه راجع به اينكه نيازهاي سيستم كمين به خوبي بهين بايد باشد قرار دهيم, كه با هداف امتحان كاربر در اين محيطها قبل از عرضه محصول ميباشد. خصوصيات مربوط به محيط اجتماعي و فيزيكي همچنين نياز است كه در نظر
گرفته شوند.
شيوههاي مختلفي وجود دارد كه ميتواند براي جمعآوري اطلاعات در مورد شرايط استفاده مورد استفاده قرار گيرد.
در نمونه اول معمولاً لازم خواهد بود تا يك گروه از شرط بندها را در يك محصول كنار هم جمع كنيد ( مانند مدير پروژه, يك برنامه نويس, يك متخصص بازارياب , يك نماينده از تعدادي انواع مختلف كاربران كه قبلا تعيين شدهاند و نيز يك كارشناس قابليت استفاده ) كه به منظور بحث و توافق در مورد جزئيات شرايط در نظر گرفته شده استفاده ميباشد. در جائيكه اطلاعات جزئي تري لازم است, ضرورت دارد كه يك تحليل وظيفه كه موجب يك شرح منظم فعاليت هاي كاربر ميشود, جاري گردد.
برونداد حاصل از اين فعاليت ممكن است در يك شرح شرايط استفاده خلاصه شود, كه توضيح دهنده خصوصيات مربوط به كاربران, وظايف و محيط است, معرفي مي كند كه كدام جنبهها تأثير مهمي روي طرح سيستم دارند.
تعيين كاربر و نيازهاي سازماندهي شده
در بيشتر فرآيندهاي طراحي , يك فعاليت اصلي وجود دارد كه نيازهاي كاربردي محصول يا سيستم را تعيين مينمايد. براي طرح متمركز بر كاربر , لازم است تا آن را به منظور ايجاد يك عبارت آشكار كاربر و نيازها سازماندهي شده ميباشد كه در ارتباط با شرايط شرح استفاده در جهات زير است :
1- كيفيت رابط امكانات تأمين بهبود ارتباط بين كاربر وكامپيوتر وطرح محل كاركاربر با , ترمينال
2- كيفيت و محتوي وظايف كاربران ( شامل تخصيص وظايف ميان دسته هاي مختلف كابر ميباشد براي مثال , آيا مبتديان در مورد ايجاد نمايش بهمين سيستم مسئول هستند كه همانند حالتي است كه در بيشتر كاربردهاي مبتني بر خانه ميباشد , به همان اندازه راحتي , امنيت , سلامت و مخصوصاً انگيزه كاربران ).
3- اجراي مؤثر وظيفه مخصوصاً درباره وضوح كاربرد براي كاربر.
4- همكاري مؤثر و ارتباط بين دستههاي مختلف كاربران و ديگر طرفين مربوط
5- اجراي مورد نياز سيستم جديد بر خلاف اهداف عملياتي و مالي.
از اين طريق , ملاك قابليت استفاده بدست خواهد آمد و اهداف در مبادلات مناسب قرار ميگيرند كه ميان نيازها نيازهاي مختلف معرفي ميشود.
اين نيازها بايد در مورد شرايطي كه امتحان بعدي را موجب ميگردد بيان شود. اهداف ذيل بايد براي هر طبقه كاربرد در نظر گرفته ميشود , كه به دنبال بخش 11 مدل ISO 9241 ميباشد :
• بازده :
ملاكي كه به وسيله آن دستيابي به حداقل سطح اجراي مؤثر ممكن است تعيين شود.
• كارآيي :
ملاكي كه به وسيله آن موفقيت يا شكست اجراي وظيفه ممكن است تعيين شود.
• رضايت :
ملاكي كه به وسيله آن كاربران ممكن است قضاوت كنند كه سيستم در ميزان قابليت درونيشان تأثير متقابل دارند : درجه بندي هاي ذهني اغلب در اينجا به كار گرفته ميشود.
اهداف قابليت استفاده بايد براي تمام نواحي اصلي اجرا و پذيرش كاربر تعيين شود. اين اهداف پذيرفته شده بايد در يك سند اختصاصي كاربر و نيازهاي سازماندهي تعيين شود.
شرايط لازم براي استخراج و تجزيه در بسياري موارد پذيرفته شده كه به عنوان پر اهميتترين بخش توسعه نرم افزار است. در حقيقت , موفقيت شيوه متمركز بر كاربر به صورت گستردهاي وابسته به اين است كه چقدر خوب اين فعاليت انجام ميپذيرد.
توليد راهحلهاي طراحي
مرحله بعدي ساخت راهحل هاي بالقوه طراحي به وسيله ترسيم روي وضعيت ثابت هر تجربه و دانش شركت كنندگان است. بنابراين اين فرآيند شامل موارد زير است :
• استفاده از دانش موجود (استانداردها, نمونههاي راهبردهاي ديگر سيستمها و غيره) براي توسعه يك راهحل پيشنهادي طراحي.
• راهحل طراحي را محسوستر كنيد (با استفاده از شبيه سازيها, مدل هاي كاغذي, مدلهاي محصول جديد براي نشان دادن به مشتري و غيره)
• نشان دادن مدل ها به كاربران و مشاهده آنها در حاليكه وظايف تعيين شده را با كمك يا بدون كمك سنجشگران اجرا ميكنند.
• استفاده از اين باز خورد براي بهبود بخشيدن به طرح
• قرار اين فرآيند تا زمانيكه اهداف طرح ( شامل اهداف قابليت استفاده ) حاصل شود. ميزان درستي مدل و مقدار مورد نياز تكرار تغيير خواهد كرد كه وابسته به عوامل متعددي است كه شامل اهميتي است كه متصل شده تا طرح را بهينه سازي كند. در برخي پيشرفتها ساخت يك نمونه ممكن است با تبديل كاغذي داده به صورت گرافيكي از طرحهاي صفحه آغاز
شود واز طريق مراحل متعدد تكرار نمايشهاي نرم افزارو با تأثير متقابل پيشرفت كند كه همراه عامليت محدود زندگي واقعي است. بعداً در طراحي , مدلها ميتوانند در يك شرايط واقع گرايانهتر ارزيابي شوند. وقتي در حال تلاش براي بهبود يك مدل براي برخورد با هدف طرح مانند قابليت استفاده ارزيابي تعاوني ميتواند ارزشمند باشد , در حاليكه يك سنجشگر در طول جلسه همراه كاربر و مشكلات را زمانيكه روي ميدهد با كاربر مورد بحث قرار دهد. كه براي كسب بيشترين مقدار سود , بهتر است چنين ارزيابيهايي را با چندين بار تكرار همراه چندين كاربر انجام دهيم تا اينكه همراه تكرار كمتر با كاربران بيشتر باشد. در اين مرحله , تأكيد بر روي باز خورد كيفي در طرح است. ارزيابي مبتني بر متخصص همچنين مفيد است , تا وقتي است كه كارشناسان در قلمرو كاربرد كارشناسي ميكنندتا اينكه درباره طراحي تخصصي و چند رسانهاي كارشناسي كنند.
حتي اگر يك مدل « آبشار » مستقيم اتخاذ شود ( معمولاً به علل فشار زماني ) اين مرحله به سادگي به خاطر تعداد كم و سريع تكرارها درون فرآيند بزرگتر ناديده گرفته ميشود. هرچه ميزان اطميناني كه اهداف كاربر همراه مدلها بدست مي آورد بيشتر باشد , اطمينان بيشتري وجود خواهد داشت كه مراحل ذيل از ارزيابي طرحها بر خلاف نيازهاي كاربر به طور يكنواحت سپري خواهد شد.
يكي از مسائل اصلي در كار مبتني بر كاربر بررسي مجموعه در حال توسعه نيازها در مقابل تجربه و تمرينات كار كاربران نهايي واقعي است. يك مجموعهاي از اسناد مورد نياز تخصصي يك نمايش كافي براي اكثر مصرف كنندگان نهائي كه معمولاً با شيوهها و اصطلاحات اتخاذ شده نا آشنا خواهند بود نمي باشد كاربران نهائي ميتوانند يك مدل محصول جديد براي نشان دادن به بيشتري مدل كاغذي يا مجموعه تصاويري كه بيشتر نقاشي متحرك را نشان ميدهد را ارزيابي كنند و معمولاً مي توانند بازخورد معنا داري در واكنش به چنين عبارت آورد شده به عنوان مثال نيازها نشان دهند. اين امر در برخي شركتها منجر به يك تركيب اجتناب ناپذير اين مرحله با مرحله قبل شده است.
ميزاني كه اين موضوع براي آن مطلوب يا ممكن است به دو عامل بستگي دارد : اول , تجربيات كاري سازماني كه توسعه را ايجاد ميكند , و دوم : اندازه و محدوده پروژه , پروژههاي كوچك نسبتاً غير رسمي ميتوانند اين دو مرحله را براي رسيدن به سود تركيب كنند. يك پروژه عظيم در يك محيط توسعه رسمي از لحاظ ضرورت اين مراحل را به عنوان فرآيندهاي جداگانه در نظر خواهد گرفت.
ارزيابي طرحها در مقابل نيازهاي كاربر
ارزيابي يك فعاليت ضروري در طرح متمركز بر كاربر است, ارزيابي حداقل از طريق دو روش ميتواند مورد استفاده قرار گيرد :
• تكويني :
به منظور آماده كردن باز خورد اين ميتواند براي بهبود طرح مورد استفاده قرار گيرد.
• تلخيصي :
براي ارزيابي اينكه آيا كاربر و اهداف سازماندهي بدست آمده است يا نه.
هرگونه از ارزيابي كه مورد استفاده قرار گيرد , مهم است بفهميم كه نتايج ارزيابي تنها به معنا داراي شرايطي هستند كه در آن سيستم مورد امتحان قرار گرفته است. اگر سيستم تنها در محيطهاي غير واقعي امتحان شود , سپس نتايج احتمال دارد كه در حد زيادي گمراه كننده باشد كه اين در زماني است كه با استفاده واقعي مورد مقايسه واقع شود. به طور كلي , مفهوم بيان شده در ذيل بايد به دو قسمت در نظر گرفته شوند :
شرايط ارزيابي = شرايط استفاده
اگر يك فرآيند تكراري استفاده شود , پس در ابتدا در طرح تأكيد روي بدست آوردن بارخورد خواهد بود ( معمولاً شامل مجموعهاي از نقوص قابليت استفاده است ) كه ميتواند به منظور بهبود طرح مورد استفاده قرار گيرد , در حاليكه دومي وقتيكه يك مدل واقعي در دسترس است ممكن خواهد بود تا اندازهگيري كنيم كه آيا كاربر و اهداف سازماندهي بدست آمدهاند يا نه.
مزاياي فرآيند تكراري اين است كه در مراحل اوليه فرايند توسعه و طراحي , تغييرات نسبتاً كم هزينهاند , هرچه فرآيند طولاني تر پيش رود و هرچه سيستم كاملتر توضيح داده شود , معرفي تغييرات گرانتر خواهد بود. آوردن ارزيابي كاربر در پايان فرآيند به طور جلوگيري كنندهاي ممكن است گران باشد , و ناديده گرفتن نتايج آزمايشات كاربر در اين فرآيند تنها اتلاف تلاش است.
شيوههاي ارزيابي از جهت درجه رسميت , دقت و ميزان درگيريشان از سوي طراحان و كاربران متفاوت خواهد بود كه وابسته به محيطي است كه در آن ارزيابي هدايت ميشود. اين انتخاب به وسيله محدوديتهاي مالي و زماني مرحله توسعه چرخه دوام و طبيعت سيستم تحت توسعه به همان اندازه ميزان كمال سازمان همراه طرح متمركز بر كاربر تعيين خواهد شد.
تمام ارزيابيها در اين مرحله بايد در يك گزارش ارزيابي قابليت استفاده خلاصه شود كه به طور پيش روزهاي به خوانند. جزئيات بيشتر ميشدهد كه به همان اندازه است كه گزارش پيشرفت ميكند , و از طريق « نظرات طراحي و خلاصه» در پايان گزارش , در مورد دادههاي تجزيه شده از نظر آماري كه نظرات در جهت مخالف آن استقرار است. تمام چنين گزارشاتي بايد شامل يك شرايط پرجزئيات از استفاده به خوبي شرايط ارزيابي به عنوان ماخذ باشد.
به طور كلي مؤثرترين كار قابليت استفاده در ابتدا و به صورت پيوسته در طي مراحل چرخه دوام محصول انجام ميشود.
هر بخش از اين فرآيند همراه مجموعه برنامههاي مربوط ارائه خواهد شد كه كمك ميكند , هر مرحله از فرآيند به طور مؤثري كه ممكن است انجام داد.
طرح چند رسانهاي متمركز بر كاربر
مقدمهاي بر طرح متمركز بر كاربر , ISO 13 407 براي چند رسانهاي
گرچه طرح متمركز بر كاربر براي مدت زمان قابل توجهي در اينجا بوده است , اين تا زمان انتشار استاندارد ISO 13 407 نبوده كه اين مدت زمان به چيزي بيش از يك نظريه فلسفي در روشي كه نرم افزار بايد توسعه داده شود مرتبط است.
اين استاندارد تشريح كننده مفهوم بر حسب 5 فعاليتي است كه به آساني درون بيشتر مدلهاي چرخه دوام نگاشته ميشود: از آبشار , مدل 7 تا مدلهاي تكراري و نهائي كه البته به خوبي RAD ( ونيز JAD , اثر كه هنوز موجود باشد ) كه به سادهترين شكل بيان شده اين استاندارد طرح متمركز بر كاربر را برحسب مواد زير تعيين ميكند:
1- برنامه ريزي فرآيند متمركز بر كاربر
2- شرايط استفاده تجزيه
3- تجزيه نيازهاي سازماني و كاربر
4- ايجاد راهحلهاي طراحي
5- ارزيابي طرح در مقابل نيازها
همانطور كه اين مدل مطلوب به نظر ميآيد , شركتهاي زيادي با در آمختن عمده فروشي در فرآيندهايشان شكل دادند. به خوبي فهميده شد كه چرخه دوام شركت محصول بسياري از نيروها , فني , اقتصادي به همان اندازه اجتماعي است كه آن را به آن صورت كه ميباشد به وجود ميآورد. هر مديري ورود يك چرخه دوام جديد , كاربرد پذيري امتحان و آزموده نشده و ناشناخته در سازمانش را با ترديد بررسي ميكند اگر كه صرفاً از روي خصومت نباشد.
هر توسعهگر متخصص همچنين ميداند كه زمان و منابع كمياب هستند و آن زماني كه صرف فعاليتهايي گرديد كه به طور عادي به كار توليد مربوط نيستند مانند موجب انجام كارشدن, اتلاف وقت ميباشد. در يك بازار رقابتي, اين اتلاف زمان ميتواند مخرب باشد.
و سازمانها در بازار چند رسانهاي فهميده اند كه همچنين يك مشكل در زمينه نهفته باقي مانده است كه حل كردن آن مهم ميباشد. شركتهاي موفق اين كار را به خوبي انجام دادند, ولي برخي مديران متعجب شدند كه چرا به آن شكلي است كه ما در حال انجام آن به خوبي هستيم, يا چه زماني فرآيند دچار شكست ميشود , چرا به آن شكل بود كه مشتري چنين بد رفت ؟ مشكل ارتباط توسعهگر – مشتري ميباشد.
مدل ISO 13 407 به اين منظور توسعه داده شد تا به شركتها يك ابزاري را دهد كه در يك روش سيستماتيك ارتباط توسعهگر – مشتري را به عهده گيرد. از تاريخ توسعه نرم افزار سنتي چنين بدست آمده كه چند رسانهاي روش انجام كارهايش را از جاي ديگري به ارث برد. كه به صورت قابل شرحي در درصد زماني بيشتري در آن تاريخ نستي كار نكرد. برآوردهاي حاصل از ميزان كه ارسال نشده , يا ارسال شده ولي غير استفاده باقي مانده از ميزان 70 درصد ( از نظر مفسران خوش بين ) تا 90 درصد ( واقع گرانه ناميده شده ) تغيير ميكند. پاسخ به اينكه بيتشر توليدي باشيم اين است كه بيشتر متمركز بر كاربر گرديم. براي ايجاد راه حلهايي كه به نيازهاي قابل شناسايي افراد نايل شناسايي پاسخ دهد. شركتهاي چند رسانهاي موفق اين راز را ميدانند و بسيار نزديك به مشتريانشان باقي ماندهاند. طرح متمركز بر كاربر اين راز را كمتر از يك هنر جادويي مي سازد و بيشتر به صورت مجموعه اصول مهندسي است. ولي حقيقت روشن اين است كه شركتهاي زيادي نميدانند چگونه وارد اين چرخه مفتون شوند.
بهترين راه براي شروع آگاهي قابليت استفاده در يك شركت انتخاب يك پروژه قابل اداره و تقاضاي شيوههاي قابليت استفاده در اين توسعه است كه براي نشان دادن ارزشهايي است كه قابليت استفاده براي محصول به همراه دارد. با انجام اين بازاريابي نتايج درسرتاسر سازمان بايد قابليت استفاده را در ميان گروه پروژه آشكار سازد و سود قابليت استفاده ميتواند به ديگر نواحي محصولات مربوطه انتشار يابد كه به عنوان نتيجه همكاري و هماهنگي ميباشد.
آنچه ما در مورد آن سخن نگفتهايم اين است كه شركتها بايد مدلها و شيوههاي قديميشان را دور بريزند. آنچه ما ميگوئيم اين است كه يك گروه از روشهاي كوچك كه يك مقداري در اينجا و مقداري در آنجا بهبود يافته است وجود دارد كه تلاشهاي كوچك را ايجاد كرده تا مقياس كوچكي از شرح موفقيت قابل استفاده براي همگان در يك سازمان را به وجود آورد. ولي همچنين يك روش در مورد جستجوي چيزهايي كه بر شركت يك ديد جديد در مورد اين مسئله ميدهد وجود دارد. بله , و ان طرح متمركز بر كاربر ناميده مي شود.
كار موفقيت آميز همراه قابليت استفاده به تغيير فرهنگي مربوط خواهد شد كه امروز در شركتهاي زيادي رو به ترقي است.
شيوههايي كه در اين كتاب راهنما به اختصار تهيه شدهاند , به عنوان مجموعه از شيوههاي ارزيابي مركزي EMMUS پيشنهاد شدهاند كه توسط تمام اعضاي پروژه به كار گرفته شده است. اميد است كه در نتيجه طبيعت غير پيچيده و سادگي انجام آنها شيوهها به وسيله تيم پروژه پذيرفته شود و بخشي از مجموعه برنامه نمايش معمولي EMMUS را شكل دهد.
بيشتر مواد كه در شيوههاي آشنا به كاربرده خواهند شد , از ديگر زمينهها قرض گرفته ميشوند. ولي همانند هر فناوري جديد اين شيوهها , بايد سازگار شوند و شيوههاي جديد برنامهريزي شدهاند تا به خصوص پديده منحصر به فردي را در شبكه عنوان كنند. اميدواريم تلاش اوليه در اينجا اعمال شود تا مسيرهاي هدايتي جديد را كه احتمال دارد وارد شوند , همراه برخي از تحقيقات نخستين ما نشان داده مي شوند به اختصار تشريح گردند كه چگونه برخي از اين تلاشها احتمال دارد به عنوان چاشيهاي اصلي كه لازم است در آينده با آن روبرو شد نشان داده مي شوند.
به علت طبيعت متنوع و پيچيده فناوري شبكه , تقريباً تمام ارزيابيها لازم خواهد بود تا يك شيوههاي تركيبي را به كار گيرند.
اين كتاب راهنما ارائه ميكند كه چه چيزي ميتواند به عنوان مجموعه برنامه ارزيابي EMMUS كه در رفع اشكال كمك ميكند مطرح شود كه بخشهاي متفاوت را كه يك دسته شيوههايي را توضيح ميدهد كه ميتواند براي كمك به فرآيند طراحي متمركز بر كاربر استفاده شود.
به دنبال يك نگاه دقيق و عميق به اين شيوهها و دليل استفاده آنها ما به شما يك مجموعهاي از مطالعات موردي را ارائه مي دهيم كه در برگيرنده تكميل موفقيت آميز روشهاي پيشنهادي است كه مستقيماً از صنعت حاصل شده است. از روي اميدواري اين مثالها كمك خواهد كرد تا تجربه طراحي متمركز بر كاربر را تعليم دهيم.
مطالعه موردي : مورد اشتغال
شركت A يك سرويس اشتغال ملي است. اين شركت يك سيستم كامپيوتري جديد را توسعه داده است كه از روند اشتغال مشاوره شغلي و كار مربوط به بازسازي حمايت ميكند سيستم قديم توسط تعداد 10000 مأمور اشتغال در يك مبناي روزانه و اطلاعات در برگرفته شده در مورد كاركنان , جاهاي خالي اشتغال و پروفايلهاي تمام جويندگان كار به كاربرده ميشود. اين سيستم براي آينده كه اعضاي مردمي از بخشهاي يعني سيستم استفاده ميكنند طرحريزي شد.
قبل از پروژه , يك مدل ويندوز بر اساس رابط كاربر توسعه يافت. اگرچه آنجا برخي نگرانيهاي جدي در مورد قابليت استفاده آن وجود داشت كه چرا مشاوره در مرحله اول آورده شده.
شركت A در همكاري با گروه مشاور قابليت استفاده شركت از طريق كاربر ارزيابي قابليت استفاده و فعاليت هاي طراحي رابطه را ارزيابي كرده شيوهاي كه استفاده شد پرسشنامه SVMI بود كه به خوبي زمان مربوط به وظيفه بود ( براي اندازهگيري كارايي (بازده) )
نتيجه غير قابل پيش بيني بود : نوع مبتني بر ويندوز واقعاً از نظر قابليت استفاده نسبت به نوع اصلي حتي بعد از آموزش قابل ملاحظه كاربران انتخاب شده ضعيفتر بود.
آنچه در بعد روي دارد يك فعاليت طراحي متمركز بود كه شامل طرح موازي و مدل برش فايل دو نوع متفاوت سيستم بر مبناي ويندوز بود كه توسط يك كارگاه يكپارچه و توسعه مدل دوم دنبال شد.
ارزيابي همكاري همراه كاربران دعوت شده يكي از خصيصه هاي اين فرآيند بود , منابع در نواحي قابليت استفاده يكپارچه نشان داده شدند و براي زمان باقي مانده توسعه, اهداف قابليت استفاده خيلي ويژهاي بر اساس پروفايل SUMI قرار داده شد. در طي چهارماه مدل نهائي توسعه يافت. آزمايش بر مبناي كاربر نشان داد كه اهداف قابليت استفاده بدست آمده بودند. مزاياي ارزيابي قابليت استفاده تشخيص داده شدند. اين موضوع به طور مشخص بيشتر براي توسعه حمايت كاربر و خدمات ميز كمك نسبت به مقدار صرف شده در امتحان قابليت استفاده و ارزيابي قابليت استفاده متعاقب و فعاليتهاي طراحي هزينه در برداشت.
اينكه بگوئيم در يك مرحله ما واقعاً نميدانيم در مرحله بعد چه كاري بايد انجام دهيم صحيح است. فعاليت طراحي موازي خيلي مفيد بود و موجب شد گروه دوباره كنار هم برگردند. ما خيلي خوشحال بوديم وقتيكه نتايج مثبت نشان داده شدند. ما ياد گرفتيم كه توجه بيشتري به اينكه مصرف كننده نهايي قصد دارد چه كاري با كاربردهاي ما انجام دهد نشان دهيم. فكر در مورد اجبار براي سازماندهي و ادامه يك كمك براي مدت دو سال يدگر تكان دهنده بود.
مدير شركت ميتوانست ملاحظه كند كه سيستم توسعه خودشان را به برنامه روزانه عادت دادهاند , و نياز براي يك نظرسنجي بيروني وجود داشت. از نقطه نظر مديريت اين جالب است كه ببينيم چگونه همكاري بين سيستم طراحي و متخصصان قابليت استفاده آنطوري رشد كرد كه مردم در سيستم قابليت استفاده به عنوان بخشي از سيستم در طول مدت پروژه پذيرفته شوند. هزينهها به طور متوسطي بالا بوده ولي نه به اندازه هزينه بالاي پيدا كردن منابع براي تمام كمكهاي اضافي و خدمات حمايتي كه لازم بوده است مدل اول را به عنوان مبنا براي عرضه محصول در بازار
قرار دهد.
تمام انواع مردم مجبورند به محصول دست يابند : از نظر به كارگيري شغل تخصصي و متخصصان گرده مشاور براي به كارگيري در سازمانها و به همان اندازه در مورد جويندگان كار , بنابراين , خيلي مهم بود كه محصول به طور صحيح انجام گيرد. نمايشهاي مدل اول مشتري را مضطرب ساخت مخصوصاً اينكه اينها اتفاقات « بدون درگيري» بودند كه موضوعات تخصصي را نشان ميداد. مشتري احساس كرد كه اگر اوضاع به خوبي پيش نرود تمام پروژه يك شكست گراني بوده است و آنها تعيين شدند تا از آن جلوگيري كنند. ارزيابي قابليت استفاده و مذاكره مجدد در مورد كار توسعه , اساسهاي نتيجه موفقيت آميز نهايي بودند.
مروري بر روشها
ارزيابي ذهني : استفاده از پرسشنامه
WAMMIS , MUMMS , SUMI نمونههاي اوليه استفاده از پرسشنامه براي جمعآوري بازخورد ذهني از كاربران هستند به دنبال استفاده از يك سيستم كه مردم پرسشنامه روان سنجي استاندارد شده را پر ميكنند و پاسخهايشان تجزيه ميشود به همان صورت ارزيابي جهاني قابليت استفاده از ليست پرسشنامهها اطلاعاتي در موارد زير آماده ميكند :
• بازده ملاحظه شده
• تاثير( توانايي شبيه بودن)
• كنترل
• يادگيري توانايي
• سودمندي
و يك ارزيابي در مورد اينكه چگونه اين نتايج با نرم افزار مشابه , سيستمهاي چند رسانهاي و صفحات شبكه مقايسه ميشوند.
تراكم كارشناختي : SMEQ
اندازه گيري تراكم كارشناختي در برگيرنده ارزيابي در مورد اينكه چه ميزان تلاش ذهني يك كاربرد در حدي كه درحال استفاده يك مدل يا يك سيستم كاملاً توسعه يافته ميباشد صرف ميكند. براي مثال اين ميتواند از طريق استفاده پرسشنامههايي مثل پرسشنامه ذهني غير عيني بدست آيد (SMEQ). SMEQ داراي يك مقياس يك بعدي است كه ميزان تلاش ذهني كه مردم احساس ميكنند در يك وظيفه صرف ميكنند را اندازهگيري ميكند. اين مقياس بر اساس اين فرضيه است كه اثر مردم بگويند كه احساس ميكنند سنگين شدهاند , پس سنگين شدهاند ( در زمان تجربه تراكم كاري سنگين ) بنابراين مقياس مقدار تلاشي كه مردم احساس ميكنند
صرف كردهاند را اندازهگيري ميكند , و نه مقدار تلاشي كه فكر ميكنند وظيفه ممكن است خواستار آن باشد.
SMEQ به ميزان بالايي (82/0 تا 75/0) با زمان همراه وظيفه ارتباط دارد كه به ميزان زيادي در زمانيكه زمان مربوط به وظيفه نميتواند يا نبايد اندازه گيري شود كمك كننده است. تمركز تنها روي زمان مربووط به وظيفه يك اندازهگيري درجائي كه شبكه به علت شكل رايج در مورد تأخيرها و يادگيريهاي برنامه مرتبط است ,مفيد نميباشد. SMEQ در حدود 5 ثانيه زمان ميبرد, تا اجرا شود.
شيوه رويدادهاي شاخص CIT
شيوه رويدادهاي شاخص يك روش جمع آوري و امتيازات از كاربران به منظور بدست آوردن دانش در مورد اينكه چگونه اجرا در يك سيستم ياهر كار مربوط به جنبهها را بهبود بخشيم , ميباشد. اين شيوه هم ( يا تركيبي از ) ساختار يك پرسشنامه بي انتها دادههاي بازگرانه , مصاحبهها را دارد.
سه مرحله CIT به شرح زير است :
1- جمع آوري واقعيات
2- تجزيه محتوي
3- نتيجه گيري در مورد اينكه چگونه اجراي بر مبناي موارد بالا را بهبود بخشيم
مهترين جنبه در اجراي CIT اين است كه هميشه از كاربر بپرسيم چه چيزي راه را براي اتفاق باز ميند و چه چيزي به عنوان نتيجه اتفاق روي ميدهد كه به منظور معين كردن راههاي جلوگيري از واقعه (اگر منفي باشد ) در آينده است.
ارزيابي به وسيله بازبيني CELLO
CELLO از روش اكتشافي بر مبناي كارشناس ناشي ميشود كه توسط Jacob Nielsen رواج يافت. اين شيوه يك روش گروهي است كه به وسيله فهرستي از معيارهاي شرح داده شده هدايت ميشوند CELLO براي ارزيابي صفحات شبكه به كار برده شده است كه به دنبال بخش 10 اصول ISO 9241 است. CELLO به بهترين شكل در توسعه ابتدايي چرخه دوران به عنوان يك امتحانن به كاربرده شد كه به كاربر و نيازهاي قابليت استفاده براي سيستم مورد نظر را مشاهده مينمايد.
روشهاي تجزيه مشاهدهاي ( شيوه قوم شناسي )
تجزيه قوم شناسي يك شيوه مشاهدهاي است كه از يك ديد طبيعت گرايانه استفاده ميكند كه متكي بر مواد دريافت شده از تجربه دست اول يك كاربر بيشتر در محيط كارياش ميباشد تا اينكه در محيط مصنوعي يا آزمايشي باشد. اين موضوع به دنبال دلك محيطهاي كاري و فعاليتها همانطور كه به صورت تحليلي روي ميدهند ميباشد كه از نقطه نظر افرادي است كه واقعاً در اينجا كار ميكنند. اصل مزيت قوم شناسي توانايي آن براي نمايان ساختن جنبههاي «دنياي واقعي » جامعه و محيط فيزيكي است.